گریشنا:سعید بهزادی، نوجوان دوازده سالهی گراشی در عمق چاه سیمتری، روی دامان مرگ برای همیشه به خواب رفت.
به گزارش روابط عمومی پایگاه هلالاحمر گراش؛ چهار نوجوانی که به زیارتگاه پیر لاغر در حوالی پلیس راه گراش- لار رفته بودند بیخبر از قناتهای زیادی که در اطراف این زیارتگاه وجود دارد هنگام غروب و موقع برگشت به شهر مشغول بازیگوشی بودند که با لیز خوردن پای سعید، او به درون چاه سیمتری سقوط میکند و به علت ضربه به سر دردم جان میسپارد.
نیروهای هلالاحمر شهرستان گراش با همراهی نیروی آتشنشانی به محل اعزام میشوند و با بیرون کشیدن پیکر بیجان سعید از چاه،این عملیات به پایان تلخ خود میرسد.
اصلاحیه: بر اساس تماس تلفنی خانوادهی مرحوم بهزادی به خبرنگار سایت گریشنا: مرحوم بهزادی به همراه خانواده برای گذراندن اوقات فراغت به زیارتگاه پیر لاغر میروند نزدیک غروب پدر سعید به همراه چند نفر از نوجوانان خانواده برای درست کردن آتش در اطراف این زیارتگاه، دنبال هیمه بودند که ناگهان سعید به درون چاه سقوط میکند و این حادثهی تلخ اتفاق میافتد.
با تماس پدر سعید، نیروهای اورژانس، آتشنشانی و هلالاحمر با یک ساعت تاخیر به محل حادثه میرسند اما هیچ کدام از این نیروهای کمکی از تجهیزات کافی برخوردار نبودند به همین دلیل با پیگیریهای فراوان پس از چند ساعت طناب برای رفتن به قنات فراهم میشود اما چون تجهیزات کافی نبود هیچ کدام از نیروهای کمکی حاضر به رفتن به درون چاه نشدند تا سرانجام حبیب بهار و عقیل بهزادی به صورت داوطلبانه حاضر میشوند به درون قنات بروند و جسد بیجان سعید توسط این دو نفر از قنات بیرون کشیده شد.
گل بانو شهرک کهنه اوز
۲۷ بهمن ۱۳۹۳
سپاسگزارم .
آقای غفوری بزرگوار
گل بانو شهرک کهنه اوز
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
با سلام. خیلی وحشتناک بود خبر. خداییش خیلی ناراحت شدم.
تسلیت به خانوده اش .خدا بهشون صبر بده..
دوستان کامتت ها رو خوندم هر کسی یه چیزی گفته.. ایکاش یاد بگیریم قضاوت ناحق نکنیم.. این حرفا بیشتر داغ خانواده بهزادی تازه میکنه.برای صبوری دل پدرومادرش دعا کنید.
مسعود غفوری
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
این تذکر و دعای خیر خانم گلبانو را حسن ختامی بر نظرات این خبر در نظر میگیریم.
منتقد
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
گریشنای عزیز،بنظرم گراش اونقدر بزرگ نیست که یه خبررو اشتباه درج کنید که بعد اصلاحیه بزنید،
درهر صورت از اطلاع رسانیتون ممنون.
یا حسین
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
با عرض تسلیت خدمت خانواده مرحوم بهزادی.الحق و والانصاف جوان پاکی رو از دست دادن.انشالله در آن جهان هم سفره عموی شهیدش(شهید زین العابدین بهزادی) شود.
و تشکر کنم از نیروهای امدادی(اورژانس.آتش نشانی.هلال احمر)که واقعا در خدمت به مردم کوتاهی نمیکنن.
یکی از چیزایی که این عزیزان باید بدونن این که توی این موقعیتها هر چیزی ممکنه از دهن هر کسی بیرون بیاد چون فشار روحی و روانی روشونه.درضمن عزیزانی که گیر میدن چرا نیرو ها نرفتن پایبن.اولا اینها باید شرایط را بسنجند.اگر بدون وسایل وارد عملیات بشوند فردا اتفاقی برای ایشان بیفتد اولین نفر همین شما هستید که میگویید غلط کردند بروند چون وسایل نداشتند میخواستند نروند.ما باید کاری کنیم که جز خانواده مرحوم کسی را عزادار نکنیم.
انشالله شاهد این اتفاقات نباشیم.
در پناه حق
سعیده
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
جانب هیچکس رو نمیگیرم. و هیچ وظیفه انجام نشده ای رو توجیه نمیکنم
فقط بگم که چون دلیل مرگ سعید ضربه مغزی بوده حتی اگه الساعه نیروهای امدادی حاضر بودند و بیرونش میاوردن،فرقی در روند درمان نداشت. سختی این تأخیر رو هیج کس بجز والدین اون مرحوم درک نمیکنن.خدا بهشون صبر بده.خدا اون مرحوم رو رحمت کنه
عبوری
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
یله درسته ولی بعضی از ماها توقع معجزه از این بنده های خدا داریم
آشنا
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
اون لحظه هیچ معلوم نبوده سعید زنده است یا نه … خدا نصیب هیچکس نکند بی تابی پدر …/ همیشه امیدمان به خداست و هیچگاه انتظاری از بنده اش نیست چرا که اینها وسیله اند
امدادگر
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
شما اونجا بودی؟
ارتفاع
سن
زمان
شرایط
موقیعت
شواهد
گفته های شاهد عینی
و خیلی چیزهای دیگه با کمی دو دو تا چهار تا حساب ادم دستش میاد.البته ماها بدون در نظر گرفتن این همه شرایت کار خودمون رو انجام میدیم. و همیشه از خدا توقع معجزه داریم .
