هفت‌برکه – گریشنا: حاج زین‌العابدین محبی معروف به رهبر محبی امروز ۲۰ تیرماه ۱۳۹۸ در سن ۷۸ سالگی در دبی درگذشت.
به گزارش هفت‌برکه باقر محبی فرزند بزرگ زین‌العابدین محبی با تایید خبر درگذشت پدرش اعلام کرد در مورد زمان مراسم تدفین و محل مجلس ترحیم اطلاع‌رسانی خواهد شد. زین‌العابدین محبی از حدود ۱۲ سال پیش با بیماری دست و پنجه نرم می‌کرد.
ساخت سالن مجموعه ورزشی محبی و نخستین کتابخانه عمومی شهر گراش از مهمترین خدمات زین‌العابدین محبی در شهر گراش بود.
زندگی زین‌العابدین محبی را در گریشنا بخوانید.
رهبر متولد ۱۳۲۰ در گراش است و بعد از گذراندن دوران ابتدایی در دبستان اسدی گراش به دبی رفت و به پدرش باقر محبی که از تجار بنام دبی بود پیوست.
شاخص‌ترین فعالیت خیریه محبی در سال‌های پیش از انقلاب، ساخت کتابخانه عمومی گراش در سال ۱۳۴۷ بود. این ساختمان تا سال ۱۳۸۵ تنها کتابحانه عمومی شهر گراش بود. بعد از انقلاب، حدود ۱۷ سال زین‌العابدین محبی دور از گراش بود و بازگشتش با هلی‌کوپتر در مردادماه ۱۳۷۴در یاد بسیاری از افراد مانده است. محبی در دوره دوم فعالیت که تا حدود سال ۱۳۸۷ ادامه داشت، در کنار شیخ احمد انصاری از شناخته‌‌شده‌ترین خیرین گراش بود.
به نوشته میرزا اکبری در کتاب «نگاهی به ورزش گراش»، شهرداری، آموزش و پرورش، نیروی انتظامی، بیمارستان، ستاد نماز جمعه، حوزه علمیه، خانه فرهنگ و اداره تربیت بدنی لارستان از جمله اداراتی بودند که از کمک‌های محبی بهره‌مند شدند. البته عمده کمک‌های او در این دوره به ورزش گراش بود و بسیاری از تیم‌ها و هیات‌های ورزشی با حمایت او فعالیت میکردند. از جمله تیم فوتبال تارا سه سال با حمایت محبی در رقابت‌های لیگ دسته اول فوتبال فارس حضور داشت.
میرزا اکبری معتقد است که کمک‌های محبی عامل اصلی تحرک ورزش گراش در دهه هفتاد بود: «از نیمه دوم تیرماه سال ۱۳۷۴ ورزش گراش عملاً تحت حمایت مادی و معنوی این برادر نیک‌اندیش و ورزش‌دوست قرار گرفت. این اقدام پسندیده و بجا رشد و توسعه ورزش شهرمان را به همراه داشت.»
سال ۱۳۷۶ رهبر محبی پیش‌نهاد ساخت مجموعه ورزشی در گراش را پذیرفت و تا سال ۱۳۸۴ به جز هزینه زمین، ۵۸۱ میلیون تومان برای دیوارکشی مجموعه و اسکلت و سقف سالن هزینه شد. بعد از سه سال توقف در سال ۱۳۸۷ این مجموعه به تربیت‌بدنی فارس واگذار شد و به تدریج فعالیت‌های خیریه محبی در گراش کاهش یافت. اسدالله فانی، نماینده خیر در گراش، در سال ۱۳۸۷ در مصاحبه‌ای با نشریه صحبت‌نو ویژه گراش در مورد دلیل کناره‌گیری دکتر محبی گفت: «بنده هیچ اطلاعی ندارم.» اما اختلاف بین هیات امنا و نماینده بانی خیر یکی از دلایل مطرح شده در آن زمان بود.
محبی در طی این سال‌ها به جز مدیریت مجموعه اقتصادی و تجاری محبی در کشوهای حوزه خلیح فارس، علاقه خود به فرهنگ را نیز نشان داده است. تاکنون چندین کتاب مانند آیات قرآنیه، کتاب دوجلدی مشاهیر شعراء ایران به زبان عربی و کتاب بعد هفتم و گروه خون کلید بقا در خصوص مسائل پزشکی به زبان فارسی به نام او منتشر شده است.
