هفتبرکه: مراسم کلنگزنی مجتمع خیرساز میراث فرهنگی بالاخره پس از چند سال پیگیری دیروز در روز میلاد امام رضا(ع) برگزار شد.
به گزارش هفتبرکه، عصر روز شنبه ۲۱ خردادماه ۱۴۰۱ یکی از بزرگترین مجتمعها و موزههای میراث فرهنگی در منطقه در زمینی به مساحت ۴۵۰۰ متر مربع در گوشهی بوستان شهر گراش کلنگزنی شد. حاج سعید عبدالهی، از خیرین نسل جوان گراش، از سال ۱۳۹۶ آمادگیاش را برای ساخت این موزه اعلام کرده و پیگیریهای اعضای شورای چهارم، به خصوص حبیبالله مهرابی، برای واگذاری زمین مناسب از آن زمان شروع شده بود (خبر در هفتبرکه).
زمین این مجتمع به مساحت حدود ۲۵۰۰ متر مربع در گوشهی بوستان شهر، کنار کلانتری، از چند سال پیش واگذار شد؛ اما در هفتهی گذشته، با همکاری شورای شهر و شهرداری گراش، قطعه زمین کناری آن به مساحت حدود ۱۹۵۰ متر مربع نیز جهت تامین فضای باز مجتمع در اختیار پروژه قرار گرفت. بدین ترتیب، خیر این پروژه علاوه بر ساخت ساختمان موزه، اجرای فضای سبز مجتمع و مسیر ورودی جدید به پارک شهر را نیز متقبل شده است.
سعید عبدالهی، از جوانترین خیرین گراش
سعید عبدالهی متولد ۱۳۶۱ در قطر است. او تنها چند سال در گراش در دوران راهنمایی و دبیرستان به تحصیل مشغول بوده، و پس از اخذ دیپلم، از حدود ۲۲ سال پیش در قطر در شرکت خانوادگیشان مشغول به کار است.
عبدالهی در گفتوگو با هفتبرکه در مورد چگونگی تصمیمش برای ساخت این مجتمع گفت: «اولین بار دقیقا ۵ سال پیش خدمت آقای مهرابی رفتم در شورای شهر و برای انجام یک کار خیر و عامالمنفعه اعلام آمادگی کردم. از ایشان مشورت خواستم که در این زمان، چه کاری برای گراش مهمتر است. قبل از این هم چند پیشنهاد به من ارائه شده بود اما من آقای مهرابی را از قبل میشناختم و به عنوان بزرگتر شهر و رییس شورا هم مشورت با ایشان را مناسب دانستم. ایشان گفتند چند روزی گراش تشریف داشته باشید تا ما چند پیشنهاد به شما بدهیم. من بعد از چند روز دوباره برگشتم و این پروژه را انتخاب کردم.»
او در مورد دلیل انتخاب چنین پروژهای نیز میگوید: «هر کاری که ما میکنیم. چه خیرین کوچکی همچون ما و چه خیرین بزرگ، هدف اصلیشان گراش است. همهی اینها برای گراش است. ما اینجا زندگی نمیکنیم اما شهر و وطنمان برایمان مهم است. من به نظر آقای مهرابی احترام گذاشتم چون این مسالهی میراث فرهنگی برایشان اولویت داشت.»
عبدالهی در مورد پیگیریهای پنج ساله برای این پروژه نیز میگوید: «پیگیری من از راه دور بوده است و زحمتها به دوش آقای مهرابی و داییام، آقای ناصر خدمتی بوده است که به عنوان نمایندهی خانوادهی ما در گراش زحمت میکشند.»
عبدالهی در مورد انتظاراتش از این پروژه نیز میگوید: «انشالله مسئولان شهر کمک و همیاری کنند برای طراحی و ساخت این پروژه. بزرگترها و متخصصان بیایند و نظر بدهند تا نماد خوبی از لحاظ تاریخی و فرهنگی داشته باشیم. هدف ما این است که نماد زیبایی برای شهر بسازیم که هم مدرن باشد و هم سنتی.»
عبدالهی در مورد این که به عنوان یکی از جوانترین خیرین گراش شناخته میشود، فقط میگوید: «توفیق خداست.»
