هفتبرکه – فرشته صدیقی: تا به حال در مورد «اهدای عضو» بسیار خوانده یا شنیدهایم، بخصوص در مورد اهدای اعضایی مثل قلب، کبد، ریهها، لوزالمعده، کلیهها و…. اما «پیوند بافت و نسوج» مقولهای است که کمتر شناخته شده و حتی ممکن است تعداد اندکی نامش را شنیده و اطلاعی دربارهاش داشته باشند.
یک سال پیش ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ بافت قرنیه و برخی نسوج (رگها) اسماعیل پناهی، کشاورز فداغی که به قتل رسیده بود با رضایت خانواده اهدا شد.امسال نیز خانواده محمدرضا قربانی مغازهدار گراشی که ۲۹ فروردین ۱۴۰۳ در شیراز دچار سکته قلبی شده بودَ با اهدای مغز استخوان و قرینه او برای کمک به بیماران دیگر موافقت کردند.
اما اهدای بافت و نسوج چیست؟ نسوج بدن یعنی بافتهای سلولیِ تشکیلدهندهی اجزاء و اعضای بدن و منظور از نسوج پیوندی، یعنی برداشت بخشهای خاصی از بدن فرد فوت شده شامل قرنیه، دریچههای قلبی، تاندونها، استخوان و پوست و….
اهدای عضو یا نسج به این صورت است که طی شرایطی خاص، بنا به درخواست یا وصیت خود فرد و یا با رضایت ولیّ دم متوفّی، اعضا یا نسوج سالمش به قصد پیوند اهدا میگردد. اهدای اعضاء و بافت و نسوج هر فرد متوفی، جان ۴۰ تا ۵۰ نفر را نجات میدهد.
وقتی عضوی از بدن فردِ دچار مرگ مغزی خارج میشود، تا رسیدن به مرحلهی پیوند، مسئلهی زمان و شرایط خاص نگهداری از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است. اما در مورد نسوج این محدودیتها کمتر است. ضمن اینکه از افراد با مرگ طبیعی نیز میتوان بافت و نسوج را دریافت کرد. شرط طلایی برای اینکار به این صورت است که متوفّی کمتر از ۶ ساعت پس از فوت به سردخانه منتقل شود.
معمولاً بافت اهدایی در محدودهی زمانی ۲۴ ساعت پس از مرگ از بدن وی برداشته شده و به «بانک نسوج» طی شرایطی خاص ارسال میگردد. آنجا سلولها را فرآوری و به محصولات مختلف تبدیل میکنند. اما نسوج بر خلاف اعضای اهدایی دیگر امکان پیوند بلافاصله پس از برداشت را ندارند. پس از گذشت زمانی حداقل ششماهه، هنگامی که فراوریهای لازم بر آنها صورت گرفت، قابل استفاده و در واقع آمادهی عمل پیوند هستند.
البته برای اهدای بافت و نسوج، محدودیت سنی و نیز سلامت جسمی نقشی اساسی دارد. لازم است اهداکننده حداقل سلامت جسمانی را دارا باشد. به عنوان مثال افراد مبتلا به سرطان، بیماریهای خودایمنی، معتادان تزریقی و… قابلیت اهداء ندارند و نسوج آقایان بالای ۶۵ سال و خانمهای بالای ۵۵ سال نیز برای این منظور قابل استفاده نیست.
مدتی پیش یکی از متخصّصان مربوطه در همین راستا به رسانهها (اینجا) چنین گفت: «وزارت بهداشت به قدر و مانند پیوند اعضاء در زمینهی پیوند نسوج ورود نکرده و به همین دلیل آمار دقیقی از آن در دست نیست. اما کلّیهی نسوج برداشت شده لیبلهایی دارند که از تاریخ برداشت و تولید آنها به طور دقیق میتوان مطلع شد.»
امّا همان ناشناخته بودن این امر حیاتی، باعث کمبود و ایجاد تأخیر و مشکل جدی در پروسه درمان بیماران نیازمند به پیوند بافت و نسوج گشته است.
اکراه و امتناع اکثر افراد یا خانوادهها از این عمل نجاتبخش و بشردوستانه معمولا به خاطر ترس از مُثله یا متلاشی شدن متوفی و صدمه دیدن ظاهر عزیزِ از دست رفتهشان است. در حالی که پس از برداشت هر یک از اعضا یا بافت و نسوج، آن قسمت تا حد زیادی ترمیم میشود و جای آن پروتزی به همان ابعاد و اندازه جایگذاری میشود تا کالبد بدون هیچگونه تغییر شکل محسوس در اختیار خانواده قرار بگیرد.