موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه پایان کار سایت گریشنا را خدمت شما همشهریان و مخاطبان عزیز اعلام می‌کند و به نشانه اعتراض به فشارهای قانونی و غیرقانونی مدت معدودی فعالیت خبری و مطبوعاتی نخواهیم داشت.
گریشنا و هفت‌برکه همواره تلاش کرده است بر مبنای انصاف، بیان واقعیات و رفتار حرفه‌ای عمل کند و در ۱۵ سال فعالیت رسانهای نشان داده است که هدفی جز انجام تعهد اجتماعی و حمایت از حقوق شهروندان نداشته است. اگر لغزشی نیز وجود داشته بر اساس ماده ۲۳ قانون مطبوعات شیوه صحیح قانونی ارسال جوابیه است اما در بسیاری اوقات به جای این شیوه معترضان به گریشنا و دیگر رسانه‌های فعال شهرستان اقدام به تهدید، احضار و شکایت مستقیم کرده‌اند که هدف اصلی آن بازداشتن ما از انجام فعالیت‌های اصلی و کار رسانهای بوده است ولی با وجود همه اینها به وظیفه اجتماعی خود عمل کرده‌ایم و خرسندیم که در پیشگاه مردم سربلندیم.
در این مدت به ویژه یک سال اخیر رسانه‌های هفت‌برکه به شکل‌های مختلف زیر فشار بوده‌اند و تعطیلی دو گروه واتساپی پرمخاطب «خبر و تحلیل» و «گریشناگپ» و شکایت‌های متعدد که به دلیل در جریان بودن پرونده نمی‌توان جزییات آنها را اعلام کرد، بخشی از این فشارها است. از سوی دیگران مدیران شهرستان نه تنها حمایتی از جریان آزاد اطلاعات نداشتند بلکه به طور ضمنی و یا مستقیم این فشارها را تایید کردند و واقعا اگر مخالف این روش هستند توقع این است که به صراحت نظر خود را اعلام کنند.
در طی این مدت رسانه‌های هفت‌برکه با دو عنوان گریشنا و هفت‌برکه فعال بوده است. اما نظر مراجع قانونی بر این است که استفاده از عنوان گریشنا غیرقانونی بوده و صرفا باید از عنوان هفت‌برکه استفاده شود. هر چند این نظر کاملا مورد تایید ما نیست ولی همواره تابع قانون هستیم. تا زمان انجام تغییرات فنی موردنظر و ادامه فعالیت با نام هفت برکه به نشانه اعتراض چند روزی از فعالیت خبری در تمامی موارد خودداری خواهیم کرد و امیدواریم برای حفظ جایگاه رسانه‌ها، دیگر همکاران رسانهای در شهرستان نیز در صورت صلاح دید از ما حمایت کنند.
فعالیت کردن در این فضای توصیف شده سخت است ولی ما همچنان بی هیچ منتی به عهد خود با مردم وفا داریم هر چقدر هم از سمت مدیران و مسئولان مورد بی‌مهری قرار گیریم پشت‌گرمی ما به خدا و مردم است و بعد از تعطیلی موقت با توان مضاعف باز خواهیم گشت. گریشنا همچنان در قلب ما و گراشی‌ها زنده است و ما همچنان به مسئولیت خود در برابر سرزمین، جامعه و قانون متعهد هستیم.
لطفا حمایت، شکایت یا نظر خود را صرفا با نام واقعی در پایین مطلب در سایت هفت‌برکه اعلام کنید.
توضیح تکمیلی: از سوی برخی مخاطبان این برداشت وجود داشت که تهدید از سوی مقام قضایی بوده است اما همانگونه که در متن مشخص است مقام قضایی بر اساس شکایت‌های انجام شده اقدام به رسیدگی کرده است. در حالی که روال قانونی این است که افراد معترض و شاکیان ابتدا جوابیه خود را به رسانه ارسال کنند و در صورت عدم کفایت اقدام به شکایت کنند.
آخرین موارد شکایت طرح شده مربوط به آقایان حسنی و باقرزاده از اعضای سابق شورای شهر و نیروی انتظامی بوده است که بعد از پایان دادرسی اطلاع‌رسانی خواهد شد.
تصمیم درست و بسیار تلخ.
