گریشنا: انتصاب سید محمد احمدی بر صندلی استانداری فارس با واکنشهای مثبت در گراش و لار همراه شد. یکی از محدود مواردی که سیاسیهای این دو شهرستان با یکدیگر هم نظر هستند. دکتر سید محمد احمدی اهل دهستان فال از شهرستان مُهر است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دولت در جلسه ۱۷ مهرماه دولت به پیشنهاد عبدالرضا رحمانی فضلی، سید محمد احمدی به سمت استاندار فارس انتخاب شد.
سایت استانداری فارس درباره سوابق استاندار جدید فارس نوشته است. دکتر سید محمد احمدی دارای مدرک دکترای حقوق بینالملل و کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته جامعه شناسی از دانشگاه شیراز گرفته است.
حضور در وزارت امور خارجه و سمتهایی چون سرکنسول، دبیر اول و کاردار سفارت ایران در بحرین و امارات و معاون سیاسی امنیتی استانداری فارس گوشه ای از سوابق اجرایی وی محسوب میشود.
احمدی در این سالها محقق مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام و مدیرکل امور بین الملل دانشگاه آزاد اسلامی بوده است و در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی کرج با درجه دانشیاری است.
مردی از جنوب
سیدمحمد احمدی فرزند آیتالله سید جلالالدین احمدی و متولد فال از توابع بخش گلهدار شهرستان مهر در جنوب غربی استان فارس است. مردم گراش این منطقه را با نام فال و اسیر میشناسند. احمدی دورهای کوتاه در دهه شصت فرماندار لارستان بود اما چهره سیاسی او بیشتر به دلیل حضور در سمت معاونت سیاسی امنیتی استانداری فارس در دوران استانداری انصاری لاری در استان فارس شناخته شده است.
سید محمد احمدی سابقه فرمانداری مرودشت، شیراز و آباده و استانداری ایلام را نیز در کارنامه دارد.
واکنشها در لار و گراش
گمانهزنیهای نخستین از لیستی ده نفره برای استانداری استان فارس در دولت یازدهم حکایت داشت. یکی از نامهای آشنا لیست ابراهیم انصاری لاری استاندار فارس در دوره اصلاحات بود اما سرانجام به جای انصاری لاری معاون آن زمان او به صندلی استانداری رسید.
به نوشته صحبتنو نماینده لارستان و خنج و گراش یکی از نمایندگانی بود که از استاندار شدن احمدی حمایت کرده است. در حالی که مجمع نمایندگان استان فارس رضا زاده – استاندار دولت نهم- را به عنوان استاندار مورد نظر خود برگزیده بود. هر چند سایت نماینده مجلس تاکنونی واکنشی به این انتخاب نداشته است.
بعد از انتخاب احمدی نیز گروهی از فعالان لار که بیشتر گرایش اصلاحطلبی دارند شامل تشکل مردمی «لارستان بیدار»، شورای هماهنگی ستاد دکتر حسن روحانی در لارستان بزرگ، تحریریه نشریه و سایت «صحبت نو» این انتخاب را تبریک گفتند و حمایتهای لارستان از احمدی را یادآور شدند. (خبر در صحبتنو)
در گراش نیز دیدگاه عمومی فعالین اجتماعی به استاندار جدید مثبت است. انتخاب فردی که با شرایط جنوب فارس آشنایی کامل دارد و گروههای مختلف کم و بیش با او رابطه دارند احمدی را به گزینه مطلوب تبدیل کرده است. علیاصغر حسنی رییس شورای اسلامی شهر گراش در مورد انتخاب استاندار جدید فارس به گریشنا گفت: «دکتر احمدی پیش از این معاون استانداری فارس بوده است و مدیری خوشفکر، منطقی و با برنامه است. از طرف شورا و مردم گراش به ایشان و مردم استان فارس تبریک میگوییم. ایشان از شهری کوچک در استان فارس آمده و یک فرد بومی است که دردهای استان را به خوبی میشناسد.»
با انتخاب استان فارس مرحله بعد تغییرات در مدیران شهرستانی است. از فردا زمزمه تغییر فرمانداران نیز به گوش خواهد رسید.
بهترین فوق تخصص مغز و اعصاب کودکان
۷ فروردین ۱۳۹۹
اقا خیلی وبسایتتون عالیه
حسن وقارفرد گراشی
۲۸ مهر ۱۳۹۲
بنا م خدا:
با سلام و درود به برادر عزیز بسیجی از گراش. تشکر می کنم از نظرات جنابعالی، مرا بیاد دوران طلائی زندگیم انداختی یک دنیا خاطرات دوران جوانی امروز برایم زنده شد، آخر ما انسانها با خاطراتمان زندگی می کنیم. بدون اغراق می گویم که ما گراشی ها همه بسیجی هستیم. یادم می آد مدرک مهندسی گرفته بودم و از آمریکا به ایران بر گشته، دو روز از بازگشتم به گراش نگذشته بود، رفتم سپاه به اقای صیادی گفتم می خواهم بروم جبهه، مثل یک بسیجی ساده ثبت نام کردم وفردای آنروز عازم شیراز-تهران-جبهه غرب (بوکان)، هنگام خدا حافظی پدرم بمن گفت “تو هنوز چمدانت را باز نکردی که سوغاتی ها را تقسیم کنی و…”. اما گوش من باین حرف ها بدهکار نبود و راهی جبهه غرب شدیم. فرمانده تپه سلمان فارسی شدم، مسئول سنگر ها را انتخاب می کردم، یکی از حساسترین سنگر ها را بکسی سپردم که نورانیت از صورتش می بارید و شاید معصوم تر از این شخص در عمرم ندیده بودم، اما م علی می فرماید بدین مضمون “تقوای انسانها می توان در صورتشان دید” آنکس کسی نبود بجز شهید علی امین گرفته از لار خوشا بحالش. قبر ایشان در لار است و هر از گاهی سری بهش می زنم و ازش گلایه می کنم که چرا…… من همان بسیجی ۳۰ سال قبل هستم مثل خودت. مطمئن باش که اگر روزی دشمن دوباره به ایران عزیز حمله کند من و تو اولین کسانی خواهیم بود که راهی جبهه شویم.
