هفتبرکه: مساجد و کتابخانههایشان در سالهای نهچندان دور نقش شبکههای اجتماعی امروزی را داشتند: مکانی برای آشنایی و تعامل مردم با همدیگر و تقویت علم و سواد و آگاهی. مساجد از اولین مکانهای عمومی بودند که با ایجاد کتابخانه، فضایی برای تعامل و گفتگو، دانشافزایی و تقویت اندیشهی انقلابی و دینی به وجود آوردند. کتابخانههای مساجد هم محلی برای به امانت گرفتن کتاب بودند و هم برای گردهمایی و آشنایی و تبادل نظر مردم. در واقع این کتابخانهها اولین پایگاههای اجتماعی بوده است. مکانهای عمومی مانند کتابخانهی مساجد محلی برای تقویت احساس هویت جمعی هم بودند که افراد با احساس تعلق خاطر نسبت به آن، دارای تمایلات مشترک بودند.
اما اکنون بیشتر آنها به دلیل نداشتن مدیریت و کادر مشخص، ورود موبایل و برنامههایی که کار کتابهای کاغذی را انجام میدهند، و سیر نزولی کتابخوانی در بین مردم، تعطیل است. علاوه بر اینکه از کتابهای آنها استفاده نمیشود، فضای کتابخانه هم که میتواند مکانی برای برگزاری کلاس یا مطالعهی افرادی مانند دانشجویان و دانشآموزان باشد، بیاستفاده مانده است. حتی در ماه رمضان هم این کتابخانهها از رونق خودِ مسجد کمتر بهره میبرند.
از طرفی دیگر، هیاتهای مذهبی که در سالهای اخیر بر تعدادشان افزوده شده است، بسیاری از فضاهای پیشین در مساجد و حسینیهها را در اختیار گرفتهاند. در حالی که کتابخانهها مکانهایی خلوت و آرام برای کتابخوانی و فعالیتهای علمی بود، این هیاتها شورانگیزتر و شلوغترند و فعالیتهایشان حول مراسم مذهبی و سیاسی میگردد.
در این گزارش، مروری بر تاریخچه و فعالیتهای گذشته و کنونی برخی از این کتابخانهها پیش و پس از انقلاب داشتهایم. این گزارش برای هفته کتابخوانی تهیه شده بود اما ماه رمضان هم مناسبت خوبی برای انتشار آن است.
پیش از انقلاب: کتابخانهی امام حسن عسگری(ع)
نخستین کتابخانه و نوارخانه گراش با نام کتابخانهی امام حسن عسگری(ع) پیش از انقلاب تاسیس میشود و به دلیل شرایط آن روزها، علاوه بر امانت دادن کتابهای انقلابی و مذهبی، محلی برای اجتماع مردم نیز بوده است تا از نوارهای سخنرانی انقلابی استفاده کنند. علاوه بر این، ماهیت ایجاد این کتابخانه در واقع پاسخگویی به نیاز جامعه برای تقویت حضور مردم در اجتماع و همچنین ایجاد پیوندهای فکریِ انقلابی بوده است.
اولین کتابخانه و نوارخانه گراش در اواخر سال ۱۳۵۵ به همت حجت الاسلام سید محمود علوی و مسئولیت قاسم ایزدیان در طبقه دوم فروشگاه برگ سبز کنونی در خیابان امام و تحت عنوان کتابخانه امام حسن عسکری(ع) دایر میشود. ایزدیان میگوید: «این کتابخانه شامل ۷۲۰ جلد کتاب مذهبی و ۹۱۰ کتاب با موضوعات اخلاقی، تاریخی، اجتماعی، ادبی، داستانی و غیره و همچنین ۱۹۹ نوار شامل سخنرانیهای حضرت امام خمینی و سایر علما پیرامون جنایات خاندان پهلوی که آن زمان در زمره نوارهای ممنوعه بود، میشد. در دو ماه اول افتتاح این کتابخانه حداکثر تعداد سه تا پنج مراجعهکننده داشت و با این اوصاف ناچار شدیم در اتاق بزرگتر ساختمان میز تنیس روی میز (پینگپونگ) و تعداد شش عدد راکت و چند بسته توپ پینگپونگ گذاشته شود تا از این طریق جوانان تشویق شوند که چنین نیز شد و جوانان زیادی مراجعه میکردند که پس از انجام بازی پینگپونگ چند کتاب نیز به امانت میگرفتند و سپس به تهیه ضبط صوت و بلندگوی دستی اقدام میکردند و عزیزان بسیاری نیز همکار افتخاری کتابخانه شدند.»