سلام و عرض ادب
تعطیلی گریشنا باعث تاسف است. امیدوارم همچنان به فعالیت خود ادامه دهند.
به عنوان یک فعال محیط زیست در گراش یک سوال از مسئولین امر دارم
شما که قدرت برخورد با رسانه ها رو دارین چرا این قدرت رو برای برخورد با زمین خوارها دزدهای زمین به کار نمی برید؟
یعنی مشکل مردم گراش نام سایت خبری گریشنا هستش؟
با تغیر دادن نام سایت خبری گریشنا مشکل جوانهای گراش حل میشه؟
با تغیر دادن نام گریشنا به هفت برکه زمین خوارها و دزدهای اراضی در گراش دیگر جرات دست درازی به اراضی ملی که متعلق به کل مردم هستش ندارن؟
با تغیر دادن نام سایت گریشنا به هفت برکه از این پس جوانها گراش صاحب مسکن میشن؟
با تغیر دادن نام گریشنا زمین خوارها دیگر جرات تفکیک زمین و فروختن زمین به قیمت نجومی نخواهند داشت؟
با سلام خدمت تمامی دست اندرکاران و عومل اجرایی سایت وزین گریشنا،
تعطیل شدن گریشنا واقعا به ضرر جامعه و شهر میاشد امید است مسئولین شهر و فرماندار و همچنین نماینده محترم از تعطیل شدن این سایت جلوگیری نمایند.
همه ما آگاه و واقف هستیم که ان سایت چقدر در آگاهی مردم علی الخصوص در این ایام وانفسای کرونا نقش اساسی ایفا کرده است.
در آخر انتظار است که مسولین قضایی بیش از پیش به رای صادره تجدید نظر نمایند.
سلام گریشنا هم خوب وعالی بوده واونهای که مخالف این کانال یا سایت هستن اونهای هستن که انتقاد پذیر نیستن ومیخوان هرکاری بکنن وکسی بهشون اعتراض نکنه ممنونم از گریشنا
چندی پیش با یکی از چهره های فرهنگی غیر گراشی گفت و گویی داشتم که ایشان نکته‌ی جالبی در خصوص اتفاقات منطقه به بنده گوشزد کردند. فرمودند : “بزرگترین اشتباه این است که عامل موفقیت، رشد و توسعه دو دهه اخیر شهرتان را محصول عملکرد اشخاص بدانید ،چرا که مهمتر از عملکرد اشخاص وجود نهادهای مدنی مستقل است. امروز گراش مهم است چون گریشنا را دارد، چنان که سالها قبل و در کوران حوادث منطقه، مجله صحبت نو حامی مردم و #حافظ منافع جمعی گراشی ها بود”
امروز هم گریشنا و هفت برکه جلودار مطالبه‌ی قانون بوده اند و این بر مردم پوشیده نیست.
قصه‌ی پرغصه‌ی فعالیت مدنی در گراش طولانی است اما برای ثبت در تاریخ باید نوشت: چه خوشمان بیاید و چه نه، همچنان که صور اسرافیل ها و نسیم شمال ها ماندند، گریشنا و هفت برکه نیز خواهند ماند. بهتر است عده ای به جای تهدید و ارعاب رسانه‌ها، از تاریخ درس بگیرند.
یه سلام و عرض ادب داشته باشیم خدمت گریشنا یی های عزیز از مسئولان تا همراهان دست مریزاد و خسته نباشید
یه سلام و احترام هم داشته باشیم خدمت مخالفان رقیبان مسئولان وخلاصه کسایی که جبهه مخالفن ن واقعا دستمریزاد و خسته نباشید
آیا خارج از اینه که شهرمون هزاران مشکل و دغدغه داره واسه درگیرش شدن و کاملا منفعت طلبانه چشمها بسته میشه…؟؟؟… کاش حداقل کاری نمی‌کنیم یه چشم که بازه واسش سنگ اندازی نکنیم
اگه هم واقعا مشکل قانونی داره کاش همه یاد می‌گرفتیم واسه رفعش تلاش کنیم نه عدمش… باشه اگه ضرر داره واسمون حداقل واسه همه کاملا شفاف سازی کنیم که کسی بهمون جبهه مخالف نسبت نده،بهتر نیست عایا
خداییش تا کی و کجا نمیخوایم بجای بفکر رفع مشکلات باشیم میایم سعی می‌کنیم صورت مسئله رو پاک کنیم و درگیر کش و قوس های حزبی میشیم،
#اتحاد
#حمایت
#رسانه
#گریشنا
از جریاناتی که پشت این خبر هست مطلع نیستم فقط از اینکه گریشنا فعالیتی نکنه به شدت ناراحت میشم .
