هفتبرکه – صادق رحمانی: یک بار با زنی سالخورده، مادر یکی از دوستان، برخورد داشتم. در لابهلای حرفهایش به نکتهی جالبی اشاره کرد. گفت: «کاغذ از آدمها وفادارتر است.» اشارهاش به این موضوع بود که نوشتههای آدمی پس از مرگش هنوز هست، اما از صاحب نوشته خبری نیست. من از این عبارت استفاده میکنم و میگویم که اشیای خانهی ما نیز زندهاند و وفادارتر از انسانها.
برخی از اشیا ما را به تاریخ وصل میکند. اشیاء چند نسل با آدمهای یک خانه زندگی میکنند و وقتی که کهنه هم شدند، آدم از آنها دل نمیکند، بلکه آنها را به انباری منتقل میکند. بنابراین اشیاء همانند انسانها زندگی میکنند، پیر میشوند و به جای دیگر سفر میکنند. اشیاء دربردارندهی معانی فرهنگی و اجتماعی هستند.
بنابراین اشیایی که هنوز در گنجخانه و یا در انباری نگهداری میشوند و آدم دوست ندارد آن را از جلو چشم خود خارج کند، بفروشد و یا به ضایعاتی بدهد، یک دلیل مهم و محکم دارد و آن این است که اشیاء بخشی از هویت ما هستند، برای ما خاطره ساختهاند. شاید راز نگهداری اشیاء در موزهها نیز همین باشد. یعنی بازیابی هویت آدمها و نیاکان ما از دیروز.
شما چه مقدار از اشیای قدیمی را پیش چشم خود دارید؟ چرا فرزندان ما از نگهداری اشیای قدیمی در خانه، اظهار نارضایتی میکنند؟ آیا آنان از خاطرهبازی ما با اشیاء اطلاع دارند؟ جوانان امروز با چه اشیایی پیمان رفاقت بستهاند؟
«یخدو» صندوقی چوبی بود که در آن میشد هر چیزی را پیدا کرد. ما هم در ستون «یخدو» از اشیای فراموششدهی خانه مینویسیم؛ اشیایی که گاهی فقط یک خاطره است و گاهی هم میتوان دستی به سر و روی آنها کشید و به شکلی دیگری با آنها زندگی کرد.
یخدو Yakhdoo همان صندوقچه قدیمی است که به احتمال زیاد نام آن رَختدو یا رختدان یعنی جای نگهداری لباس بوده است. از یخدو برای نگهداری لباسهای نو و مهمانی استفاده میشده است. بدنهی اصلی یخدو از چوب درخت گز درست میشد و برای روکش بیرونی آن از مخمل وبرای روکش داخلی از پارچههایی با کیفیت نازلتر استفاده میکردند. برای زیرسازی و صاف و یکدست کردن سطح صندوقچه با کاغذهای باطله همچون روزنامه زیر پارچهها زیرسازی میشده است. رنگ مرسومِ مخملِ مورد استفاده، قرمز و سبز بود. برای تزیینات از پونز و ورق حلبی زرد و سفید استفاده میکردند که به صورت نقشهای انتزاعی آفریده میشد. این تزیینات همچنین وظیفهی استحکامبخشی به رویهی یخدو را هم بر عهده داشته است.
یخدو جزو لاینفک جهیزیهی عروس بود و حتما یک جفت یخدو در جهاز عروس قرار میدادند. حاج عبدل ایزدی و حاج علی ایزدی از آخرین استادان بنام در ساخت یخدو در گراش بودند.
درِ ستون «یخدو» را با عکسهایی از رقیه مهرابی، دانشآموخته مرمت آثار تاریخی، باز میکنیم که یخدوی قدیمی را با هنرمندی خود به یک عضو زیبای خانه تبدیل کرده است. ستون یخدو را یکشنبهها در هفتبرکه بخوانید.
هم شهری
۲۶ مهر ۱۴۰۲
یغدو هستش
احمد
۲۴ مهر ۱۴۰۲
رختدان، رختدون، رخدون، رخدو، رغدو
۵۵
۲۳ مهر ۱۴۰۲
یخدو یا یغدو؟
مسعود غفوری
۲۳ مهر ۱۴۰۲
به نظر میرسد یخدو درست است. تبدیل خ به غ در گفتار عامیانه زیاد پیش میآید، مثلا ما در گفتار به «یخدربهشت» هم میگوییم «یغدربهشت».
سکولار
۲۳ مهر ۱۴۰۲
یه جونور میشناسم مال عهد بوقه ، از زمون دایناسورها بگیر تا الان😂😂