گریشنا: با انتشار دهمین شماره هفتسانه در هشت صفحه، این نشریه تابستانی وارد فاز پاییزهی خود میشود. از این به بعد پیگیر مطالب تحریریهی این نشریه در صفحهای به نام هفتسانه در نشریهی افسانه ویژه گراش باشید.
این شماره مثل خیلی خداحافظیهای دیگر رنگ و بوی نوستالژیک و البته مرور به خود گرفته است؛ مروری خوش و خاطرهانگیز. در بین مطالبی که از نویسندگان تحریریه دربارهی تجربهی تابستانیشان در موسسه هفتبرکه و تحریریهی هفتسانه چاپ شده است، یادداشت فاطمه یوسفی سردبیر نشریه به معرفی این نسل جوان میپردازد. یوسفی تکتک اعضای تحریریه را با قلمی خوش معرفی کرده است و کارهایشان را مرور کرده است. سردبیران نشریه مروری هم بر شمارههای قبلی هفتسانه داشتهاند و چگونگی شکل گرفتن هر کدام از آنها را توضیح دادهاند. یادداشت روایتگونهی محمدامین نوبهار در صفحهی اول هم مثل همیشه خواندنی است. به نظر میرسد او به خواستهی خود در این یادداشت رسیده باشد: جلب اعتماد از راه انتشار منظم یک نشریه هفتگی.
اما در کنار مطالب تحریریه هفتسانه، چند تن از فعالان عرصهی روزنامهنگاری نیز یادداشتهایی بر تجربهی موفق انتشار این ده شماره نوشتهاند. صادق رحمانی اعتقاد دارد «هفتسانه یعنی عشق»؛ و محمد خواجهپور دربارهی «روزنامهنگاری، فرصت زندگیهای نکرده» نوشته است. مسعود غفوری اعتقاد دارد روزنامهنگاری برای شناخت جامعهی امروزمان «ضریب نفوذ بیشتر»ی دارد. مصطفی کارگر از خاطرههایی که برای بعد میسازیم نوشته است، و سعید عالمی از آبراهی که برای عبور از سد میسازیم. محمدحسن جعفری هم هفتسانه را یک پرورشگاه فرهنگی دانسته است.
و در کنار همهی اینها، در یک گزارش بلند به قلم مهدی مشتاقی و عارفه متین، «نگاهی گذرا به نشریات عمومی و پرتیراژ گراش» خواهید انداخت. تیتر گزارش این است: «نشریاتی با مهر ویژهی گراش». اگر میخواهید دربارهی ادامه راه هفتسانه بیشتر بدانید، یادداشت صفحه آخر را بخوانید.
شماره دهم و آخر نشریه هفتسانه را دانلود کنید (+). به پیشنهاد دبیر تحریریه، اگر امکاناش هست، این نشریه را با حجم بالاتر دریافت کنید. (+) شمارههای پیشین را نیز میتوانید از این صفحه ویژه در گریشنا بگیرید (+).
نرگس
۳۱ شهریور ۱۳۹۲
سلام بر همشهریان عزیز و خوبم
من یک درخواستی از تمام شما همشهریان خوب دارم و آن اینکه خواهش دارم در سوژه های و مطالب خود اسمی از محمد رضا نبرید یک بار به دوستان و همشهریان عزیزم :خانم رحمانیان . آقای قاسمی . آقای محمد امین نوبهار درخواست کردم که لطفا اگر کمکی ازشون برا کمک به محمد رضا بر نمیاید لطفا در سوژه هاتون از کارها ی او اسم نبرید. ولی باز هم آقای نوبهار عزیزم در آخرین هفتسانه اسمی از ایشان برده اند در صورتی که ایشان برایم در ایمیلی توضیح دادند که اگر عکس محمد رضا در بین عکسها بوده منظوری نداشته اند و من هم قبول کردم . ولی دوباره در آخرین هفتسانه باز هم از ایشان گفته اند. خواهش میکنم خواهش میکنم به تمام نویسندگان و وبلاگ داران بفهمانید که ما دوست نداریم اسمی از ایشان در مطالب خود بشنویم چون جز ناراحتی چیز دیگری برای من و دخترش ندارد. اگر کمکی نمیکنید لصفا موجب ناراحتی دیگران نشوید.میشه لطفا زحمت کشان افسانه زحمت بکشند و به تمام نویسندگان گوشزد کنند .
ممنون از لطف تمام همشهریان عزیزم