واسه اینکه یک رسانه مورد تایید و رضایت مردم باشه، باید اعتمادی که مردم به این رسانه دارند رو برسی کنید.
به شخصه هر اتفاقی که تو شهر بیوفته اول گریشنا رو چک میکنم تا از صحت خبر مطلع شوم! خب این یعنی نقطه قله و مطلوب برای یک رسانه امن!!!
پ.ن:مسئول عزیز ما مردم که مخاطب این رسانه هستیم واقعا واسمون اسم گریشنا یا هفت‌برکه مهم نیست خیلی مشکلات جدی تری وجود داره که باید اصلاح بشه.
و نظر بنده به دیگر رسانه ها هم همینه که از این کانال خبری حمایت کنند…!
واقعا متاسفم. همیشه گفتم در جامعه کوچک و برای افکار کوچک نمی‌توان بزرگ عمل کرد. حیفم میاد برای اینهمه زحمت بچه‌های گریشنا.
با عرض خسته نباشیدخدمت گریشنایهای عزیزخبربسیارتلخ وناگواری بودیکی ازتنهارسانه مورداعتمادمنطقه وگراش بود که از مردم حمایت میکردودردمردم را پوشش میدادواقعا نبودش به ضررگراش و منطقه است
واقعا دست تمام عزیزان زحمت کش مجموعه گریشنا و هفت برکه درد نکنه .سوالی که برای من به وجود اومده اینه که چرا نام گریشنا غیر قانونیه اگر مسئولین جواب قانع کننده ای دارند بفرمایید تا ما هم مطلع بشیم.
با سلام و تشکر خدمت زحمتکشان گریشنا که واقعا بی توقع تو این سالها به کارشون مشغول بودند.امروزه تو دنیایی قرار داریم که انتقال سریع اخبار و اطلاعات از لازمه های غیر قابل انفکاک جامعه هست.من باید بگم گریشنا عملا صدای احاد مردم گراش هست و مربوط به یک سلیقه خاص نیست.متاسفانه قلب گراش رنجور ازحرکات وتصمیمهای مسوولینی هست که پاسگویی رو عهده خود نمیدونن.مردم از وکلای خود خیلی انتظار بیشتر داشتند.بنده به این موضوع نرسیدم که گریشنا اتش بیار معرکه باشه بلکه اطلاع رسانی که حق مردم بوده رو به وجه احسن انجام دادن.باید بگم تو اکثر موارد آیینه ای بود از درد دل ها و خواسته ها و انتظارات مردم.ممکنه کسی بتونه یک موسسه رو تحت فشارقرار بده ولی افکار عمومی و دیدگاه مردم با عدم پاسخگویی مطمئنا واکنش مثبتی نخواهد داشت.
خبر بسیار تلخی‌ست.ما به گریشنا عادت کردیم و وابسته شدیم.
ان شاالله که مشکل برطرف شود و مجدد خبرها رو از گریشنا دنبال کنیم
هرکه اگاه تر رخ زردتر
اگاهی دادن به جامعه هزینه هایی دارد و بخشی از انهایی که از اگاه شدن جامعه متضرر مالی و … می شوند سنگ اندازی می کنند ولی ایا با بستن کار درست می شود تلگرام هم به بستند چی شد ؟
شما در جامعه گراش تاثیر گذارترین مجموعه رسانه ای گراش هستید و قطعا اینده نتیجه خاموشی مطبوعات مستقل را می فهمد
وقتی رسانه مستقل بسته شود گردش ازاد اطلاعات به خطر می افتد و فساد و رانت در تاریکی بی خبری رخ می دهد
۱۵ سال با شما بودیم و دیگر هم خواهیم بود
شما گراش را متحول کردید
ممنونم مسعود
ممنونم محمد
ممنونم محمد علی
ممنونم شیدا
ممنونم صادق
ممنونم ….که این همه سال بی منت کار کردید
با تشکر فراوان از دوستان و دست اندرکاران گریشنا به خاطر زحمات چند ساله.
