یادداشت زیر از سوی دکتر امیر حمزه مهرابی از فعالین سیاسی گراش و رییس دانشگاه جامع علمی کاربردی استان قم در مورد صدور مجوز اداره کل جهاد کشاورزی و اداره کل صنعت، معدن و تجارت جنوب فارس به مرکزیت لار برای گریشنا ارسال شده است.
امیرحمزه مهرابی: در متون داستانی و افسانهای قدیم آمده است که سه نفر به باغی دستبرد زدند و از میوههای باغ خوردند. صاحب باغ ناگهان سر رسید و دید یک «معلم» و یک «مغازهدار» و یک نفر «کارگر» وارد باغ شده و از میوههای او خوردهاند. (مشاغل بنا به مصالحی عوض شده است)
صاحب باغ دریافت که از پس سه نفر بر نمیآید؛ لذا نقشهای کشید و گفت: خوب، «معلم» بر گردن ما و فرزندانمان حق دارد و مانعی ندارد که ازمیوههای باغام بخورد و «مغازهدار» هم با هم مراوده داریم و در خرید و فروش ملاحظه یکدیگر میکنیم، ولی شما «کارگر» به چه حقی وارد باغ من شده و میوهام را خوردهاید؟
«معلم» و «مغازهدار» که دیدند صاحب باغ با آنها کاری ندارد به کمک باغبان شتافته و حسابی «کارگر» را کتک زدند و از باغ فراریاش دادند.
باغبان پس از فارغ شدن از «کارگر»، به سراغ «مغازهدار» آمد و گفت: خوب «معلم» حق استادی بر گردن ما دارد و احترامش بر همگان واجب؛ ولی تو «مغازهدار» که باید امین مردم باشی خجالت نمیکشی که به باغ مردم وارد شده و میوه درختانش را میخوری؟
این بار نیز باغبان و «معلم» به کمک هم، «مغازهدار» را تنبیه کرده و از باغ بیرون کردند.
باغبان که توطئهاش کارساز شده بود، به سراغ «معلم» آمد و گفت: تو که باید برای شاگردانات الگو باشی،حیا نمیکنی که مال حرام میخوری؟ «معلم» که فهمید چه کلاهی سرش رفته، خود را در مقابل باغبان تنها و بیکس یافت و یک کتک حسابی نوش جان کرد.
باغبان از این که توانسته بود با این کلک، بر هر سه پیروز شود، شادمان به خانه برگشت.
این روزها جعفرپور نیز به کمک لابیها و مشاورین پشتپرده، سعی دارد این ترفند نخنما شده را در منطقه اجرا نماید.
اما ماجرا چیست ؟
طرح بزرگنمایی و برجستهسازی لار در استان فارس به هدف زمینهسازی برای استان شدن، در سال ۱۳۸۳ و زمانی که «کشفی» نماینده مجلس، «انصاری لاری» استاندار، «موسوی لاری» وزیر کشور بود، با حمایت مجلس ششم و دولت خاتمی برنامهریزی شد تا لار به عنوان محور و مرکزیت چند شهرستان جنوبی استان فارس، دارای اداره کل شود. ولی به دلیل مخالفت شدید این شهرستانها با این طرح، اجرای آن ناممکن شد و عملا سودای استان شدن لار، زمینه تحقق نیافت.
با جدا شدن لامرد، خنج و گراش از لار، این شهرستان نه تنها ظرفیت استان شدن را از دست داد، بلکه نسبت به سایر شهرستانهای استان فارس از هر نظر در رتبههای پایینتر قرار گرفت.
در حال حاضر لاریها، به جای ارتقاء جایگاه و در نهایت استان شدن، دراین فکرند که حداقل به شرایط دهههای هفتاد و هشتاد خویش برگردند.
از این رو آقای جعفر پور (نماینده مجلس) از سوی طیف تندرو و تمامیتخواه لار ماموریت یافته است هرطور شده، شهرستانهایی که با خون دل و تلاش همه جانبه مردم و مسئولین از زیر سلطه مرکزیت شهرستان سابق نجات پیدا کردهاند، بار دیگر به مهمیز کشیده و به زیر سلطه لار برگرداند. لذا ایشان با اصلاح طرح قبلی، تلاش دارد با سوء استفاده از وضعیت دوره انتقالی دولت، نوعی مرکزیت هرچند بسیار محدود برای لار دست و پا کنند.
برای آماده سازی افکار عمومی منطقه و کاهش اعتراضات مردمی، از مدتها پیش تبلیغات وسیعی را در رسانهها تدارک دیدند و از منافع این اقدام برای کل منطقه و تاثیر آن بر پیشرفت سایر شهرستانها، سهولت دسترسی مردم به ادارات و کاهش ترددها به مرکزیت استان و… سخنها راندند. بر اساس این طرح، قرار است ادارات کلی در لار تشکیل شود و ادارههای مشابه در شهرستانهای منتزع شده از لار، زیر نظر این ادارات کل قرار بگیرند.
