هفتبرکه – سمیه کشوری: معرفی فیلم «رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داوودی و موسیقی بومیان آمریکا
رخ دیوانه
«رخ دیوانه» فیلمی به کارگردانی ابوالحسن داوودی، نویسندگی محمدرضا گوهری و تهیهکنندگی بیتا منصوری، ساخته سال ۱۳۹۳ است. این فیلم با فضایی ماجراجویانه در گونهی اجتماعی هیجانی است. «رخ دیوانه» در سی و سومین جشنواره فجر در بیشتر سیمرغها یا نامزد شد یا جایزه برد. شاید دلیل آن این باشد که تماشاگر سینمای ایران خیلی وقت بود فیلمی که او را غافلگیر کند ندیده بود؛ فیلمی که با ایدهای تازه و پیچیده و بهخصوص با یک داستانگویی خلاقانه، ببینده را مدام غافلگیر میکند.
«رخ دیوانه» داستان چند جوان است که در یک قرار اینترنتی با یکدیگر آشنا شده و به دنبال یک شوخی و شرطبندی در مسیری پیچیده و دلهرهآور میافتند. فیلمی پربازیگر است و این ظرفیت را در خود میبیند که به همهی شخصیتها برسد و به زندگی تکتک آنها سرک بکشد، تا جایی که به روند فیلم کمک کند و دست ما را بگیرد و به گوشهوکنار داستانشان ببرد.
«رخ دیوانه» علاوه بر اینکه در محتوا خلاق است، در فرم هم خلاقیت به خرج داده است. مثلاً در آغاز فیلم و برای شناساندن شخصیتها به بیننده، دنیایی شبیه شبکهی اجتماعی و به صورت چت ترسیم میکند و همچنین مانند همین دنیا اطلاعاتی که به ما میدهد، شناختی سطحی و مختصر است. فیلم از لحاظ فیلمنامه دقیق است. داستانی پرحادثه که ببینده را تا آخر در کنار خود نگه میدارد. مانند کتابی که هر چه به جلو ورق میخورد ماجرای شگفتانگیزتری برایت رو میکند. در مورد کارگردانی فیلم هم میتوان گفت شاید هیچکس مثل داوودی نمیتوانست نوشته را به تصویر تبدیل کند. اگر چه پایانِ فیلم آدم را سردرگم میکند اما دیدن فیلم تجربهای نو را پیش روی شما میگشاید که میتوان جزو فیلمهایی دانست که دیدنش حتماً پیشنهاد میشود.
موسیقی بومیان آمریکا
در این قسمت میخواهم موسیقی بومیان آمریکا یا همان موسیقی سرخپوستی را معرفی کنم. این موسیقی که برگرفته از سبک زندگی بومیان است، موسیقی نمادگراست، حاوی معانی معنوی و به شدت در پیوند با طبیعت. در واقع سه عنصر طبیعت، تاریخ و معنویت را میتوان از اجزای اصلی موسیقی سرخپوستی دانست.
طبیعت و ارتباط با آن بخشی جداییناپذیر از موسیقی بومیان آمریکا است. آنها نه تنها با تقلید اصوات موجود در طبیعت بلکه با آلات موسیقی و سبک موسیقی خود با طبیعت ارتباطی عمیق برقرار میکنند. طبیعت برای سرخپوستان مهمترین منبع الهام است و اساساً موسیقی آنها در خدمت طبیعت است.
برای سرخپوستان موسیقی نه ابزاری برای تفریح بلکه روشی مهم برای برقراری ارتباط با طبیعت و نیروهای مافوق طبیعت است. آواز خواندن و استفاده از سازهای کوبهای و بادی از مهمترین ویژگیهای این موسیقی است. سازهای کوبهای مخصوصاً طبل و ماراکاس (جغجغه) سازهای همراهی کننده بودند که برای نگه داشتن ضربآهنگ برای خوانندگان که به زبان محلی خود و یا کلمات غیر لغوی آواز میخواندند، استفاده میشود. این موسیقی محلی معمولاً با ضربهای آرام و نرم شروع میشود و آرامآرام تند و با تاکید بیشتری اجرا میشود. این تاکید با لرزش و تحریر در نواختن سازهای کوبهای، فریاد و الگوهای دارای لهجه و متنوع که تغییرات در نحوه اجرای خواننده و یا رقصنده را نشان میداد، بیان میگردد. یکی از سازهای مهم در موسیقی بومیان آمریکا ساز فلوت است.
برای بسیاری از شنوندگان موسیقی سرخپوستی اولین حسی که پس از گوش دادن به این موسیقی تداعی می شود همنوایی آن با طبیعت است. با این تفاسیر با اینکه موسیقی سرخپوستی یک موسیقی بومی محسوب میشود ولی خیلی از آهنگسازان جهان در آن دست به تجربه و ساخت زدهاند. با این تفاسیر آهنگسازان ایرانی هم در این عرصه کار کردهاند و آثاری به وجود آوردهاند.
آلبوم موسیقی بیکلام سرخپوستی سفر به ایختلان (Journey To Ixtlan) اثری مشترک از مجید صانعی و بهنام بحرآبادی را معرفی کنم. این آلبوم شامل ده قطعه است به نامهای هدیه عقاب، جنگل بارانی، آتش از درون و…
مجید صانعی در معرفی خود میگوید: متولد و ساکن شهر مشهد هستم. تحصیلات دانشگاهیام در رشته مهندسی منابع طبیعی است و دروس آهنگسازی را (هارمونی، ارکستراسیون و کنترپوآن) نزد استاد کیوان علایی آموختهام. بنده فعالیت جدی خود را در زمینهی آهنگسازی از سال ۱۳۷۶ با همکاری با واحد موسیقی صدا و سیمای مرکز خراسان آغاز کردم و از سال ۱۳۸۰ با همکاری با مرکز موسیقی صدا و سیما در تهران فعالیت خود را ادامه دادم و تاکنون دهها قطعه باکلام برای واحد موسیقی صدا و سیما در ژانرهای مختلف شامل: موسیقی ارکسترال، موسیقی پاپ و موسیقی کودک و همچنین بیش از ۳۰ موسیقی فیلم، اعم از سینمایی، مستند و تلهفیلم برای شبکههای مختلف صدا و سیما و بخش خصوصی و نیز چندین موسیقی تئاتر ساختهام.