اما این کتابخانه با نداشتن مدیریت و کادر منظم و مشخص و شاید فاصله گرفتن از نیازهای تغییریافتهی جامعه در سالهای بعد، سرانجامی جز تعطیلی پیدا نمیکند. ایزدیان میگوید: «پس از تهیه ضبط صوت و بلندگو، نوارهای سخنرانی علمای بزرگوار را از بلندگو پخش میکردیم و زمانی که خودم کتابخانه را ترک کردم و به امور ورزشی رسیدگی میکردم، برادرانی همچون شهید سید ناصر سعادت، شهید حسینی، شادروان رحمت فدایی و دیگران در کتابخانه در خدمت مراجعین بودند.» او میگوید کتابخانه کنترل میشد اما هیچگاه تعطیل نشد و ادامه میدهد: «هرچند فرمانده پاسگاه ژاندارمری نیز گاهی سری به کتابخانه میزد و مراجعین را کنترل میکرد اما هیچگاه اعتراضی از سوی او اعمال نشد. این کتابخانه و نوارخانه تا روزهای اولیه پیروزی انقلاب اسلامی دائر بود و پس از آن حتی اطلاعی از کتب و نوارها و امکانات آن نداشتم چون همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در شیراز بودم.»
کتابخانه مسجد امام حسن(ع) (مسجد حاج شیخ حسن)
این کتابخانه که دیگر فعال نیست، قبل از پیروزی انقلاب اسلامی تاسیس شده است. حاج یعقوب صادقی، از اعضای فعال این مسجد، میگوید: «این مسجد اوایل انقلاب جزو مساجدی بود که یک روحانی به نام شیخ احمد آمد و کتابخانهاش را تاسیس کرد و کتابهای مذهبی و تاریخی از قم و شیراز آوردیم. آن روزها نمایشگاه کتاب با سازمان تبلیغات هماهنگی میکردیم و هر چند وقت یک بار نمایشگاه کتاب برگزار میکردیم. گاهی از ده روز تا یک ماه نمایشگاه بر پا بود. با خاور یا وانت کتاب میآوردیم و هر چقدر کتاب فروش میرفت پولش را میفرستادیم و بقیه کتابها را پس میدادیم. کتابهای مرجع هم داشت.»
در کنار مسجد صاحبالزمان (عج) این کتابخانه جزو چهار کتابخانهی فعال و پرکتاب گراش در مساجد بوده است. صادقی میگوید: «این دو مسجد به صورت شیفتی کار میکردند. در بخش برادران دکتر فتحی، حسینعلی حاجیزادگان و من کارها را با هم انجام میدادیم و در بخش خواهران خانم فرجی کار میکرد. در مسجد صاحبالزمان هم خانم غلامی فعالیت داشت. شیفت کاری این کتابخانه سه روز در هفته برای آقایان و سه روز در هفته برای خواهران بود و آن روزها بیش از هزار جلد کتاب داشت.» این کتابخانه هم حالا رونقی ندارد و کتابها جمعآوری و کتابخانه تعطیل شده است.
استفاده از فضای فیزیکی کتابخانه برای برگزاری مراسمهای اجتماعی و یا اختصاص آن برای تمرین تیمهای ورزشی، ایجاد کسب و کارهای کوچک خانگی برای زنان علاقهمند و کسب درآمدی هر چند کم و برگزاری کلاسهای هنری و آموزشی، شاید بتواند راههایی برای استفادهی دوباره از مکان این کتابخانهها باشد.
کتابخانه مسجد صاحبالزمان(عج)
این مسجد جزو قدیمیترین مساجد گراش است که کتابخانه هم داشته است و قدمت آن به قبل از انقلاب بر میگردد. کتابخانهی آن که سالهای گذشته یکی از بالاترین تعداد کتابها در گراش را داشت، اکنون فعال نیست و در قفل آن سالهاست دیگر کلیدی نچرخیده است.
حاج علی دیباچی که خودش را خادم مردم و مسجد معرفی میکند میگوید از وقتی موبایل آمد دیگر کسی به سراغ کتاب و کتابخانه نیامده است: «تاسیس کتابخانه به زمانی برمیگردد که مسجد قدیمی آن بازسازی شد. آیتالله حاج سید حبیب افقهی سال ۱۳۵۲ یا ۵۳ بود که این مسجد و در کنارش کتابخانهاش را هم بنا کرد. سالیان سال از قبل از انقلاب تا بعد از آن از کتابخانه استفاده میشد.»