ولی سوال افکار عمومی این است که اگر تشکیل اداره کل خوب است، چرا همه آنها فقط در لار تشکیل شود؟! مگر لامرد و خنج و گراش مثل لار یک شهرستان نیستند؟ اگر شما ریگی به کفش ندارید، چه اشکالی دارد که اگر قرار است مثلا؛ چهار اداره کل تشکیل شود، بنا به ظرفیت هر شهرستان، یک اداره کل در آن شهرستان تشکیل شود. مثلا «راه و شهرسازی» در لار ، «جهاد کشاورزی» در لامرد، «صنعت، معدن و تجارت» در گراش و «کار، تعاون و امور اجتماعی» در خنج.
ولی چون دم خروستان پیداست، مردم قسم حضرت عباستان را باور نمیکنند. شما دلتان برای توسعه و پیشرفت منطقه نسوخته است. شما همچنان سودای تسلط دوباره بر منطقه را در سر میپرورانید.
آقای جعفرپور نیز با زیر پا گذاشتن قول و وعدههای خود، نشان داد که همچون اسلاف خویش دغدغهای بجز احیاء سلطه و هژمونی لار بر منطقه و تصاحب امتیازات و بودجههای سایر شهرستانها به نفع لار، ندارد. و چه زود آنچه در صدد انکارش بود، برملا ساخت!
هرچند احتمال وقوع چنین اقدامات ناپسندی از سوی ایشان (طوعا یا کرها)، بارها و بارها به بعضی از خوشباوران و خاماندیشان هشدار داده شده بود و وقوع آنرا پیشبینی کرده بودیم. ولی فکر نمیکردیم با این سرعت و وسعت، صورت گیرد.
اما خبر این طرح توطئه آمیز، به سرعت باد در کل منطقه پیچید و اعتراضات گستردهای را از سوی ائمه جمعه، مسئولین و مردم منطقه در پی داشت. البته شدّت و حدّت مخالفتها در هر شهرستان و بخش، متناسب با قدرت چانهزنی و بازدارندگی آنها متفاوت است. قاعدتا لامرد به دلیل برخورداری از ابزار قدرت منطقهای و ملی با قدرت بیشتر، گراش بعد از آنها و به ترتیب خنج و بیرم و اوز و… در مرتبه بعدی قرار دارند.
ولی لاریها زمانی که دریافتند لقمه گلوگیری را برداشتهاند و با مخالفت سایر مناطق به ویژه شهرستان « لامرد» و « گراش» روبهرو شدهاند؛ در یک عقبنشینی آشکار و شتابزده اعلام کردند: اگر لامردیها نمیخواهند زیر نظر لار باشند، اشکالی ندارد و با اعلام نماینده لامرد و مهر، آنها از این طرح مستثنی خواهند شد! (استفاده از روش باغبان)
ولی چنین حقی را برای سایر مناطق قائل نشدند. لابد چون آنها نماینده ندارند، بقیه مسئولین (امام جمعه، فرماندار، اعضای شورای شهر سوم و چهارم و مردم و … ) نیز صاحب حق و رأی نیستند و باید تسلیم این خواسته نامشروع و طرح سلطهجویانه شوند.
در این زمینه قبلا مطالبی به استحضار مردم شریف منطقه به ویژه گراش رساندهام و مطالب مهمتری نیز برای طرح دارم که در وقت مناسب با مردم در میان میگذارم.
راه حل چیست؟
اما در شرایط فعلی و به عنوان اقدام سریع و عاجل، لامردیهای هوشمند به ویژه نماینده متعهد لامرد، بایستی به هوش باشند که فریب این توطئه را نخورند و بدانند اگر فقط خود را از این مهلکه نجات دهند و سایر مظلومین را به حال خود رها کنند، علاوه بر مسئولیت در برابر خدای متعال، مطمئن باشند این اقدام موجب بیاعتباری آنها و اختلاف و چند دستگی در کل منطقه شده و لاریها روزی با شگرد جدیدی به سراغ آنها نیز خواهند آمد. در این صورت زمانی که به حمایت سایر شهرستانها و بخشها نیازمندند، کسی به حرف آنها گوش نخواهد داد و در برابر توطئه لاریها تنها خواهند ماند.
انتظار میرود نماینده شریف لامرد با استفاده از موقعیت و اهرمهای در اختیار، جلو این بدعت خطرناک را از ریشه و اصل بگیرد و آنان را از کار خویش پشیمان کنند.
اهالی سایر مناطق نیز نباید دست و پا بسته تسلیم تصمیمات یکجانبه (به اصطلاح) نماینده خویش شوند و خود را بازنده این کارزار بدانند . هر چند آقای جعفرپور در نامه اش به روشنی نشان داده است که برای نظرات مسئولین و خواسته مردم شهرستانهای دیگر (به جز لار) پشیزی ارزش قائل نیست. ولی مسئولین و مردم این دو شهرستان و بخش های اوز و بیرم می توانند و باید جلو این توهین و بیاحترامی وی را به خود بگیرند و به او بفهمانند، زمان تاخت و تازهای ظالمانه گذشته است و آنان قادرند علیرغم میل جعفرپور، با پشتیبانی و استناد به قانون نظام مقدس جمهوری اسلامی جلو ظلم و تعدی به خود را بگیرند.
