هفت‌برکه-نوریه بلبل: سفر حج، فقط رفتن به عربستان نیست. همراه با حاجیان، خانواده آن‌ها در گراش نیز مراسم‌هایی را به جا می‌آورند، از زیارت پیرها و امامزاده‌ها و دعای هفت‌بند تا جاخالی و برنش. گرفتن عنوان «حاجی» یا «حاجیه» شامل مجموعه پیچیده‌ای از مراسم‌هاست که هر ساله هم به حجم آن‌ها اضافه می‌شود.

امسال از هر سال دیگری مکه و مدینه و حج به ما نزدیک‌تر بود. پدر و مادرم بعد از ۱۸ سال انتظار بالاخره نوبت‌شان شد و سازِ قافله‌ی حج در خانه‌مان نواخته شد و آنها را ۶ خرداد راهی سرزمین وحی کردیم.

حاجی شدن در گراش فقط به رفتن و برگشتن از سرزمین وحی و انجام مناسک آن نیست. در گراش یک حاجی حتی قبل از رفتن به سرزمین عربستان، کلی مناسک دارد که می‌تواند انجام بدهد یا ندهد. مناسک قبل از حج برمی‌گردد به سنت و رسومی که در بین مردم رواج دارد و هر کس بنا به سلیقه‌ی خودش آن را به جا می‌آورد؛ یعنی به قول گراشی‌ها در کتاب [قرآن] نیامده و انجام آن کاملا شخصی است و اگر جایی کمی جابجا بشود و یا اصلا انجام نشود در خطوط قرآن تغییری ایجاد نمی‌شود.

Haji Manasek2

رسوم و فرهنگ سنتی یا روزآمد در همه‌ی تصمیماتی که می‌گیریم راه خودش را پیدا می‌کند و می‌چسبد به آدمی و هر کس بگوید که من تابع سنت و فرهنگ نیستم، کمی دور از ذهن است. مگر می‌شود آدمی تابع هیچ قانونی نباشد، حتی قوانین خودش؟ هر آدم برای خودش سنت و فرهنگ و آداب خاصی دارد و آن را پیگیری می‌کند. هر چقدر که ما رسوم را زشت و یا نازیبا بدانیم جایی در موقعیتی دلمان می‌خواهد آنها را انجام دهیم، البته «دَس اِز دَسیری دَر کِردَه» حسابش جداست و از هدف نگارش و یادداشت این گزارش هم به دور است.

ما در این یادداشت سعی می‌کنیم به آیینی بپردازیم که از سال‌های پیش در گراش مرسوم بوده و نسل به نسل، دهه به دهه چرخیده و رسیده به الان. هرچند که این آیین‌ها هم هر ساله کم و زیاد تغییر می‌کند.

آداب قبل از سفر حج

آداب قبل از سفر حج فقط به رفتن کلاس‌های آموزشی اعمال حج خلاصه نمی‌شود، بلکه حاجیان برای رسیدن به سرزمین عربستان و وحی باید از چندین مرحله عبور کنند. یکی از آنها تهیه‌ی لباس یا پارچه‌ی سفید برای اعضای خانواده و یا اقوام درجه یک حاجیان است. از دهه‌ها قبل رسم بر این بوده که حجاج قبل از سفر یک ست کامل لباس سفید که شامل شَمَد، لباس، شلوار، شال، جوراب، رشته‌ی سفید برای دوختن پارچه و یا حتی کفش و دمپایی به همراه یک بسته شیرینی می‌شود، برای اعضآی خانواده آماده می‌کردند که بسته به وضعیت و یا سلیقه‌ی حجاج ممکن است این لیست کم یا زیاد شود.

