گریزی از دبی نیست
هر کسی بخواهد درباره گراش و اوضاع گذشته و چشمانداز آیندهی آن فکر کند گریزی از این ندارد که به کشورهای حوزههای خلیج فارس و به ویژه شیخنشین دبی هم نگاهی داشته باشد. وابستگی گراش به دبی در نگاه نخست تنها یک ارتباط مالی است اما سادهانگاری است اگر دبی را تنها به عنوان یک منبع مالی نگاه کنیم. شناخت اقتصاد، فرهنگ و جامعه گراش بدون توجه به تاثیراتی که از دبی میگیرد ناممکن است و در هر برنامهریزی کوتاه و بلندمدت برای شهر باید این واقعیت را در نظر داشت.
شاید بتوان وضعیت دبی و گراش را به گونهای با وضعیت ایران و غرب مقایسه کرد. گراشیها در برخورد با دبی روبهروی هم بر دو لبه بام قرار گرفتهاند، برخی دبی را دامی برای جوانان میدانند که آنان را از شهر و دیار خود آواره کرده است و با کمترین احترام از نیروی آنها استفاده میکند و در مقابل برای گروهی دبی آرمانشهری است که باید هر چه بیشتر به آن نزدیک شد.
تلاش من در چند یادداشتی که از این به بعد خواهید خواند این است که ضمن پذیرش واقعیتی به نام «کار در خارج» بررسی کنم چگونه میتوان از ارتباطات موجود به نحوه مطلوبی برای پیشرفتهای فردی و اجتماعی استفاده کرد. آگاهی ناچیز من از موقعیت گراشیها در دبی ضعف اصلی این یادداشتها خواهد بود که امیدوارم با وارد شدن به یک گفتگو با همشهریان ساکن کشورهای حوزه خلیج فارس، بتوانیم به دید مناسب و متعادلی در مورد «ارتباط گراش و دبی» برسیم.
به جای کارگر ساده، مهندسها به دبی بروند
در سال ۲۰۰۵ دولت امارات اعلام کرد که ۹۷ درصد نیروی کار دبی را خارجیان تشکیل میدهند. تنها ۵ درصد از اماراتیها در بخش خصوصی فعال هستند. همزمان با تغییر بافت بازار کار جهانی، نیروی کار در دبی نیز روز به روز متخصصتر میشود.
گراشیها و اچمیها شاغل در دبی که در سالهای گذشته به دلیل سابقه خود دارای موقعیت ممتازی در بازار دبی بودند هر چند در سالهای اخیر رشد مناسبی داشتهاند اما به نظر میرسد نسبت سهم آنان از تجارت بزرگ دبی در حال کاهش است. اما همچنان جوانان شهرهای جنوب فارس به دلیل اختلاف ارزش پول و امکان جمعآوری سرمایه، دبی را یکی از بهترین گزینههای اشتغال میدانند.
ساده نباشیم
فقدان زیرساختهای صنعتی باعث شده است که با وجود مراکز فنی و حرفهای و همچنین برخی دانشگاهها، دانشآموختگان این مراکز با توجه به مهارت تحصیلی خود مشغول به کار نمیشوند و فرصتی که برای مطالعه گذاشتهاند هدر رود. حالا که نمیشود جلو حرکت جوانان برای کار در دبی را گرفت باید در جهتدهی این مهاجرتها کاری انجام داد. هزینه آموزش در ایران نسبت به کشورهای دیگر بسیار ارزانتر و گاهی رایگان است و از سوی دیگر دبی به دلیل سرعت پیشرفت خود نیازمند نیروی کار است. بهتر است نیروی کار صادر شده به جای فعالیت در بخشهای بدون مهارت همانند فروشندگی، در بخشهایی مولد و پربازده فعال شود. میشود برای خیل فارغالتحصیلان کامپیوتر یا عمران بازار کار مناسبی را در دبی فراهم کرد نه این که با ویزای سه ماهه به دبی سفر کنند و در آنجا به تنها به عنوان کارگر ساده مشغول به کار غیر قانونی باشند. این کار مسئولین سیاسی است که نگاه راهبردی داشته باشند و بتوانند به جای سادهانگاری و نفی این ظرفیت به نحو مطلوب از آن استفاده کنند.
کمک گراشیهای دبی
گراشیهای ساکن دبی میتوانند از اعتبار و تجربه خود در بازار دبی برای کمک به جذب نیروهای آموزش دیده در بازار پر از رقابت دبی تلاش کنند. من مشکلات سیاسی گاه به گاه در صدور روادید برای ایرانیان را نفی نمیکنم اما روحیه گراشیها همواره به گونهای بوده که فارغ از جدلهای سیاسی سعی کردهاند تجارت خود را گسترش دهند.
