گریشنا: مجله مطالعات تاریخی با محمد صادق افتخار لاری، نماینده دوره ی ۲۴ از لارستان ( آخرین دوره در رژیم پهلوی)گفت و گویی انجام داده است. با توجه به مطالب جالب که او در این مصاحبه گفته است. می تواند منبعی قابل اعتنا درباره ی منطقه باشد. این گفت و گو را در دو بخش تقدیم می کنیم.

گفت‏ و گو:مرتضی رسولی ‏پور

در نیمهء دوم اسفند ۱۳۸۵ مجالی دست داد تا با همراهی دوست گرامی، مهندس مصطفی فاضلی،چند روزی در شهرهای مختلف دو استان جنوبی کشور (فارس و هرمزگان)به سر برده،ضمن آشنایی نزدیک با چهره‏های قدیمی و سرشناس که هرکدام تجربه‏های مختلفی پشت سر گذاشته و اکنون دوران‏ بازنشستگی خود را می‏گذرانند،در حد امکان به گفت‏وگو بنشینیم.طبیعت زیبا و فعالیتهای عمرانی انجام شده در جنوب و همچنین گرمی دیدار با مردم صمیمی، خونگرم و پرتلاش شهرهای شیراز،جهرم،لار،گراش،اوز،بستک،بندر لنگه، بندر عباس و قشم در آن چند روز،چیزی نیست که در این فرصت کوتاه بتوان با آن‏ پرداخت.ضمن آنکه برداشت و استنباط ما از دیده‏ها و شنیده‏ها،هرچند ساده و پیراسته از زوائد باشد،شخصی است.ازاین‏ رو،باب تجسس و مطالعه بیشتر همچنان گشوده خواهد بود.

آنچه در این شمار به علاقه‏ مندان«بخش گفت‏وگو و خاطرات»ارائه می‏ شود، گفت‏وگویی است که در این سفر با یکی از چهره‏های سرشناس شهرستان لار به نام‏ محمد صادق افتخار در مدت نزدیک به دو ساعت انجام گرفته است.در این‏ مصاحبه،علاوه‏بر خاطرات مصاحبه‏ شونده،پیشینهء تاریخی،اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی و جغرافیای طبیعی لارستان نیز مورد توجه قرار گرفته است.

از این که پذیرفتند خدمتتان بیاییم و از تجارب و به یادمانده‏های شما طی چند دههء گذشته‏ خوشه‏چینی کنیم تشکر می‏کنم.از آقای مهندس فاضلی هم تشکر می‏کنم چون افتخار آشنایی با جناب عالی،سهم بزرگش به ایشان مربوط می‏شود.خواهش می‏کنم در مورد

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۴)ArmLeft


خودتان،خانواده و تحصیلاتی که داشتید گفت‏وگو را شروع کنید

از شما که لطف کردید به لار و به منزل من تشریف آوردید تشکر می‏کنم.بنده‏ محمد صادق افتخار فرزند مرحوم حاجی علی اصغر در ۱۳۱۴ خورشیدی در لار متولد شدم.پدربزرگم حاجی محمد حسن فرزند حاجی محمد کمپانی لاری(تاجر معروف لار)بود.تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا سال سوم متوسطه در لار گذراندم.بعد به دانشسرای مقدماتی وارد شدم و پس از پایان تحصیل به عنوان معلم‏ ابتدایی به استخدام وزارت فرهنگ درآمدم.مدتی بعد در امتحانات کنکور دانشگاه‏ شرکت کردم و،پس از قبولی،تحصیلاتم را در رشتهء حقوق دانشگاه تهران ادامه دادم‏ در ۱۳۴۹ در این رشته لیسانس گرفتم.پس از آن به لارستان برگشتم،دیگر موفق‏ نشدم تحصیلاتم را ادامه دهم.البته مدت یک سال هم شهردار لار بودم.

