هفتبرکه – فرشته صدیقی: لحظههای سختی است وقتی پزشک میگوید که مرگ فرا رسیده است اما دستگاه هنوز نوسان حیات را نشان میدهد. حالا نوبت تصمیم سخت میرسد: تن عزیز نازنین را به خاک بسپاریم یا اجازه دهیم این تن به انسانهای دیگری اجازه ادامه حیات دهد؟ مرگ ناگریز است و این تصمیم هم ناگزیر. همه باید برای این لحظه آماده باشیم.
۲۵ تا ۳۱ اردیبهشت هفته ملی اهدای عضو است به همین مناسبت به سراغ دکتر علیخانی، جراح عمومی و فلوشیپ جراحی پیوند اعضا در بیمارستان فوق تخصصی پیوند اعضاء ابو علی سینا در شیراز؛ و سلیمه عابدینپور، رابط پیوند اعضا در بیمارستان گراش، رفتهایم تا در مورد این روند این تصمیم سخت ولی زندگیبخش بیشتر بدانیم.
تاریخچه پیوند عضو در ایران
مقولهی اهدای عضو در ایران که آغاز شکلگیری و قانونگذاری آن به حدود ۳۰ سال پیش برمیگردد، همواره یکی از دغدغههای جدی وزارت بهداشت بوده است. در حال حاضر، عمل حیاتبخش پیوند اعضا در شهرهای تهران، مشهد و شیراز و… انجام میشود.
دکتر محمد علیخانی، جراح عمومی و فلوشیپ جراحی پیوند اعضا در بیمارستان فوق تخصصی پیوند اعضاء ابو علی سینا در شیراز، درباره تاریخچه پیوند عضو در ایران چنین میگوید: ««اولین پیوند عضو در سال ۱۳۴۷ در بیمارستان نمازی شیراز و نیز اولین پیوند کبد توسط دکتر ملکحسینی در همان بیمارستان انجام شد و به مرور توسعه پیدا کرد.»
دکتر علیخانی در مورد نحوهی پیوند عضو هم توضیح میدهد: «عضو پیوندی را هم از اهداکنندهی زنده میتوان دریافت کرد و هم از فرد فوت شده. کلیّه و کبد را از شخص زنده میتوان به شخص گیرنده پیوند زد که اولویّت با بستگان درجه یک یا دو بیمار است. اکنون در شیراز معمولاً انتظار برای دریافت عضو بیش از ۳ ماه زمان نمیبرد.»
شرایط اهدای عضو
دکتر علیخانی شروط اهدای عضو را نیز اینچنین برمیشمرد: «اولین شرط برای اهدای عضو از فرد دچار مرگ مغزی، تأیید مرگ او توسط سه پزشک متخصص مغز و اعصاب، متخصص بیهوشی و جراح مغز و اعصاب است. مرحلهی بعدی، رضایت خانوادهی فرد فوت شده و نهایتاً برداشت عضو در شرایط خاص و پیوند به بیمار دارای شرایط مناسب جهت این امر میباشد.»
سلیمه عابدینپور رابط پیوند اعضا در بیمارستان گراش است. از او در مورد شرایط کار و پروسهی اعلام مرگ و اعزام متوفی جهت پیوند توضیحی میخواهیم.
او میگوید: «پس از تأیید مرگ مغزی توسط چندین متخصص، مُهر پزشکی قانونی، پرونده را در بخش ICU مختومه میکند. شرایط به این صورت است که خبر تلخ مرگ مغزی باید توسط پزشک معالج و یا روانشناس بالینی به خانوادهها اعلام گردد. از این جهت ما اجازهی این کار را بدون حضور این دو شخص نداریم.
«معمولاً پذیرش این خبر برای افراد نزدیک بیمار سخت و گاهی غیر ممکن است. بسیاری از آنها حتّی در صورت رضایت به اهدای اعضا، ساعتها در کنار جسم عزیزشان در ICU میمانند، قرآن و دعا میخوانند، با او صحبت میکنند، گریه میکنند و تا دمِ اعزام از وی جدا نمیشوند.
«گاهی هم با برخورد تند و توهینآمیز بعضی افراد نزدیک بیمار مواجه میشویم که میگویند مریض ما زنده است، شما نمیفهمید، ما توکّل میکنیم و خدا معجزه میکند… به هر حال ما شرایط بد و سختشان را درک میکنیم.»
از پیشنهاد به بستگان تا روند برداشت عضو
اعلام خبر به بستگان یک طرف قضیه است، و پیشنهاد اهدای اعضای متوفی یک طرف دیگر. عابدینپور میگوید: «برای پیشنهاد پیوند اعضای فرد مرگ مغزی به خانواده، هماهنگکنندهی پیوند شیراز، آقای رفیعی، به گراش میآیند. اتاقی را در بخش ICU به این امر اختصاص دادهایم. تمامی اعضای درجه یک بیمار یا نزدیکان حاضر وی را جمع میکنیم. بنده با همکاری ایشان موضوع اهدای اعضاء را در آن جمع مطرح میکنیم.»
میتوان تصور کرد که واکنش بستگان به این پیشنهاد چقدر میتواند متفاوت باشد. عابدینپور میگوید: «ما عکسالعملهای متفاوتی را شاهد بودهایم که با توجه به شرایط موجود تماماً طبیعی هستند.»
عابدینپور مراحل کار را در صورت رضایت بستگان اینطور شرح میدهد: «در صورت رضایت تمامی اعضای خانواده جهت اهدای عضو، اگر فرد فوتشده شرایط جابهجایی را دارد، به وسیله بالگرد با همراهی آقای رفیعی به شیراز اعزام میشود. در غیر این صورت ما تمامی اقدامات اولیه را انجام میدهیم تا زمان طلایی از دست نرود. دکتر علیخانی شخصاً در هر ساعت از شبانهروز، حتی نیمه شب، سریعاً از شیراز خود را به گراش میرساند. در اتاق عمل بیمارستان خودمان، عضو اهدایی جدا میشود و به همراه رضایتنامهی اولیای دم، پرونده پزشکی، و مشخصات بافت با همراهی خود دکتر علیخانی برای پیوند به شیراز اعزام میگردد.»
به گفتهی عابدینپور، باقی مراحل یعنی پیوند و نجات بیمار محتاج و منتظر عضو در شیراز انجام میگیرد و دیگر از اطلاع و همکاری بیمارستان گراش خارج است.