اعتراضات و نارضایتی مردم از این تصمیم، علاوه بر انعکاس رسانهای، بایستی از مجاری قانونی و رسمی به گوش مسئولین استان و کشور برسد و با پیمودن راههای قانونی، مانع اجرای این طرح واپسگرایانه شوند.
این شهرستانها و بخشهای ستم کشیده، میتوانند با شکایت به دیوان عدالت اداری جلو این طرح یا مصوبه را بگیرند و آنرا ملغی اعلام نمایند. کاری که تا کنون بسیاری از افراد حقیقی و حقوقی انجام دادهاند و با حمایت و قاطعیت مثالزدنی ریاست محترم دیوان، توانستهاند مصوبات زیادی را (حتی پس از اجرایی شدن) ملغی نمایند.
ضروری است خاطر نشان سازم، که شنیدهها حاکیاست برخی افراد در صدد معامله با جعفر پور هستند تا بر اساس سیاست «محمود عباسی» با دریافت امتیازات ساده و پیش پا افتاده و یا قول (فقط قول) امتیازی که در اصل متعلق به مردم است، این طرح را بپذیرند و مجددا گراش را زیر یوغ لار ببرند. اگر چنین چیزی صحت داشته باشد، باید بدانند که مردم ما همچنان که در انتخابات شورای شهر نشان دادند و با انتخاب نیروهای متعهد و شجاع، رویکرد مسئولین را در روابط منطقه ای ترسیم کردند، به نحو مقتضی از حقوق خود دفاع خواهند کرد و درسی فراموش ناشدنی به تاراج کنندگان منافع مردم خواهند داد.
اميني چاهو
۱۰ مرداد ۱۳۹۲
درود متاسفانه عده ای در شهر مهر منفعت خود را در ارتباط با لار می دانند .
الهیاری از لامرد
۱۰ مرداد ۱۳۹۲
کاری نداره ، مردم خنج و مهر هم اعتراض کنند. نامه بنویسند و طومار امضاء کنند و از حق خودشان دفاع کنند .
چرا منتظرند دیگران از طرف آنها حرف بزنند ؟؟
محمد از مهر
۷ مرداد ۱۳۹۲
آقای خواجه پور شما از همین الان دارید شهرستانهای مهر و خنج را له می کنید شما فقط به خودتان و لامرد می اندیشید
من
۶ مرداد ۱۳۹۲
آقای گراشی
اونی که تو قم و تهران نشسته برای تو مقاله می ده تکلیفش معلومه توکه تو گراشی بشین با خودت فکر کن از لار چه بهره هایی می بری میری لامرد فرودگاه یا میای لار MRi میای لار یا می ری لامرد خریدات می ری لار یا می ری لامرد دانشگاه می ری لار یا میری لامرد اصلا اگه امکاناتی تو لار ایجاد بشه بهرو شو تو کل منطقه اول گراشی می بره بعد جاهای دیگه حالا برو با خودت فکر کن و اینقدر تنگ نظر نباش لامرد آخرش براتون هیچ سودی نداره
طرفدار حق
۶ مرداد ۱۳۹۲
لامردی هیچی که نکرده تونسته گراش رو شهرستان کنه و ما را از یوغ شما آزاد کنه
پس سکوت را رعایت کن.
حامد گراشی
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
همین صحبت ها میکنید که ذات کثیف بودنتان را نشان می دهید. حق دیگران را میخورید امکانات را فقط در لار قرار میدهید بعد هم آن را به رخ ما می کشید. آخه بدبخت اگه مسافرای گراشی و اوزی و خنج و بقیه جاها از فرودگاه لار استفاده نکنند که یه دونه پرواز هم توش انجام نمیشه اونوقت باید درشو گِل بگیرند.
میگی دانشگاه، یه طوری هم میگه انگار دانشگاه هاروارد هستش…
در مورد دستگاه ام آر آی هم خدا انشاالله به بانی خیرش اجر و ثواب اخروی بده که به فکر سلامتی مردم بوده، شما آخه چه کاره ای که هی ام آر آی ام آر آی میکنی؟؟؟!!!
گراش سرفراز
۵ مرداد ۱۳۹۲
درود بر دکتر حسن وقارفرد ، مطالب خوب و روشنگرانه ای نوشته اند . در متن اصلی بیاورید
شطرنج
۵ مرداد ۱۳۹۲
لطفا از افراد با سواد استفاده کنید که فکر نشود گراشی ها این قدر بی سوادند
من که گراشی ام هم از این نوشته خنده ام گرفت
مهره شاه
۵ مرداد ۱۳۹۲
همه آزادند ، شما هم که شطرنجی می تونی بنویسی تا سوادتو نشون بدی
نام شما...