چه سالی؟

سال ۱۳۵۰ بود و بعد از یک سال استعفا دادم و به ادارهء آموزش و پرورش برگشتم. سال ۱۳۵۴ هم به عنوان نمایندهء مردم لارستان برای مجلس شورای ملی انتخاب‏ شدم.در حال حاضر دبیر بازنشستهء آموزش و پرورش لارستان هستم.دو پسر و ۵ دختر دارم سه دخترم دکتر و متخصص زنان و زایمان هستند و دختر دیگرم لیسانسه‏ و کارشناس تغذیه است و یکی دیگر هم کودکستان دارد. یکی از پسرانم در المپیاد فیزیک قبول شد و بعد در دانشگاه صنعتی شریف لیسانس گرفت و اکنون در ایالت‏ جورجیای آمریکا در یک مؤسسه تکنولوژی تحصیل خود را ادامه می‏ دهد.پسر دیگرم فوق لیسانس مدیریت صنعتی گرفت و مدتی است خدمت سربازی‏اش تمام‏ شده است. خودم هم با همسرم در لار زندگی می ‏کنیم.

به عنوان شروع بجاست مختصری در مورد لارستان،وجه تسمیهء آن،موقعیت جغرافیایی و تاریخی و اقتصادی آن توضیح دهید.

لارستان از مناطق تاریخی و کهن کشور ماست که در جنوب شرقی شهر شیراز قرار گرفته است.قدمت تاریخی این شهر را بعضی به دورهء کیانیان و برخی دیگر به‏ دوره‏های بعد از آن نسبت داده‏اند.۱

(۱).به گفتهء فردوسی این شهر در دورهء سلطنت کیخسرو پادشاه کیانی وسعت و عظمتش آنقدر زیاد بوده که وقتی‏ کیخسرو خواست سرداران و فرماندهان سپاه خود را به حکمرانی ایالتهای ایران منصوب کند گرگین میلاد، پهلوان نامدار لشکر خود را به حکمرانی ایالت لاد یا لارستان برگزید و اصفهان را به گودرز گشواد واگذارد.

سپاهان به گودرز گشواد داد بگرگین میلاد هم لاد داد
تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۵)ArmLeft


(به تصویر صفحه مراجعه شود) محمد صادق افتخار

در مورد وجه تسمیه و معنی لغوی لار مرحوم فقید دهخدا در فرهنگ خودش‏ آورده که گوشت آویزان زیر گلوی خروس را لار گویند.چنانکه شنیده‏اید که‏ می‏گویند خروس لاری.به‏هرحال،لارستان،لاد و الار نامهای مختلفی است که در یادداشتهای مورخان و جغرافی‏نویسان خارجی و ایرانی به این شهر اشاره شد و هر کدام از آن نویسندگان در مورد پیدایش این شهر به نوعی اظهارنظر کرده‏اند.به لحاظ جغرافیایی لارستان منطقه‏ای وسیع و کوهستانی است که در جنوب خاوری استان‏ فارس قرار گرفته،از طرف شمال به فسا و داراب و از جنوب به خلیج فارس،از طرف‏ خاور به بندرعباس و از طرف باختر به فیروزآباد و بندرعباس بوشهر محدود است.

آب و هوای لارستان بسیار گرم و زمینهای آن ناهموار است.با این وصف یکی از مناطق حاصلخیز استان فارس محسوب می‏شود.

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۶)ArmLeft


محدودهء لارستان درگذشته وسیع‏تر بود و شهرستانهای بندر لنگه،بستک،کیش، گاوبندی،لامرد،مهر،جهرم،زرین‏شهر خنج جزو لارستان بودند.اما،به تدریج، بندر لنگه و کیش جزو استان هرمزگان و زرین‏شهر هم جزو داراب شد.در مورد جهرم‏ هم ما هنوز در ادارهء ثبت اسناد لارستان پلاک داریم که از جهرم به عنوان قریه و جزئی‏ از لارستان یاد شده؛لامرد،مهر،خنج،و دیگر شهرها هم در سالهای پس از انقلاب، بنا به موقعیت محلی و توسعه و پیشرفتی که کردند،از لارستان مستقل شدند.در حال‏ حاضر لارستان شامل شهرهای لار،دیلم،اوز،گراش،جویم،بنارویه و…می‏باشد.