این هدایا نصیب اقوام خیلی نزدیک مانند فرزندان، پدر و مادر، خواهران و زن برادران حجاج می‌شود، یعنی تهیه‌ی این لیست فقط برای خانم‌ها واجب است و آقایان از این هدایا بهره‌ای ندارند، هر چند اگر فرزند یا پدر و مادر یا یکی از اعضای خانواده‌شان در راه حج باشد. دلیل این کار متمایز شدن اعضای درجه‌ی یک حجاج با لباس‌های سفید در ایام حج است که مردم بدانند کسی از خانواده‌ی این فرد در سفر حج است. ولی دلیل گذاشتن شیرینی هنوز برام مبهم است و من فرض را بر این می‌گذارم که کام آنها در تلخی یک‌ماهه یا چهل‌روزه دوری از آنها شیرین شود.

حالا که از همه چیز خیالشان راحت شد، نوبت به سیاهه کردن می‌رسد. سیاهه کردن در خیلی دیگر از سنت‌های قدیمی مشترک است و فقط به حج خلاصه نمی‌شود. در یک مجلس بزرگان فامیل همگی دور هم جمع می‌شوند و هر کس هر تعداد دوست، اقوام و آشنا دارد در یک لیست ردیف می‌کند و در یک دفتر همه‌ی افراد را قلم می‌زنند. این کار را برای این انجام می‌دهند که حساب اینکه چند دیگ باید برای ولیمه پخت کنند دست‌شان بیاید. البته برای ولیمه‌ی مکه‌ای چند دیگ اضافه‌تر از تعداد دعوتی‌های انجام شده بار می‌گذارند، چون ممکن است از لیست دعوتی‌ها کسی با گفتن «مُونِ جَنابِ پِیغَمبَرِن» یکی دو ظرف برای تبرک با خود ببرد و همیشه باید بخشی برای این کار در نظر گرفت.

پوشیدن لباس سفید حجاج فقط در میقات خلاصه نمی‌شود، بلکه قبل از پوشیدن احرام، یک بار برای نمایش و به صورت تمرینی در خانه‌ی خود لباس سفید می‌پوشند، البته با تشریفات بیشتری این کار انجام می‌شود. این رسم با بَرَنِش کردن همراه است و تنها تفاوت آن در این است. البته لباس سفیدی که می‌پوشند لباس احرام نیست. فقط این کار را انجام می‌دهند که اطرافیان بدانند او عازم مکه است و تا چند روز دیگر احرام می‌بندد.

پروسه‌ی خداحافظی حجاج از چند هفته قبل اعزام آنها شروع می‌شود. مردم به صورت تکی یا دسته جمعی بعد از شنیدن اینکه یک نفر عازم است، برای خداحافظی کردن از زائران خانه‌ی خدا و پیغمبر می‌آیند. خداحافظی‌ها معمولاً با تشریفات است. البته آداب خداحافظی از زائری که عازم یکی از عتبات عالیات است همه مثل هم است و وجه مشترک آن «تِک کِسَه‌ای» است. «تک کسه‌ای» شامل خوراکی‌هایی می‌شود که مقوی و خوشمزه و البته خوردن آن در سفر راحت باشد و کثیف کاری نداشته باشد. آجیل‌ها، لواشک، کشک، مغزیجات، میوه خشک، تفتون، کلوچه می‌تواند یکی از گزینه‌های انتخابی باشند.

داستان بدرقه‌ کردن حجاج کم از آمدنشان نیست و آن هم پروسه‌ی تقریبا طولانی مفصل دارد، از وَلیمه قبل از سفر بگیر تا چاسی کردن. ولیمه دادن در این مرحله جزو آداب اختیاری‌ست؛ یعنی خانواده‌ها بنا به سلیقه‌ی شخصی خود این کار را انجام می‌دهند و خود را برای دوری چند ده روزه آماده می‌کنند تا قبل از رفتنشان با اطرافیان‌شان دیداری تازه کنند، اما چاسی کردن فرق دارد، چاسی اگر نباشد رفتن به دل آدمی نمی‌چسبد و گویی چیزی کم دارد.

چاسی برای زائر مثل زنگ قافله‌ است که به صدا در آمده یا همان صدایی که از بلندگوی فرودگاه‌ها پخش می‌شود و شماره پرواز را اعلام می‌کند و هشدارهای قبل از سفر را به مسافران گوش‌زد می‌کند که زائر وقت دل کندن است، دل کندن از خانه و کاشانه و سفر به دیاری که ائمه و معصومین در آن جای دارند.