و بعدها اینجا هم سخاوت یک گراشی به کمک مسجد میآید تا کتابها در جای بهتری خانه داشته باشند. حاج علی دیباچی میگوید: «شخصی به نام حاج حسین حاجی محمدباقر از گراشیهای ساکن امارات که خیر بود یک ساختمان ساخت که سه طبقه داشت. طبقهی زیرزمین آن کتابخانه، طبقهی همکف پایگاه مسجد و طبقهی اول هم خانهی عالم بود. هر کدام حدود دویست متر زیربنا دارد. وقتی اینجا را ساخت کتابخانهی مسجد به اینجا منتقل شد.»
چند سال بعد، ادارهی کتابخانه شکل بهتری پیدا میکند و یک روحانی بانی این کار میشود. دیباچی میگوید: «در زمان آقای ابطحی که امام جماعت مسجد بود، کتابهای دیگری اضافه و طبقهبندی شد و کارمندی هم به عنوان کتابدار استخدام شد. همهی مردم هم از آن استفاده میکردند و طلبه و غیرطلبه نداشت.» بعدها پسر آقای ابطحی ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ جلد کتاب از کتابهای مرحوم پدرش را هم به کتابخانه اهدا میکند و بخشی از فضای کتابخانه به این کتابهای مذهبی اهدایی اختصاص پیدا میکند. کتابهایی که خوانندگان خاصتری داشته است و بیشتر به درد طلاب میخورده است. کتابهای متنوع تاریخی، مذهبی، علمی و دانشگاهی بخش دیگری از کتابهای این کتابخانه بوده است.
اما حاج علی دیباچی میگوید این کتابخانه هم از حدود پانزده سال پیش دیگر آدم کتابخوانی به خود ندیده است و قفل بر در است. کاهش اقبال مردم به نماز خواندن در مساجد و در نتیجه کاهش تعداد مراجعین به کتابخانه، معلول تغییر در سبک زندگی مردم، تغییر سرگرمیها و راههای کسب اطلاعات و علم و جایگزینی آن با انواع فردیتر و خصوصیتر کتابخوانی مثل استفاده از موبایل و لپتاپ در خانه است. آقای دیباچی اضافه میکند: «تا چند سال کتابخانه به همین شکل رونق داشت. اما کمکم باز کردن کتابخانه از دو شیفت صبح و عصر به عصرها رسید و محدود شد چون استقبال کم شد. حالا هم اگر مورد خاصی مراجعه کند و نیاز به کتاب داشته باشد ما در را برایش باز میکنیم.»
در زمان مدیریت آقای آیینهافروز بر اداره فرهنگ و ارشاد گراش و بازدید مدیر کل از این کتابخانه، امیدی برای بازگشایی و رونق دوبارهی این کتابخانه جوانه میزند اما آقای دیباچی میگوید تا به حال که خبری نشده است. او میگوید: «از شیراز آمدند و گفتند اگر کتابخانه را تحویل بدهید ما نیرو و کتاب میآوریم. فضا را دیدند و گفتند جا و مکان مناسب است اما متاسفانه عملا کسی نزدیک نیامد و همین طوری مانده است.»
به گفتهی آقای دیباچی این کتابخانه از آن زمان حدود ۱۱ هزار جلد و شاید نزدیک به ۹ هزار عنوان کتاب داشت و حالا بسته بودن درش آن کتابها را بیخواننده کرده است چون نبود خوانندهی کتاب منجر به تعطیلیاش شد.
کتابخانه مسجد الزهرا(س)
کتابخانه امام حسین(ع) در مسجد الزهرا(س) به همت مرحوم حاج آقا ابوالفضل اسماعیلی و سرمایه مرحوم حاج محمد حسنزاده (بانی مسجد) در سال ۱۳۸۲ تأسیس شد. کتابخانه حدود هشت هزار کتاب داشت و حدود ۱۲۰۰ نفر عضو. اما این کتابخانه هم متاسفانه الان فعال نیست و کتابها به حدود ۳ هزار رسیده است.