سوالی که در ذهن دارم این است که مسئولین اجرایی و فرهنگی شهر چگونه می توانند برنامه ها و پیام های خود را به مردم برسانند؟!!
آیا یک رسانه دولتی تشکیل خواهد شد؟ گریشنا حداقل کاری که برای آنها کرده است همین خبر رسانی از فعالیت های آنها بوده است.
در ایام تبلیغات انتخابات شورا در سالن سینما حضور داشتم و شنیدم که این آقای عضو شورای منحل شده شهر در برابر سوالی از ایشان در موضوع رسانه های محلی جواب فرمودند که از رسانه ها حمایت خواهد کرد!!!
هر چند که یک رسانه هم ممکن است جایی خطایی مرتکب شود به نظرم بهتر است مسئول معترض از حق خود برای پاسخ گویی در نشریه منتقد به خوبی استفاده کند و در صورت تخلف در انتشار جوابیه به مراجع قضایی شکایت کند و بهتر است همه کمک کنیم تا ایرادات احتمالی دوستان در نشریات برطرف شود.
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
سلام قولامن رب رحیم
کربلادرکربلامی مانداگرزینب نبود
همچنانکه حضرت زینب (س) باروشنگری های خود ضمن جلوگیری ازگستاخی های ظالم،اخبارصحیح ازمظلومیت حق به گوش جهانیان رساندشمانیزباخبررسانی جلوی اخبارکذب،شایعه و حق خوری رابگیرید.
بااستحکام کامل این راه راادامه دهید…
همیشه مویدباشید
قلمت را زمین مگذار
صدای حنجره ی خسته ی شهرمان بمان
مگذار خاموشت کنند…
اگر مقابل فشار های قانونی با تعطیل کرذن اعتراض کردین همینطور که خودتون نوشتید که جای بسی تأسف داره برای ما که چندین سال شما رو امین خودمون میدونستیم و شما صدای ما بودین و کسانی که همیشه از قانون گریزی و… صحبت میکردند و خودشان قانون گریز تر از همه…
نکته‌ی بعد همینطور که خودتان گفتید طبق قانون مطبوعات باید جوابیه اداره ارشاد را هم منتشر کنید اگر دم از قانون میزنید که البته بعید است
نکته آخر اینکه شما در این همه سال نسبت اقدام به قانونی کردن نام گریشنا نکردین یا نشان از ضعف شما در دانستن قوانین بوده که بعید است و یا اینکه راه در رویی را برای خودتان باقی گذاشتید و علاوه بر این تعطیل کردن یک سایت بی محوز فکر نکنم این همه نیاز به شوآف داشته باشد و قطعا اگر ریگی به کفشتان نبود با تعییر نام، لگو و دامنه به ادامه فعالیت خود میپرداختید.
منتظر جوابگویی شما هستیم.
با تشکر علیرضا هنرمند
والا ما روزی ده بار اینجا سر میزنیم،تا از اوضاع و احوال شهرمون با خبر بشیم،،،حتی الان که سایت بسته،،،طبق عادت قبلی هی میام سر میزنم،،،
،ولی حیف،،،واقعأ منبع رسمی دیگه ای رو قبول ندارم،که بخوام پیگیر مسایل شهری مون بشم، به امید شروع دوباره فعالیت گریشنا
سلام
وقتی عملکرد رسانه گریشنا را در این چند سال بررسی می کنیم و سیر صعودی و پیشرفت این رسانه مستقل که زبان گویای مردم بود را به نظاره می نشینیم، وقتی تنها رسانه ای در گراش که هیچ وابستگی به نهاد یا ارگان خاصی در گراش ندارد برخلاف سایر رسانه ها که در گراش فعالیت دارند و بیشتر جناحی عمل می کنند و بنده به آنها اعتماد ندارم با نهایت احترام نسبت به آن دوستان و عرض پوزش، وقتی این مستقل بودنِ گریشنا را به عینه می بینیم، وقتی اول صبح بعد بیداری یا آخر شب قبل از خواب اولین کاری که می کنیم بررسی سایت و اینستاگرامِ گریشنا است، وقتی که تنها رسانه ای بودید که با شهامت حوادث تیرماهِ چند سال قبل جلو پاسگاه نیروی انتظامی که منجر به شهید شدن ۳ نفر از همشهریانمان شد را انعکاس دادید، وقتی حوادث مربوط به سرنگون شدن هواپیمای اوکراینی را بدون کم و کاست توی سایت منتشر کردید، وقتی اعضاء شورای شهر و مسئولین را مورد نقد و تحلیل قرار می دادید و آگاهی رسانی می کردید، ما و اکثر همشهریان به شما، تیم حرفه ای شما، جرأت و جسارت شما، صداقت و صراحت شما بالیدیم و گفتیم اینه بُرد!
