هفت‌برکه: شمیلا غیرتی، کارشناس ارشد روانشناسی و فعال در زمینه‌ی آموزش و مشاوره‌ی فرزندپروری و رشد فردی، در یادداشتی که برای هفت‌برکه نوشته است، به نقد یکی از پوسترهای هفته ملی جمعیت و بازتعریف خانواده‌ی باشکوه و باکیفیت پرداخته است. به مناسبت دیروز، اول ماه ژوئن میلادی، که روز جهانی والدین Global Day of Parents بود، خواندن این یادداشت را با دیدن ویدئوهای غیرتی در صفحه‌ی اینستاگرامی‌اش (اینجا) تکمیل کنید.

14030313 Farzandparvari 1

شمیلا غیرتی: اواخر اردیبهشت‌ماه، یک پوستر پیاده‌روی خانوادگی به مناسبت هفته ملی جمعیت و روز دختر از طرف نهادهای برگزارکننده منتشر شد. نکته جالب توجه پوستر این بود که برای «خانواده‌ باشکوه» بخش ویژه‌ای برای تجلیل در نظر گرفته شده بود، و خصوصیات این خانواده را بر این اساس تعریف می‌کرد: مادر زیر ۲۰ سال با ۲ فرزند یا بیشتر؛ مادر زیر ۳۰ سال دارای ۴ فرزند و بیشتر؛ مادر تا ۴۰ سال دارای ۵ فرزند و بیشتر.

به نظر می‌رسد این تصور از شکوهمند بودن خانواده که به شکلی ساده‌انگارانه در جهت تبلیغ سیاست فرزندآوری است، جای نقد و بازبینی داشته باشد. آیا صرف تاکید بر فرزندآوری در دنیای کنونی که حق هر فرزندی داشتن والدینی آگاه و بامهارت است، می‌تواند سلامت روان والد و فرزند و پرورش فرزندانی شاد و خلاق را تضمین کند؟

فرزندپروری مهارتی است که باید یاد گرفت

فرزندآوری یک فرآیند زیستی است، اما فرزندپروری یک مهارت است و مانند سایر مهارت‌ها نیاز به یادگیری دارد.

برای درک بهتر مطلب، اجازه دهید مسیر فرزندپروری را به نقل از دکتر علی صاحبی، به فرآیند ریل‌گذاری قطار تشبیه کنیم: همانطور که قطار برای حرکت بر روی مسیر و رسیدن به مقصد‌های مختلف، نیاز به ریل‌گذاری دارد، فرزند هم برای رشد و رسیدن به سرمنزل مقصود، نیاز به ریل‌گذاری والدین دارد. بسیار طبیعی است که اگر ریل‌گذاری قطار به نحو مناسبی انجام نشود، قطار به خوبی حرکت نخواهد کرد و حتی امکان واژگونی و منحرف شدن در طول خط وجود دارد؛ دقیقا به همین شکل، اگر والدین روش‌های فرزندپروری مناسبی نداشته باشند، این قطار چپ خواهد کرد و چپ شدن این قطار خود را به صورت مشکلات و اختلال‌های روانشناختی، مصرف مواد مخدر، سیگار و ویپ، فرار از مدرسه و اجتماع، و… نشان خواهد داد.

والدین برای ریل‌گذاری صحیح و هماهنگ با هم به دو خط نیاز دارند: ۱. تحول و رشد روانی؛ ۲. جامعه‌پذیری. مسئولیت یادگیری و طراحی مسیر فرزندپروری ابتدا به عهده خود فرد و بعد بر عهده جامعه است.

با این توصیف، هر انسانی می‌تواند والد باشد اما آیا هر والدی هم می‌تواند مسئولانه در مسیر فرزندپروری قدم بردارد تا آسیب‌ها را به حداقل برساند؟

سوال دیگری که مطرح می‌شود این است: آیا یک والد ۲۰ساله، در حالی که نوجوان به حساب می‌آید و اکنون دارای ۲ فرزند یا بیشتر شده است، به سطحی از بلوغ فکری و پختگی رسیده است که بتواند فرزندپروری آگاهانه‌ای داشته باشد؟

14030313 Farzandparvari 2

فرآیند آموختن باید مداوم و همیشگی باشد

یکی از رخدادهایی که متاسفانه در جامعه با آن روبرو هستیم و اغلب مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد، مساله توقف یادگیری بعد از تحصیلات است. یعنی فرد بعد از آموزش‌های رسمی در مدرسه و دانشگاه، یادگیری را در زمینه‌هایی که رشد در آن بسیار حائز اهمیت است متوقف می‌کند و یا به سبب تحصیل در یک رشته، مثلا پزشکی، این نیاز را در خود نادیده می‌گیرد که برای رشد فردی و طراحی یک زندگی بهتر و روابط غنی‌تر با دیگران و فرزندان، باید مطالعه کند و یاد بگیرد. چرا که در مدرسه و دانشگاه به ما یاد نمی‌دهند چگونه با دیگران تعامل کنیم، یا چگونه با فرزندمان رفتار کنیم که احساس خودارزشمندی بیشتری داشته باشد. و این یکی از بدترین آسیب‌هایی است که می‌توانیم به خودمان و فرزندانمان وارد کنیم.

وقتی یادگیری متوقف می‌شود، در یک سیکل معیوب گیر می‌کنیم و با استفاده از رفتارهای ناکارآمد بدون جایگزین کردن رفتار‌های جدید و کارآمد، همواره ناخشنود خواهیم بود.

همه‌ی ما به لحاظ ژنتیکی می‌توانیم صاحب فرزند شویم، اما اگر دانش خود را در زمینه فرزندپروری افزایش ندهیم و به دانسته‌های خود، ژنتیک و تجارب دیگران اکتفا کنیم، فاجعه‌ی این کار را در زمان نوجوانی و بلوغ فرزندمان خواهیم دید.

احتمالا تمامی والدین عصر حاضر به این مساله پی برده‌اند که مسیر فرزندپروری نسل جدید را نمی‌توان همچون گذشته با آزمون و خطا و تکیه بر دانش قبلی و توصیه دیگران با سهولت و موفقیت پیش برد. قطعا چالش‌هایی در مسیر وجود خواهد داشت که ناگریز همه‌ی والدین اعم از آگاه و ناآگاه در رابطه با فرزند به آن برمی‌خورند؛ اما تفاوت بین والدینی آگاه و بامهارت با والدینی که یادگیری خود را محدود به توصیه دیگران و آزمون و خطا می‌کنند، در نحوه کنار آمدن و حل چالش‌ها قابل مشاهده است.

 

خانواده باشکوه کدام است؟

این یادداشت به معنای تایید یا رد مساله تعدد فرزندان نیست؛ چرا که این مساله هم یک تصمیم شخصی است و هم یک مساله‌ی اجتماعی و سیاسی. فرد باید با توجه به شرایط زندگی خود، جامعه، سطح سلامت روان و میزان دانش خود در رابطه با فرزند، تصمیم بگیرد چه تعداد فرزند داشته باشد. هدف از این یادداشت، یادآوریِ اهمیت توجه فرد و جامعه به یادگیری مداوم و نه مقطعی است. باید فضایی برای آموزش مداوم افراد ایجاد کرد تا روابط بهتری بسازند و فرزندانی شاد و مسئولیت‌پذیر تربیت کنند، نه این که صرفا بر فرزندآوری و تعدد فرزندان تاکید کرد. آیا بهتر نیست که «خانواده باشکوه» را با توجه به اصول فرزندپروری تعریف کرد، نه صرف فرزندآوری؟