هفتبرکه (گریشنا): ساخته شدن برکهای در بالای کلات که از فاصلهی دور در خیابانهای گراش نیز قابل مشاهده است، دوباره سوالی را در اذهان زنده کرد، سوالی که با کشیده شدن خیابان روی کلات و یا طرح آبشار کلات نیز مطرح شده بود: آیا «منظرهی کلات» به خودی خود ارزشی دارد که حفظ شود؟ از دل همین سوال، سوالهای دیگری در میآید، از جمله اینها: آیا مناظر شهری اصالتی دارند که نیاز به حفظشان باشد؟ آیا موضوعی به اسم «منظر شهری» در علم شهرسازی وجود دارد؟ آیا جاهای دیگر دنیا به طراحی مناظر شهری اهمیت میدهند؟ جواب همه این سوالات این است: بله.
ساختوساز روی کلات باید هم از اداره میراث فرهنگی و هم از کمیته سیما و منظر اداره کل راه و شهرسازی مجوز داشته باشد. مجوز میراث فرهنگی از این جهت لازم است که محدودهی قلعهی بالای کلات ثبت ملی است، و دستکاری در آثار ملی جرم محسوب میشود. مجوز کمیته سیما و منظر هم از این نظر لازم است که برای تغییری اینچنین در منظر کلات، باید حتما طرح و برنامهی مدونی تصویب شده باشد.
از دیدگاه میراث فرهنگی، تکلیف این برکه سفیدرنگ روی کلات روشن است: غیرمجاز و خلاف. هر فرد و ارگانی که در ساخته شدن این برکه دخیل بوده است، اکنون باید از این لحاظ، جوابگوی مسئولان میراث فرهنگی و افکار عمومی باشد. اما این برکه متاسفانه اولین و آخرین دستکاری بیبرنامه و نابجا در منظر کلات نیست و نخواهد بود. و چنین مواردی نه فقط در مورد کلات، بلکه در مورد بقیهی مناظر گراش نیز اتفاق میافتد و خواهد افتاد. اما گذشته از دیدگاه میراث فرهنگی، چطور میشود از دیدگاههای زیباییشناسانه، اجتماعی و قانونی به این قضیه نگاه کرد؟ اینگونه بود که موضوع «منظر شهر» برای سین این هفته انجمن شاعران و نویسندگان انتخاب شد.
«مناظر گراش از دیدگاه زیباشناسی، فرهنگ و قانون» موضوعی بود که با حضور مهندس ابراهیم وقارفرد، رییس دفتر نمایندگی نظام مهندسی گراش؛ مهندس سلمان مهرابی، مدیر معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی لارستان، مهندس شهرسازی؛ و مهندس حامد عبدالهی، رییس دانشگاه شیراز-مرکز گراش، مهندس معمار؛ دکتر ابراهیم مهرابی، قاسم ایزدیان، و جمعی از مهندسان و فرهنگدوستان گراش در سین چهل و نهم انجمن، پنجشنبه پنجم بهمنماه ۱۳۹۶ در موسسه هفتبرکه مورد بحث و بررسی قرار گرفت. پیش از این نیز چند سین مختلف درباره موضوعات مرتب با شهر در انجمن برگزار شده است، از جمله بحثی دربارهی نماهای ساختمانهای گراش با حضور مهندس سلمان مهرابی. او در ابتدای این جلسه هم میگوید: «امیدوارم برای بحثهایی که در این جلسات بر پایه استدلال، منطق و دلایل علمی مطرح میشود، گوش شنوا و قصدی برای پذیرفتن و عمل وجود داشته باشد.»
تعریف منظر شهر
در یک بحث علمی، تعاریف اولین قدم است. هرچند موضوعی همچون «منظر» را نمیتوان به یک تعریف محدود کرد، اما لازم است که تعاریف مختلف با هم مقایسه شوند تا برآیندی از خصوصیات مشترک آنها به دست بیاید. این نکتهای است که مهمانان جلسه بر آن تاکید میکنند.
مهندس سلمان مهرابی تعریفی را که در مصوبهی شورای عالی شهرسازی در سال ۱۳۸۷ از منظر ارائه شده است بازگو میکند: «کلیه عناصر طبیعی و مصنوع که از عرصههای عمومی قابل دیدن باشد.» او اضافه میکند: «طبق این تعریف، حتی درختان (مثل همان درختانی که چندی پیش در بلوار سرداران قطع شد)، و کلات هم جزوی از منظر محسوب میشوند.»