اما داستان تعطیلی کتابخانهی این مسجد از زبان سکینه شکری که بیست سال مسئول آن بوده شنیدنی است. دو تصمیم از سوی امامان جماعت مسجد که یکی بنیانگذار کتابخانه و دیگری مخالف آن بوده است، در تاریخچهی این مکان و زندگی و خاموشی آن نقش داشته است. کتابخانهای که از بانی خیر مسجد تا هیئت امنا و امام جماعت آن برای شکلگیری و رونق آن تلاش کرده بودند اما با یک تصمیم نادرست تعطیل میشود. خانم شکری میگوید: «تاسیس این کتابخانه به اردیبهشت سال ۱۳۸۲ برمیگردد و امام جماعت آن آقای اسماعیلی آن را شروع کرد. چند خانم بودیم که کارها را انجام میدادیم. یک شب همه همکاری کردند برای کارت زدن و خودم همه را ثبت کردم و مسئول کتابخانه بخش خواهران شدم. آن زمان حدود هشت هزار جلد کتاب داشت که بسیاری از آنها را خود آقای اسماعیلی از قم آورد و یا از نمایشگاه کتاب میخریدیم و بیشتر موضوعات کتابها علمی و کتابهای کمکدرسی بود. رمان اصلا نداشتیم. گاهی یک آدم خیر پیدا میشد و یا بانی مسجد کتابها را میخرید. اعضا بیشتر از حوزه بودند و طلاب استقبال میکردند چون کتابهای تفسیر و مرجع هم زیاد داشتیم و بعد هم دانشآموزان. دو شیفت کار میکردیم و صبح و عصر بود. حتی برای هفتهی کتابخوانی عضویت رایگان بود تا مردم تشویق شوند و عضو کتابخانه بشوند. آن زمان استقبال از کتابخانه خوب بود.»
اما در یک تصمیم عجیب، امام جماعت دیگری که به مسجد میآید، بدون رضایت هیئت امنا مسجد، تصمیم به تغییر کاربری آنجا میگیرد؛ اما در اصل به دلیل وقف بودن کتابخانه تغییر کاربری ممکن نبوده است. خانم شکری میگوید: «چند سال گذشت و یک امام جماعت جدید به نام حاج آقا بصیری آمد و کانون فرهنگی پسران را راهاندازی کرد. بچهها از امکانات کتابخانه و مسجد استفاده میکردند اما عضو کتابخانه نمیشدند و کتاب هم نمیخواندند. نظر آقای بصیری این بود که میگفت کتابخانه را پیشرفته کنیم و کتابهای قدیمی را برداریم. شبانه آمده بودند و با بچههای کانون، کتابها را خارج و وسایل را جمع کرده بودند. مثلا خیلی از کتابهای کودکان را فرستادند روستای خلیلی. میخواستند کتابخانه تبدیل به هیئت شود.»
آقای عالیان، از اعضای هیئت امنای مسجد، میگوید همگی اعضا با این تصمیم مخالف بودند و ادامه میدهد: «حتی ادارهی فرهنگ و ارشاد لار گفت تغییر کاربری به دلیل وقفی بودن مکان ممکن نیست و ما به شما حتی کتاب هم دادهایم و کتابخانه قدیمی است و نباید تغییر کند. جوانهایی که آمدند میخواستند کتابخانه تبدیل به هیئت مذهبی شود.»
سکینه شکری که از آغاز تاسیس کتابخانه به عنوان مسئول آن زحمات زیادی کشیده میگوید: «ما با این تصمیم مخالف بودیم و خیلی از کتابها را پس گرفتیم. حتی از مردم خواستیم اگر کتابی دارند به کتابخانه اهدا کنند تا دوباره احیا شود. اما دیگر از رونق افتاد و مثل سابق نشد. علاوه بر کتابخانه، ما از محیط آن برای برگزاری کلاسهای نقاشی و حفظ قرآن و قصه هم استفاده میکردیم. سالن مطالعه داشت که بیشتر خانمها و دانشآموزان از آن استفاده میکردند.»
این کتابخانه اکنون تعطیل است اما به گفتهی آقای عالیان اگر کسی بخواهد از کتابهای آن استفاده کند در آنجا به رویش باز است.
کتابخانه مسجد حضرت ولیعصر(عج) (مسجد حوض)
در بین مساجد معرفی شده در این گزارش، کتابخانهی مسجد ولیعصر(عج) بهروزترین کتابخانه را دارد. موضوعی که در میان دیگر کتابخانههای مساجد دیده نمیشود و البته دلیل آن را میتوان در فعال ماندن این کتابخانه دید. همراه شدن با تکنولوژی روز و پاسخگو بودن به نیاز فردی که برای کتاب مراجعه میکند، میتواند در ماندگاری کتابخانه و کتابخوان نقش موثری داشته باشد.
