هفت برکه (گریشنا): به مناسبت شروع ماه محرم نماهنگ «ناچه مزیاد» با مداحی علی اکبر امانی منتشر شد. شاعر شعر این نماهنگ مصطفی کارگر است.

Nache Mezyad

به گزارش هفت برکه: علی اکبر امانی، مداح جوان گراشی ۲۴ ساله است. او فعالیت خود را در زمینه‌ی قرائت قرآن و نوحه‌خوانی از ۱۵ سالگی شروع کرده است. امانی در مورد ساخت این نماهنگ می‌گوید:«ساخت آن را یک ماه قبل از شروع ماه محرم آغاز کردیم. مصطفی کارگر، شعر آن را سرود و تدوین و فیلمبرداری آن را ندا نام‌آور از on studio ‌انجام داده است و در استودیو شیراز ضبط شده است.»

او احسان حسین‌شیری را به عنوان الگوی نوحه‌خوانی‌اش معرفی کرد و گفت:«استاد احسان حسین‌شیری، موسسه‌ی فرهنگی و هنری هفت برکه، الهام امانی، ابراهیم امین‌زاده در ساخت این کلیپ با من همکاری داشتند.»

ساخت یک آلبوم ویژه‌ی محرم برنامه‌ای است که او برای آینده دنبال می‌کند و ادامه می‌دهد:«پیگیر یک آلبوم هستم که کاملا رسمی و زیر نظر وزارت ارشاد اسلامی منتشر شود. تلاش من این است که این آلبوم را به ماه محرم سال بعد برسانم و منتشر کنم. فعلا چند شاعر در حال سرودن شعرهای این آلبوم هستند.»

فایل صوتی را از گریشنا بگیرید:

نماهنگ این نوحه را در آپارات ببینید:
 

 

نوحه محرم ناچه مزیاد

دِل وامُردای اِی وای اِی وای
ای وای ای وای دلم دارد پژمرده می‌شود

بی‌قَرارَم بی‌قَرار بَر زیارت دلُم اُشبا
بی‌قرارم و برای زیارت کربلا دلم تنگ است

دل شَوِسّای کربلا دیری اِز کربلا ناشا
دلم کربلا می‌خواهد و دوری از کربلا سخت است

امام حسین بِطَلَب مِکَربلا بِرَسِن
امام حسین! مرا دعوت کن و به کربلا برسان

دلُم فَکَت تِه شَوِه غَمِ نِه اُنتَه بَسِن
دلم فقط تو را می‌خواهد و غصه‌ی نیامدن، کافی‌ست.

تا مَوَخت با تِه اَوامَنَم
تا همیشه با تو می‌مانم

غیرِ یادُت رادو نادَنَم
راه دیگری جز یادکردن از تو را بلد نیستم

خَسَّه خَسَّه کربلام بُبِه
با خستگی‌هایم، مرا به کربلا ببر

کِه بَرِ تِه نوحَه آخَنَم
که برایت نوحه بخوانم

شُو نیزَه بو سِرَت و شوگـَردِنا هَمَه جا
سرت را به روی نیزه بردند و در همه جا گرداندند

امام حسین! شومَبَخش جَفا شوکِه بَخُدا
امام حسین! آنها را مبخش. به خدا سوگند که ظلم کردند

*

ناچِه مِزیاد اِی داد اِی داد
آه آه فراموشم نمی‌شود

روضَه‌خونی وا مَجا تِک حسینیَّه صَفا وا
همه‌جا مجلس روضه‌خوانی بود و در حسینیه صفا موج می‌زد

پیرَمَرد و پیرَزن دِلشو اِز جِنسِ خُدا وا
پیرمرد و پیرزن دل‌شان از جنس خدا بود

گِرِئخیامو اَنیز وَ یادِ بی‌بی‌مو اِن
هنوز به یاد مادربزرگ‌مان گریه می‌کنیم

کِه لَئدو کربُبَلا مَکِس پیادَه اَچِن
که حسرت داشت مردم دوباره پیاده به کربلا می‌روند

خیلی دِل تَنگِن بَرِ حَرَم
دلم خیلی برای حرم تنگ است

تِه حُسینِش مَظهَرِ کَرَم
تو حسین و مظهر کرامت هستی

تِک بِهِشتِ بین الحرمِین
در بهشت بین الحرمین

رو وَ گـُمبَد فِکرِ رهبرَم
رو به گنبد، یاد امامم هستم

دعا بُکو که دِگـَه تَمو بِبِن غَمِیا
دعا کن که غمها تمام شوند

کِه با امامِ زمان بیا مُحَرَّمِیا
تا محرم‌های آینده در دوره ظهور از راه برسند

مصطفی کارگر