گیرم که گریشنا را محکوم کنند، گیرم که در نطفه ما را خفه کنند، گیرم که زبانمان را بریدند، اما آیا با قلبهای ما هم می توانند این کار را انجام دهند؟!
گریشنا و این نام و این تیمِ حرفه ای تا ابد در ذهن و قلب ما به یادگار خواهد ماند، چون شما به زور و ارعاب و تهدید و دادن ِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِِ زیرمیزی و وعده و وعید که دل ما را به دست نیاوردید بلکه با صداقت و صراحت و شفافیت و اعتماد در طول ۱۵ سال، دل این همه مردم را تصاحب کردید و کاری کردید کارستان.
مبارک باد بر شما که با شروع مجدد و آغازی نوین در امر خطیر و رسالت خبرنگاری که باز شما را با نام و نشان دیگر ببینیم اما حالا که حمایت این مردم را دیدید این بار مستحکم تر، شجاع تر و با پشتکار بیشتر در جهت احقاق حقوق این مردم گام بردارید که به جز شما رسانه دیگری را قابل اعتماد نمی دانیم. بنده به عنوان یک شهروند همانگونه که مسئولین با این رفتارشان از ما سلب اعتماد کردند، دوست دارم اینجا عنوان کنم اندک اعتماد و امیدی هم که به این مسئولین داشتم، دیگر ندارم. در جامعه ای که مردم نسبت به مسئولین آن منطقه بی اعتماد شوند، بزهکاری اجتماعی هم افزایش می یابد و شهر از رونق و آسایش و امنیت و آرامش خارج می شود.
حُسن ختام کلامم را با ابیاتی از شادروان پروین اعتصامی تقدیم به گریشنا و موسسه فرهنگی و هنری هفت برکه:
واعظی پرسید از فرزند خویش
هیچ دانی مسلمانی به چیست؟
صِدق و بی آزاری و خدمت به خلق
هم عبادت است و هم کلید زندگی
گفت:زین معیار اندر شهر ما
یک مسلمان است آن هم ارمنی است!
در پناه الطاف پروردگار یکتا، شاد و سربلند و سلامت و پیروز باشید.
یا حق
با سلام خدمت دوستان عزیزی که کامنت گذاشته اند و از آزادی مطبوعات دفاع کرده اند جای تقدیر و تشکر دارد
اما در خصوص سایت و نشریه گریشنا باید عرض کنم خیلی هم بی طرف نبود و در این چند سال نشان داد که از یک جناح خاص دفاع می کند و حتی افراد و روسای خاص یک اداره و یا یک ارگان و…کسانیکه از نطر مالی وضعشون بهتر بود و اگر کمک مالی به گریشنا میکردند از آنان تعریف و تمجیدهایی میکردند که در شان یک سایت و یا نشریه نبود بیشتر مقاله و یا گزارشات با برنامه و به نیت اختلاف منعکس میکردند و تا حدی در انداختن تفرقه موفق بود که کمی مشکوک هم میزد و یا مطالبی منتشر شده آگاهانه و یا نا آگاهانه موجب سوی استفاده قرار می گرفت نسبت به درج خبر ارگانها و نهادهای انقلابی و نماز جمعه و یوم الله ها بی تفاوت بود از خبرها مشخص بود که طرفدار انقلاب نیستند کامنت‌هایی معمولا میذاره که بنفع خودشان است انتقاد پذیر نیستند و الان هم حکمی صادر شده که نام گریشنا که در واقع نام نیک گراش است گفته اند حذف کنند و بنام هفت برکه یا هر چیزی خواستن فعالیت کنند چرا که وقتی بنام گراش باشد باید مطالبش نیز در شان مردم و شهرستان باشد و اتفاقا نظر بیشتر مردم است گریشنا به یک طیف خاصی وابسته است که حس ناسیونالیستی خوبی نسبت به گراش و گراشی بودن ندارند و الان هم خیلی مظلوم نمایی می کنند و کامنت‌هایی هم که گذاشتن جز یک و دو نفر بقیه از دست اندرکاران خود سایت هستند و یا آنان در گریشنا قصد خودنمایی خود و خانواده دارند و ممکن کمک‌هایی هم به گریشنا کرده باشند و قطعا هم همینطور است چرا که نه آنان در گراش پست و سمتی دارند و نه اینقدر مهم هستند که اسمی از آنان برده شود و یا بودن و نبودنشان برای همشهریان عزیز فرقی دارد.