مراسم کلنگزنی در روز میلاد
مراسم کلنگزنی پروژه با حضور امام جمعه گراش، شهردار و اعضای شورای شهر، معاون فرماندار، رییس اداره میراث فرهنگی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، و جمعی از مسئولان، شهروندان و دوستداران میراث فرهنگی به میزبانی شهرداری و شورای شهر و اداره میراث فرهنگی گراش برگزار شد. سعید عبدالهی و پدرش حاج علیاصغر مهمانان ویژهی این مراسم بودند. مراسم به بهانهی حضور مهندس حسینزاده، نماینده مردم جنوب فارس، در منطقه در این روز برگزار میشد، اما نماینده به خاطر حضور در جلسهی معاون وزیر بهداشت در لار، نتوانست در مراسم حضور یابد و پیام او از طرف مجری مراسم خوانده شد. البته ساعاتی پس از مراسم، مهندس حسینزاده در دفترش در گراش میزبان جمعی از دستاندرکاران این پروژه بود تا عدم حضورش را جبران و از خیر جوان و دیگر افراد موثر در پروژه تشکر کند.
حلیمی، شهردار جدید گراش؛ عبدالعلی صلاحی، پژوهشگر و مدیر بنیاد کهنپارسیان و یکی از اعضای گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی؛ و حبیبالله مهرابی، رییس شورای چهارم؛ دقایقی در مراسم کلنگزنی صحبت کردند. حلیمی در سخنان کوتاهی گفت: «یکی از دغدغههای شورای شهر گراش این است که موزه مردمشناسی مناسبی در شهر نداریم.» او در ادامه گفت: «در کنار این پروژه، ما بحث بازنگری بوستان بزرگ شهر را که یکی از بزرگترین پارکهای منطقه است در دستور کار داریم، و امیدواریم با احداث این موزه، همافزایی در این زمینه انجام شود.»
صلاحی: ثمرهی تلاش سیساله در حوزه میراث
محسن مهرابی، مجری مراسم، برای دعوت از صلاحی به شرح کوتاهی از نقش پررنگ صلاحی در زمینهی ثبت و حفظ میراث فرهنگی و علمی گراش پرداخت، و سپس از او خواست که برای بازگویی پیشینه این پروژه تریبون را در اختیار بگیرد.
صلاحی گفت: «خوشحالم که بعد از سی سال، امروز ثمرهی تلاشها در عرصهی میراث فرهنگی را به چشم میبینم و از خیر محترم آقای عبدالهی تشکر میکنم.» صلاحی در مورد اولین حرکتها در این زمینه گفت: «در سال ۷۸ اولین نمایشگاه میراث فرهنگی در سالن استادیوم شهدا برگزار و با استقبال مردم روبهرو شد. آنجا بود که به علاقه مردم نسبت به میراث فرهنگی شهرشان واضح شد. جالب است که در کل منطقه، گراش اولین جایی بود که در این زمینه اقدام کرد، ولی میبینیم که امروز آخرین جایی است که اقدام میکند.»
صلاحی با تشکر از حبیبالله مهرابی به عنوان فرد اول پیگیریکنندهی این پروژه، از گروهها و افراد دیگری که در طی سالهای گذشته در زمینهی ثبت و حفظ آثار میراث فرهنگی تاثیرگذار بودند، نام برد: هیات امنای موسسه آبشار اندیشه؛ موسسه توسعه و همیاری گراش که بسیار تلاش کردند که اشیا و اقلام حفظ شود؛ مهندس وقارفرد، احمد نوروزی و دیگر دوستداران میراث فرهنگی؛ خانواده شهیدان عظیمی که حاضر به فروش خانهی شهیدان به میراث فرهنگی شدند و مادر گرامی شهیدان که سهم خودش را به میراث بخشید؛ دکتر محبی که هزینهی تعمیر بخشی از خانه را متقبل شدند؛ انجمن ایکوموس که زحمت زیادی برای راهاندازی موزه کشیدند؛ و …»
صلاحی در ادامه در مورد چشمانداز آیندهی موزه گفت: «یک نکتهی دردآور این است که خیرین ما بیشتر برای سختافزار زحمت میکشند. اما وقتی وارد بحث نرمافزار میشویم، به درستی میگویند باید دولت در این زمینه هزینه کند. ولی ما نباید با این موضوع طوری برخورد کنیم که آخر سر، مرکزی را دایر کرده باشیم بدون هیچ جنب و جوشی. موزه بدون نرمافزار کار نمیکند. انشالله وقتی ساختمان ساخته شد، دست روی دست نگذاریم و برای برنامههای آیندهی آن هم فکر کنیم تا جنب و جوشش همیشه ادامه داشته باشد.»