2- در باره کاندیدای ریاست جمهوری، من بعد از ۴۴ سال به آرزوی دیرینه خود رسیدم. بعد از اتمام سیکل اول در دبیرستان ابدی برای گذراندن سیکل دوم به شیراز رفتم و در دبیرستان اباذر (شاهپور) در کلاس دهم ثبت نام کردم. استاد علوم اجتماعی ما شخصی بنام آقای مختارزاده بود. ایشان می گفت هدفتان بلند بگیرید مثلا اگر می خواهید استاندار فارس شوید باید فکر رئیس جمهور شدن بکنید تا استاندار از آب در آیید (گفتن این جمله در آن زمان که شاه همه کاره بود خیلی معنی دار است، میگذارم به عهده خودت که بهش فکر کنید). برای رسیدن به این هدف باید هم در جهاد اکبر موفق باشی و هم در جهاد اصغر. از فعالیت های سیاسی قبل و بعد از انقلاب بهتر است صحبتی نکنم. اینجوری نیست که شب بخوابی و فردا صبح تصمیم بگیری می خواهم کاندید ریاست جمهوری شوم. وقتی نگاه کردم به رئیس جمهورهای قبلی (آقایان خاتمی و احمدی نژاد) دیدم هیچکدام از این افراد ویژگی خاصی نداشتند، شاید برنامه های من بهتر از آنها بود. برنامه های خود را به مقام معظم رهبری تقدیم کردم تحت عنوان “اگر رئیس جمهور بودم”. برادر عزیز حرف گفتن زیاد است ولی…..
علی
۲۸ مهر ۱۳۹۲
م عزیز…ان شالله که شما گراشی هستید و دردتون درد گراش هست!
به هر حال اگر قرار باشه اینجوری فکر کنید که هیچ وقت نباید هیچ رابطه ای تو منطقه از سر گرفته بشه…اگر لاری ها هم بخوان اینقدر خشک با گراشی ها برخورد کنن…مثلا جنس بهشون نفروشن…کارمندای گراشی رو اخراج کنن و ادارات هم با گراشی ها همکاری نکنن به این دلیل که ما با هم مشکل داریم فکر نمی کنید خیلی بد میشه؟!! اما مردم لار این کار رو نمی کنن و مراوده رو مثل سابق با گراشی ها حفظ کردن…میان از بازارهاتون خرید میکنن و کارهای اداری گراشی ها رو مثل سایر مناطق انجام میدن و هیچ وقت هم نگفتن باید چندتا کارمند گراشی که در لار کار می کنن رو اخراج کنیم! این به دلیل این نیست که به گراشی ها نیاز دارن…شما اسیر شانتاژ لامردی ها قرار گرفتید. در مساله شهرستان شدن گراش هم بی تدبیری از نماینده بود که اگر هم زمان با ارتقا گراش ارتقا لارستان رو هم مد نظر داشت و نگاه یک سویه نداشت شاید لار هیچ وقت چنین واکنشی نشون نمیداد…کما اینکه در زمان نمایندگی خود لاری ها هم بخش هایی رو مثل خنج رو با هدف افزایش تعداد شهرستان های اطراف لار از لارستان جدا کردن و خنج شهرستان شد ولی در مساله گراش نگاه یک سوی نماینده محترم و هم صدا شدن ایشون با نمایندگان و افرادی در سطح استان که از عبارت مجهول “ل. ا.ر.ک” استفاده کردن باعث این تنش ها شد…البته من معتقدم که مردم این دو شهر هیچ وقت پیرو افراد تندرو موجود در هر دو شهر نیستند و هوشیارانه اتحاد خودشون رو در منطقه نشان خواهند داد.
درود بر لارستان (لار و گراش و خنج و بیرم تمامی بخش های این پهنه بزرگ جنوب فارس)
به هر حال ما همچنان به شعارهای وحدت آفرین در منطقه ادامه میدیم…تیرگی روابط چیزی جز عقب ماندگی طرفین رو در پیش نخواهد داشت.
