بستن

شب پنجم: حتی صدای اذان از مسجد سیف‌الدین نمی‌آید

از عواملی که روز‌ به روز باعث کم‌رونق شدن مسجد سیف‌الدین می‌شد، یکی فوت همسایگان بزرگ مسجد، از جمله مرحوم حاج ‌غلامعباس عابدینی، مرحوم حاج ‌غلامعباس قائدی، مرحوم محمدعلی درویشی، مرحوم غلامحسین مفرح و ... بود که حضورشان صفای خاصی را به مسجد می‌داد؛ و دیگر به خاطر زیاد شدن روز ‌به ‌روز تعداد مساجد در کوچه‌های اطراف این مسجد بود. چون نماز جماعتی هم به خاطر مشکلات مالی در مسجد سیف‌الدین برگزار نمی‌شد، همسایه‌ها سعی می‌کردند برای خواندن نماز به مساجد دیگر بروند و تنها اذان در آن مسجد گفته می‌شد. کلید مسجد همچنان توسط همسایه‌ها دست ‌به دست می‌شد.

مسجد سیف‌الدین

حبیبه بخشی: مسجد سیف‌الدین با  قریب به ۲۵۰ سال قدمت یکی از قدیمی‌ترین مساجد در گراش است که توسط سیف‌الدین ساخته شده است و ۱۳۰ سال پیش توسط مرحوم حاج‌محمد‌جعفر، جد بزرگ جعفر رایگان، به شکل امروزی بازسازی شده است. البته قسمت‌هایی مثل شبستان، حیاط، حوض و سرویس‌های بهداشتی نیز با همت مرحوم حاج غلامعباس قائدی و مرحوم حاج ‌محمدعلی رستگار و دیگر همسایگان مسجد بازسازی و زیباسازی شده است.

مساحت مسجد حدودا ۲۰۰ متر مربع است که شامل حیاط، سالن اصلی، سرویس‌ها و انباری است. سالن اصلی با سقف چوب و مهر با دو ستون بزرگ برپا است. شبستان (زیرزمین) زیر سالن واقع است. محراب در سالن اصلی و در شبستان هم وجود دارد. این مسجد از یک حیاط کوچک نیز برخوردار است و فاقد مناره و پایگاه مقاومت ا‌ست. مسجد سیف‌الدین در انتهای کوچه شهید باقرپور قرار دارد، و تنها حضور همسایگان مسجد باعث رونق مسجد است. حدود ۷۰ نفر در سالن این مسجد جا می‌شود. در گذشته که برق نبوده، برای گفتن اذان از پشت بام استفاده می‌شده که پله آن از بیرون مسجد و در کوچه قرار داشته است. موذن هر روز سه مرتبه از پله‌ها بالا می‌رفت و با صدای بلند و رسا اذان می‌گفت. تا جایی که یاد می‌شود، مسجد پیش‌نماز ثابت و دائمی نداشته، و بیشتر اوقات نمازها فرادا خوانده می‌شد. ولی بعضی وقت‌ها در مناسبت‌هایی مثل ماه مبارک رمضان یا محرم و صفر، نماز جماعت آن هم تنها با حضور مردان برپا می‌شده است. موذن در آن زمان مرحوم حاج ‌غلامعباس‌قائدی (همسایه مسجد) و هم‌اکنون غلامعباس (نعمت) بخشی است. در مناسبت‌هایی مثل ماه مبارک رمضان و شب‌های احیا، جلسات قرائت قرآن (روخوانی) برگزار می‌شده است و در ماه محرم و صفر روضه‌خوانی می‌شده است.

هزینه‌های این مسجد توسط خیرین برگزاری تامین می‌گردد. در گذشته هیچ هیات امنایی وجود نداشته، ولی معمولا افرادی که همسایه مسجد بودند بیشتر اوقات سال در گراش حضور داشتند و به امور مسجد رسیدگی می‌کردند؛ یا این کار را به موذن واگذار می‌کردند.

حاج‌احمد درویشی، ۵۸ ساله، از جمله کسانی‌ست که حدود ۳۰ سال همسایه مسجد بوده و ارتباط تنگاتنگی با این مسجد داشته است. او می‌گوید: «در ماه مبارک رمضان، شب‌های احیا شور و حال خاصی در بین مردم برای برپایی مراسم وجود داشت و بعضی شب‌ها افراد هم سحری می‌دادند. ما چند نفر از جوانان همسایه مسجد ساعت ۱۱ الی ۱۲ شب در ماه مبارک جلسه قرآن (روخوانی) برگزار می‌کردیم.»