جمعیت لارستان چقدر است؟

نزدیک به ۲۵۰ هزار نفر در لارستان زندگی می‏کنند.چنانچه جمعیت شهرهایی را که‏ از لارستان جدا و مستقل شدند به آن اضافه کنیم تقریبا به ۴۰۰ هزار نفر می‏رسند.

موقعیت لار تا قبل از شهریور ۱۳۲۰ به لحاظ تجاری چگونه بود؟

همان‏طور که می‏دانید،شهر لار-مرکز لارستان-در میان راه بندرعباس،بندر لنگه‏ شیراز قرار گرفته و در گذشته یکی از مهم‏ترین مراکز تجارتی ایران به شمار می‏رفته، برای اینکه از نظر موقعیت جغرافیایی اهمیت بسزایی داشته است.فاصلهء این شهر تا شیراز ۳۳۶ کیلومتر و تا تهران از راه شیراز-اصفهان ۱۲۷۰ کیلومتر است.وجود قیصریه و کاروانسراها در بافت قدیمی لار و اطراف نشان می‏دهد که اینجا یک منطقهء تجاری بوده و تجار لاری با تمام نقاط دنیا ارتباط داشتند و اجناس خارجی را از طریق‏ بندر طاهری و بندر لنگه به لار وارد می‏کردند و سپس از اینجا به تمام شهرهای ایران‏ صادر می‏شد.تا قبل از شهریور ۱۳۲۰،حمل بار از طریق بنادر با شتر به طرف لار انجام می‏گرفت و از اینجا به یزد و اصفهان و دیگر شهرها حمل می‏شد سالها بعد،با احداث راههای جدید در سایر مناطق،رونق تجارتی لار به تدریج از بین رفت؛زیرا مسیر لار به شیراز صعب العبور بود و،با توجه به کوهستانی بودن مسیر،جاده‏سازی‏ در این مسیر صورت نگرفت.بنابراین،مسیر حمل کالاهای تجاری تغییر کرد.از آن‏ پس،مردم لار بیشتر به سمت شیخ‏نشینهای خلیج فارس رو آوردند.کما اینکه حالا حاضر هم عدهء زیادی از مردم لار در شیخ‏نشینهای خلیج فارس ساکن‏اند؛اما چون‏ مردمی هستند که به زادگاه خودشان علاقه دارند،بیشتر درآمدشان را صرف کارهای‏ خیریه در این منقطه می‏کنند.بیشتر مدارس،مساجد،حسینیه‏ها و درمانگاهها و بیمارستانها را اگر ملاحظه بفرمایید،همه‏اش از پول مردم خیّر،که در شیخ‏نشینها ساکن هستند،ساخته شده است.مردم این منطقه از قدیم شم اقتصادی و تجاری

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۷)ArmLeft


داشته‏اند و به خوبی می‏دانند که چگونه از طریق تجارت صاحب ثروت شوند.

به لحاظ کشاورزی و دامداران موقعیت لارستان چگونه است؟

گرچه در این منطقه هوا گرم،بارندگی کم و خشکسالی است اما زمین بسیار مستعد است.اگر بارندگی به اندازهء کافی باشد این منطقه بهترین موقعیت را برای کشاورزان‏ دارد.حالا با اینکه بارندگی کم است،سالانه ۱۰۰ هزار تن گندم در لارستان تولید می‏شود.منطقهء لار در استان از نظر توسعهء کشاورزی،به خصوص تولید گندم، مقام اول را دارد.امسال با اینکه بارندگی کم بود شما ملاحظه کردید که زمینها چقدر سرسبز و خوب شده است.

متأسفانه تأمین آب در این منطقه مشکل بزرگی است؛در صورتی که این مشکل‏ حل شود لارستان به تنهایی می‏تواند بسیاری از احتیاجات کشاورزی ایران را تأمین‏ کند.مردم لار در گذشته همیشه از نظر آب در مضیقه بودند و بیشتر از آب باران،که‏ در برکه‏ها و آب‏انبارها جمع‏آوری می‏شده،استفاده می‏کردند.این طرز استفاده از آب‏ زیانهای فراوان داشت و موجب بروز بسیاری از بیماریها می‏شد.البته حالا آب شرب‏ مردم کاملا بهداشتی و به صورت لوله‏کشی است؛اما آب کشاورزی کافی نیست. محصولات عمدهء لار در گذشته غلات،خرما،پنبه و تنباکو بوده چنانکه در فارسنامه‏ ناصری به موضوع تنباکوی فارس به این مضمون اشاره شده که بهترین تنابکوی فارس‏ در شهر لار به دست می‏آید که با آب شور چاه؛زمینهای زیر کشت آن را آبیاری‏ می‏کنند.