م
۲۸ مهر ۱۳۹۲
سلام گرگ بی طمع نیست و سلام لاری بی طمع نیست شما از روی گراش رد شدید و همه چیز رو واسه خودتون گرفتید الانم که از در دوستی وارید میشید یه رقیب سرسخت واستون پیدا شده به نام لامرد که خیلی ازش بیم دارید و مانع اصلی وسد محکمی واسه خیال واهی و بی اساس استان شدن لارتونه ؛الانم دارید به هر ترفندی شده شهرستان های اطراف رو به خودتون نزدیک کنید تا اهرم بزرگی بر علیه لامرد داشته باشید ولی لامرد خیز بلند رو برداشته در ۱۰ سال آینده داعیه جدی تو منطقه است
علی
۲۸ مهر ۱۳۹۲
در این مدت لاری ها در کامنت های متعدد سعی کردن که فضا رو به سمت آشتی سوق بدن اما گویا منافع برخی از این اختلافات تامین می شه و دوست ندارن وحدتی در منطقه شکل بگیره…به هر حال این جمع لاری که در سایت گریشنا نظر می ده نمونه ای کوچک از تفکر جامعه لار نسبت به گراشی های عزیز هست…که تمامیل دارن تعادل به منطقه برگرده….اما امیدوارم گراشی هایی که در سایت نظر میدن بازتابی از جامعه گراش نباشند و نیروهای نخبه گراشی هم در راستای حل این مشکل قدمی بردارن
علی
۲۸ مهر ۱۳۹۲
آقای وقارفرد تعصب داشتن روی شهر خوبه نه تا این حد!!! چطور میشه تصور کرد شهری با ۲۵ هزار نفر جمعیت و چند تابعه کوچک بتونه مرکز استان بشه…به هر حال اگر هم این طرح وجود داشته باشه مطمئن باشید جدی گرفته نمیشه…به هر حال به نظر می شه خوشبختانه حرف های شما به خاطر این تعصبات بی جا چه از داخل گراش و چه در بیرون از اون زیاد جدی گرفته نمی شه!
ان شالله موفق باشید
من
۲۸ مهر ۱۳۹۲
احسنت و مرحبا جناب دکتر وقارفرد
حسن وقارفرد گراشی
۲۷ مهر ۱۳۹۲
بنا خدا:
استاد عزیزم جناب آقای خواجه پور. با سلام وبا تشکر از زحمات جنابعالی و همکاران محترم در آگاهی رساندن به مردم شهید پرورو ولایتمدار گراش. امیدوازم روزی بیاید که روزنامه ای در گراش به سردبیری جنابعالی و با چاپخانه گراشی در دسترس مردم منطقه قرار دهید، چون شما هم لیاقتش را دارید و هم تخصصش، من این یادداشت را برای تمام اصحاب رسانه ارسال نمودم. لطفا به جمله زیر توجه کنید، یک گراشی این کارت ماشین برایم scan و ایمیل کرده است، دوست دارم افرادی که بنام گراشی یا لاری اظهار نظر کردند بخوانند و ……
“استان فارس- شهر لارستان- خیابان گراش- محله بیدله – کوچه ……پلاک……کد پستی ۷۴۴۱۹۴۵۱۷۵ مالک آقای…..”. فکر می کنم اگر همین آدرس را بخوانند کافی باشد.
1- برای ما گراشی ها تمام راهها به گراش ختم می شود، اگرچه مجبور باشیم دورانی از زندگی در دبی، اروپا، قطر، آمریکا، رومانی، کویت، و یا کانادا بگذرانیم. حق داریم که در سرنوشت پدر، مادر، خواهر، برادر، نوه، و نبیره خود دخالت کرده و نظر دهیم، چون تصمیمی که برای شهرمان گرفته می شود مهم و سر نوشت ساز است.
2- در باره نماینده مجلس، اطلاعات در باره منطقه باید عرض کنم هر ۶-۴ ماه ایران بودم و تعداد کتابهائی که خودم خریده ام و یا ارسال شده بیشتر از …..قبلا در نوشته های خود به آن پرداخته ام.
3- اگر گراشی هستید و جزوگروه + ۴۰۰ می باشید و مجبورید برای گرفتن چند تا پاپاسی ماهانه چند خطی بنویسید وبرای پدر، مادر، یا زن و بچه نان روی سفره بگذارید مسئله ای نیست می توانید مرا سپر بلای خودتان قرار دهید. این افراد در تمام ارگانها وجود دارند از آموزش و پرورش گرفته تا کاداگ.
مجبورم موضوعی را که چندین سال است پنهان نگهداشته بودیم افشا کنم، فکر می کنم الان موقع آن است.
طرح تاسیس استان پارسیان به مرکزیت شهرستان گراش در جنوب استان فارس به مسولین مملکت ارائه داده شده است، البته نه به گروه انحرافی بسر کردگی رحیم مشایی و دارو دسته اش که برای استان فارس خواب وخیالهائی داشته و دارند. امیدوارم دولت تدبیروامید با پیاده کردن قانون در جامعه بتواند عدالت در ایران اسلامی پیاده کند. (البته تمام شهروندان استان پارسیان با همدلی وهمفکری یکی از شهرستانها را به عنوان مرکز استان انتخاب خواهند کرد). اصل طرح را به آقای خواجه پور خواهم داد تادرمتن گریشنا ویا به عنوان خبر ویژه چاپ و منتشر کنند.
علی
۲۷ مهر ۱۳۹۲
لامردی ها مگه با توابع خودشون چی کار کردن که حالا کاسه داغ تر از آش برای گراشی ها شدن؟ با مهر چی کار کردن؟ مگه مهری ها از دست لامردی ها راضی هستن؟ لامردی ها سعی میکنن با تفرقه بین لار و گراش منافع خودشون رو تامین کنن…یکی نیست بهشون بگه شما حواستون به دور و بر خودتون باشه…به نظر من بزرگان دو شهر لار و گراش باید با هم دیدار های رو داشته باشن و سعی کنن مشکلات رو کنار بگذارن.منافع مشترک، بزرگ ترین دشمنان رو هم می تونه هم پیمان کنه!