۶ مرداد ۱۳۹۲
اقای مهرابی با این تمثیل گراشی و لامردی را به دزد تشبیه کرده . کاش بیشتر دقت می کرد
یک معلم
۶ مرداد ۱۳۹۲
نام شما
از قدیم گفته اند در «مثل» مناقشه نیست
در تمثیلات و تشبیهات باید به وجه شبه و قصد اصلی توجه شود نه جزییات . درآیات قرآن نیز از قصه و تمثیل زیاد استفاده می شود.
مثلا اگر گفته شود فلانی مثل شیر است ، کسی نمی گوید آقا چرا توهین می کنی ؟ ایشان که دُم ندارد ، چهارپا چهارپا راه نمی رود ، دهانش بوی بد نمی دهد و گوشت خوار نیست
بلکه وجه شبه در اینجا ، شجاعت است
به نظر من در نوشته دکتر مهرابی، غرض اصلی قصه « استفاده ار اختلاف افکنی و روش پلکانی برای غلبه بر حریف است»
حامد گراشی
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
دلبندم ، از قدیم گفتن در مثل جای مناقشه نیست.
در ضمن دزد خودتی و هفت جد آبادت.
نام شما...
۵ مرداد ۱۳۹۲
با جدا شدن لامرد، خنج و گراش از لار، این شهرستان نه تنها ظرفیت استان شدن را از دست داد، بلکه نسبت به سایر شهرستانهای استان فارس از هر نظر در رتبههای پایینتر قرار گرفت.
… نوشتنو تو کدوم مکتب یاد گرفتی …؟
یه نگاهی به نتایج سرشماری و آمار رسمی دولت محترم بنداز …
نام شما...
۵ مرداد ۱۳۹۲
منم موافقم
من
۸ مرداد ۱۳۹۲
آخه کشاورزی لار از فیروز اباد هم ضعیف تره تا چه برسه به جهرم و خفر و…
لارستان بزرگ
۵ مرداد ۱۳۹۲
باسلام
جناب آقای دکتر سالاری
متن و سخنرانی زیبایی نوشتید ولی از آنجایی که شما بخواهید بگویید یک اداره کل در لار یک اداره کل در گراش و یک اداره در…
خدا رحم کند به مملکتی که شما کارشناس آن باشید.
خوب کجای دنیا اینجوریه؟؟؟؟؟
گراش سرفراز
۸ مرداد ۱۳۹۲
پس به نظر شما مملکتی خوبه که فقط لاری ها نظر بدهند و تصمیم بگیرند ؟؟!!. همه چیز برای لار ؟ آره ؟
در دنیا دو جا مثل همند . اسرائیل و لار
خودمونى
۵ مرداد ۱۳۹۲
درود بر همه عزیزانى که منصفانه حقایق را متذکر شده اند ، درود بر همه گراشیها و لامردیهاى متدین ، شریف و غیور ، همبستگى و همدلى تان همچون همیشه تاریخ مستحکم و پایدار.
علی احمدی زاده
۴ مرداد ۱۳۹۲
من سایتهای لاری را با سایتهای گراشی و لامرد یمقایسه میکنم میبینم سایتهای لاری حتی یک نظر مخالفشان را هم منتشر نکرده اند. در حالی هم سایتهای لامردی و هم گراشی همه نظرات را منتظر کرده اند. این جای بسی تامل دارد که جایی که ادعا میکند بعد از اداره کل گرفتن حق دیگران را مراعات خواهد کرد از همین الان که به موافقت ما احتیاج دارد هم حتی اجازه حرف زدن به ما نمیدهد چه رسد به این که بخواهد در آینده عملی انجام دهد.
درود بر گراش، درود بر لامرد، درود بر خنج و درود بر مهر که جلو زیاده خواهی یک مشت انحصار طلب قد علم کرده اید
علی
۴ مرداد ۱۳۹۲
به جان خودم این لامردی ها نتها انگیزشون دشمنی با لار هست…به خواستشون که رسیدن همه رو دور می زنن…اون ها به مهر رحم نکردن چه برسه به گراش!
اگه دقت کنین می بینید که شهرستان شدن مهر هم بسیار شبیه شهرستان شدن گراش..مگه همین لامرد نبود که مانع پیشرفت مهر شده بود؟مگه با شهرستان شدن مهر مخالفت نکرد؟!!حالا ما رو چه شده که فکر می کنیم لامردیها دلشون به حال ما سوخته؟!!!
هر جور که حساب کنیم لار به دلیل حسن هم جواری برای ما بهتره…
لامردی ها هم دست از حرف های عوام فریبانه بردارند و سعی نکنند از این اب گل الود ماهی بگیرد
لامردصنعتی
۴ مرداد ۱۳۹۲
لامرد وگراش باهم برادرند.لامرد پیشرفت خواهد کرد همچنین گراش.بحول قوه الهی نیاز های پزشکی لامرد در آینده ای نزدیک از لار جدا می شود.همینطور که لار در تجارت به دهشیخ لامرد محتاج شده.گمرک بزرگ لامرد در آینده ای نزدیک افتتاح خواهد شد ولامرد منطقه آزاد تجاری صنعتی در جنوب کشور می شود.لامرد وگراش در حال پیشرفت با سرعت.مردم ولایتمدار خطه جنوب هوشیار باشید در مقابل دسیسه ها….یا علی
مقاله نویس اختلاف افکن
۳ مرداد ۱۳۹۲
آهای تویی که رفتی و از دور سنگ بدست گرفتی و ادعای گراش دوستی میکنی، بیا تو معرکه بعد صحبت کن. …. این … که نوشتی فقط دل دشمنان لارستان بزرگ رو شاد میکنه. ما لاریها و گراشیها با اتحاد و همدلی می تونیم، پوزش مسئولین …. که مانع پیشرفت و ارتقای جنوب فارس اند بایستیم….