با سلام
ضمن تشکر، خواهشمندم مظلوم نمایی را کنار بگذارید و صادقانه صحبت کنید وخدا را شکر جوانان فعال کم نداریم. اگه راست میگید بیایید از دیگر جوانان حمایت کنید و جناح بازی و سیاسی کاری را فدای مصلحت نکنید.
پیروز باشید.
سلام خدمت فرهاد ریاضتی عزیز
چیزهایی که شما مطرح کردید در شٱن یک فرد انقلابی واقعی نیست، همانگونه که مشخص است شما اینجا چندبار گریشنا را مورد اتهام قرار دادید، اتهامی که ثابت نشده.
مورد اول که فرمودید کسانی که از نظر مالی وضعشان بهتر بود و کمک مالی به گریشنا می کردند از آنان تعریف و تمجید می کرد! خب شما که اینگونه با اطمینان خاطر سخن می گویید چرا ثابت نمی کنید؟ چرا اسم نمی برید؟ چرا مدارک را نشان نمی دهید؟ اینکه الان من بگویم فرهاد ریاضتی عضو سازمان مجاهدین خلق است آیا این اتهام نیست آیا به شما بر نمی خورد!؟
خداوند در آیه ۱۲ سوره حجرات می فرماید: ای کسانی که ایمان آورده اید از بسیاری از گمان ها بپرهیزید چرا که بسیاری از گمان ها گناه است…
دوم اینکه می گویید از خبرها مشخص است که انقلابی نیستند! معیار انقلابی بودن چیست؟! “اکبر طبری( معاون اجرایی قوه قضاییه) ، قاضی حجهالاسلام منصوری، خاوری ” و امثالهم هم ادعای انقلابی گریشان و جای مُهر روی پیشانیشان گوش عالم و آدم را کَر کرده بود اما سرانجامشان چی شد!؟ ما خیلی وقته گوش و چشممان از این تظاهر و ریاکاری ها پر است که انسانهای فاسد، خودشان را پشت انقلاب قایم می کنند تا به انقلاب هم ضربه بزنند…
انقلابی واقعی به هوچی گری و حرف و ریش و انگشتر عقیق و فیروزه و جای مهر روی پیشانی و عبا و عمامه نیست که اگر معیار انقلابی بودن اینها بود الان قاضی منصوری، اکبر طبری و خاوری ها به چنین سرنوشتی دچار نمی شدند، انقلابی بودن به ریشه و طرفدار مردم بودن، گفتن سخن حق و راستی و گسترش توحید است مثل شهید بهشتی مثل شهید زین الدین مثل شهید همت مثل شهید باکری و… روحشان شاد و یادشان گرامی
سوم اینکه گفتید انتقاد پذیر نیستند! کما اینکه اگر نبودند الان کامنت شما با این همه اتهام نسبت به خودشان را منتشر نمی کردند پس این ادعای شما را رد می کند.
چهارم اینکه گفتید حس ناسیونالیستی خوبی نسبت به گراشی و گراشی بودن ندارند و کامنت ها جز یکی دو نفر بقیه از دست اندرکاران خود سایت هستند!
خدمت شما برادر محترم عرض شود که من به عنوان یک گراشی و نیروی بومی تا حالا اسم “فرهاد ریاضتی” را نشنیدم و فامیل ریاضتی هم اصلا در گراش نداریم و واقعا نمی دونم کی هستید و چی کاره هستید و مشخص است گراشی نیستید، پس بهتر است برید از دوستان گراشی بپرسید که این دوستانی کامنت گذاشتند کی هستند چون اکثرشان در جامعه مجازی فعالیت داشته و دارند و بومی های شهر همه اینها را می شناسند آن وقت متوجه می شوید آیا اینها صنمی با گریشنا دارند یا خیر.