از کجا می‏توان آب منطقه را تأمین کرد؟

در دوران قبل از شهریور ۱۳۲۰ آلمانیها گفته بودند ما می‏توانیم آب رودخانهء کارون را مثل کمربند به دور ایران برسانیم؛کما اینکه امروز آب رودخانه از بندر لنگه به بوشهر برده می‏شود.بنابراین،این کار شدنی است.اگر یادتان باشد،بنا بود کارخانهء پنبه در بوشهر روزانه ۱۰۰ هزار متر مکعب آب تصفیه کند؛یعنی تبدیل آب شور دریا به آب‏ شیرین هم ممکن است،چنانکه عربستان سعودی آب شور دریا را به آب شیرین‏ تبدیل کرده و حتی گندم صادر می‏کند.پس اگر بخواهیم می‏توانیم این کار را انجام‏ بدهیم.منطقهء لارستان دشت و مرتع مناسبی دارد؛اما آب ندارد.البته در سالهای‏ اخیر یکی دو سد خاکی در اطراف لار ساخته شده و چنانچه بارندگی بشود،مفید واقع می‏شود؛ولی متأسفانه چون باران به اندازهء کافی نیامده،آبگیری سد انجام‏ نگرفته و عملا فایده‏ای به دست نیامده است.

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۸)ArmLeft


دامداری و گله‏داری چطور؟

اصلا لار در گذشته به نام لار گله‏دار معروف بوده.گله‏دار حالا جزو لامرد است و قبلا جزو لار بوده.استعداد برای دامداری در این منطقه زیاد است.در بعضی از روستاهای لارستان گوسفندان هر سال دو قلو می‏زایند.من شخصا در این مورد تحقیق‏ و مطالعه کرده‏ام؛به خصوص با دامداران نواحی شمال غربی ایران مثل ارومیه و کرمانشاه صحبت کرده‏ام.دامداران در آنجا به من می‏گفتند ما گوسفندان را،مدت‏ چهار ماه در سال به زیرزمین می‏بریم،برایشان بخاری روشن می‏کنیم،علوفه دستی به‏ آنها می‏دهیم و فقط در فصل گرما آنها را در هوای باز رها می‏کنیم؛درحالی‏که در منطقهء لار دامداران احتیاجی به این هزینه‏ها ندارند و گوسفندان در چهار فصل بهار، تابستان،پاییز و زمستان در هوای آزاد نگهداری می‏شوند.در سنندج پرسیدم شما در سال چندبار یونجه برش می‏دهید؟گفتند چهاربار؛درحالی‏که ما در سال یازده بار یونجه برش می‏دهیم.یعنی یازده‏بار محصول برداشت می‏کنیم.حالا تصور بفرمایید چه اندازه استعداد برای پرورش دام در این منطقه وجود دارد.متأسفانه مشکل ما در این منطقه مدیریت است.به همین جهت،مردم بیشتر به خرید و فروش و تجارت‏ عادت کرده‏اند و حاضر نیستند در کارهای دیگر سرمایه‏گذاری کنند.مهم‏ترین کاری‏ که باید در اینجا مسئولان به آن توجه کنند ایجاد کار و اشتغال است.البته افراد خیّر کارهای خوبی انجام می‏دهند مثلا خیّرین مسکن‏ساز اخیرا ۱۴۰ آپارتمان برای‏ جوانان به قیمت ارزان ساخته‏اند تا به شکل اقساط در اختیار مردم قرار دهند؛ولی‏ کافی نیست.

