باران آمد، لبخند آمد، خیابان بند آمد

۴ دیدگاه

1. گل بانو شهرک کهنه اوز
   ۲۲ آبان ۱۳۹۴

   باران سلام.
   خوش آمدی
   دیر زمانی بود که در ذهن پر هیاهوی ما خاطره ای هم از تو نمانده بود.
   از آخرین قدم زدن های دیوانه وار زیر نوازشهایت بسیار گذشته است.
   همیشه مهمان ناخوانده بودی اما کنون با دعوت بسیار آمدی.
   قدمت بر روی دیدگان ما،ببار که شعرهای نگفته بسیار داریم.
   ببار که دلمان هوای عاشقانه ای کرده است.
   ببار که غبار غم آسمان دیارم را فرا گرفته است.
   ببار ما نیز مثل تو دلتنگ دلتنگیم…
   پاییز بارانی شما خوش و پربرکت???

   پاسخ به دیدگاه

2. امانی
   ۲۲ آبان ۱۳۹۴

   سلام.اولین باران پاییزی گوارای وجودتان.خوشحالم که خوشحالید. انشالله که خدا مثل همیشه در رحمت و نعمتش رو به روی بنده ها باز کنه تا موجب مسرت خاطر اونا بشه و شاید به این بهانه شکرش رو به جا بیارن.اگه ما آدمها هم به اندازه خدا نه کمی کمتر هوای هم رو داشتیم دنیا برای همه گلستان میشد

   پاسخ به دیدگاه

3. ف.د
   ۲۰ آبان ۱۳۹۴

   یوهووووو‏ ‏عجب‏ ‏بارونــــــــی‏!!! ‏من‏ ‏که‏ ‏امروز‏ طی‏ ‏گردش‏ ‏های‏ ‏صحرایی‏‏ ‏حسابی‏ ‏واسم‏ ‏خوش‏ ‏گذشت‏ ‏و‏ ‏از‏ ‏اینکه‏ ‏دیدم‏ ‏همشهریام‏ ‏هم‏ ‏ ‏از‏ ‏این‏ ‏رحمت‏ ‏الهی‏ ‏لذت‏ ‏میبرند‏ ‏،بیش‏ ‏از‏ ‏حد‏ ‏خرسند‏ ‏شدم‏ ‏…‏ ‏خدایااااااا‏ ‏شکــــــــــرت.‏ صد‏ ‏هزار‏ ‏مرتبه‏ ‏شکرت‏ ‏.‏

   پاسخ به دیدگاه

4. منفرد
   ۲۰ آبان ۱۳۹۴

   ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺭﺍ ﺷﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﮐﻪ ﺩﻋﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻮﺩ ﺍﺑﺮ
   ﺗﯿﺮﻩ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺑﺎﺭﯾﺪﻥ ﻧﻤﻮﺩ ﭘﺲ ﭼﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ
   ﺗﺎ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﻝ ﻫﺎﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭘﺎﮎ
   ﻭ ﻋﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﮐﯿﻨﻪ ﻭ ﮐﺪﻭﺭﺕ ﻧﻤﺎﯾﯿﻢ

   پاسخ به دیدگاه