مهرابی: حفظ و گسترش مواهب فرهنگی
حبیبالله مهرابی که پیگیری این پروژه را از ابتدا به عهده داشت، آخرین سخنران مراسم بود. او به حاضرین گفت: «تشکر میکنم که برای یکی از مهمترین کارهای شهر که بحث میراث فرهنگی است، اهمیت قایل شدهاید.» و سپس به بازگویی سرگذشت این مجموعه پرداخت: «نمایشگاهی که در سالن فرزانه در استادیوم برگزار شد مورد استقبال وسیع مردم قرار گرفت. من هم که به این آثار نگاه میکردم، اشک میریختم. اگر این هویت مردم ما حفظ نشود، چه بر سر ما خواهد آمد؟ مردمی که میراث و هویتشان حفظ نشود، مانند خمیر میشوند.»
او با روایت کوتاهی از چگونگی خرید خانهی استاد علیپور توسط شورای چهارم و همچنین خرید خانهی شهیدان عظیمی، تاکید کرد: «برنامهی ما این بود که یک مقر فرماندهی مسائل میراث در شهر داشته باشیم. این باعث به وجود آمدن ایدهی ساخت یک مجموعه بزرگ میراث فرهنگی در این شهر شد که بتواند به کل منطقه و فرامنطقه خدماترسانی کند.» او هدف این پروژه را اینگونه جمعبندی کرد: «حفظ و گسترش مواهب فرهنگی و به اشتراک گذاشتن هنر و فرهنگ با کل منطقه و فرامنطقه.»
رییس شورای چهارم گفت: «ما سراغ این جوان مخلص و آیندهنگر نرفتیم، این نیت خالصانهی خود ایشان بود. روزی آمدند و مشورت خواستند که یک کار خیر انجام بدهند. ما این پروژه را در کنار پروژههای دیگر پیشنهاد دادیم و ایشان انتخاب کرد. الان شش سال از آن روز گذشته است و امروز ما باید این مجموعه را افتتاح میکردیم. کسی که مستمرا پیگیر این موضوع بود، شخص ایشان بود. اینقدر که ایشان دغدغه داشت، شاید ما و مسئولان نداشتیم.»
مهرابی به نکتهی دیگری نیز در مورد خیر جوان پروژه اشاره کرد: «من همیشه یک دلمشغولی داشتم که پاسخ گرفت. آن هم این بود که بعد از این که خیرین بزرگ ما، سنی ازشان گذشت و از این دنیا رفتند، آیا این اندیشهی بزرگ نیکوکاران جوانهی دیگری خواهد زد؟ وقتی یک جوان فرهیختهی اینچنینی آمدند و این کار بزرگ را تقبل کردند، من واقعا امیدوار شدم که این فکر بلند نهادینه شده است و نسلبهنسل ادامه خواهد داشت. از خانوادهی با اصالتی مانند ایشان چنین کاری قابل انتظار است.در خانواده ایشان خیرینی مانند حاج غلامحسین غفاری، از خیرین بنام گراش است. همین آبشیرینکن در پارک و ساختمان بهزیستی و خیلی کارهای دیگر که اسم نمیبرم، از آثار ایشان است.» گفتنی است که برادر سعید، محمد عبدالهی، نیز از خیرین مدرسهساز گراش است.
او در بخشی از سخنانش به لحنی گلایهآمیز گفت: «ما کارهای بزرگی را به انجام رساندهایم و در آینده نیز ادامه خواهیم داد. اینطور نیست که بعضی تصور کنند با یک تشر و شانتاژبازی و این چهرههای عزیز و علاقهمند و عاشق مردم و انقلاب از میدان خارج شوند. شاید خیلیها میخواستند بنده را از میدان خارج کنند ولی من قصد کردهام که همیشه نوکر مردم باشم و همیشه و همهجا دغدغهی مردم را دارم.» و در پایان سخنانش هم نقدی به عملکرد مسئولان پیشین داشت: «خدا را شکر که بعضی از آنهایی که منحل شدند، منقرض شدند وگرنه امروز همینجا هم به سرنوشت گراشلند و گراشمال و تصفیهخانه دچار میشد. خدا را شاکریم که آن نسلی که آنگونه تنگنظرانه و در جهت نابودی سرمایهگذاری تصمیم میگرفتند منقرض شدند.»