مهندس ابراهیم وقارفرد اعتقاد دارد میتوان بحث را به سه جزء سیمای شهر، منظر شهر، و فضای سبز شهر تقسیم کرد. بدین ترتیب، او میگوید به نظرش منظر تعریف دقیقتری دارد: «دانش شناخت مفهوم شهر نزد شهروندانی است که در طول تاریخ در یک شهر زیستهاند و پیوند عمیقی با محیط برقرار کردهاند. هدف نهایی ما از بحث منظر، خلق یک سمفونی از گذشته به حال و از حال به آینده است، بدون هیچ گسستی.» او تاکید میکند که باید تاثیر سیما و منظر را بر اجتماع (از جنبههای روانشناسی، جامعهشناسی، و …) هم بررسی کنیم. و در نهایت، او برای این تعریف، مثالی آشنا میآورد: «نمای ساختمانهای ما الآن الوبوند است که شاید زیبا باشد، ولی با منظر شهری هیچ هماهنگی و تقارنی ندارد.»
مهندس حامد عبدالهی هم بر این نکته تاکید میکند که در بازهای این موضوع انتخاب شده است که لازم است یک بازنگری اصولی در رفتارهای شهری اتفاق بیفتد. او برای تعریف منظر، روی عبارت منظر شهری یا Urban Landscape تمرکز میکند و میگوید این عبارت اینگونه تعریفی دارد: «عینیتی است که مستقل از انسان وجود دارد و توسط او ادراک میشود.» او از دکتر برک، یکی از معماران منظر نیز تعریفی ارائه میدهد: «منظر گونهی دیگری از مکان، و محصول تعامل انسان و محیط است.» و طبق یک تعریف نزدیک، منظر شهری «ادراک شهروندان از شهر از خلال نمادهای آن است.» مهندس عبدالهی اضافه میکند که بر این اساس، منظر سه بُعد معنایی، عملکردی و کالبدی دارد؛ و موضوع بحث ما، بیشتر همین بعد معنایی است.
مهندس مهرابی هم در ادامه این بحث میگوید: «نظر تخصصی من هم به دوستان نزدیک است، که منظر فقط دیدن از چشم سر نیست، بلکه ترکیبی از چشم سر، چشم دل و چشم ذهن. اما تعاریف شورای عالی شهرسازی معمولا این مفاهیم را صفر و یکی میکند که کاربردی باشد.» او نظر یکی از متخصصان را نیز بازگو میکند: «وقتی اسم منظر شهری میآید، اغلب مردم تصورشان منظر خیابان است. یعنی اگر خیابان شهر را زیبا ببینند، فکر میکنند منظر شهر زیباست. این موضوع درباره گراش حداقل در مورد ورودیها دو طرف شهر صادق است. یعنی با درخت و با روشنایی تزیین شده است، و یک شهرسازی آرایشی را شاهد هستیم. شاید بعضی بگویند گراش شهر زیبایی است، اما من که گراشی هستم، زیبایی را در این شهر نمیبینم.»
مهندس مهرابی در بخشی دیگر از بحث، عوامل سازنده منظر شهری را نیز اینطور برمیشمرد: «نقشه، مظاهر معماری و ساختمانی شهر، خصوصیت تحرکی شهر، فعالیتهای شهری، و صدا و بو».
جایگاه قانونی منظر
اما آیا «منظر شهری» جایی در قانون و مقررات شهرسازی هم دارد؟ مهندس مهرابی به عنوان مدیر معماری و شهرسازی اداره کل راه و شهرسازی لارستان، بهترین فردی است که میتواند جایگاه منظر را در قوانین شهرسازی توضیح دهد. او با این نکته شروع میکند که «متاسفانه در این زمینه ما از دنیا خیلی عقبایم!» اما در ادامه میگوید: «اما اولین مقررات در زمینهی منظر را شورای عالی شهرسازی در سال ۱۳۶۹ مطرح کرده و در سال ۱۳۸۷ نیز این مصوبه تغییر کرده است و تا الان پابرجاست. «کمیته سیما و منظر» در ادارات کل راه و شهرسازی طبق این قانون تشکیل میشود. قانونگذار گفته است تمام افرادی که در این کمیته حضور دارند، باید صرفا تخصص معماری و شهرسازی و طراحی منظر داشته باشند. در اداره کل راه و شهرسازی لارستان هم ما تاکنون دو جلسه برای کمیتهی سیما و منظر گذاشتهایم.»