محمد
۳ مرداد ۱۳۹۲
مسائلی که در قسمت آخر نوشته دکتر مهرابی آمده( یعنی سیاست محمود عباسی ) ، متاسفانه درست است . این تصمیم به پیشنهاد آقای (ن) و توافق تعدادی دیگر از اعضاء جلسه مشورتی بوده است و قرار گذاشته اند بروند خدمت آقای جعفر پور تا بقول خودشان از این فرصت پیش آمده ، به نفع گراش کار بکنند و اداره کل لار قبول بکنند تا یک امتیاز از او بگیرند.
اول قرار بوده اینها در جلسه تقدیر از جعفر پور شرکت کنند ولی از ترس بد نامی پیش مردم گراش، منصرف می شوند . تا اینکه با واسطه گری آقای (ف) وقت می گیرند که امروز (پنجشنبه) بروند لار خدمت جعفر پور .
ولی این بی خبران گراشی غافل از اینکه این بیچاره باخبر شده است که مصوبه دولت لغو شده ، آنان را به حضور نمی پذیرد وبی احترامی به آنها می شود و شرمنده و سرافکنده می شوند .
واین موضوع مرا به فکر بیعت عبدالله بن عمر با پای حجاج ابن یوسف حاکم فاسد مکه ، انداخت . این صحابه بزرگ کسی بود که با علی و اولادش(ع) بیعت نکرد !!!
اینها کارشان طوری شده که می خواهند به جعفر کمک کنند ولی او آنها را قبول نمی کند. این برای یک گراشی ننگ نیست؟؟
يك بسيجي
۴ مرداد ۱۳۹۲
شنیده شده که شما و باندتان دچار توهم توطئه هستید مانند اسلاف اصولگرایتان و بزرگان فکریتان و الا تمام خبرتان کذب است به بزرگترتان نیز بگویید کمتر تشویش در گراش ایجاد کند و خود را قهرمان حا نزند
علی
۶ مرداد ۱۳۹۲
بزرگ اونها که دل و جرات داره و مردونه حرفشو می زنه
شما چرا تو کنج پنهون شدین و خودتون رو نشون نمی دین و از پشت خنجر می زنین
فعلا که …. تون رو آبه
ئ
۳ مرداد ۱۳۹۲
لطفا چندتا اداره تو بخشاتون راه بندازید ما یاد بگیریم
عبدالله
۳ مرداد ۱۳۹۲
برای پی بردن به عملکرد لاریها نسبت به گراش کافی است به چند سال قبل وزمان اعلام شهرستان شدن آن برگردیم که چه آشوبی بر پا کردند وهمینطور زمان استقلال شهرستانهای لامرد و… ، نع عزیزان بحث زبان اچمی نیست بحث سیاست انگلیسی معابانه لاریها برای باز پس گیری ورسیدن به لارستان بزرگ است که دست نیافتنی است . لامرد وگراش وسایر شهرستانهای فارس از لار استحقاقهای بسیار بیشتری بر خوردارن که لار به خواب هم نمبیند .
فرزانه
۳ مرداد ۱۳۹۲
پیشرفت لامرد مثل پیشرفت کشورهای حاشیه خلیج فارس است. با پیدا شدن چنتا چاه نفت یه هو وضعشون خوب شد. اگه تونستید امارات را با ایران از نظر قدمت و فرهنگ و اصالت مقایسه کنید لامرد رو هم می تونید با لار مقایسه کنید.
مجید
۳ مرداد ۱۳۹۲
من مطمئنم کسی که این نظر نوشته سواد درست حسابی نداره چون اگه داشت و فقط وفقط کتاب ادبیات سوم دبیرستان رو خونده باشه خواهد دونست کل لار هم یه روستا از منطقه فال لامرد بوده.چون ابن بطوطه تو سفرنامش در راه رسیدن به کیش مینویسه از خنج و پال گذشتم تا به کیش رسیدم
فرزانه
۳ مرداد ۱۳۹۲
مجید جان دل بندم کلاس درس شما کجا تشکیل می شه ما بی سوادا بیاییم محضرتون درس یاد بگیریم عزیزم
مجید
۳ مرداد ۱۳۹۲
خواهر من من که نگفتم بیا کنار دست من پزشکی بخون من فقط گفتم برو کتاب ادبیات دبیرستانت رو بخون.
