گریشنا: جلسات انجمن در حل تاسیس روانشناسی به صورت هفتگی در فرهنگسرای آفتاب تابان شهرداری برگزار میشود.
به گزارش شهابی از اعضای انجمن، انجمن روانشناسی به دلیل احساس نیاز در جامعه امروز گراش و با توجه به گرایش و شوقی که دوستان به این رشته داشتند و با نیت ایجاد تغییرات مثبت هر چند کوچک در مواردی که باعث مشکلات بزرگ از جمله طلاق در شهرمان شده است تاسیس شده است.
ازدواج و روابط زوجین موضوع گفتگوی روانشناسان در جلسه چهارشنبه ۱۲ آذرماه بود که گزارشی از آن را میخوانید:
تلافی منشا اختلافات خانوادگی
مرحله نخست در راه پیوند زناشویی افراد گزینش همسر است که باید بر پایه معیارهای صحیح صورت بگیرد. سن، فرهنگ، تحصیلات، ثروت، قیافه، اعتقادات مذهبی، خصوصیات اخلاقی و .. باید با یکدیگر نزدیکی و قرابت داشته باشد و هر چه این نزدیکی بیشتر باشد شانس اینکه ازدواج موفقی داشته باشیم بیشتر است.
در جلسه واکنشهای متقابل رفتارهای زن و شوهر بررسی شد. با توجه به بررسیهای انجامشده سرمنشا اختلافات خانوادگی، این است که همسران در پی تلافی رفتارهای ناصحیح طرف مقابل خود هستند که با این کار طرف مقابل را در یک سیکل معیوب قرار میدهند و بجای بهبود اوضاع شرایط بدتر خواهد شد، در واقع تلافی موجب لجبازی میشود.
هر چه رفتار زوجین سنجیدهتر و منطقیتر باشد مطمئناً نتیجه بهتری خواهد داشت. در واقع برای برقراری یک رابطه مهرورزانه زناشویی، باید وقت گذاشت و حتی در ابتدا باید انرژی صرف کرد تا به تدریج از موهبت و میوه شیرین آن بهره برد.
منظور از وقت گذاشتن این است که زن و شوهر زمانهایی را برای صحبت کردن در نظر بگیرند، همین طور برای برقراری رابطه صحیح جنسی باید وقت گذاشت.
نکته بسیار مهمی در این جا وجود دارد و آن هم اینکه دختر و پسر باید با خصوصیات روحی و روانی، جسمی و جنسی یکدیگر آشنا باشند چرا که این آشنایی و شناخت، مشکلات را در آینده تعدیل میکند.
در صورت عدم شناخت دختر و پسر بعد از ازدواج با کوهی از پرسشها روبرو میشوند که در صورت بیجواب ماندن آنها رفتارهای نابهنجار و در واقع ناسازگاری ایجاد میشود.
چهار سرنوشت برای یک ازدواج
در این بخش چهارگونه سرنوشتی که برای هر ازدواج قابل تصور است مطرح شد.
۱ ـ از همان ابتدا یا مدت کوتاهی بعد از ازدواج، مشاجرات شروع میشود و سرانجام به طلاق میانجامد.
۲ ـ از همان ابتدا یا مدت کوتاهی بعد از ازدواج، مشاجرات شروع میشود و سرانجام به طلاق نمیانجامد، در این حالت زن و مرد و فرزندان تا آخر دستخوش مشاجرات، نابسامانیها، ناهنجاریها و ناملایمات هستند.
۳ ـ زن و شوهر با هم مشاجره و درگیری ندارند و اگر گاهی هم درگیر شوند، زود به آن خاتمه میدهند، آنها همدیگر را برای خود دوست دارند، نه برای دیگری، و شاید همدیگر را برای بچهها دوست دارند، یعنی برای اینکه روی روحیات بچهها تاثیرات بدی نگذارند با هم زندگی میکنند، هر چند این زوجها که خود را فدای فرزندان میکنند قابل ستایشاند ولی بهتر است زندگی آنها را همزیستی مسالمتآمیز بنامیم؛ این یعنی زن و شوهر و بچهها کنار هم زندگی میکنند، از وجود یکدیگر بهرهمند میشوند ولی عشق واقعی میان زن و شوهر و حتی بین آنها و فرزندان وجود ندارد.
۴ ـ زن و شوهر ممکن است در ابتدا مشاجرات جزیی داشته باشند یا اصلا نداشته باشند ولی بهتدریج علاقهشان نسبت به یکدیگر زیادتر میشود؛ تا زمانی که عاشق یکدیگر میشوند و یک عشق پویا و بالنده میان آنها جوانه میزند. این معنای یک زندگی واقعی و یک عشق الهی است که در پرتو آن زن و مرد به کمال میرسند و فرزندان بانشاطتری تحویل جامعه میدهند.
نام شما...
۲۲ دی ۱۳۹۳
ووووی اینا که همه شون بچه ان! فکر نکنم خیلی هاشون ازدواج کرده باشند، چه جوری میتونن روی روابط زوجین نظر بدن؟ درسته که رشته شون روانشناسی هست ولی یه با تجربه میرفت توی جمعشون بد نبود