اول به مدینه مصطفی را صلوات…

هفت‌برکه – فرشته صدیقی: نوای گرم و حزن‌انگیز در میان ازدحام جمعیت در کوچه و خیابان همراه با عطر گلاب و دود اسپند، خاطر اغلب ما را به سمت مراسم «چاسی‌خوانی» روانه می‌کند. احتمالا اکثر ما تا به حال ابیات یا فرازهایی از «چاسی» یا «چاوُشی» را شنیده‌ایم. برمی‌گردم به چند سال پیش، به بعدازظهری […]

۱۴ تیر ۱۴۰۲

تجملات طبق‌طبق

هفت‌برکه – مریم مالدار: این گزارش در مورد خرج‌هایی است که تبدیل شده به قانون. قانون‌های خودساخته‌ای که در هیچ جایی مکتوب نشده و تخطی از آن برای مردم به قیمتِ شنیدنِ طعنه تمام می‌شود. قانون‌‌هایی که باب شدنش به لحاظ ظاهری جذاب و چشم‌نواز است اما اگر کمی با جزییات بیشتری ببینیم، می‌رسیم به […]

۸ تیر ۱۴۰۲

نرد، اسباب‌بازیِ فراموش‌شده

هفت‌برکه – ابراهیم مهرابی: بازی نرد در گراش با یک وسیله‌ی چوبی (از جنس درخت گَز، کُنار، گردو، سپیدار، بنه، انجیر، بلوط، بادام و یا …) که به صورت کله قند تراش‌ خورده و صیقل داده شده انجام می‌شود. در پایین‌ترین و نازک‌ترین قسمت نرد، قطعه‌ای فلزی و میخ مانند (فولادی یا آلومینیومی) تعبیه می‌شود […]

۶ تیر ۱۴۰۲

نه خت بش و نه دسمالت!

هفت‌برکه – مریم مالدار: هفته‌ی گذشته یادداشتی با عنوان «حالا دسمال چه ببرم؟» در هفت‌برکه منتشر شد (اینجا) که در آن از خوانندگان خواسته بودیم خاطرات و شنیدنی‌های خودشان را از رسم «دسمال بُرده» برایمان تعریف کنند. این یادداشت واکنش‌های جالبی را در پی داشت، از جمله نظرات طنز و خاطراتی که شاید همه‌مان روزی […]

۲۸ خرداد ۱۴۰۲

حالا دسمال چه ببرم؟

هفت‌برکه – مریم مالدار: قطعاً برای شما هم پیش آمده که قبل از رفتن به مراسم مهمانی یا به قول بزرگترها «خش و بد دنیایی»، مادرتان بگوید: «خاب چه ابروم حالا؟» همین سوال ارثی «چه ابروم حالا» به ما جوان‌ها هم رسیده که متناسب با «چکده خجالتش موئه» سر و ته هدیه را هم می‌آوریم. […]

۲۱ خرداد ۱۴۰۲