مهندس وقارفرد، رییس نظام مهندسی گراش، میگوید: «در شهرداری کلانشهرها، سازمانی به نام «سازمان سیما، منظر و فضای سبز» تشکیل میشود، و دقیقا روی همین مسائل دست میگذارد. مشکل ما این است که این سازمان در شهرداری گراش وجود ندارد. شاید اگر شورای شهر و شهرداری دنبال راهاندازی این سازمان باشند، خیلی مفیدتر از سازمان حمل و نقل خواهد بود. به نظر من اگر قرار نیست این سازمان از طریق شورا و شهرداری راهاندازی شود، باید از طریق سمنها و انجمنها عملکرد این سازمان صورت بگیرد.»
و مهندس مهرابی نیز اضافه میکند: «این سازمان وابسته به شهرداری تشکیل میشود، اما جایگاه قانونیاش پایینتر است و مصوباتش باید به دفترخانه کمیته سیما و منظر در اداره کل ارسال شود.»
سوالی که در نهایت به ذهن میآید این است: چطور میشود جرایمی را که در این زمینهها صورت میگیرد پیگیری کرد؟ یعنی اگر فردی یا نهادی در زمینهی منظر جرمی را مرتکب شد، چه روند قانونی برای پیگیری وجود دارد؟ جواب مهندس مهرابی روشن است: « سازمانهای متولی که حتما به این مسائل وارد میشود. هر فرد حقیقی هم میتواند به عنوان مدعیالعموم به این کمیته رجوع کند و خواستار پیگیری شود.» او البته سریع اضافه میکند: «خود اداره کل هم این مسائل را پیگیری میکند. ما این مورد را هم حتما در کمیته مطرح میکنیم. ما در همین هفته گذشته، بیش از ۵۰ نامه در مورد تخلفات شهرسازی به ۱۹ شهرداری حوزه اداره کل فرستادهایم. در صورتی که شهرداریها اقدام نکنند، تخلفات را به مراجع بالاتر هم ارجاع میدهیم.»
لزوم گفتمانسازی درباره منظر
تاکید بر مسائلی مثل حفظ میراث فرهنگی و طراحی منظر، به نظر بعضی افراد توجیهی ندارد، بخصوص کسانی که خود را عملگراتر میدانند، و اعتقاد دارند نباید با این بهانهها جلوی کار را گرفت. برای مثال، درباره همین برکه روی کلات، سوال خیلیها این است: چه اشکالی دارد که منظر کلات تغییر کند؟ چرا جلوی کار کردن را میگیرید؟ مهمانان جلسه در برابر این سوال هم پاسخ روشنی دارند.
مهندس عبدالهی میگوید: «طبیعی است که در راه توسعه، موانع و مواردی هم وجود دارد که باید رعایت شود. عادی است اگر متخصصین به این موانع اشاره کنند، و نظر مردم و مسئولان را به آنها جلب کنند. اما اگر یک نفر بپرسد چرا جلوی کار را میگیرید، این عادی نیست. ما مشکلی که داریم این است که کم پیش میآید مسئولان ما مبانی کار را بلد باشند.» او در توضیح صحبتهایش مثالی میآورد: «در همین چند روز گذشته، درباره آبراههای هفتبرکه که تخریب شد، جوابهایی به ما داده شد که باعث تعجب بود. به جای این که به افراد متخصص مراجعه کنند و از درستی کاری که میکنند مطمئن شوند، انتظار دارند ما برویم جلوی شهرداری و راهنماییشان کنیم! در صورتی که ما برای همین هفتبرکه حدود یک سال و نیم در شورای چهارم جلسه میگذاشتیم و در طرح این سایت، این آبراهها را در نظر گرفته بودیم. این که هر اتفاقی در شهر بیفتد و بعد به ما بگویند خود شما چکار کردهاید، از انصاف به دور است.»
مهندس مهرابی نیز با صراحت میگوید: «کسانی که این کار را انجام میدهند باید بدانند این کار خلاف قانون است و مجرم محسوب میشوند. یعنی با این که از لحاظ سطح حقوقی متفاوتاند، اما شما چه دزدی کنید و چه یک اثر میراث فرهنگی را خراب کنید. ولی چون این موارد را به عنوان کار خیر تلقی میکنند، فکر میکنند مشکلی ندارد. مثلا در مورد سفید کردن کاروانسرا هم همینطور بود. طرف واقعا قصد داشت کار خیر انجام دهد، ولی این کار خیر در واقع جرم است. این را باید ما برای دوستان و تصمیمگیرندگان روشن کنیم. باید بدانند که مثلا با ساختن برکه روی کلات، در واقع مرتکب جرم شدهاند؛ یا با بردن لودر چند تنی به میان هفتبرکه، جرم مرتکب شدهاند.»