علی
۲۷ مهر ۱۳۹۲
جناب آقا یا خانم گراشی…چرا باید لار پیش قدم بشه؟!..فکر نمی کنید که گراشی ها هم در این مناقشه بی تاثیر نبودن؟! فکر نمی کنید برخورد گراش برای ارتقا ادارات لارستان یا مواردی از این دست هم برای مردم لار جالب نبوده؟! فکر نمی کنید اینکه در چهار سال نمایندگی آقای حسنی مردم لار هیچ پشتیبانی نداشتن و هیچ اقدامی براشون صورت نگرفت براشون ناخوشایند بوده؟ حداقل اگر هم انصاف بدهید و قبول کنید که لار بزرگتر از گراش هست فکر نمی کنید که کوچکتر ها باید پیش قدم بشن برای آشتی؟…من به نظرم لار باید بزرگی کنه و خودش فضای این آشتی رو فراهم کنه اما قبول کنید که انتظار بی جایی هست که لار بخواد برای این آشتی پیش قدم بشه…از لحاظ اداری و اقتصادی و آموزشی لار به گراش هیچ احتیاجی نداره و اگر نخبگان لاری این پیشنهاد رو مطرح میکنن برای افزایش همبستگی در منطقه هست. شما می تونین در بحث ادارات کل لار کاری کنید؟میتونید چهار سالی که سوخت رو برای لار زنده کنید؟ اگر شما کارهایی رو که ما می گیم می تونید انجام بدید ما هم بحث محدوده لار و گراش رو مشخص می کنیم. با این حال این سوال رو از شما دوست عزیز دارم که فکر می کنید لامردی ها خیرخواه تر از لاری ها نسبت به مساله گراش هستند یا اینکه فکر می کنید اون ها دارن با افزایش اختلاف بین لار و گراش منافع خودشون رو تامین می کنن؟!! به نظر من لار و گراش با مشکلاتی که دارن باز هم با هم بودنشون خیلی بهتر از این هست که هر کدومشون با جای دیگه ای هم پیمان بشن. لار و گراش با ۸ کیلومتر فاصله…فاصله ای که شاید خیلی کمتر از شهرک های اطراف شهرهای بزرگ باشه چطور می تونن منافع هم رو نادیده بگیرن…به وجود اومدن هر اداره ساخت هر بازار به رونق هر دو شهر کمک میکنه…یه خورده کینه ها رو کنار بگذارید و منطقی فکر کنید
من
۲۸ مهر ۱۳۹۲
یواشتر علی خان. پیاده شو با هم بریم
فرمودید چرا لار پیش قدم بشه؟ چون این مناقشات رو لار با زیادهخواهی و سنگاندازی در مسیر پیشرفت و ارتقاء گراش شروع کرده تا حد توان ترمز گراش رو کشیده. گراش که طی سالیان گذشته ابزاری در دست نداشته که بخواد حقی از لار ضایع کنه و هرچی بوده ایستادگی در برابر ظلم بوده.
برخورد گراش نسبت به ادارات کل لار دو تا دلیل عمده داشته. یکی تجربهی تلخ اداره کل راه و شهرسازی که به نام منطقه و به کام فقط لار بوده و برای گراش بجز مشکلتراشی چیزی نداشته. با این که اداره کل در لار هست ولی هنوز راه و شهرسازی گراش در حد نمایندگی مونده. اولین پروژه ای که تعطیل شد جاده چک چک و جادهی ارد به فداغ در محدوده نمایندگی راه شهرسازی گراش بود. برای استخدام هم حتی در نمایندگی گراش گراشیها رو استخدام نکردن و بجز یک نفر بقیه نیروها از لار بودن و خیلی موارد دیگه که از الطاف اداره کل راه و شهرسازی لار نصیب گراش شده….
دلیل دوم مخالفت ما با اذارات کل لار دشمنی دیرینهی لار نسبت به گراش بوده که پس از شهرستان شدن گراش شدت گرفت و وقایع سال ۸۸ و ۸۹ که ماهیت واقعی لار رو نسبت به گراش نشون داد و عمق این خودخواهی مشخص شد. وقتی در مورد ارتقای گراش چنین رفتارهای زشت و شرمآوری از لار سر زد و سخیفترین توهینها به مردم و نمایندهی عزیز گراش روا داشته شد و تا مرز لغو آرزوی دیرینه و حق به تاخیر افتادهی گراش پیش رفتید توقع دارید ما بعد از ارتقای ادارات لار جشن بگیریم و پیام تبریک بفرستیم؟؟ ما این رفتار رو از شما یاد گرفتیم که مانع پیشرفت دیگران بشیم.
بنا به گفتهی خودتون شما فقط توی ۴سال آقای حسنی پشتیبانی نداشتید اما ما بجز دورهی حسنی هیچ وقت پشتیبانی نداشتیم و هنوز خیلی ما طلبکاریم. آقای محبی افتخارشون این بود که ۴ سال نزاشتم گراش شهرستان بشه!!!!!!!!
در مورد بزگتر و کوچکتر بودن اولا لار اونقدرا که ادعا میکنه بزگتر نیست دوما بزرگتر و کوچکتر بودن در فضای احترام متقابل معنی داره، در وضعیت الان که لار هیچ حق و احترامی برای گراش قائل نمیشه بزرگتر بودن معنی نداره. نمیشه که بزرگتر به بهانهی بزرگتر بودن به کوچکترها زور بگه و غلدری کنه و توقع احترام از کوچکتر داشته باشه.
این که لار نیازی به آشتی نداره هم دلیل دیگهای بر خودبرتر بینی لاره و منو یاد رفتارهای مغرورانه و خودخوهانه آمریکا میندازه که همیشه دوس داره از موضع قدرت با ایران رفتار کنه. ما این رو نمیپسندیم و معتقدیم گفتگوهای گراش و لار باید در فضای برابری و برادری باشه و از موضع یکسان نگاه کنید نه اینکه لار رو آقا بالاسر منطقه حساب کنید و اگر فکر میکنید لار نیازی به دوستی و حمایت گراش نداره پس بیخیال آشتی بشید.