طرفدار حق
۳ مرداد ۱۳۹۲
خواهر من
مکن کاری که هشیاران بخندند
قدمت منطقه لامرد و علی الخصوص بیخه ی فال و اشکنان به پیش از ظهور اسلام و زمان قبل از هخامنشیان با توجه به سرستونها و آسودان های کشف شده می باشد .
لار اگر شده لار از صفویه به این طرف است و گرنه قدمت لار به اندازه برخی روستاهای لامرد هم نیست ؟
طرفدار باطل
۳ مرداد ۱۳۹۲
برادر من طرفدار حق،
حق با شماست اتفاقا داشتم یه کتاب می خوندم که در اون نوشته بود لار توسطه یه مرد روستایی در اطراف لامرد درست شده. اسمش هم حاج غضنفر لامردی است که ۳ سال و نیم قبل از اسلام از روستاشون رفته و لار رو تاسیس کرده. واقعا خدا لعنطش کنه اگه لار رو درست نکرده بود الان روستاهای اطراف لامرد مجبور نبودن برای دوا و دکتر و خرید و کارای دیگه برن لار میومدن لامرد خودمون. و به جای لار خراب شده الان لامرد مرکز پزشکی و تجاری منطقه بود. خدا از حاج غضنفر لامردی نگذره.
حسن وقارفرد گراشی
۳ مرداد ۱۳۹۲
بنام خدا
با سلام به همشهریان عزیزم و کل منطقه پارسیان، جای شکی نیست که ارتقاء ادارات در لار (لارستان) به نفع ما مردم نبوده و نخواهد بود. اگر صفحات تاریخ منطقه را ورق بزنیم و مطالعه کنیم بخوبی در خواهیم یافت که لاری ها برای ما هیچ موقع قدم مثبتی بر نداشته و نخواهند داشت. آنها همیشه سعی کردند که بهر نحوی شده از پیشرفت منطقه جلوگیری کرده و خود را مستحق هر نوع پیشرفت بدانند. در طول تاریخ رابطه بین گراش و (خنج، اوز، ارد، بیرم، و کلا بیخه جات) خوب و حسنه بوده است یعنی هر موقع گراشی ها احتیاج به کمک و همکاری داشتند از آنها کمک می گرفتند و بلعکس. همیشه یک رابطه ناگسستنی و عاطفی بین ماها بوده و است و خواهد بود، گر چه بعضی از بد خواهان و دشمنان منطقه سعی کردند بهر نحوی شده ایجاد نفاق کرده و به این همدلی و اتحاد ما خدشه وارد کنند و از بین ببرند ولی خوشبختانه تا کنون موفق نشده اند و نخواهند شد زیرا مردم منطقه خیلی آکاهتر و با بصیرتتر از آنند که لاریهای بتوانند کاری انجام دهند.
برای طولانی نشدن عریضه فقط به چند مورد زیر اشاره می کنم:
1- شهر باستانی خنج زمانی مرکز تمدن و فرهنگ نه تنها در منطقه بلکه در کل ایران وزبانزد عام و خاص بود. در زمان دانیال گراشی- خنجی تحولی فرهنگی، تجاری، اقصادی، و حتی نظامی بوجود آورد که ابن بطوطه مورخ عرب چندین بار از خنج بازدید کرده و در تاریخ خویش ثبت نموده است. زمانی خنج شاهرگ حیاتی ایران محسوب می شدو مسیر حرکت کاروانها از بنادر خلیج فارس به شیراز از طریق خنج بوده است. اما چه شد همین لاری های از خدا بی خبر به خنج حمله کرده وغارت نمودند و نتیجه اش امروز می بینیم که از خنج فقط خرابه ای بیش باقی نمانده. ما با اتحاد و همدلی دوران طلائی خنج را به خنج باز خواهیم گرداند.
2- بیرم عزیز شهر دلیران پارسی مهد گسترش اسلام و حکومت اسلامی در منطقه، پس از ورود سید عفیفالدین موسوی (زندوی) تحولی در منطقه بوجود آورد که تمام منطقه پارسیان را مسلمان نمود وهمه را به دین مبین اسلام فرا خواند وهمه حکام منطقه دعوت وی را لبیک گفتند و مسلمان شدند (باید اضافه کنم که بعضی از زندوی ها با حمایتهائی که از لار کردند ابروی این سید بزرگوارهم بردند. امیدوارم با مختصر افشاگری که انجام می شود آنها تیز به خود آیند). اما همین لاری ها معتقدند که بیرمی ها و بیخه جات افرادی ………هستند (من شرمم می شود کلماتی که آنها بکار می برند حتی فکرش هم بکنم) و ما لاری ها باید آنهارا کنترل کنیم. یکی از دلایل جدا کردن موقت بیرم و اوز از شهرستان گراش همین بهانه بوده است.
