هفت‌برکه – افسانه گراش: شوراهای شهر همواره محل چالش افراد و دیدگاه‌های مختلف بوده است و شکل‌گیری گروه‌ها و جناح‌های داخلی در شوراها به نظر امری ناگزیر می‌رسد. کنار هم بودن پیوسته‌ی اعضای شورای شهر، پیوندها و دلخوری‌هایی را به وجود می‌آورد که در نهایت نقش و وزن هر کدام از اعضا را مشخص می‌کند.

شورای چهارم شهر گراش را می‌شد شورای ۲+۵ نامید. مهرابی و هرمزی نقش برجسته‌تری را در شورا ایفا می‌کردند که باعث شده بود دیگر اعضای شورا به حاشیه رانده شوند.

زمانی که ترکیب اولیه شورای پنجم انتخاب شد، بیش از هر چیز مشخص بود با شورایی از ژنرال‌ها روبه‌رو هستیم. ترکیب سه عضو با سابقه‌ی ریاست شورا (حسنی، مهرابی، فتحی) با دو نامزدی که در زمان انتخابات برنامه‌های بلندپروازانه‌ای داشتند، باعث شد هماهنگ کردن این ارکستر پرسروصدا سخت‌ترین کار ممکن باشد. با کنار رفتن مهرابی و هرمزی و جایگزینی اکبر باقرزاده از ۲۴ مهرماه، ترکیب نهایی شورای پنجم شکل گرفت. جایی که هر عضو شورای شهر باید برای عملی کردن وعده‌های خود با چهار عضو دیگر رایزنی می‌کرد.

اکنون بعد از هفت ماه، راحت‌تر می‌توان نقش هر کدام از اعضای شورای شهر را در ایجاد توازن سنجید. شورایی که در هر بازی، ترکیبی شناور دارد. گاهی ۴+۱، گاهی یک شکل از ۳+۲، گاهی شکل دیگری از ۳+۲. بعد از برگزاری جلسه پرسش و پاسخ ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۷ شاید بتوان با قطعیت بیشتری گفت شورای شهر گراش ۱+۱+۱+۱+۱ هستند: پنج عضو با جهت‌گیری‌های متفاوت که روزی با هم همسو می‌شوند و روز دیگر هر کدام به سمت دیگری می‌روند.

‌shora5 Bagherzadeh 1

خورشیدی، سنگ زیرین الاکلنگ

تصمیم مصطفی خورشیدی در واگذار کردن صندلی ریاست شورای شهر به علی‌اصغر حسنی، یکی از گرانیگاه‌های شورای پنجم بود. تصمیمی که زنجیره‌ی استعفای حبیب‌الله مهرابی، استعفای شهردار، و استعفای عبدالرضا هرمزی را در پی داشت. اکنون هم مصطفی خورشیدی به سختی تلاش می‌کند نقش لنگر متعادل‌کننده‌ را در شورا ایفا کند. این لنگر متعادل‌کننده باعث شد که پروژه‌ی استیضاح فقیهی‌کیا به سرانجام نرسد.

هر چند جلسات حساس شورای شهر تقریبا غیرعلنی برگزار می‌شود و مشخص نیست در رای‌گیری‌ها و تصمیمات حساس هر کدام از اعضا چگونه عمل می‌کنند، اما در جلسه پرسش و پاسخ، خورشیدی یک بار دیگر سعی کرد بین اعضای متخاصم شورا آتش‌بس برقرار کند و تصویری آرام و طبیعی از شورای شهر ارائه کند؛ وظیفه‌ای که احتمالا در جلسات داخلی شورای شهر نیز او باید انجام دهد.

توقعات از کسی که بالاترین رای را در انتخابات به دست آورده است، بسیار بالاست؛ اما بیشترِ وقت خورشیدی در این ماه‌ها صرف ایجاد توازن داخلی شده است؛ مساله‌ای که باعث شده است ارتباط او با بدنه‌ی اجتماعی که به او رای داده‌اند را کم کند.

علی‌اصغر حسنی، فراتر از شورا

حسنی با شعار «فراتر از شهر» یک بار دیگر به شورای شهر برگشت. به نظر می‌رسد علی اصغر حسنی که مزه نمایندگی مجلس را زیر زبان احساس کرده است، شورای شهر را برای خود کوچک می‌بیند. همین مساله باعث شده است که حسنی کمتر در شورای شهر حضور داشته باشد و با استفاده از عنوان «رییس شورای شهر گراش» پروژه‌های مورد نظر خود را از طریق شیراز و تهران پیگیری کند.

همچنین این سوال مطرح است که آیا حسنی با وجود دو بار رد صلاحیت علی دایی‌وار، یک بار دیگر برای مجلس دورخیز می‌کند؟ یا این که این بار راضی می‌شود که سیاست‌مدارانه‌تر عمل کند و در انتخابات مجلس، مربی تیم گراش در انتخابات باشد.

حسنی در شورای شهر «ریاست» را بیشتر از «مدیریت» دوست دارد. هم در شورای چهارم و هم در شورای پنجم او نتوانسته است در ایجاد انسجام داخلی در شورای شهر موفق باشد.