من به شخصه با لامرد موافق نیستم اما در شرایط فعلی منافع گراش با لامرد بیشتر تامین میشه و تا بحال ضزبهای از لامرد به ما وارد نشده اما ضربههای لار الی ماشالله. دوستی گراش و لامرد تا زمانیه که این رویه ادامه داشته باشه. هرچند منافع مشترک گراش با لار خیلی بیشتر از لامرده اما با این سابقهای که لار داره ما عطای این منافع مشترک رو به لقاش میبخشیم و دور از شتر میخوابیم که خواب آشفته نبینیم. لامرد اگه فایده ای نداشته ضرری هم نداشته اما ضررهایی که از جانب لار به ما رسیده نیازی به بازگو کردن نیست و اظهر من الشمسه.
در ضمن فاصلهی گراش با لار هم ۱۶ کیلومتره نه ۸ کیلومتر.
صالح
۲۷ مهر ۱۳۹۲
از مردم گراش میخوام به شخم زدن گذشته و به قول خودتون صد سال قبل بپرهیزند چون ضررش رو آینده می بینید. اگه قرار باشه همه تو گذشته و کینه و دشمنی رابطه ها نگاه کنند الان اکثر کشورهای دنیا با هم ارتباط نداشتند. خواهش میکنم فقط به سود صرفا اقتصادی نزدیکی بیشتر گراش و لار برای هر دو طرف بیاندیشید……. فقط اقتصادی باشید مثل لامردی ها
گراشی
۲۷ مهر ۱۳۹۲
خانم فرزانه و آقای علی و لاریهای دیگر چرا فقط حرف میزنید چرا عمل نمیکنید بخدا لار حسن نیت نشون بده به جای حرف عمل کنه ما هم حسن نیتمون رو نشون میدیم .یه دونه از این کار ها تعیین محدوده لار و گراشه راست میگید و نیتتون برادری اینو حل کنید ما مردم گراش بهتون قول میدیم دست برادری به شما بدیم .خیلی از لاریها مساله رفاقت و خویشاوندی با گراشی ها رو بیان میکنن که ما هم این مساله رو کتمان نمیکنیم ؛ما هم دوستان و اقوام لاری زیادی داریم ما با مردم لار که هیچ مشکلی نداریم ما با کسایی مشکل داریم که تو لار به جای شما تصمیم میگیرن به جای شما عمل میکنن شما به جای اینکه ما رو راضی کنید واسه برادری برید اونایی رو راضی کنید که به جای شما عمل میکنن وتصمیم میگیرن اینها هستند که نگاه خودخواهی و زیاده خواهی نسبت به کل منطقه دارن و تا در مورد مساله ای به مشکل میخورن از شماها مردم کمک میخوان .مثلا بعضی از سایت های لار تا لار در مورد مساله ای به مشکل میخورد مردم رو دعوت به آمدن به خیابان و اغتشاش میکردن شما برید این ها رو راضی کنید این ها همان کسایی هستند که حسن نیت نشون نمیدن اینها کسایی هستن که این دوره از مجلس رو رقیب همشهری خود رو با تهدید جانی از میدان بیرون انداختن تا لار به یک نماینده واحد برسه .اینها هستن که حسن نیت نشون نمیدن آقای وقار فرد اینها رو دیده گذشته این ها رو دیده که یه همچین حرفی میزنه عقل سالم هم میگه از یه سوراخ دوبار نباید گزیده شوی وگرنه سن یه دانشچوی سال دومی به این چیزا قد نمیده و حال رو میبینه .آقا یا خانم دانشجو آقای وقارفرد چندین پیراهن بیشتر پاره کرده و با تجربست این گونه مساءل نیازی به دکترای سیاست نداره در مورد این گونه مساءل منطقه تجربه بیشتر کارایی داره تا شعور سیاسی .و در آخر اینکه آدم خوبه به شعور دیگران هم احترام بذاره وگرنه بد دهنی و توهین خیلی راحته همه میتونن انجامش بدن در ضمن اینو بگم که نماینده این دوره لار و نه منطقه چندین سال دور از منطقه بودن و بازیچه دست بعضی ها شده.
علی
۲۷ مهر ۱۳۹۲
من به عنوان یک لاری هر چی به اطرافیانم نگاه می کنم چنین کینه ای که شما ها ازش دو می زنید رو نمی بینم…یک جوری می گید دشمن گویا عملا در جنگ به سر می بریم…کمی واقع گرا باشید و ببینید این دشمنی ها به سود چه کسانی است و از این کار چه سودی می برند…من به همراه دوستان گراشی دوران تحصیلم کاملا به این تحلیل تندرو گونه شما دوستان مخالفیم…به هر حال دو شهرستان! به فاصله ۷ ۸ کیلومتر که فکر کنم تا همین چند سال دیگه با ساخت و سازهای فعلی کمتر هم میشه منافع مشترک بسیاری دارند…کاش آقای وقارفرد تصمیم می گرفتند به جای این تفرقه افکنی ها جمعی رو تشکیل بدن که با نخبگان لاری به یک توافق اصولی و راهبردی برسن…به نظرم با یه بده بستان ساده این دو شهر می تونن به سرعت مشکلاتشون رو حل کنن و با هم در جنوب فارس بی رقیب بشن…این اون چیزی هست که مردم لار و گراش می خوان.
فرزانه
۲۶ مهر ۱۳۹۲
نمی دانم چرا خیلی ها فکر می کنند هرکس دکترا در یک رشته گرفت ولو مهندسی نظرش درباره دیگر مسائل با عوام متفاوت است.