پیش از این، نظرات حبیب مهرابی در مورد احداث این موزه به شکل یک یادداشت در هفتبرکه منتشر شده بود (اینجا بخوانید). یک جلسهی تخصصی نیز در قالب جلسات هفتگی «سین» در موسسهی هفتبرکه در مورد این طرح برگزار شده بود که میتوانید از اینجا بازخوانی کنید.
جلسه در دفتر نماینده
نماینده: این موزه نماد وحدت است
شامگاه شنبه ۲۱ خردادماه، جلسهای در دفتر مهندس حسینزاده، نماینده مردم جنوب فارس در مجلس، برای تشکر از خیر و دستاندرکاران پروژه برگزار شد. مهندس حسینزاده گفت: «از زحمات همه بخصوص خیر جوان تشکر میکنم. دوست داشتم در مراسم باشم که دوستان بدانند که نماینده به اینگونه مسائل اهمیت میدهد.»
نماینده در مورد اهمیت کار نیک در زمینه میراث فرهنگی گفت: «من در بحث فرهنگی با خیرین زیادی صحبت کردهام و متاسفانه هیچکدام قبول نکردهاند. ما اگر فرهنگ را از دست بدهیم هویت را از دست دادهایم. ما متاسفانه دچار فقر فرهنگی هستیم و وضعیت فرهنگی گراش اسفناک است. حتی توسعه هم به بحث فرهنگ توسعه نیاز دارد و آدم خودش را میخواهد که از جنس فرهنگ باشد. خوشبختانه آقای حبیبالله مهرابی هم از جنس فرهنگ است و انتخاب درستی بودهاند. خوشبختم که خیرین جوان هم با نگاه جدیدتر میآیند.»
مهندس حسینزاده در مورد اهمیت بحث «برندینگ» در زمینهی میراث فرهنگی نیز اشاره کرد و اظهار امیدواری کرد این پروژه شروع برندسازی فرهنگی برای گراش باشد: «هر شهری باید به یک برند شناخته شود. و چه بهتر که از جنس فرهنگ باشد. ببینید مثلا بندر کنگ چه ابتکاری به خرج داده است که امروز از سراسر ایران برای بازدید به آنجا میروند. امیدوارم از این افق موزه، به سمت دیگر کارهای فرهنگی برویم. باید به سمتی برویم که تبدیل بشویم به قطب کتاب و پایتخت کتاب ایران.»
نماینده این پروژه را نماد وحدت هم دانست: «این موزه نماد وحدت است. در وهلهی اول، وحدت بین شورا و شهرداری. تشکر میکنم از هماهنگی بین این دو دستگاه. وحدت دوم هم بین خیر و شورا و شهرداری است، یعنی به نوعی وحدت بین مردم و دستگاههای دولتی.»
حبیبالله مهرابی ضمن بازگویی سرگذشت پروژه، گفت: «به نظرم یکی از بهترین مجموعههایی است که در این شهر ساخته میشود و سر و سامانی به بحث میراث فرهنگی خواهد داد. ضمن این که تکمیلکنندهی پازل مرکزیت گراش در بحث تجارت و درمان هم خواهد شد. از روز اول نظر ما این بوده که ما باید به سمتی برویم که هر کس این بنا را دید بفهمد این گراش است.»
علیرضا دانشور، رییس شورا، نیز با تشکر از سعید عبدالهی که در این وادی وارد شده است، گفت: «امید است که خیرین دیگر هم وارد این حیطه شوند چون جای کار خیلی زیاد است. از آقای مهرابی هم تشکر میکنم و امیدوارم در آینده ما نیز بتوانیم از کمک و مشورت ایشان بهره ببریم.»
علی بیضایی، عضو شورای شهر، گفت: «ما از ابتدای کار شورای ششم، بنا را بر این گذاشتیم که پروژههایی که قبلا شروع شده است را تمام کنیم. اصلا کار ذاتی شورا تسهیل کردن است. اگر الآن هم چیزی نتیجه داده است نتیجه همدلی است. ظهور خیرین جوان برای گراش بسیار ارزشمند است. با حضور این خیرین، دیدگاه هم بهروز میشود.» او از آقای ناصر خدمتی، نماینده خیر در گراش، نیز تشکر کرد.
سید عفیفالدین زندوی، رییس اداره میراث فرهنگی گراش، با نقدی بر خود مجموعه میراث فرهنگی شروع کرد: «نقد من بر خود مجموعه میراث است. متاسفانه در روزی که ما رایزنی میکنیم که مدیر کل یا یکی از معاونان ایشان برای مراسم کلنگزنی در گراش حضور پیدا کنند، متاسفانه هیچکدام حضور پیدا نکردند. من این نقد را بر مجموعه خودم وارد میدانم.» او سپس دقایقی به بازگویی مشکلات و کمبودهای ادارهی میراث فرهنگی گراش پرداخت.
