بستن

سفر قطر ۴ : قدم زدن در بازار واقف

هفت‌برکه – صادق رحمانی: بیستم بهمن ماه پس از خروج از دارالکتب القطریه با محمدعلی به سوق الواقف سر زدیم. پیش از همه دوری در کوچه پس کوچه‌ها زدیم و از محل مغازه‌ی گراشی‌ها سراغ گرفتیم. از یک فروشگاه سر نبش که به نظر می‌رسیدند ایرانی باشند پرسیدیم که مغازه گراشی‌ها کجاست؟ با صمیمیت ما را به داخل فروشگاه راهنمایی کردند.  برایمان چای ریختند و اندکی ماندیم و راه افتادیم. آنها حداقل سه نسل در این بازار حضور داشته‌اند. با گویش بستکی حرف می‌زدند و اهل پتو یا همان فتویه در منطقه‌ی بستک بودند. به یاد دوست دیرین آقای احمد حبیبی افتادیم. پتو شاعری دارد با نام ملا محمد نامی پتویی یا فتویی که آقای  شهرام صادق‌نژادان. دیوان را تصحیح کرده و در سال ۱۳۸۸ خورشیدی در انتشارات ابتکار دانش قم به چاپ سپرده است.

در راه، حاج بابا آذرآیین را دیدیم که در حال حرکت بود. با او سلام و احوالپرسی کردیم و از برادرانش به ویژه مطلب آذرآیین پرسیدیم که گفت در عجمان مشغول به کار است.

از بابا سراغ مغازه پسرخاله‌ام یعنی  مرحوم حاج ابوالقاسم خندان را گرفتیم. از پشت شیشه مغازه  محمدحسن را ورانداز کردیم. کمی که خیره شدیم به ما نگاهی انداخت و از دیدن ما در این وقت غروب شگفت‌زده شده بود. مغازه  را پس از فوت پدر، محمدحسن مدیریت می‌کند. به گرمی ما را پذیرا شد. شاگردی هندی داشت که او را فرستاد تا برای ما کرک بیاورد. کرک همان شیر به اضافه‌ی چای است کرک در میان بازاریان کشورهای خلیج فارس طرفداران بسیاری دارد. ساعتی نشستیم. در مسیر به مغازه حاج محمد غریب‌نواز پدر عبدالحمید غریب‌نواز قاری قرآن سر زدیم و با او احوالپرسی کردیم. به هتل لاویلا که بر سر درش به عربی لافیلا نوشته است. بازگشتیم.

در این صفحه گریشنا می‌توانید هر شب ساعت ۱۲ #سفرقطر را دنبال کنید?

http://bit.ly/Ger-Qatar

مدیر گروه مطالعات فرهنگی رادیو فرهنگ سردبیر نشریه افسانه ویِژه گراش شاعر، پژوهشگر فرهنگ عامه، تاریخ و ادبیات در جنوب فارس مدیر انتشارات همسایه مدیرعامل موسسه فرهنگی هفت برکه

1 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

1 نظر
scroll to top