3- اوز مهد علم و دانش، زیاد نمی خواهد به عقب برگردیم، حدود ۴۰ سال قبل زمانی که منهم دانشجو بودم حدود ۴۰۰ دانشجوی اوزی در دانشگاهای مختلفایران مشغول به تحصیل بودند. ما گراشی ها و کل منطقه غبطه می خوردیم که اگر همه ما را لیست می کردند به ۵۰ نفر نمی رسیدیم. جمله معروفی در ایران پیچیده بود “دو شهر در ایران نسبت به جمعیتش بیشترین تحصیلکرده دارد، یکی زاهدان فسا و دیگری اوز فارس”. کجا رفت آن دوران طلائی؟ کیا باعثعقب افتادگی و رکود علم در این شهر شدند. از طرف دیگر جنایتی که لاری ها نسبت به اوزی ها (کشتن اقای فریدونی و یارانش) کردند از خاطره تاریخ و مردم اوز پاک نخواهد شد و…….ما مصمم هستیم که با اتحاد و همدلی آن دوران طلائ را به شهر مرغابی ها برگردانیم تا بتوانند در آسمان منطقه پارسیان به پرواز در آیند.
4- اردی های مهربان، شاید یکی از پارسیان اصیل منطقه اردی ها هستند. مردمانی ارام، مومن، متدین، و با وقار. پدر بزرگ من و پدرم حدود ۱۶ سال در ارد زندگی کردند (تابستانها در گراش)، ایشان تعریف می کردند که من حتی یکبار تند خوئی اینها را ندیدم. من داشتم نقشه های ایران در چند دهه گذشته بر رسی می کردم “اسمی از ارد در این نقشه ها نیافتم” برایم سوال پیش آمد که چرا لاری ها اینهمه از اردی ها می ترسند و تنفر دارند که حتی حاضر نیستند اسم ارد را در نقشه ایران قید کنند.
5- اما در رابطه با گراش مظلوم، شاید باید مثنوی مولوی نوشت تا بتوان گوشه ای از جنایت ها و خیانتهای لاری ها نسبت به گراش بازگو کرد. فقط در ۱۰۰ سال گذشته از حمله نظامی گرفته و ویران نمودن کاخ حاکمان گراشی (با قدمت بیشتر از ۱۰۰۰ سال) واقع در همایون دژ (کلات گراش) و سعی در محو و نابود کردن هویت ما گراشی ها تا سر بریدن بیشتر از ۷۰ نفر گراشی، حمله مسلحانه چند سال قبل و بشهادت رساند ن سه نفر از همشهریان عزیزم گرفته تا اشغال سر زمین های مقدس گراش، و……
حال که امام جمعه محترم گراش با آگاهی کامل دست به افشاگری زده باید با اتحاد و همدلی با ارتقاء ادارات در لار مخالفت کرد و از مردم مومن، متدین، و انقلابی منطقه خواهشمندیم که این سید بزرگوار را یاری کنند تا انشاءا…منطقه ای آباد، آزاد، و مستقل داشته باشیم. ما اول مسلمانیم بعد پارسی، ما اول مسلمانیم بعد ایرانی، ما اول مسلمانیم بعد (گراشی،اوزی، اردی، بیرمی، لامردی، و……) زیرا خداوند اسلام را در فطرت ما نهاده است. حرف گفتن زیاد است اما……
“ما نه لاری هستیم و نه لارستانی بلکه پارسی هستیم و از دیار پارسیانیم”.
والسلام
طرفدار حق
۳ مرداد ۱۳۹۲
آفرین برادر به نظرم وجود تفکری لاری در منطقه سمی است مهلک بر برادری مناطقی چون لامرد ، گراش ، اوز ، بیرم و …
خداوند هر چه زودتر رسوایشان می کند.
مهرداد
۶ مرداد ۱۳۹۲
آفرین درست گفتی از لهجه و حرف زدن خودت و همشهریانت پیداست مال کجایی
محسن با اصالت
۳ مرداد ۱۳۹۲
اقا محسن شما متاسف با ش و از این تاسف بمیر -تاسف تو باید از رفتار همشهریانت (لار)و مسوولانت باشد که ذره ای در کارهایشان انصاف نداشتن .
عماغد
۳ مرداد ۱۳۹۲
شهنرستان شدن گراش مدیون نماینده فقید لامرد دکتر حیاتی است
حسن
۳ مرداد ۱۳۹۲
خدا رحمتش کند . بله ایشان و اغلب نمایندگان استان فارس ، لار را می شناختند و از استقلال گراش حمایت کردند .
مجید
۳ مرداد ۱۳۹۲
درود بر حیاتی مرد پرتلاش و خدمتگذار
مردم گراش هرگز اون رو فراموش نخواهند کرد
محسن
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
یادش بخیر…………..
طرفدار حق
۳ مرداد ۱۳۹۲
آفرین
به نظر شما شهرستان شدن گراش چه منفعتی برای لامرد داشته ؟
چیزی جز اثبات برادری است .
ما لامردیها و گراشیها عهد اخوتی بسته ایم که با این دسیسه های انگلیسی لاریها از بین نخواهد رفت .