پنجم اینکه درسته که ما مخالف عقاید شما هستیم چون همفکران شما با این طرز نوشته و اتهام زنی مشخص شد که قصد تحمیل عقاید و اتهام را دارید و یکی از دلایلی که سایت‌ها و پیج های اینستاگرامی متعلق به شما و همفکران شما بین مردم بازخورد و محبوبیت ندارد همین طرز رفتار شماست که با هجمه زیاد بدون اسناد و مدارک و ثابت شدن، اتهام می زنید و جدا از اینها ببخشید اینو میگم هیچ کدوم تون ساده ترین اصول روزنامه نگاری و خبرنگاری رو بلد نیستید و توی سایت و پیج هاتون که دیدم کلی غلط املایی و اشتباه نگارشی و تایپی دارید خب چه توقعی دارید من نوعی به خبرهای شما استناد کنم و موثق بدونم؟؟؟؟؟ یعنی هر کسی یه دوربین دستش بگیره میشه خبرنگار؟! حتی از ادمین سایت هاتون بپرسید که روزانه چقدر بازدید داره بهتون میگن که آمار بازدید پایین است و توی پیج اینستاگرامتون هم برید مقایسه کنید تعداد ویو و کامنت و دنبال کنندگان و تاثیر گذاری گریشنا بیشتر بوده یا پیج ها و سایت‌های وابسته به شما. الان کاملا مشخص است.
در پایان آقا فرهاد عزیز من براتون سلامتی و موفقیت و شادکامی آرزو می کنم.
تنها مرکز عالی رسانهای شهرمان، حیف است تعطیلی بعد این همه تلاش.
به نظر میآید ما متمدن شدهایم، اما هنوز همان قوانین جنگلیم.
قدرت و قدرت و قدرت…
شنیدن این خبر بسیار تاسف برانگیز بود!!
به امید بازگشت تان و پوشش خبرهای منطقه…
برای من جای بسی سوال است که چرا در این همه مدت با اینکه میدانستید و حتی از قبل اعلام به سازماندهی کرده بودن اقدامی برای ثبت قانونی نام گریشنا نکردین
مورد بعدی شما به راحتی بدون این شوآف میتوانستید تنها با تغییر نام گریشنا به هفت برکه حتی محکم تر از قبل ادامه بدهید
به نظرم این کار بیشتر برای جلب توجه بوده تا اعتراض
ماشاءالله ما این همه خبرنگار داریم حالا خیلی هاشون هم که خودشون رو انقلابی میدونن یه سوال دارم ازتون شما که این همه دوربین به دست هستید و هی شترق شترق از مردم و مراسم های مختلف عکس میگیرید آیا این دردی از مردمو دوا میکنه؟؟؟؟ همه شما خبرنگارا از هر جناحی چرا یه بار دوربین به دست نمیگیرید برید بقالی ها و سوپرمارکت ها گزارش تهیه کنید از مردم که یک کیلو عدس توی یه محله ۱۰ هزار تومان فرق باشه توی شهر به این کوچکی؟! یک کیلو خیار یه جا میدن ۱۸ هزار تومن یه جا ۱۰ هزار تومن هر دوتا هم یه کیفیت هر دوتا هم از یه جا خرید میکنن اینها مایحتاج زندگی روزانه است یعنی ما بریم فقط نون خشک و خالی بخوریم؟؟؟؟
الان کی باید پاسخگو باشه!؟ شماها که ادعای انقلابی گری دارید چرا نمیرید این مغازه داران که دارن از آب گل آلود ماهی میگیرن رو جریمه کنید تا درس عبرتی بشه برای بقیه
الان کی مسوول نظارت بر این مغازه داران بی وجدان و نامسلمون هست!؟؟؟
مردم چقدر باید تقاص بدن؟؟؟؟؟ یعنی حتما باید چند نفر خودکشی کنن تا به گوش مسولین برسه؟؟؟؟؟ تا بحث حجاب میشه همه رگ گردنشون باد میکنه اما بحث شکم گرسنه مردم که میشه همه ساکت میشن؟؟؟؟
حضرت علی (ع) میفرماید از اون دری که فقر وارد بشه از همین در هم فساد وارد میشه و ایمان از بین میره