محمد‌خواجه‌پور*: روز خبرنگار همواره روز مویه بر آزادی و گلایه بر سختی‌هاست. آن‌سان که دیگر شک نداریم حرفه‌ی ما کاری سخت و حساس است و این‌گونه می‌شود که بر سر مردمان منت می‌گذاریم که «ما خادمین جامعه هستیم». خادمین طلب‌کار، همانند دیگر کسان که ادعای خدمت دارند، که شاخص‌ترین آنها سیاست‌مدارانی‌اند که مردمان از دست خدمت آنان ذلّه‌اند.

بگذارید این بار در روز خبرنگار کمی رو به آیینه بایستیم. در جامعه‌ای که نقش‌ها تقسیم شده باشد، کار ما «روزنامه‌نگاری» است. هر چند در جامعه ما که خیلی چیزها کژنما است و هر کس در کار خود به دنبال پله‌ای برای گرفتن جای دیگری می‌گردد، روزنامه‌نگاران نیز گرفتار این بلا شده‌اند. از روزنامه‌نگاری به دنبال رسیدن به جای دیگری هستند. جایی که می‌تواند یک صندلی سیاسی باشد یا رسیدن به دیگر معشوقه‌های دل‌نواز.

«خبرنگاری» را بیش از هر چیز باید یک شغل دید. شغلی که بتواند پول خود را در بیاورد و در کنار آن نقش مطلوب اجتماعی خود را ایفا کند. شاید در وضعیت بغرنج امروز ما این بیشتر یک آرزو باشد، اما شاید ترکاندن بادکنک «همه‌چیزدانی» و توهم «مسئولیت خطیر سیاسی» برای همکاران روزنامه‌نگار هم بخشی از همان مسئولیت خطیر ما باشد.

شاید سخت باشد اما باید بپذیریم که ما نیز همانند شغل‌های دیگر، همانند یک مکانیک، یک قاضی، یک بازاری و … یکی از چرخ‌های کوچک جامعه هستیم. چرخ‌ کوچکی که می‌تواند جامعه را به پیش ببرد یا این که آن را از حرکت باز دارد. تا وقتی که جایگاه خود را در جامعه به درستی درک نکنیم، نمی‌توانیم در چرخ‌های دیگر چفت شویم و حرکتی را به وجود بیاوریم.

در کنار نبودن آزادی عمل، فقدان چارچوب‌های حمایت قانونی و عدم استقلال مالی، چیزی که ما امروز از آن رنج می‌بریم، نبودن استانداردهای حرفه‌ای روزنامه‌نگاری است. استانداردهایی جامع که بتواند روزنامه‌نگاری را به عنوان یک شغل شرافت‌مندانه به پیشگاه اذهان عمومی بازگرداند.

اعتبار شغلی ما در سال‌های گذشته تا مرز ویرانی رسید. با دولتی که روزنامه‌نگاران را به یکی از دو جایگاه فرومایه‌ی «جاسوس بیگانه» یا «بلندگوی دولت» تقلیل داد. حالا وقت این است که به پشت میزها، لپ‌تاپ‌ها و میکروفن‌های خود برگردیم و قبول کنیم که بیش از هر مسئولیت سیاسی و اجتماعی دیگری، «خبرنگار» هستیم و این کار ما است.

kabarneghar6

* این یادداشت در ویژه‌نامه روز خبرنگار نشریه بشارت نو منتشر شد.