محسن
۳ مرداد ۱۳۹۲
واقعا برای نویسنده این مطلب متاسفم. ایجاد همدلی و وحدت بین شهرستان های همسایه را قبل از مسئولان باید افراد فرهیخته و دانشگاهی رعایت کنند. این چه ادبیاتی است که در این مرقومه بکار برده اید؟؟!! مگر با چه کسانی مواجهید که اینطور علیه لار موضع می گیرید؟؟!! به گواه خودتان لار از جایگاه سابق خود فاصله گرفته و دلیلش هم باز به اذعان شما جدا شدن شهرستان هایی مثل گراش و خنج و لامرد و بستک و مهر و… است. احتمالا نسخه تجویزی شما برای لار انفعال محض برابر این افول است نه؟؟!! پیشنهاد این که هر اداره کلی در یک شهرستان باشد هم که واقعا مطایبه انگیز بود.
مهدی
۳ مرداد ۱۳۹۲
بله در نگاه اول نباید با کسی بد بود ، اما با کسی که با تو بد است ، با کسی بارها و بارها حق مسلم تو را خورده است ، با کسی که توهینهایی نیست که به تو روا نداشته است ، چگونه رفتار کنیم خوبه ؟
شما ظاهرا زخم خورده خودخواهی های لاریها نبوده اید ؟
ما بوده ایم ، پس دفاع میکنیم ،و به شما و امثال شما هم حق نمیدیم که بیاین و به بزرگان و فرهیحتگان شهرمون کوچکترین حرف ناصوابی بزنی
داراب و زرین دشت
۳ مرداد ۱۳۹۲
این هم برادر لاری نمونه اعتراض مردم عزیز شهرستان زرین دشت
و داراب
خداکنه دست از ظلم بردارید
http://golbangemamzade.blogfa.com/post/971/%D8%A2%DB%8C%D8%A7-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D9%87-%DA%A9%D9%84-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%84%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D8%AA%D8%B1%D9%85%D8%B2-%D9%BE%DB%8C%D8%B4%D8%B1%D9%81%D8%AA-%D8%B4%D9%87%D8%B1%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%A8%DB%8C-%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3-%D8%B1%D8%A7-%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%87%D8%AF-%DA%A9%D8%B4%DB%8C%D8%AF-
از لامرد
۳ مرداد ۱۳۹۲
اگر در لامرد و مهر اعتراضی نیست برادر یه نگاهی بنداز:
http://mohrestan.ir/%D8%A7%D8%B9%D9%84%D8%A7
%D9%85-%D9%85%D8%BA%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%AA-%D9%82%D8%A7%D9%86%D9%88%D9%86%DB%8C-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%82%D8%B1%D8%A7%D8%B1-%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%A7%D8%AA-%DA%A9%D9%84/
گراشی 20
۲ مرداد ۱۳۹۲
آقای (غیر ) منصف لاری
سیاست اختلاف بینداز و حکومت کنِ شما ، ادامه سیاست پیر استعمار انگلیس است که مردم هوشیار منطقه به خوبی آنرا می شناسند
سعید
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
برادر لاری عزیز……. خواهشمند است ادب رو رعایت کنید…… اگه لامرد با مهر مشکل داشت برای زمانی بود که شما لاری ها دخالت داشتین..الان لامرد و مهر در کنار هم مثل برادر زندگی میکنند…..گراش هم بردار ماست……از قدیم لامرد و گراش با هم در کمال دوستی و محبت و برادری زندگی می کردند……
احمد
۲ مرداد ۱۳۹۲
در مقوله لار ستیزی سخنها می گوییم و مقالات بلند بالا می نویسیم و بنرهای نصب می کنیم . اما وقتی با خود فکر می کنیم می بینیم در حوزه زندگی فردی بسیار به لار وابسته هستیم و حاضر نیستیم منافع مادی خود را فدای منافع جمعی کنیم . برای خرید و فروش و تهیه مایحتاج زندگی به اختلافها فکر نمی کنیم . در ایجاد روابط خانوادگی و پیوندهای زندگی خود را وابسته و همبسته هم می دانیم.
به نظر شما لامرد دلش برای گراش سوخته که گراش خاکریز لامرد بشود .
لامردصنعتی
۴ مرداد ۱۳۹۲
شد قل؟ هه هه ههههههههههههه
منصف
۲ مرداد ۱۳۹۲
خائن اون گراشی هست که علیه مردم اچمی زبان جنوب فارس با لامردی های اجنبی متحد بشه. مسلما زمانی که لامرد به جایی برسه از همین روشی که گفته شد علیه اچمی زبون ها استفاده می کنه و اختلاف میندازه. مطمئن باش که گراش از لامرد خیری نخواهد دید. لامردی های با شهر مهر و بیرم که همزبون هستند اختلاف شدید دارند و اون وقت میان به تو گراشی امتیاز می دند. واقعا چقدر ساده و زودباوردند برادران گراشی…………… هیهات من الذله
طرفدار حق
۳ مرداد ۱۳۹۲
زنده باد ایران . زنده باد گراش زنده باد لامرد
پیروز شدیم پیروز . مصوبه مغایر قانون شناخته شد
محسن
۱۳ مرداد ۱۳۹۲
درود بر دکتر موسوی…….