باور کنید کسی با تحصیلات عالیه در یک رشته این توانایی را پیدا نمی کند که در سایر رشته ها صاحب نظر باشد. مثلا گاهی یک فوق تخصص قلب در مسائل اجتماعی و سیاسی از من دانشجوی سال دومی هم کمتر می داند و قدرت تحلیلش پایین تر است.
يك بسيجي
۲۶ مهر ۱۳۹۲
جناب وقارفرد حضور شما چندین سال در امریکا باعث شده که نتوانید درست مسایل منطفه را تحلیل کنید همانگونه که در انتخابات مجلس تحلیلتان اشتباه بود و فکر می کردید کاندید مورد نظرتان اول خواهد شد در حالی که بنده به شما گفتم بالا تر از سومی به ما نخواهد رسید از شما انتظار است به عنوان یک تحصیل کرده پخته تر تحلیل کنید تا باعث نشود بدلیل عدم اگاهی از ساختار سیاسی و اجتماعی یک منطفه و کشور باعث شود شما کاندیدا ریاست جمهوری شوید و از قبل خود را رقیب انتخاتاتی بدانید و نخبگان به ما بخندند
علی
۲۶ مهر ۱۳۹۲
جناب آقای وقارفرد تند می رید…من شما رو نمی شناسم اما احساس می کنم زیاد به منطقه آشنایی ندارید وگرنه می دونستید که مردم گراش و لار ارتباط دیرینه و محکمی دارن…با هم ازدواج می کنن و از بازارهای هم استفاده می کنن و خیلی از جوون های گراشی در لار تحصیل می کنن…بنده به عنوان یک لاری احساس می کنم حرف های شما تفرقه افکنانه هست تا اینکه از سر دلسوزی باشه…منطقه پارسیان چه نسبتی و منافع مشترکی با گراش داره؟!!البته اگر بخوایم کلان نگاه کنیم که همه ما زیر پرچم ایران اسلامی منافع مشترک زیادی داریم اما پارسیان با گراش نه حسن هم جواری داره نه مراوده و تجارت….به هر حال ما از گسترش روابط گراش با دیگر شهرستان ها نه تنها ناراحت نمی شیم بلکه خوشحال هم می شیم اما نمی دونم منفعت شما از قطع ارتباط بین این دو شهر چیه؟!!
به هر حال به نظر من تحصیلکردگان و نخبگان لاری و گراشی به این نتیجه رسیدن که باید این روابط اصلاح بشه…این رو به عنوان کسی میگم که دوستان گراشی زیادی دارم و در صحبت با همشون این نکته اشاره شده بود…به هر حال شما هم نیازی به دامن زدن به اختلافات نیست.
من
۲۷ مهر ۱۳۹۲
منظور دکتر وقارفرد شهرستان پارسیان(گابندی) نیست. ایشان منطقهی جنوب فارس را میفرمایند.
رضا
۲۷ مهر ۱۳۹۲
جنوب فارس اسمش پارسیان نیست در ضمن نیم بیشتر جنوب فارس رو لارستان تشکیل میده و به نظر میرسه بدون لاستان جنوب فارس معنی نداشته باشه!
گراشی
۲۶ مهر ۱۳۹۲
درود بر شما جناب وقارفرد این حرف ما گراشی هاست
حسن وقارفرد گراشی
۲۶ مهر ۱۳۹۲
بنام خدا:
با سلام، جناب آقای خواجه پور و اصحاب رسانه، در یکی از نوشته ها عرض کردم “امیدوارم روزی بیاید که گریشنا هم واقعا گراشی شود”. گرچه تغییراتی احساس می شود اما کافی نیست، اگر شما اصحاب رسانه بخواهید بعنوان چهره ماندگار در تاریخ منطقه پارسیان و گراش بمانید باید برای گراش نفس بکشید، برای گراش زندگی کنید، برای گراش قلم بزنید، و برای گراش بمیرید. بگفته شیخ بزرگوار آقای احمد انصاری “اگر برای گراش حتی بمیرید باز هم هیچ کاری نکردید” این کلمات قصار باید طلا گرفت و بر سر در حسینیه اعظم نصب کرد تا فرزندان آینده این مرز و بوم بدانند که نیاکانشان چه کسانی بوده اند.
بعضی مواقع شیطنت های رسانه ای یکار برده و موضوعاتی (عمدا یا غیر عمد) مطرح می کنید که اصلا به صلاح منطقه و گراش نیست. اتحاد بین گراش و لار یکی از همین مسائل است که بنده در نوشته هایم بارها ذ کر کرده ام. ما شرط و شروطی داریم و تا این شرط و شروط عملی نشود دم از اتحاد زدن بیهوده است، ما اگر فقط صد سال گذشته در نظر بگیریم که مردم منطقه وگراش دست اتحاد و برادری به لار یها دادند نتیجه اش چه بوده؟ جنایت و خیانت بیشتر. من تمام منطقه پارسیان همشهریان خود می دانم از شمال به فیروز آباد، از جنوب تا جزیره کیش، از شرق به استان هرمزگان (۳ کیلو متری از پره های بالاسرخ حد فاصل بین شهرستان گراش و شهر بائن)، و از غرب تا مرزهای استان بوشهر. ما مثل غزه هستیم، اگر گراش بزانو در آوردند حساب بقیه منطقه روشن است.