از عواملی که روز‌ به روز باعث کم‌رونق شدن مسجد سیف‌الدین می‌شد، یکی فوت همسایگان بزرگ مسجد، از جمله مرحوم حاج ‌غلامعباس عابدینی، مرحوم حاج ‌غلامعباس قائدی، مرحوم محمدعلی درویشی، مرحوم غلامحسین مفرح و … بود که حضورشان صفای خاصی را به مسجد می‌داد؛ و دیگر به خاطر زیاد شدن روز ‌به ‌روز تعداد مساجد در کوچه‌های اطراف این مسجد بود. چون نماز جماعتی هم به خاطر مشکلات مالی در مسجد سیف‌الدین برگزار نمی‌شد، همسایه‌ها سعی می‌کردند برای خواندن نماز به مساجد دیگر بروند و تنها اذان در آن مسجد گفته می‌شد. کلید مسجد  همچنان توسط همسایه‌ها دست ‌به دست می‌شد.

نعمت بخشی، ۴۳ ساله، از جمله کسانی‌ست که در سال ۱۳۷۶ همسایه مسجد شد و از آن زمان تا امروز کلید این مسجد به ایشان واگذار شد و خادم و موذن و جزو هیات امناء این مسجد است. او روایت خودش را از تاریخچه‌ی نزدیک این مسجد تعریف می‌کند:

«زمانی که به این محله آمدم، ابتدا غلامحسین درویشی به خاطر نقل مکان کردن کلید مسجد را به من سپرد. من هم تنها کاری که می‌توانستم بکنم این بود که اذان بگویم. البته سحرهای ماه مبارک رمضان از طریق بلندگو در مسجد مناجات هم می‌خواندم  که چند سالی هست که مردم اعتراض کردند و دیگر هیچ مناجاتی در هیچ مسجدی خوانده نمی‌شود و من هم به خاطر احترامی که به همسایه‌ها دارم دیگر مناجات نمی‌خوانم. مدتی گذشت تا اینکه دو نفر از همسایه‌ها (همسر حاج‌ علی نقی اسدی و همسر حسین ‌سعیدی) به من پیشنهاد زیارت‌خوانی در ماه محرم و صفر در این مسجد دادند تا مسجد از آن حالت سوت و کور بیرون بیاید. من هم به خاطر علاقه‌ی زیادی که به خواندن زیارت داشتم قبول کردم. اما واقعیت‌اش خواندن زیارت در میان جمع برایم کاری دشوار بود تا اینکه با توکل به خدا و به برکت این مسجد توانستم راحت با این موضوع کنار بیایم. حتی برای خواندن مصیبت در بین این زیارت‌ها به مطالعه پرداختم و به کلاس مداحی رفتم. هر چند مدتی به خاطر خواندن زیارت تحت فشار بودم و می‌گفتند کار غیر قانونی‌ست، حتی از من شکایت هم کردند، وقتی پیگیر این قضیه شدم فهمیدم چون هنوز این مسجد زیر نظر سازمان تبلیغات نیست و هیئتی ندارد از من شکایت کردند. از فردای آن روز قرار شد تا زمانی که نامه از سازمان تبلیغات نیامده دیگر مداحی نکنم. من هم به خانواده‌ام اطلاع دادم که از فردا همسایه‌ها در مسجد تجمع نکنند تا ببینم چه می‌شود. شب چهارشنبه ماه صفر بود شب که خوابیدم یک نفر در خواب به من الهام کرد که فردا مصیبت ابوالفضل‌ العباس بخوانم. من هم سراسیمه از خواب بلند شدم و به طرف مسجد رفتم و مصیبت را خواندم. عصر آن روز یک نامه از طرف سازمان تبلیغات به دستم رسید و این مسجد به نام هیئت حضرت زینب درج شد. پنج نفر از همسایه‌ها جزو هیئت امنا مسجد شدیم. از روحانی هم در ماه محرم و صفر برای روضه‌خوانی دعوت می‌کنم که تا الان سید نورالدین رسولی از قم هستند. در اربعین و ۲۸ ماه صفر توسط خیرین و با کمک همسایه‌ها پخت حلیم هم در این مسجد برپا می‌شود. و ایام تولد امام زمان (عج) نیز با کمک همسایه‌ها در این مسجد جشن باشکوهی برگزار می‌کنیم. اگر خیرین توجه زیادی به این مسجد قدیمی بکنند، شاید بتوانیم در آینده نماز جماعت نیز در آن برگزار کنیم که همسایه‌ها بتوانند از این مسجد فیض ببرند.»

مسجد سیف‌الدین

| مدیر رسانه‌های هفت‌برکه | مدیرمسئول پایگاه خبری هفت‌برکه | مدرس دوره‌های آموزش خبرنگاری

2 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

2 نظر
scroll to top