بستن

از چشم شما: هزار قدم، نیم ساعت، این همه آشغال!

یکی از خوانندگان هفت‌برکه: ماشین را پارک کردم و تعدادی کیسه پلاستیکی همراه خود برداشتم تا همزمان که پیاده‌روی می‌کنم، بطری‌های کنار جاده را هم جمع کنم. از کنار ترمینال جدید شروع کردم به پیاده‌روی. هنوز چند متر هم راه نرفته بودم که با تعداد زیادی بطری مواجه شدم. حتی به میدان ورودی شهر هم نرسیده بودم!

توی یک فضای هزار متری، در عرض تقریبا نیم ساعت، صندوق عقب ماشینم پر از بطری شیشه‌ای شد. کیسه‌هایی که همراه داشتم تمام شد وگرنه آنجا به اندازه‌ی یک وانت‌بار پر از بطری بود.

به این فکر افتادم چند شب پشت سر هم بیایم و این کار را انجام بدهم تا شر این آشغال‌ها را کمی از سر طبیعت ورودی شهر کم کنم.

نمی‌دانم چه کسانی ماشین‌های خودشان را حتی بیشتر از خانه‌هایشان دوست دارند که حتی حاضر نیستند یک ذره آشغال توی ماشینشان باشد. ما فقط بلد هستیم انتقاد کنیم، از شهرداری، از فرمانداری و از دولت. اما باید یاد بگیریم که فرهنگ و شعور اجتماعی از خانواده شروع می‌شود. این که پدر و مادری در هنگام رانندگی آشغال خود را به بیرون پرت می‌کنند، نشان از کمبود آموزش دارد و این حرکت زشت را بچه‌ها هم می‌بینند و تکرار می‌کنند در جامعه.

این نوع آموزش‌ها باید از خانه و مدارس شروع شود تا جلوی این کار زشت گرفته شود. اگر معلمان و مدیران مدرسه سیستمی راه بیندازند که هر کس در مدرسه آشغال بریزد، جریمه نقدی یا نمره‌ای شود، خیلی کارساز است.

رانندگانی را دیده‌ام که آشغال‌های داخل ماشین را در خیابان یا جلو خانه‌هایشان به بیرون پرت می‌کنند. رانندگانی که در تیپ زدن هیچی کم ندارند، ولی فرهنگ پاک زیستن را بلد نیستند. خیلی وقت‌ها کنارشان می‌ایستم و نصیحتشان می‌کنم و گاهی وقت‌ها با بوق ممتد ماشین اعتراض خودم را نشان می‌دهم.

شاید بسیاری از مردم ندانند که یکی از تخلفات رانندگی، «پرتاب کردن یا ریختن ضایعات، زباله، اشیاء، آب دهان و بینی و امثالهم از وسیله نقلیه به سطح معابر» است. در جدول جرایم راهنمایی و رانندگی، برای این تخلف ۳۰۰ هزار ریال در کلان‌شهرها و ۲۰۰هزار ریال در شهرهای دیگر جریمه تعیین شده است. کاش همانند کشورهای عربی و غربی این تخلف با سختگیری بالایی جریمه می‌شد تا ریشه‌کن شود.

اما این به خود ما برمی‌گردد. شهروندان باید شهر را همانند خانه خودشان دوست داشته باشند تا شهری زیبا و نمونه داشته باشیم.

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

0 نظر
scroll to top