صادق رحمانی: یکی از قدیمی ترین سندهای وقفی گراش که رونوشت آن در سازمان اوقاف نگهداری می شود، مربوط به آقای دهباشی علیرضا فرزند کربلایی عالی است. این سند در سال ۱۲۵۹ قمری نگاشته شده است.
کربلایی علیرضا که در زبان مردم گراش به «دهواشی» معروف است، صاحب هشت فرزند پسر و چند فرزند دختر بوده است: عبدالله، شعبان، حسن، محمدعلی، زینل، اسدالله، عباس و فتحعلی.
دهباشی علیرضا حدود ۱۱۸ سال عمر کرده است و در زمان حیاتش تأسیس های عام المنفعه از جمله حسینیه کربلایی علیرضا ، بنا نهاد. مسجد دهباشی – که حاج رضا شکوه آن را بازسازی کرد و اکنون با عنوان مسجد علی بن ابی طالب در خیابان اصلی گراش ، رو به روی باغ ملی قرار دارد و جناب حجه الاسلام والمسلمین سید عباس معصومی امام جماعت این مسجد قدیمی است – همچنین آب انبارهایی را ساخته و وقف کرده است که خرابه های آن همچنان پابرجاست. یکی از آنها هم اکنون در کنار بیت الزهرا(س) قرار دارد که سقف آن فرو ریخته است.
دهباشی علیرضا در این سند، شش من زمین کشاورزی را به فرزندش محمدعلی هبه کرده است و مابقی زمین را که پز آب آب انبار بوده و حدّ و حدود آن در سند مشخص است، وقف عام کرده است.این قباله در سال ۱۲۵۹ قمری به مُهر عبده علیرضا مهمور شده است.
گواهی دهندگان در زمان حیات دهباشی علیرضا:
۱. اسدالله ابن علیرضا؛ مُهر: عبده اسدالله
۲. میر علی نقی؛ مهر: علینقی الحسنی
۳. عبدالکریم ابن مرحوم ملاحسین؛ مهر: عبدالکریم
۴. ابراهیم؛ مهر: ابراهیم
۵. عباس ابن علیرضا؛ مهر: غلامعباس
این سند در دادگستری استان هفتم (فارس) سال ها پس از مرگ دهباشی علیرضا صورت مجلس شده است و نام های ذیل دوباره آن را تأیید کرده اند.
سواد مطابق اصل است:
۱.اسکندر بدر؛ امضا لایقرء. (امضا خوانده نشد)
۲. فتح الله انصاری؛۴۲۵.
۳. عبدالله محمدهاشم؛
۴.جعفر سلطانی فرزند مرحوم قنبر شناسنامه نمرۀ ۷۱۸؛
۵.حیدر فرزانه ۳۹۹۶
۶.محمدصادق صالحی فرزند حاجی جعفر شناسامه نمره ۶۹۴
۷.عزیز فرزند کربلایی حسن نمره ۱۰۹۶
۸.فضل الله شکوه زاده ۳۸۴۳
۹. میر محمدعلی سعادت نمره ۴۷۳
۱۰. میرزا باختر فرزند دهباشی سیف الله ۲۷۶۰
۱۱. احقرالسادات عبدالرسول معصومی
در پشت این سند چپنین نگاشته شده است: «به موجب هبه نامچه که مرحوم کربلایی علیرضا به فرزندش کربلایی محمدعلی هبه نموده به موجب ظهر ورقه […] شش من زمین و اختیار دوازده سال آب انبار غرب مسجد مع جمیع متعلقات و مهر و مجاری از رودخانه خشک خهرویه فروختیم این جانبان، به آقای شیخ محمدعلی سوزنده فرزند ابوالحسن و آقای عبدالله محمدهاشم تا واضح باشد تحریراً فی ۲۲ شهر حج / ۱۳۶۰ صحّ محمدعلی برامکی (مُهر: محمدعلی) مراتب فوق تصدیق دارم: اسدالله غفوری فرزند محمد غفوری بشماره ۱۲۲۳.
موجب قباله منتقل نمودیم به خود محمدعلی برامکی فرزند صیف الله ]سیف الله[ صحّ عبدالله فرزند مرحوم محمدهاشم ۹۰۹۹ ، صح محمدعلی شیخ ابوال فی مورخه غرۀ شهر محرم ۱۳۶۱. مطابق نوشته فوق تصدیق دارم. عباس شناسنامه ۶۰۵۸. شهد باقراره فرزند مرحوم کریم غنیا حاجی شناسنامه ۸۸۰. سواد قباله هبه نامچه کربلایی علیرضا به کربلایی محمدعلی ۲۰ رجب ۱۳۶۴.
… و اما اصل سند هبه نامچه
مخفی و پوشیده نماناد که این که حاضر شرع اندر مطاع واجب اتباع گردید عزت آثار نادر عصرر آقا، دهباشی علیرضا خلف مرحمت پناه کربلایی عالی در حال صحت و کمال عقل و شعور دون الاکرده و الاجبار در معرض مواهبه در آورد و هبه نمود به فرزند خودش کربلایی محمدعلی آنچه واهب ید تصرفی خود داشت آن عبارت است از تمامی و همگی و جملگی کل شش من زمین مزورعی بذرافکن که ثلث کل باشد به موجب خریدی دهباشی علیرضا از حاجی حسن مظفر. و حدود اربعه زمین مذکور از طرف کاروان سرای به غرب تا چهل زرع بلند، و از کاروانسرا، روی سهیل تا هفتاد زرع که متصل است به خود نظامی و از طرف شرقی متصل است به جداول فسیلات موصوف خود واهب ،قطبی آن می رسد به مسجد خود واهب که عندالناس از جمله معلومات است، در آورد هبه و بخشش به فرزندم کربلایی محمدعلی به عوض الهبه نیم من گندم، مع جمیع توالیات و لواحقات از ممر آب زمین مذکور از جداول آب انبار خود واهب ، روی رودخانه خشک خهرویه باشد، چنانچه موهبه بخواهد که در زمین مذکور نخل غرس بنماید تا دوازده سنه آب آب انبار اول غرب مسجد اختیار داشته باشد و پس از قضای مدت حقی از آب آب انبار نداشته باشد. زمین مذکور من صحاری قریه گراش و مابقی زمین تماماً خاکریز آب انبارها موقوفه و وقف عام است، هیچ کس در تصرف آن حقی نداشته باشد نه از وارث و نه از غیر وارث و صیغه صحیحه شرعیه جاری این چند کلمه قباله هبه نامچه قلمی شد. تحریراً هفده شهر ذی القعده الحرام من شهور مطابق سنه ۱۲۵۹.
ا×حمد اقتداری در کتاب دیوان شیدای گراشی صفحه ۴۲۶ می نویسد: «بنابر روایات سینه به سینه پیش از عهد قاجار و یا در اوایل آن عهد، «صاحب منصبی توپچی» از مردم گلپایگان به کوتوالی قلعه گراش منصوب می شود و در همان قلعه برفراز گراش ساکن می گردد و بنابر روایات سینه به سینه با دختری گراشی – که از بازماندگان نبیره های امام قلی خان امیر الامرای شاه عباس بزرگ و پسر الله وردی خان، حاکم اصفهان و فاتح بحرین به روزگار صفویه بوده – ازدواج کرده و از این ازدواج فرزند پسری به دنیا آمده که همان (دهباشی کربلایی علیرضای گراشی، پدر فتحعلی خان بیگلربیگی گراشی بوده است…»