سعید جعفری، سخنگوی شورای شهر، گفت: «دست کسانی که این پیشنهاد را به آقای سعید عبدالهی دادهاند، درد نکند. او با برادرش محمد عبدالهی که خیر مدرسهساز است، از امیدهای آیندهی این شهرند.»
سعید عبدالهی نیز در این جلسه گفت: «همهی خیرینی که من با آنها رابطه دارم، همه دغدغهی گراش را داریم. صحبتهای ما و هم و غم ما همیشه گراش و شهرمان و وطنمان است. توقع داریم از مسئولین که همه هم جواناناند الحمدالله، با فکر باز محبت کنند و همکاری و همیاری کنند. این پروژه یک موزه خالی نباشد، بلکه یک نماد زیبا باشد که در استان حرفی برای گفتن داشته باشد.»
مهندس غلامرضا آرمانمهر، مدیر عامل انجمن ایکوموس، در مورد برنامهی آینده برای طراحی و ساخت این موزه و همچنین استفادههای آینده آن نیز صحبت کرد.
محسن مهرابی موزه را امکان مناسبی برای فرار از بنبست جغرافیایی تحمیلی گراش توصیف کرد.
حلیمی، شهردار گراش، نیز در انتها گفت: «پس از اتمام پروژه، شهرداری آمادگی دارد که آن را تحویل بگیرد و برای تامین نیرو و تداوم فعالیتش همکاری کند.»
عزیز نوبهار
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
“میراث فرهنگی آثار ملموس و ناملموس باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ است و باشناسایی آن زمینه شناخت هویت و خط حرکت فرهنگی او میسر می شود”
از جناب عبدالهی عزیز که اغاز گر تغییر نگرش نیکوکاران است و به نیاز امروز گراش توجه کردند و با این نگرش زیبا موجب پایندگی و زنده ماندن هویت و شناسنامه و تاریخ شهر و دیارمان شدند سپاسگزارم
از همه دوستانی که عاشق تاریخ و فرهنگ دیارمان هستند به خصوص جناب حاج حبیب مهرابی و پژوهشگر شهرمان جناب صلاحی و گروه گرداورندگان فرهنگ گراش تشکر می کنم
عبدالعلی صلاحی
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
درود بر دوست عزیزم که بنام *منبع موثق* کامنت گذاشتید
سپاس از شما که تذکر بجایی دادید, من از دوستان و برادران و همکاران عزیزم در گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی عذرخواهی میکنم,
بخصوص آقایان مهدی جباری و مهدی آیینه افروز که از سال ۷۲ تا کنون با من همه جوره همکاری کردند, در خصوص نمایشگاه اشیای قدیمی در سال ۷۹ هم بسیاری از دوستان در برگزاری و گردآوری اشیاء همکاری داشتند که جا داره از همه شون قدردانی کنم و به رسم ادب ازشون نام ببرم, امیدوارم فراموشی منو ببخشند, چرا که در مراسم کلنگ زنی,همون لحظه از من خواسته شد صحبت کنم, و بداهه گویی باعث این غفلت شد. اگرنه من همیشه و در همه ی موارد قدردان این دوستان عزیز و تمام مردم منطقه و بخصوص گراش که پژوهشهایم رو مدیون آنها هستم, بوده و خواهم بود,
همکارانم در نمایشگاه آثار تاریخی و اشیاء قدیمی, که امیدوارم کسی را از قلم نیاندازم, عبارت بودند از:
مرحوم حاج رحمت جباری
مرحوم مهندس مهدی حسینی
مرحوم علیرضا حیدری
مهدی آیینه افروز
مهدی جباری
یونس جباری
غلامرضا عباسی
علی سپهر
محمد تمیز
جعفر تمیز
عبدل مهرابی
….مهرابی
محمد جهاندیده
مجید جهاندیده
محمد رضا وفایی فرد
محمد جواد حسن نژاد
ابوالفضل دیباچی
….دیباچی
محمد علی آذر مینا
یونس نوروزی
مسئولین وقت بخصوص اولین بخشدار گراش حامد فصیحی
پایگاه های مقاومت بسیج,
و دیگر عزیزانی که در تحویل و اهدای اشیاء یاورمان بودند.