محمد خواجهپور
۲۶ مهر ۱۳۹۲
سلام
جناب آقای دکتر وقارفرد نظر شما محترم است و در فرصتهای مناسب در گریشنا و دیگر رسانهها منعکس شده است. اما راهبرد گریشنا بر تعادل و اطلاعرسانی دقیق قرار دارد به خاطر همین فایدهای در افزایش تنشها و ایجاد خطکشیها فرضی قومی نمیبنیم. همواره مدافع منافع شهر خود بودهایم و لزومی ندارد برای این کار منافع دیگران و واقعیتهای موجود را نفی کنیم.
مرتضي
۲۶ مهر ۱۳۹۲
متاسفانه گریشنا تعادل را با تو سری خوردن و تامین منافع دشمنان گراش در گراش اشتباه گرفته. هرطور با ما رفتار شد ما هم باید رفتاری متقابل داشته باشیم و نباید به بهانهی وحدت و تعادل و دوستی و آشتی و… خود را در مقابل دشمن کوچک کنیم چرا که دشمن اگر ضعف را در ما ببیند بیشتر حمله میکند و همانطور که دکتر وقارفرد فرمودند بررسی تاریخ صد سال گذشته و رفتار لار نسبت به منطقه گواهی روشن بر این ادعاست و میتواند چراغ راه و خطی نمایان در این مسیر خطرناک باشد. پس لطفا با غیرت و حیثیت همشهریان رفتاری مناسب داشته باشید و خود را بله قربان گوی دشمن قرار ندهید.
مسعود غفوری
۲۶ مهر ۱۳۹۲
دوست عزیز.
مطمئنا تشخیص مرز بین تعادل و «توسریخور بودن» سخت است، ولی برای پیدا کردن این مرز، شیوهی ما تکیه بر منطق و احترام و اطلاعرسانی درست است.
باور کنید تندروی کردن و ناسزا گفتن کار آسانتری است، و خوب میدانیم که رضایت دستهی از همشهریان را نیز بیشتر جلب میکند. اما از یک طرف به وظیفهی خود واقفایم، و از طرفی دیگر میدانیم که تمام همشهریان اینگونه فکر نمیکنند.
مرتضي
۲۷ مهر ۱۳۹۲
جناب دکتر غفوری ضمن تشکر از اطلاع رسانی ارزندهای که دارید بنده به عنوان فردی که از بیرون مجموعهی گریشنا را نظاره میکنم معتقدم شما کمی از تعادل فاصله گرفته و در برخی موارد به نوعی وادادگی و بها دادن بیش از حد به این همسایهی بی سایه دچار شده اید. این در حالی است که آنان حتی وقایع و اخبار بسیار مهم گراش را هیچگونه پوششی نمیدهند. در این وضعیت چه لزومی دارد که ما خود را به آنان نزدیک کرده و مدام اخبار آنان را پوشش دهیم؟ به نظر من این رویه باعث میشود که آنان این بزرگواری گراشیها را ضعف تلقی کرده و از آن سوء استفاده کنند. از این بابت عرض کردم که باید همانگونه که با ما رفتار کردند رفتار کنیم و غرور شهرمان را زیر پا نگذاریم.
در مورد مطلب دوم باید عرض کنم که بنده با ناسزا گفتن شدیدا مخالفم و معتقدم فحاشی کردن در شان مردم شریف گراش و رسانهی مردمی ما نیست. مقصود من همان تذکراتی است که در قسمت اول یادآور شدم که امیدوارم مورد توجه اصحاب گریشنا قرار گیرد.
نکته سوم اینکه فرمودید تمام همشهریان اینگونه فکر نمیکنند مطمئنا هیچ شهری وجود ندارد که همهی شهروندان آن نظری کاملا یکسان داشته باشند، اما نتیجهی انتخابات شورای شهر نشان داد که اکثریت مردم گراش مخالفت شدیدی با لار و سیاستهای مغرضانهی آنان دارند و افرادی را روانهی شورای چهارم کردند که سابقهی ایستادگی در برابر زورگویی داشته و به نوعی مدافع حقوق حقهی گراش بودند. لذا جا دارد شما هم همصدا با اکثریت همشهریان خواستهی آنان را فریاد زده و بی جهت به چراغ سبزهای مصلحتی لار دل خوش نکنید که توبهی گرگ مرگ است.
گراشی
۲۶ مهر ۱۳۹۲
جناب دکتر من یک سوال دارم. بهتر نیست هر کسی در حوزه کاری خودش به گراش خدمت کند؟ گریشنا در حال حاضر چشم و گوش گراش و یکی از سایتهای فعال و خوب منطقه است.
شما هم به نظرم تلاش خودتان را در حوزه تخصصی خودتان یعنی آب بگذارید و گامی در این جهت برای شهرمان بردارید.
با شعار دادن خالی کاری از پیش نمیبریم.
باانصاف
۲۷ مهر ۱۳۹۲
جناب وقارفرد سلام احساس میکنم توهم شاکله شخصیتتان را احاطه کرده با کدام پیشینه وعقبه ی تاریخی نام منطقه ای که به گواه تاریخ مکتوب بیش از ۳۰۰۰سال با هویتی روشن لادستان بوده وهست (فردوسی: به گرگین میلاد هم لاد داد )رابه راحتی استحصال آب اعماق زمین به پارسیان تغییر نام وهویت میدهیدچشم تاریخ نگاران روشن به ظهور جمال جاعل حقایقی چون جنابعالی اگر نظرات کارشناسی تان در عرصه تخصصتان هم اینگونه است به حال سفره های زیر زمینی باید گریست عاقل اول می اندیشد سپس افاضه میفرماید عاقل آخر بین است وحرف آخر را اول نمیزند همان تعصب بی تعقلتان نسبت به زادکاهی که بقول شیج اجلتان باید برایش قربانی شدهوشتان را برده اما آنچه با ید هرچه زودتر در آن بازنگری کنید اینکه :: بله حب الوطن من الایمان لیک این وطن لارو گراش وپارس نیست این وطن شهری است کورانام نیست مولای روم فیلسوف تر از من وشماست جناب دکتر شوی شوی نرمک نرمک آرام آرام دلبندم
رضا
۲۳ مهر ۱۳۹۲
به نظر من باید لار و گراش آشتی کنن و نظارن رقبا موقعیت استراتژیکشون رو به خطر بندازن…چرا که اگر لامرد مرکز استان بشه این لار و گراش هستند که دورترین ها هستند نسبت به مرکز…حالا باز لار در مسیر ارتباطی بندر هست اما واسه ما گراشی ها شرایط سخت تر میشه…بابا چرا دست از این لجبازی بر نمی دارید و آشتی نمی کنین…همه می دونن این دشمنی به ضرر منطقه هست.