حسن مهرابی، مدیر این کتابخانه، میگوید: «این کتابخانه در سال ۱۳۷۸ تاسیس شده و ۶ هزار جلد کتاب و حدود ۳۰۰ عضو دارد. کتابها شامل کتابهای مرجع، رمان، ادبیات، دفاع مقدس و کودکان است. فضای سالن مطالعه و مخزن کتاب ۲۵۰ متر مربع است که کافینت با شش سیستم، پرینتر، دستگاه اسکن و اینترنت رایگان از جمله امکانات آن است.» مهرابی میگوید کتابها از محل وقف کتاب و خریدهای خود کتابخانه است و تعدادی هم پس از تعطیلی دانشکده علوم قرآنی به اینجا منتقل شده است.
این کتابخانه دو شیفت جدا دارد. مهرابی، فرمانده پایگاه بسیج این مسجد، میگوید: «عصرها مخصوص بانوان و شبها پس از نماز مغرب و عشا برای استفادهی آقایان است که اکثرا دانشآموزان برای مطالعهی درسی مراجعه میکنند.» از فضای سالن این کتابخانه در مراسمها برای حضور مردم نیز استفاده میشود. حسن مهرابی میگوید: «وسایل سالن مطالعهی کتابخانه برای برگزاری مراسم شهادت حضرت فاطمه(س) جمعآوری شده است.»
این کتابخانه هم با گذشت ۲۵ سال از تاسیس آن، نیروی ثابت کتابدار ندارد اما با تلاش افراد مختلف در طول این سالها پابرجا مانده است.
فکری نو برای زنده کردن کتابخانهی مساجد
از مطالعهی موردی و گذرای کتابخانهی مساجد در این گزارش، میتوان چنین نتیجهگیری کرد که تغییر در سبک زندگی مردم از جمله ورود تکنولوژی و افزایش توان مالی مردم برای خرید کالاهای مختلف از جمله کامپیوتر و موبایل و استفاده از برنامههای متنوع سرگرمی و علمی مرتبط با آنها، شاید عمدهترین دلیل رکود و تعطیلی کتابخانهی مساجد است. سبک زندگی در شکل سنتی آن، انتخابهای کمتری به فرد میداد و در همان زمان نیز شکوفایی و رشد این کتابخانهها را به عنوان یکی از امکانات اجتماعی و شهری میتوان دید. اما با گسترش فنآوری و تغییر رفتارها و الگوهای کنشگری در جامعه، نقش کتابخانههای مساجد در شکل دادن به هویت اجتماعی افراد نیز کمرنگ شد. در یک نگاه زمانمند، پس از کتابخانههای مساجد، کتابخانههای مدارس، گسترش کتابخانههای عمومی شهرها، ورود رادیو و تلویزیون، اینترنت، موبایل و نهایتا شبکههای اجتماعی، جایگزین عمدهی کتابخانهی مساجد شد و راه را برای بقای کتابخانهی مساجد سخت کرد.
از سوی دیگر، نمیتوان مدیریت نامناسب کتابخانههای مساجد را به تنهایی علت اصلی تعطیلی یا کمرونق شدن آنها دانست. هر کالایی با عرضه و تقاضا معنادار میشود و نمیتوان این رابطهی دوسویه را نادیده گرفت. وقتی تقاضایی وجود نداشته باشد، عرضهی کالا دیگر معنایی ندارد. عدم تمایل مردم به کتابخوانی و کاهش احساس نیاز آنها به حضور در محیط مساجد به افول کار این کتابخانهها منجر شده است. شاید بهتر است علاوه بر بازنگری در نوع و کیفیت مدیریت این کتابخانهها و نوسازی موضوعی کتابها، شیوهها و راهکارهای خلاقانهتر و بهروزتری مانند آنچه در مسجد ولیعصر(عج) اتفاق افتاده است، برای جذب بیشتر جامعه به استفاده از کتابخانههای مساجد پیدا کرد. اگرچه در این مسالهی کند و راکد، سخت بتوان به سرعت تکنولوژی رسید که برای به روز بودن و رو کردنِ شگفتیهای مداومش، منتظر کسی نمیماند.