Haji Marasem

در طول سفر حج

‌حجاج در سرزمین وحی به انجام مناسک حج می‌پردازند و اطرافیان آنها نیز در اینجا به برگزاری اعمال هنگام سفر آنها می‌پردازند. حالا که بازمانده‌ها خیالشان از مستقر شدن حجاج راحت شد، وقت نمایشی دیگر است. این بار اما بدون حضور بازیگران اصلی نمایش و نقش‌های فرعی به صحنه می‌آیند و کار را جلو می‌برند. یکی از آنها رفتن به پیرها و امامزاده‌ها و بقاع متبرکه‌ی شهر است. می‌روند که دعا کنند تا عزیز سفرکرده‌شان بتواند اعمال را صحیح و کامل انجام بدهد و با صحت کامل به آغوش خانه و کاشانه‌ بازگردد.

‌دعا کردن در پیرها و امام‌زاده‌ها فقط یکی از آیین دعا کردن است و آیین دیگری هم وجود دارد که در قدیم مرسوم‌تر بوده و این‌ روزها کمتر انجام می‌شود و آن هم خواندن دعای “هفت‌بندِ مرتضی‌علی” است. جمعی دور هم می‌نشینند و این دعا را می‌خوانند و دعا می‌کنند تا حاجی در پروسه‌ی حاجی شدن کم نیاورد. خواندن این دعا معمولا روزهای یکشنبه‌ انجام می‌شود و بعد از خواندن آن شیرینی‌هایی که از ابتدای دعا در مجلس بوده است بین دعاکنندگان پخش می‌شود.

‌انداختن سفره ختم انعام هم در دسته‌ی دعا کردن برای حجاج جای دارد. این کار معمولا از روزهای ۸ تا ۱۰ ذی‌الحجه انجام می‌شود، یعنی همزمان با رفتن حجاج به سرزمین منا و عرفات. مراسم ختم انعام یا در خانه‌ی حجاج و یا در جایی مثل مساجد و حسینیه‌ها برگزار می‌شود. جمعی از خانم‌ها گرد هم می‌آیند و سوره‌ی انعام را می‌خوانند و باز هم دعا می‌کنند. پذیرایی نیز بخش جدایی‌ناپذیر این مجالس است. این کار هم برنامه‌ریزی‌های خاص خودش دارد و هر کس به سلیقه‌ی خودش آن را انجام می‌دهد.

یک سری از رسومات هنگام سفر هست که به جای آوردنش زمان خاصی ندارد و بازه‌ی انجام آن از زمانی که حجاج پا به سرزمین عربستان می‌گذارند، آغاز می‌شود و تا چند روز قبل از بازگشت‌شان ادامه دارد و آن هم دعوت کردن اعضای خانواده‌ی حاجی‌ها در غایب خانواده‌شان. مثلا اگر پدر و مادر یک خانواده در سفر حج باشند، خاله‌ها، عموها، دایی‌ها و عمه‌ها، خوهرزاده و یا برادرزاده‌شان را برای شام یا نهار دعوت می‌کنند تا کمی از دلتنگی‌ آنها رفع شود.

«جاخالینی» هم در دسته‌ی رسم‌های بدون زمان، هنگام سفر است. دوستان و آشنایان به دیدار اعضای درجه یک حجاج می‌روند، البته این کار با بردن «دستمال» همراه است. «دستمال» بردن در بسیاری از رسوم‌های سنتی مشترک است و شامل هر چیزی می‌شود که امروزه شکل جدیدتری به خودش گرفته و از بردن خوراکی و کاکائوهای خارجی پیچیده شده در پارچه‌های ابریشمی ژاپنی رسیده به تراول چک‌ در پاکت‌های کاغذی و با گفتن «جاشو سَوز وابِه» در دلتنگی همراه آنها می‌شوند.