موقعیت لار از نظر صنعتی چگونه بوده؟

متأسفانه شهر لار از نظر صنعتی پیشرفتی نداشت.بیشتر مردم لار در بخش تجاری‏ فعال بودند.سالها قبل،یک کارخانهء پارچه‏بافی در شهر قدیم لار در قسمت حسینیه‏ ساخته شد؛ولی متأسفانه نتیجه نداد و مدتی بعد تعطیل شد.چند شرکت سهامی در لار تشکیل شد که،به علت بی‏توجهی،هیچ‏کدام از این شرکتها بازدهی نداشتند؛ سرمایه‏شان هم کافی نبود.اولین شرکت سهامی‏ای که ایجاد شد،شرکت بنای یک‏ سد در پنج کیلومتری لار بود و سدی هم ساختند.متأسفانه چون بدون مطالعه‏ زمین‏شناس بود،آبهایی که پشت سد قرار می‏گرفت در زمین فرو می‏رفت و جذب‏ کوههای آهکی می‏شد.بنابراین،ساختن این سد نتیجه‏ای نداد.دومین شرکت‏ سهامی،شرکت برق بود که در حدود سالهای ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ کارخانهء برق را به اینجا

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۵۹)ArmLeft


(به تصویر صفحه مراجعه شود) لار قبل از زلزله

آوردند.متأسفانه منطقهء لارستان از نظر مواد و ذخایر معدنی به اندازهء کافی مطالعه‏ نشد؛در این منطقه ما معادن مس،گوگرد،پتاس،نفت و گاز داریم و چنانچه درست‏ برنامه‏ریزی بشود از این معادن برای پیشرفت صنعتی لار می‏توان بهره ‏برداری کرد.

یک کار مهم دیگر که می‏تواند موجبات پیشرفت لار را فراهم کند ساختن‏ انبارهای متعدد در لار است.می‏دانید که در بندرعباس انبارهایی برای نگهداری‏ کالاها،به خصوص آهن‏آلات،ایجاد شده اما به علت هوای مرطوب بندرعباس این‏ آهنها در مدتی کوتاه زنگ می‏زنند؛اما هوای لار خشک است و در صورتی که‏ انبارهای بندرعباس به این منطقه منتقل بشوند،ضمن اینکه کالاها بهتر حفظ خواهند شد به‏ این ترتیب برای مردم کار هم ایجاد می‏شود.از طرف دیگر،چنانچه فقط در فاصلهء میان لار تا روستای لاله(لردسایه‏بان)که ۴۳ کیلومتر است راه‏آهن کشیده شود،لار از طریق ریلی به بندرعباس متصل خواهد شد.در این صورت،حمل آهن‏آلات از طریق‏ ریل به لار انجام خواهد گرفت و ضمن اینکه به نفع کشور است،پیشرفت لار هم‏ تضمین می‏شود.

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۶۰)ArmLeft


البته نباید از حق بگذریم که در سالهای بعد از انقلاب کارهای زیادی در روستاها، و از جمله لارستان،انجام گرفته است.حالا تمام روستاهای ما جاده،آب و برق دارند؛ درحالی‏که در گذشته وقتی از لامرد عبور می‏کردیم مثل این بود که از پله بالا می‏رفتیم.امروز اکثر روستاهای ما آب آشامیدنی دارند و وضع فعلی قابل قیاس با قبل‏ از انقلاب نیست.خیلی کار شده و به کشاورزان خوب رسیدگی می‏شود.فاصلهء لار تا شیراز در گذشته ۱۸ ساعت طول می‏کشید،درحالی‏که حالا این مسیر در چهار ساعت طی می‏شود.در گذشته فاصلهء لار تا بندرعباس خاکی بود و زمانی که رودخانه‏ آب داشت چون پلی روی رودخانه نزده بودند اصلا امکان عبور نبود و مردم روزها کنار رودخانه متوقف می‏ماندند تا سیلاب آب و رودخانه کم شود.۲مسیر لار به شیراز در گذشته بیشتر از ۴۷۰ کیلومتر بود و الآن ۳۳۰ کیلومتر است.این مسیر پیش از انقلاب گردنه‏های زیاد داشت و به همین علت به آسانی قابل رفت‏وآمد نبود و می‏بایست از طریق فیروزآباد و خنج عبور می‏کردیم،درحالی‏که حالا از طریق جهرم‏ خیلی کوتاه‏تر شده است.۳به برکت همین جاده‏سازی،امروزه کوتاه‏ترین فاصله از شیراز تا بندرعباس از طریق لارستان انجام می‏گیرد و حد اکثر هفت ساعت طول‏ می‏کشد.