من
۲۵ مهر ۱۳۹۲
آره این دشمنی به ضرر همهی منطقه است اما علت این دشمنیها ظلم و زیاده خواهی لار نسبت به گراش بوده و لاریها باید این زخمی که طی سالیان دراز به گراش وارد کردن رو جبران کنن بعد دم از آشتی بزنن. گراش همیشه آمادهی آشتی بوده به شرطی که حق و حقوقش ادا بشه
وطن دوست
۲۳ مهر ۱۳۹۲
لامردیها با سپر قرار دادن گراش در برابر لار می حواهند لامرد را به پیش ببرند چون می دانند اگر این دو شهرستان در کنار هم می توانند منطقه رادگر گون کنند با این سیاست اول لار را کنار می زنند بعد خدمت گراش می رسند ولی کور خوندند چون لاریها بیدار هستند
علی لارستان
۲۱ مهر ۱۳۹۲
چقدر تیترتون رو دوست دارم…امیدوارم باز هم اسم این دو شهر رو در کنار هم ببینم…مطمئن هستم این دو شهر منافع مشترک زیادی دارن…خواهشا فعالان رسانه ای این رو به مردم انتقال بدن…من مطمئن هستم که مردم همگی از گسترش مجدد روابط در این دو شهر خوشحال خواهند شد…بیاید با هم آشتی کنیم و برای منافع مشترک بجنگیم.
مرتضي از لار
۲۰ مهر ۱۳۹۲
تلاش جوانان خرد گرا، میانه رو و تحصیلکرده گراش برای نزدیکی به شهرستان های همجوار و از جمله لارستان با نگاهی غیرمتعصبانه و منطقی قابل تحسین است. بر هیچکس پوشیده نیست که گرایش اکثر این جوانان در انتخابات قبل به دکتر حسن روحانی بود. این مشخصه به اضافه همگرایی با همفکران سیاسی در شهرستان های همجوار باعث می شود منافع شهرستان گراش در هر دو دولت اصولگرا و اصلاح طلب تامین شود، رفاقت بین شهرستان های همجوار بجای رقابت و دشمنی بنشیند و استفاده لازم از جوانان توانمند صورت گیرد.
مجتبی
۲۱ مهر ۱۳۹۲
با نگاه غیرمتعصبانه معلوم می شود که برادران گراشی در مدت گذشته بیش از برادران لارستانی، سعی در دوری نموده اند. لذا برادران گراشی هم باید کمی عقلانی تر تصمیم بگیرند؛ هرچند این خصیصه معمولا نادیده گرفته می شود…
اردی
۱۹ مهر ۱۳۹۲
اردیهای بالاتر از غالبا اصلاح طلب انتصاب دکتر احمدی را تبریک گفته وازتمام ظرفیتهای خود برای طرح نیازمندیهای شهرستان جدیدالتاسیسمان استفاده خواهند نمود خوب است بهره برذاری شود
با انصاف
۱۹ مهر ۱۳۹۲
آقای خواجه مدت کمایت خیلی طولانی شد معلومه درج این خبر به مهندسی وسواس زیادی براتون نیازداشته اصولا احمدی متهم به اصلاح طلبی است وگراش و تبریگ گوی از سوی شورا ومردم گراش اصولگرارابطه این دو را باهم نمی توان براحتی جمع کرد اما با تدبیر وارد عرصه اظهارنظر شدنتان مخصوصا هماهنگی با لار برخلاف داستان ارتقا اذارات کل را به فال نیک میگیریم تامل ای دفعه قابل ستایش ودرراستای منافع مردم چون شما زبان گویای مردم تلقی می شوید
محمد خواجهپور
۱۹ مهر ۱۳۹۲
شما که خوانده پیگیر گریشنا هستید احتمالا متوجه شدهاید. خبرهای هفته کمی روی هم تلنبار شده بود و در فرصت روز تعطیل حدود ده خبر همزمان با هم منتشر شد. هر چند همیشه دوست داریم خبرها با دقت و سرعت منتشر شود.
باانصاف
۲۰ مهر ۱۳۹۲
جناب خواجه پور عزیز در اطلاع رسانی که رسالتی عظیم است اصل اهم ومهم جای خاصی دارد بین خبر یادی از حاج جانعلی وخبرانتصاب استانداریکه پس از ۸سال پرالتهاب بدنبال غلیان مطالبات مردم در۲۴خرداد آنهم پس از ماجراجوییهای اخیر دراستان از موضوع الحاق بخشی از استان همجوار به فارس واتصال فارس به دریا تا تعویق اجرای طرح ارتقاء ادارات کل منطقه بنظر شما نباید تفاوتی باشد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