ایرانیان، هندیها، پاکستانیها و فلیپینیهای بسیاری در بخشهای فنی و تخصصی دبی مشغول به کار هستند، چرا گراشیها به جای نیروی کار ساده، به عنوان نیروی کار حرفهای وارد این بازار نشوند؟ اگر جوانان گزینه کار در دبی را به عنوان یک گزینه مطلوب در دورنمای خود داشته باشند، با انگیزهی بیشتری نیز برای تحصیل پیدا خواهند کرد.
در حال حاضر دانشآموزان دبیرستانی برای تثبیت خود در بازار کار دبی، تحصیل را رها کرده و سعی دارد هر چه سریعتر وارد بازار کار شوند، اما اگر این فرد احساس کند با تحصیل، موقعیت شغلی بهتری خواهد داشت، تلاش بیشتری برای درس و حرفهآموزی خواهد کرد.
گراشیهایی که راهی دبی میشوند معمولاً در فروشگاههای و شرکتیهای همشهریان خود شاغل میشوند. در این طرح ضرورتی ندارد که یک گراشی حتماً در شرکت همشهری خود شاغل باشد. بلکه یک بنگاه کاریابی رسمی موقعیتهای حرفهای مناسب را بررسی کرده و آن را به متقاضیان اشتغال در ایران عرضه میکند.
اعتبار و ضمانت گراشیهای ساکن دبی ضروریترین پشتوانه برای جوانی است که وارد بازار کار پررقابت دبی شده است.
مشکلات اجرایی
زبان: یکی از مشکلات همیشگی نیروی کار گراشی در دبی «مشکل زبان» است، اما اگر نیروی کار بداند که شانس اشتغال مناسب در دبی دارد تلاش بیشتری برای رفع این نقص خود خواهد کرد.
مشکلات سیاسی: این مساله مهمترین چالش برای جذب نیروی کار در دبی است. کشورهای حوزه خلیج فارس تمایل ندارند نسبت جمعیتی ایرانیان در این کشورها افزایش یابد. اما گاهی تمایل آنها برای جذب نیروهای متخصص این منع را کمرنگ میکند.
این طرح یک ایده خام است و حتی اگر اجرایی شود نیر مشکلات بسیاری پیش رو خواهد داشت. اما اشتغال نسل دوم گراشیهایی که در دبی رشد کردهاند نشان میدهد که دور از دسترس نیست که گراشیهای به جای نیروی ساده به عنوان متخصص در دبی فعال شوند.
نتایج
هر چند شاید این طرح خام و ساده به نظر میرسد اما حرکت کردن به سمت آن میتواند نتایج مطلوبی هم برای گراش و هم برای گراشیهای ساکن دبی داشته باشد.
الف. انگیزه تحصیل افزایش خواهد یافت و بخشی از دانشآموزان که بیانگیزه شدهاند به این امید به دانشگاه خواهند رفت. مثلاً هر چند ظرفیت منطقه برای رشتههایی همانند IT یا زبانانگلیسی کاملاً تکمیل شده است اما اگر دانشجویان بازار دبی را نیز مدنظر داشته باشند این رشتهها همچنان جذاب خواهند بود.
ب. بازار کار اشباع شده منطقه به خاطر افزایش دانشگاهها، تکانی خواهد خورد و افراد شایستهتر به بازارهای بزرگتر فکر خواهند کرد. در حال حاضر دانشگاههای منطقه دارای رشتههای غیر کاربردی هستند، اما با توجه به بازار دبی میتوان رشتههای جذاب و تازهای را راهاندازی کرد.
ت. بازار فنی دبی در دست کارگران کشورهای جنوب آسیاست. با توجه به رایگان بودن آموزش فنی و حرفهای در ایران، افرادی که تمایل به ورود به دانشگاه ندارند میتوانند با آموختن یک حرفه در ایران، برای کار به دبی وارد شوند. در اینجاست که اعتبار گراشیهای قدیمی مورد نیاز است تا این افراد بتوانند جذب بازار کار شوند.
پ. معمولاً مردم منطقه در بخش تجارت کشورهای حوزه خلیج فارس مشغول هستند با این کار تنوع بازار کاری ایجاد شده و میشود از فشارهای دولتهای عربی بر شاغلین منطقه کاست.
ت. در صورتی که افراد به عنوان متخصص و از طریق بنگاههای کاریابی رسمی وارد دبی شوند. به جای ویزاهای سه ماهه که همراه با اجحاف به کارگران است، میتوان از ویزاهای کار همراه با حقوق و مزایای تامین اجتماعی استفاده کرد.