داستان دو عاشق، از افغانستان تا گراش

هفت‌برکه: گفت‌وگوی پیشِ رو حدود دو سال پیش، در بهمن ۱۳۹۸، با علی و فاطمه موسوی انجام شده است اما انتشار آن به دلایلی به تاخیر افتاد. در گفت‌وگوی دیگری در روزهای آینده، نظر این دو نفر را در مورد اتفاقات این روزهای کشور افغانستان نیز می‌شنویم. فاطمه یوسفی: عشق به ادبیات علی و فاطمه […]

۱۳ مهر ۱۴۰۰

اصل قضیه‌ی توریستی که در تنگ آب انگلیسی حرف می‌زد

هفت‌برکه – گریشنا: چهار سال پیش، مایلو موتورکا، گردشگر چک، با موتورش به آسیاگردی آمد و در گذرش از ایران، تصمیم گرفت یک شب در گراش بماند. اواخر پاییز بود و شب نزدیک می‌شد. او قصد سفر به قشم را داشت، اما یک جوان گراشی به او توصیه کرد به گراش بیاید و آن شب […]

۳ بهمن ۱۳۹۸

چگونه گذر دو آلمانی دوچرخه‌سوار به گراش افتاد

تمام زندگی‌شان را ول کرده‌اند و با دوچرخه‌های‌شان هرجایی که دلشان بکشد می‌روند. آزاد و رها چیزی که آرزوی خیلی از ما است ولی کمتر کسی جرات‌اش را دارد. جرات رها کردن، دل کندن و رفتن. جرات آزادی در یکی از روزهای آبان ۱۳۹۴ آن‌ها را در چلوکبابی صالح می‌بینم. دیروز مهمان عزیز نوبهار بودند. […]

۸ آبان ۱۳۹۴