خدا رحمتش کنه
واقعا درود بر این مرد بزرگ
خدا رحمتش کند و روحش قرین رحمت و غفران الهی
زحمات ایشان در حوزه فرهنگ و ورزش بر کسی پوشیده نیست
اسدالله فانی، نماینده خیر در گراش، در سال ۱۳۸۷ در مصاحبه‌ای با نشریه صحبت‌نو ویژه گراش در مورد دلیل کناره‌گیری دکتر محبی گفت: «بنده هیچ اطلاعی ندارم.» اما اختلاف بین هیات امنا و نماینده بانی خیر یکی از دلایل مطرح شده در آن زمان بود.😣این مطلب بالا را تحلیل کنید همراه با وقفه ۲۱ ساله سالن محبی باز هم هیات امنا
زمین که دولت جمهوری اسلامی ایران واگذار کرد و ساختمان سالن هم نیمه کاره ماند پس لطف کنید ننویسید ساخت سالن ورزشی محبی از دیدگاه فنی مجموعه ای که صرفا تا سقف رسیده باشد میگویند پروژه ۳۰ در صد رشد دارد
البته باید ذکری از کمک های زیادی که این مرحود به موسسه خیریه امام علی علیه السلام گراش کرده نیز بشود ازجمله اهدای ساختمانی در بولوار سپاه وزمینی در کنار مدرسه کامروا که ارزشش بالغ بر میلیلرد ها تومن میباشد وهمچنین بمدت چندین ماه ماهیانه به موسسه کمک میکردند خداوند ان شاالله ایشان را با حضرت امیر المومنین علیه السلام محشور فرمایند
خداوند بهشت نصیبش کنه خدابیامرزدش مرد خدایی بود
خدا رحمت کند ایشان را ،انسان خود ساخته ای بود تلاشگر.
شاید در کل ۵۰ بار شوهر عمه ام از کودکی تا حالا دیده باشم ولی موضوعی است که جای گفتن دارد و گفتن از خصوصیات یک شخص کمی سخت است چون دیدگاها متفاوت می باشد
چندین داستان و تجربه است از برخورد ایشان در زندگی برایتان عرض می کنم
۱- بعد از اینکه حادثه هواپیما ایران ایر برای پدر اتفاق افتاد چون در شهر غریب و کوچک بودیم تقریبا هر هفته پنج شنبه عصر راننده می فرستادند ما می رفتیم خونه رهبر محبی( شوهر عمه)
و تا شام و دیر وقت انجا بودیم و خونه ایشان یخچال بسیار بزرگی بود که قسمتی از ان پاکت ها کوچک ۱۰۰ الی ۴۰۰ گرمی از غذا های مانده مثلا از هفته قبل بود من از عمه ام پرسیدم این برای چیست و ایشان توضیح دادند از زمانی که پا به خونه رهبر گذاشتن ایشان برنامه و مرامی داشتند که هیچ مواد غذایی نباید دور ریخته بشود و هر چه اضافه شد در یخچال بزار و دفعه بعد که غذار درست می کنید از باقی مانده قبل نیز استفاده کن( شاید دیگر کمتر کسی است با ان همه
ثروت کفران نعمت نمی کرد و برای نعمت خدا و داد های پرودگار ارزش قایل می شد البته ربطی به کنسل و بخل نداشت)
۲- با اینکه هیچ مدرسه نرفته ای بود و لی اهل مطالعه و کتاب خوانی بود شاید باور نکنید که ۴۰ سال قبل اتاقی به عنوان کتابخانه داشت که مملو از کتاب های قدیم (شاه نعمت الله ولی و …. و جدید) و برای برای تجار گراشی ان زمان غریب و غیر معمول بود
۳-پدر بزرگ مادریم (مرحوم حاج حسن مظفرزادگان) تعریف می کرد در ایام قدیم مرحوم باقر محبی پدر رهبر محبی یک روز به من مراجعه کرد و گفت فرشی به قرض می خواهم حال پرسیدم گفت زنم وضع حمل دارد و از انجا که مهمان می ایند به منزل چیزی ندارم برای زیر پای مهمانان و از من به عارت گرفت.
این را مطرح کردم که ارثیه نداشت که بزرگ شود بلکه هر چه دارد از تدبیر و مدیریت و تلاش و زحمت بود و افتخار می کرد که در کوچکی بالای دیگ حلوا بوده و با پدرش حلوا ساز ی داشته
۴- همه میدانیم چندین بار مجبورشد از صفر شروع کند ولی هر بار قدرت بلند شدن را داشت و از صفر شروع می کرد یعنی تلاش و زحمت و امید داشتن
۵- بازی سیاست را خوب میدانست از دیدار با فیدل کاسترو تا دیگران در کارنامه بازرگانی خود داشت
۶-همیشه می گفت جواد آقا سر یه سیب کرم خورده خود را اذیت نکن کمی به عقب بیا یک درخت می بینی که پر از سیب هستش و کمی دیدگاهت وسعت بده یک جنگل سیب می بینید و لذت ببر (دیدگاه بزرگی داشته باشید)
و داستان های دیگر که در فرصت مناسب تعریف می کنم
اینها نکات کلی شخصی در باره ایشان می باشد و کاری به موضوعات حا شیه ای در باره ایشان ندارم و فقط ذکر خیری بود از فردی خود ساخته ای که می شود کوله باری از تجربه باشد که شاید اولین ها در بین بازرگانان گراشی باشد
جواد خدادادی (موقت از گراش)
۲۲/۴/۱۳۹۸ جمعه
گریشنا محترم غلط املایی و دستوری اصلاح نمایید سپاس
براکو میخوای اسم تو بزنن جای اسم محبی خیلی کم بود محبت داری برو خودتو نشون روانشناس بده
روحش شاد
یادش گرامی
راهش پر رهرو