مرتضی فتحی، فروتر از انتظار

رییس شورای سوم نقشی کمتر از انتظار در شورای پنجم بر عهده گرفته است. دکتر فتحی در شورای سوم با انرژی زیادش شناخته می‌شد که مهمترین آن برخوردهای او با محمد نام‌آور، شهردار وقت بود. به نظر می‌رسید بعد از شش سال حضور در شورا، دکتر فتحی در حال کنار گرفتن از سیاست است؛ اما نقش‌آفرینی در کارگروه انتخابات مجلس، بازگشت او به سیاست بود. او با نامزدی در شورای پنجم پشت پرده را رها کرد و به میدان بازی بازگشت.

معلوم نیست کمرنگ شدن نقش دکتر فتحی به خاطر تصمیم او برای بازگشت به پشت پرده است یا حاصل نوعی دلخوری و دلزدگی است؛ تا حدی که او در شبکه‌های اجتماعی بیش از آن که در مورد شورا بنویسد، در مورد آخرالزمان نوشته است.

بر خلاف تصور اولیه، در میان پنج عضو شورای شهر گراش، دکتر فتحی کم‌صداترین عضو شوراست. حتی در بیشتر مواقع، او در حال دفاع از کارنامه شورای سوم است تا این که بخواهد در شورای پنجم نقش‌آفرینی کند.

اکبر باقرزاده، فراتر از قانون

اکبر باقرزاده در همان مناظره‌های انتخاباتی تکلیف را مشخص کرد: او مردی است فراتر از قانون. شاید در سال‌های گذشته این مساله یک امتیاز برای باقرزاده بود، اما اکنون که در جایگاه قانون‌گذاری نشسته است، کار او را سخت می‌کند. در حالی که باقرزاده یکی از اعضای عادی است، در جلسه پرسش و پاسخ هدف چالشی‌ترین سوال‌ها قرار گرفت.

اما تا امروز باقرزاده با این بادها نلرزیده است. در این هفت ماه، باقرزاده یکی از فعال‌ترین اعضای شورا بوده است. او با توجه به سابقه‌ی کار با شهرداری و ادارات راه و شهرسازی، نقطه هدف را به خوبی تشخیص داده است و می‌داند دقیقا چه می‌خواهد. البته هدف‌گذاری اول باقرزاده برای انتصاب یک شهردار نزدیک به خود، موقتا به نتیجه نرسیده است؛ اما باقرزاده همچنان فارغ از دعواها و شایعه‌ها، لبخند می‌زند و کار خودش را می‌کند.

برای حاج اکبر که نام مهندس باقرزاده را بیشتر می‌پسندد، شورای شهر یک پله است. به نظر می‌رسد مهندس در حال پیمودن راه دکتر حسنی برای فراتر رفتن از شوراست.

فوزیه ناصری، فرار از سخنگویی

مهمترین گلایه فوزیه ناصری این است که در شورا حذف شده است. پارادوکس مساله این است که تک‌روترین عضو شورای شهر، با عنوان سخنگوی شورا نیز معرفی شده است؛ کسی که دلش می‌خواهد به جای سخنگوی شورا بودن، بلندگوی فریاد زدن باشد. خود سخنگوی شورای شهر منتقد اول شوراست.

شاید مهمترین آرزوی برخی از اعضای شورای شهر این باشد که ناصری وادار به استعفا شود تا شاید این دریای متلاطم آرام بگیرد. فوزیه ناصری کار سختی در شورای پنجم دارد. این سخت بودن نه به خاطر زن بودن، بلکه به دلیل سرسختی اوست. ناصری همیشه معترض است، اما این معترض بودن نمی‌تواند تا همیشه ادامه داشته باشد، زیرا کارنامه‌ی افراد با آنچه کرده‌اند سنجیده می‌شود و ناصری نمی‌تواند یک‌نفره کار را به پیش ببرد. خوب یا بد، شورای شهر پنج عضو دارد.

آسمانی همین رنگی

اختلاف در شوراهای شهر وجود دارد. در گراش هم هر چند اعضای شورا تلاش دارند که صدایی از شورا به بیرون درز نکند، اما انگشت‌شمار خبرهایی که از شورا منتشر می‌شود، وعده‌هایی برای آینده است؛ کارهایی بزرگ که بتواند ضعف‌های کوچک و بزرگ را بپوشاند.

همان‌طور که «شهرستان شدن گراش» همه‌ی ضعف‌های دوران نمایندگی علی‌اصغر حسنی را به فراموشی سپرد، شورای پنجم هم امیدوار به این گونه پروژه‌ای است. شاید «فرستادن نماینده» گل طلایی شورای پنجم باشد. اما برای زدن این گل طلایی، تیم شورای شهر بیش از حد ناهماهنگ نشان می‌دهد.

هر کدام از اعضای شورای شهر ایده‌هایی برای خودشان و شهر گراش دارند. باید دید در زورآزمایی این پنج تا «یک»، چه کسی زودتر خسته می‌شود.

سرمقاله شماره ۷۴ نشریه افسانه گراش