مهندس مهرابی به نکتهی دیگری نیز اشاره میکند: «تقابل دادن مردم با دغدغهمندان هم یک حربه پوسیده است، ولی متاسفانه هنوز وجود دارد. یعنی اگر دلسوزان حرفی بزنند، بعضیها به مردم میگویند ببینید ما خواستیم کاری انجام دهیم، ولی اینها نگذاشتند!»
مهندس وقارفرد هم با اشاره به مسالهی بافت فرسوده، میگوید: «منظر این بافت هم باید حفظ شود. باید تشکیل یک شورای راهبردی برای این مورد در اولویت باشد.»
مهندس مهرابی در آخر درباره برکه نیز اظهارنظر میکند: «تاکنون هیچ طرحی در مورد ساخته شدن این برکه به ما ارائه نشده است. من وقتی این برکه را از فاصله دور دیدم، خیلی ناراحت شدم. یک وصله بسیار زشت، نچسب و وحشتناک است.» او در آخر نقدی به خود میراثدوستان هم وارد میکند: «البته بخشی از مساله هم به خود ما برمیگردد که نتوانستهایم ضرورت و ارزش حفظ این بخشها را به مردم نشان دهیم.»
حمیدرضامقیم کرمان
۱۱ بهمن ۱۳۹۶
سلام قولامن رب رحیم
می شودباتمهیداتی مدبّرانه ضمن حفظ آثارباستانی،تفرجگاهی زیبابرای مردم دراین محل ایجادکردتاشهروندانی که به میراث فرهنگی بی علاقه اندبه بهانه تفریح،با آثاراجدادی خودمأنوس وعلاقه مندشوند؛کمااینکه شبیه چنین موقعیتی درکرمان وجودداردکه با نورپردازی درمحل آثارباستانی،این خانه های گِلی اجدادیشون روبرجسته کرده اندوهمچنین درمنظرکلات برای سرگرمی مردم تغییراتی داده اندکه به رغم وجود چندین آبشارطبیعی درکرمان،دراین کلات کنارآثارباستانی،آبشارمصنوعی ساخته اند؛یادریکی ازکوه های مستقردرشهرتغییراتی ایجادکرده اندوهمانندشمال کشور،تله کابین برای سرگرمی مردم ساخته اند؛لذا اصل مردم است ومنظر کوه و… فرعیات اند.
همیشه موید باشید
ابوالحسن احتشام
۹ بهمن ۱۳۹۶
ظاهرا کار این آقایان,ویرانی میراث بجا مانده از نیاکانمان میباشد.کار ویرانی کلات هم از زمان کشیدن جاده و برخی کارهای دیگر شروع شده است.فقط بایست متاسف بود که چه کسانی بر کرسی مدیریتی ما تکیه زدهاند
همشری
۱۴ بهمن ۱۳۹۶
سلام
ویرانی کنار شیخ عبدلله هم به جاده بستگی داشت
ویارنی هفت برکه چی؟
ویرانی حمام دهباشی
ویرانی اب انبار حاج اسد
ویرانی قبرستان هفت برکه اسمشو یادم نیست شنیدم این قبرستان ثبت ملی شده بود
ویرانی سد تنگ اب
ویرانی مسجد حوض با کی بود؟
میراث فرهنگی ما به اسمه متاسفانه یا هم به مسولینیه که پشتشون نمیگیرن
رهگذر
۹ بهمن ۱۳۹۶
کاش میدان برای جوانان بازتر میشد.کاش مشورت و هماهنگی میشد.با ای کاش درست نمیشه ولی به جوونهای دلسوز و فهمیده باید بیشتر بها داد
ناشناس
۸ بهمن ۱۳۹۶
این اداره میراث فرهنگی خودش که کاری نمی کنه ، سنگ اندازه تو کار کسی دیگران ام می کنه چرا اب انبار رو کلات تا حالا میراث فرهنگی کاری نکرده
مجتبي ام
۸ بهمن ۱۳۹۶
اگر میراث فرهنگی مهم بود برای گراش […] اگر میراث فرهنگی ارزش داشت برای گراش چرا بادگیر رو خراب کردن
اگر میراث فرهنگی ارزش داشت چرا اب انبار چالیسی رو خراب کردن کسی جیکش هم در نیومد
ول کنید میراث فرهنگی گراش رو که جز چند جوان دلسوخته کسی براش مهم هم نیست
علیرضاگراشی
۸ بهمن ۱۳۹۶
ابادبشه بهتره ولی درکنارش ارزشهای میراث فرهنکی هم حفظ بشه