در پایان خواهش میکنم در یاداوری و اضافه کردن نام دیگر عزیزانی که همکاری کردند, یاری بفرمایید.
اریا
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
هزاران درود واحسنت بر خیر جوان جناب اقای حاج سعید عبدالهی که هویت وشناسنامه مردم گراش را مجددا تمدید کردید چون هویت مردم گراش طی چند دهه اخیر به سمت دین و ولایت سوق داده بودند .بدون انکه شهروندان گراش هویت خودرا بشناسند .افرین بر گرد اورندگان اشیا قدیمی از منازل مردم گراش واحسنت بر استاد حاج حبیب مهرابی که پیگیر مجوزها وزمین لازم بودند وهشدار جدی به ان دسته از خیرین ونماینده خیرین که بجز نام مسجد وحسینیه ونماز خانه ومدرسه .نام کار خیر دیگری بر زبان ندارند .یک شهر پویا وزنده همه امکانات لازم دارد اگر نیت للله باشد .چون هیچ جا وحی منزل نشده که فقط در حوزه دین کار خیر کردن ثواب بیشتری داره .دراینجا باید یک خدا قوت وخسته نباشی به خیرین ونماینده خیرین بگم که ۷۰درصد سرمایه خیرین در حوزه دین ومذهب هزینه متاسفانه الان بلااستفاده مانده .امیدوارم از این به بعد خیرین محترم وبزرگوار .امثال اقا سعید جوان خیر الگوی خودرا قرار دهند .نه افراد تاریخ مصرف گذشته .
هرچند هم من و هم خیرین حوزه دین و کمک به دولت بخوبی میدونن که منفعت شخصی کارشان از این راه بیشتراست تا ساخت موزه برای شناخت فرهنگ بومی کشور
منبع موثق
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
خدمت جناب صلاحی.
اول که نمایشگاه آثار قدیمی سال ۷۹ بود که توو سالن ورزشگاه برگزار شد.
دوما اون زمان یعنی سیسال فعالیت و زحمت که هنوز هم ادامه دارد یه گروهی بودند و هستند به نام
” گروه گردآورندگان فرهنگ گراشی ” که کلی فرهنگ قدیمی گراش از زبان و گویش و کلمات و اشیا قدیمی و آثار قدیمی گراش و مصاحبه با پیران روزگار در شهرها و روستاهای منطقه جنوب در موارد مختلف منطقه جمعآوری میکردند و ثبت میکردند و خودت میدونی چه کسانی بودند. شرط انصاف این است اسم تمام گروه را ذکر کنی تا هیچوقت دلخوری و دلگیری پیش نیاید و در مورد زحمات سیساله از فعل جمع استفاده کنی.
این از خصوصیات ذاتی یک انسان بنیآدم است که دوست دارد اسمش ذکر شود و ازش تشکر شود و از زحماتش قدردانی شود همانطور که خودت هم این صفت را خدا بهت داده که دوس داری ازت تشکر بشه و ازت اسم برده بشه.
همه اینجورین همه و همه اینو میدونن همه.
این جمله
” من لم یشکرالمخلوق لم یشکر الخالق ”
واسه همینه.
محسن مهرابی
۲۳ خرداد ۱۴۰۱
بعنوان یک شهروند گراشی از همت والای خیر جوان و عزیزمان سپاسگزارم و سبب خوشحالی و خوشبختی ماست در روزگاری که هر تازه از راه رسیدهای به فکر سنگ اندازی در مسیر رشد و تعالی گراش و منطقه هست، افرادی همچون ایشان به فکر حفظ اصالت شهر و دیارشان هستند.
امید که این مرکز تبدیل به پاتوقی برای همهی مردمی بشود که دغدغه حفظ میراث و داشتههای هویتی خود را دارند و تا آن روز فاصله زیادی باقیمانده که از خنج و اوز و لار و لطیفی و جویم و بیرم و بنارویه و فداغ و فیشور و محلچه و محمله و کهنه و کورده و کوره و ارد و… جوانان عاشق سرزمینشان دور هم جمع شده و برای رشد فرهنگی منطقه همکاری میکنند.
کاش آقایان در همین نزدیکی بدانند که وحدت به معنای مثبت آن با چنین طبع و نظری محقق میشود و نه با «باید»ها و «فقط»ها که دیگر خیلی وقت است شب استعمارزدگی در منطقه جنوب مرکزی ایران صبح شده!