با ثبت نام مهروش شیبانی، علی اصغر لطافت و حیدر جنگجو، تعداد نامزدهای انتخابات شورای چهارم به بیست و سه نفر رسید. فردا یکشنبه آخرین مهلت ثبت نام است، و قطعا این لیست افراد بیشتری را به خود خواهد دید. سرلیستها فردا مشخص میشوند.
حیدر جنگجو
نام حیدر جنگجو برای دومین بار در انتخابات شورا شنیده میشود: او در انتخابات دوره قبل هم نامنویسی کرد، ولی قبل از شروع دوره تبلیغات نامزدها انصراف داد. خودش درباره این تصمیم میگوید: «چون حس کردم نیروهایی که حضور دارند برای شهر کافی هستند.» او میگوید این بار نیز «به خاطر شهر» در انتخابات شرکت کرده است، و امکان انصرافاش در این دوره را نیز رد نمیکند.
حیدر جنگجو فرزند محمد متولد ۱۳۵۷ در محله پاسگاه قدیم و اکنون ساکن شهرک شهید بهشتی، بلوار بندی است؛ یعنی جایی که به محل کارش در این چند سال نزدیک است. او از سال ۸۶ تاکنون در دانشکده پیراپزشکی و سپس دانشکده علوم پزشکی گراش مسئولیتهای مختلفی را بر عهده داشته است. او به عنوان نگهبان کارش را در آن مجتمع شروع کرد، و از سه سال قبل مسئول دبیرخانه دانشکده پیراپزشکی شد و از دو سال پیش هم مسئولیت دبیرخانه دانشکده علوم پزشکی را در بدو تاسیس آن به عهده گرفت. مسئول تغذیه و انباردار دانشکده نیز اوست.
جنگجو به لطف فارغ التحصیلی از رشته حسابداری دانشگاه آزاد گراش در اسفند ۹۱ جواز حضور در انتخابات را دریافت کرده است. او میگوید فعلا به صورت مستقل وارد شده است، و شاید در آینده با افراد یا گروههایی ائتلاف کند.
مهروش شیبانی
سومین خانمی که امروز ثبت نام کرد، تاکنون تنها نامزدی است که قبلا در شورای شهر حضور داشته است. مهروش شیبانی در انتخابات شورای اول به عنوان یکی از اعضای علی البدل انتخاب شد، و با رفتن محمد کریمیان از شورا به خاطر ادامه تحصیل، به شورا راه یافت تا اولین و آخرین زنی باشد که در شورای شهر گراش حضور یافته است. او با خوشرویی مخصوص به خودش میگوید: «به قول دوستان، ما از شوراییان نخست بودیم.»
شیبانی که بسیاری از خانوادههای گراشی او را به عنوان مدیر دبیرستان کوثر به یاد دارند، در دورهی دوم و سوم شرکت نکرد، ولی این دوره دوباره به میدان انتخابات برگشته است، و دلیل این تصمیم را هم «تکلیف و خواست خدا» میداند. او میگوید: «گروههای زیادی از من خواستند که شرکت کنم، و این کار برایم تکلیف شد و واجب شد که حرمت بدارم.» البته او نیز اظهار میکند که به صورت مستقل وارد انتخابات شده است.
مهروش شیبانی فرزند محمدرضا متولد ۱۳۳۸ و ساکن بلوار شهید صیاد شیرازی است. او از همان اولین دورهای که رشتهی زبان و ادبیات انگلیسی در دانشگاه آزاد لار راهاندازی شد در آن شرکت کرد و مدرک لیسانساش را در همان دوران دور گرفت. او از سال ۵۹ در آموزش و پرورش گراش مشغول به کار شد، و کمتر از یک سال پیش، یعنی شهریور ۹۱، بازنشسته شد. اما میگوید «همچنان در خدمت علمآموزان قرآنی هستم»، و این یعنی اکنون معاونت آموزشی دانشکده تازهتاسیس علوم قرآنی را به عهده دارد. شیبانی دربارهی دیگر نقشها و فعالیتهای اجتماعیاش با فروتنی صحبت میکند، هر چند عضویت در چند هیات امنا از جمله مسجد امیرالمومنین (ع)، بیتالزهرا و ستاد یادواره شهدا را میتوان از جمله آن نقشها دانست.
علیاصغر لطافت
دکتر لطافت که در دورهی قبل نیز نامزد شده بود، نزد مردم گراش با تاسیس داروخانه شبانهروزی شناخته شده است. او میگوید «به خاطر لطف دوستان و دلگرمی جوانان که در واقع اصل آنها هستند وارد انتخابات شدهام، و قصد کردهام و از خدا خواستم که اگر میتوانم مفید واقع شوم، رای بیاورم؛ وگرنه اگر سودی به حال شهر ندارم، خداوند این بار مسئولیت را به دوش من نگذارد.» لطافت از رایزنی کاداگ و مسجد صاحب الزمان برای قرار گرفتن در ائتلافشان صحبت میکند، ولی اظهار میکند که فعلا در این زمینه تصمیم نگرفته است.
دکتر لطافت فرزند احمد متولد ۱۳۴۹ در محله فخرآباد است و اکنون در خیابان کریمیان، انتهای خیابان بسیج ساکن است. او در سال ۸۰ مدرک دکترای عمومی داروسازی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز دریافت کرده است، و از سال ۸۳ در داروخانه شبانهروزی مشغول است. علاوه بر این شغل ثابت، او به عنوان مدرس مدعو در دانشگاههای آزاد و پیراپزشکی تدریس کرده است. ریاست موسسه خیریه حمایت ار بیماران خاص که دفترش در بیمارستان امیرالمونین (ع) قرار دارد واز سال ۹۰ به ثبت رسیده است نیز با اوست. او مسئول بسیج جامعه پزشکی شهرستان گراش است که حدود دو سال پیش (یعنی بعد از شهرستانی) فعالتر شده است. از جمله این فعالیتها اجرای طرح پزشک روستاست که یک یا دو ماه یکبار به همراه گروهی از همکاران برای ویزیت و درمان افراد روستایی به صورت مجانی به روستاها میروند. دکتر لطافت همچنین عضو هیات مدیره مجمع القرآن متوسلین به کتاب الله و عترت در شیراز است که از سال ۷۱ افتتاح شده است.
علی اصغر لطافت بر «نیروسازی» و «تکیه بر پیشرفت همه جانبه» تاکید میکند، و اعتقاد دارد برای رسیدن به نقطهی مطلوب، هر کس باید از خود و خانوادهاش شروع کند. او میگوید: «خانوادهام اکنون چهار سال است که برای ادامه تحصیل در شیراز است، و نوبت تاسیس داروخانه در شیراز را نیز به دست آوردهام، ولی عرق به گراش باعث شده است که بمانم و حس کنم هنوز باید برای این شهر تلاش کرد.»