موقعی که آهنگ آمدن حجاج از سرزمین وحی به خانه و سرزمین‌شان کوک شد، رسومات سنتی کم‌کم به ایستگاه‌های پایانی خود می‌رسد. یکی از آیین‌های پایانی، آوردن گوسفند یا برّه برای قربانی کردن موقع ورود حاجیان است. معمولا اطرافیان نزدیک و درجه یک این کار را انجام می‌دهند و یک رأس گوسفند و یا برّه را به حجاج هدیه می‌کنند تا موقع ورودشان به خانه ذبح شود. این کار معمولا با چاسی کردنِ هنگام ورود همزمانی دارد.

آیین‌های زمان برگشت حاجیان

چاسی کردن برای حجاج در دو مرحله انجام می‌شود، یک مرحله قبل از رفتن و یک مرحله بعد از آمدن، یکی ندای رفتن و کوچ می‌دهد و دیگری ندای آمدن و بازگشت. چاسی کردن تنها سنتی است که از قدیم تا الان دست نخورده است و کسی نتوانسته آن را با گذشت روزگار و مدرنیته شدن عوض کند و بخواهد آن را تحریف یا کم و زیاد کند.

بازار زدن بنر‌های خوش‌آمدگویی بر روی در و دیوار خانه‌ی حجاج هم در این ایام حسابی داغ می‌شود و قبل از ورودشان به خانه کلی بنر خوش‌آمدگویی زده می‌شود و بازگشت آنها به آغوش خانه و خانواده را گرامی‌ می‌دارد. این بنرها ممکن است تا ماه‌ها پس از بازگشت حجاج هم روی دیوار بماند.

ولیمه‌ای مکه‌ای معمولا برنج و خورشت گراشی است. غذایی که طعم و بوی خاصی نسبت به غذاهای طباخی می‌دهد و مردم سعی می‌کنند این نعمت را از دست ندهند چون سالی یک بار این اتفاق می‌افتد، هرچند که ممکن است در طول سال ولیمه‌ی حج عمره هم باشد اما بو و طعم ولیمه‌ی حج تمتع چیز دیگری است. بَرَنِش کردن و بَرَنِش آوردن هم در این بین اتفاق می‌افتد و اجرای آن قاعده و قانون خاصی ندارد و به «کَرُکِردِ» حاجی‌ها برمی‌گردد.

آخرین مرحله سوغاتی دادن است که خیلی وقت‌ها آماده‌سازی آن قبل از سفر انجام شده و خیلی هم سوغاتی نیست. سوغاتی‌ها در دو دسته‌ی طلا و غیر طلا جای می‌گیرد. حاجیان برای فرزندان و یا اعضای خانواده‌شان پلاک طلای خانه‌ی خدا سوغاتی می‌آورند و آن را بدو ورود به خانه هدیه می‌دهند. سوغاتی‌های دیگر هم چند روز بعد بین اطرافیان و اقوام پخش می‌شود. هرچند که این روزها تکلف و تجمل جزو جدایی‌ناپذیر این بخش از آیین‌ و رسم مکه رفتن در گراش شده است، اما قالیچه‌ی نمازی تنها عضو بی‌تکلف سوغاتی است که جنس، نوع و ابعادی آن در بالا رفتن نماز و دعا به آسمان نقشی ندارد.

طی کردن این مراحل برای حاجیان ضروری و حتمی نیست و این روزها احساس می‌شود حج بیشتر از اینکه به جا آوردن یک عمل واجب باشد به حاشیه کشانده شده است و حاشیه‌ها نیز به جای متن اصلی نشسته‌اند. البته باید در نظر داشت شرط اول حاجی شدن «تمکن» مالی است و به خاطر همین، این خرج‌های متفرقه را باید نشانه‌ای از تمکن دانست. شاید به خاطر همین ضرب‌المثلی داریم که می‌گوید: «دارندگی و برازندگی» تا بتوان این خرج‌ها را توجیه کرد.

Sofreh