هفتبرکه – فاطمه آتشی: اگر فکر میکنید در گذشته خمرهها مختص نگهداری خرما بوده، حتما داستان گورخمرههای معروف گراشی را که ترس به دل خیلیها انداخته بود نشنیدهاید. اگر میخواهید از راز گورخمرههای گراشی باخبر شوید، در فرصت باقیمانده حتما به «خونه کدیم ۳» یا موزهی مردمشناسی گراش در خانه شهیدان عظیمی سر بزنید.
اگر موفق به بازدید از این خانه شدهاید، از اختصاص دادن فضاهای این خانه به موارد مختلفی از جمله صنایع و مشاغل مطلع شدهاید. اما زمانی دیدن این موزه بیشتر به شما میچسبد و حظ بیشتری خواهید برد که از پیشینه و اطلاعات اشیای نگهداری شده در این موزه نیز چیزهایی بدانید. و البته برای آن دسته از افرادی که در آینده از خونهی کدیم بازدید خواهند کرد، داشتن اطلاعات و پیشزمینه خالی از لطف نیست.
اولین فضایی که پس از ورود به خونهی کدیم ۳ به آن راهنمایی میشوید، اتاق سفالگری است. در کتاب جامعهشناسی گراش نوشتهی عبدالعلی صلاحی، آمده است که مهمترین صنعت گراش در زمان قاجار، صنعت سفالگری بوده است، به طوری که سفالینههای گراش نه تنها در ایران مورد توجه بوده، بلکه در برخی شهرها مانند کرمان، سیستان تا بندر جاسک به کوزهها و خمرههای سفالی، «گراشی» میگویند. این سفالینهها را به کشورهای حوزه خلیج فارس و عمان نیز صادر میکردند.
طی کاوشهای انجام شده در منطقهای در میناب، گورهای خمرهای مربوط به دوران اشکانی کشف شد که درون آنها انسانها به صورت جنینی، که شیوهی تدفین انسانها در دورهی اشکانی است، دفن شده بودند. این گورخمرههای سفالی در بین بومیان آن منطقه به گراشی معروف است.
یک ضربالمثل از قدیم در میناب رایج است: «باشی باشی، ابیتت گراشی» یعنی «جلوی باد نرو که میمیری و تو را در گراشی، دفن میکنند.» و این ضربالمثل در فرهنگ آن منطقه باقی مانده است، زیرا گراشی نام خمرههای بزرگ نخودی رنگ مایل به قرمز است که از گراش به هرمزگان برای تدفین دورهی اشکانی متعلق به ۲۵۰۰ سال قبل برده میشد.
با توجه به این مطالب، اهمیت این صنعت در گراش قدیم بیشتر و بهتر درک میشود و ضرورت حفظ و معرفی فرهنگ و اقتصاد شهر در دورههای تاریخی به چشم میآید. خوشبختانه با اجرای طرح خونهی کدیم ۳ در محل خانه شهیدان عظیمی و ایجاد موزهی مردمشناسی گراش با همکاری انجمن میراث فرهنگی و انجمن ایکوموس، این مهم به واقعیت تبدیل شده است.
...
۵ فروردین ۱۳۹۶
گورخمره ها واقعیت دارن به طوری که زرتشتیان استخوان مرده های خود را محفظه هایی به نام استودان (استخواندان) می گزارند که استودان های پادشاهان از جنس سنگ تراشیده شده بوده نظیر آرامگاه کوروش و آرامگاههای پادشاهان هخامنشی در نقش رستم ولی استودان های مردم معمولی سفالی بوده است.