به لحاظ فرهنگی،موقعیت مردم لار از جهت زبان،مدارس جدید و مذهب چگونه است؟

زبان مردم لار فارسی دری و اصیل است و این یکی از خصوصیاتی است که فقط منحصر به لار و چند شهر دیگر است.توجه داشته باشید که زبان لاری از ریشه‏های‏ اصیل زبان فارسی و قدیمی است و فقط یک لهجه نیست.در زبان لاری ما افعالی‏ داریم که در زبان فارسی امروزی استعمال ندارد.مثلا در زبان فارسی،فعلی برای‏ حال استمراری نداریم. وقتی می ‏گوییم دارم می‏روم برای عبارت«در حال رفتن»فعل‏ به کار نمی‏ بریم؛ ولی در زبان لاری فعل زمان حال استمراری یک صورت خاص دارد مثل اچه دایم،اچه دای.امروز مردم لارستان،جز آنهایی که به کشورهای اطراف و خلیج فارس می‏روند و آنجا ساکن هستند،بقیه در حد قرائت قرآن عربی می‏دانند.در زمان صفویه تعدادی از تجار هلندی و پرتقالی و اروپاییانی که با ایران دادوستد بازرگانی داشتند در این شهر ساکن شدند.همچنین به علت موقعیت خاص طبیعی و جغرافیایی این شهر،به امر شاه عباس صفوی عده‏ای از طوایف بلوچ و ترکمن و (۲).اکنون فاصلهء لار تا بندرعباس با اتومبیل سواری ۵/۲ ساعت است.

(۳).فاصلهء لار تا جهرم ۱۵۷ کیلومتر و فاصلهء جهرم تا شیراز ۱۹۰ کیلومتر است.

تاریخ معاصر ایران » شماره ۴۳ (صفحه ۱۶۱)ArmLeft


ازبک و کرد و ترک در لارستان اسکان داده شدند.بنابراین،به سبب آمیزش مردم لار با آنان بعضی لغات بیگانه در زبان آنان وارد شد.

مردم منطقهء لار قبلا زرتشتی بوده ‏اند.اکنون در لار یک آتشکده و در راه خنج هم‏ یک آتشکده موجود است.دو طایفه یکی به نام جدیدی و دیگری سوخکی قبلا کلیمی بودند چون جد ششم و هفتم آنها یهودی بوده و تا مدتی قبل از تولد آیت الله‏ سید عبد الحسین لاری در اینجا زندگی می‏کردند.اکثر مردم لار مذهب شیعه دارند؛ ولی نزدیک‏به‏یک‏سوم اهالی منقطهء لارستان پیرو اهل سنت و شافعی مذهب هستند. اکثر اهالی شهرستان خنج،اوز و روستاهایی از بخش جویم و روستاهای نزدیک لار به نام خور و براک پیرو اهل سنت هستند.یک مقدار از اهالی لامرد هم‏ سنی مذهب ‏اند.بین شیعه و سنی در این منطقه اختلافی وجود ندارد.همه باهم‏ برادروار زندگی می‏کنیم و بین شیعه و سنی ازدواج صورت می‏ گیرد.

در مورد مدارس هم باید عرض کنم که من خودم دورهء ابتدایی و دبیرستان را در مدارس جدید دولتی خواندم و شاید ۱۵ سال قبل از اینکه من به مدرسه بروم مدارس‏ ابتدایی جدید در لار دایر بوده است.البته قبل از آن هم در لار کتابخانه وجود داشته و مردم از این کتابخانه ‏ها استفاده می‏ کردند و دیوان های حافظ و سعدی می‏ خواندند. امروزه لار مدارس زیادی دارد و خیلی از مدرسه‏ ها حتی به تعداد کافی دانش‏ آموز ندارند.علاوه ‏بر مدارس،دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه جامع علمی-کاربردی هم‏ در رشته ‏های مختلف دانشجو می‏ پذیرند و از این نظر خیلی فعال هستند.