امدادکر
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
سلام
و در اخر ان شا الله هیج وقت از این نو ع حادثه تکرار نشه
و تجربه ا باشه برای همه که هرکس رو بهر کاری ساختن و تحلیم دیدن و بزاریم که هر کسی که واقعا متخصص است انجام بده. و مسولان بیشتر به فکر باشن.
یا علی
منصوردهرامي
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
با عرض تسلیت به خانواده بهزادی وخسته نباشید به نیرهای زحمتکش اورژانس اتش نشانی هلال احمر وبرادر حبیب بهار وهمه کسانی که به هرنوع کمک کردند خدا خیرتان دهد
محمد
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
با سلام
بنده حقیر خبر و نظرات دوستان رو شنیدم.
اینجور که پیداست به نیروهای امداد( هلال احمر، اورژانس و آتش نشانی) باید احترام بیشتری گذاشت و تشکر کرد از زحماتشون؛ ولی نباید غافل بشیم که انصافاً نیروهای امدادی (هلال احمر که بنده چندوقت اونجا خدمتشون بودم) تخصص و مهارت شایسته ای تو اینگونه حوادث ندارن. هرچند ناگفته نمونه بچه های قدیمی ترشون که توکلاس های آموزشی بیشتری شرکت کردن و تو ماموریت های بیشتری حضور داشتن کارشون عالیه.
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام
بله درسته دوست عزیز هر کاری تخصص خاصی نیاز داره ولی متاسفانه ماها تا میشنویم نیروی اتش نشانی یا هلال احمر یا اورژانس دیگه میگیم همه چیز بلدن و باید انجام بدن ولی هرکاری تخصصی داره
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام واز همه شما ها کمال تشکر دارم.
ولی این درست نبود.بعضی ها.
آشنا
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
مطمئن باشید که هیچگاه خانواده ها اجازه نمیدن بچه هاشون تنهایی برن یه جایی که احتمال خطرش زیاده اینجا اصرار شدید خود سعید و باز مواظبت شدید پدرش بوده ولی چه کنیم که وقتی مرگ باید به سراغ انسان بیاد ولو کنتم فی بروج مشیده باشید، مرگ خواهد آمد، در ضمن با تشکر از آتش نشانی و هلال احمر و با گلایه از این که اینها نه کپسول اکسیژن نه کلاه ایمنی و نه طناب به اندازه کافی همراه، همراه خود نداشتند وبا به خاطر عمیق بودن چاه و نبود اکسیژن والبته به خاطر حفظ جان خود حاضر نشدند وارد چاه شوند ویکی از همراهان سعید و آقای بهار دو نفری وارد چاه شده و پیکر بی جان را بالا کشیدند.
آشنا 2
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
من هیچکاری ندارما ولی اینم بگم؛ چاه ۳ متری عمیق حساب میشه و همچنین چاه ۴۰۰۰۰۰۰۰۰ متری هم عمیق محسوب میشه ولی فرقش تو اینه که ببینم اونایی که زحمت کشیدن و با آتش نشانی و بقیه جاها هماهنگ کردن؛ ببینم آیا گفتن این قنات ۳۰ متر هستش که اونا بدونن که وسایل اکسیژن برای همچین جایی بیارن! چون کپسول اکسیژن که برای همچون جایی استفاده نمیشه! وسایل مخصوص تر داره.. در کل ولی اکسیژن هم آورده بودند که اگر مصدوم زنده است بهش متصل کنند که متاسفانه….!
لطفا یک طرفه قضاوت نشه!
دوستان امدادگر رفتن دوره دیدن و جاهای دیگه خیییییلیییی خوووب درخشیدن؛
——————————–
و اینکه از همه مهمتر به خانواده بهزادی تسلیت میگم این مصیبت رو و از خداوند منان آرزوی صبر و بردباری رو برای این خانواده خواستارم..
نام شما...
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
ببخشید اینها گفتند ما کپسول آتشنشانی برای تنفس خودمون نیوردیم احتمال داره اون ته اکسیژن نباشه و ما امدادگرها خفه بشیم
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
جناب اشنا نیرو ها کلاه و تجهیزات داشتند ولی توی گزارش حادثه بجای قنات گفتن چاه من تحقیق کردم وتجهیزات نجات کاملا فرق داره
آشنا
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
لابد کلاه رو گذاشته بودن رو سر خودشون و به آقای بهزادی و بهار ندادن که مشکلی براشون پیش نیاد
امدادگر
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
ههههه
جناب اشنا اصلا مشخص کن اشنا یعنی چی ؟ اصلا اشنا به چی هستی؟ اصلا اونجا بودی؟ اصلا اصلی؟یا مارو داری مسخره میکنی؟ک
برو خدا روزیتو جای دیگه بده.
بی نام
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
واقعا ادم فکرشو میکنه دیوونه میشه،کسی که گفته بود فقط توهین میگفتن به اتشنشانیها باید خودشوجای خانواده طرف بزنه ببینم خودش چیکار میکرد،من اصلا خانواده مرحومونمیشناسم وطرفداری نمیکنم،ولی اولین چیزی که پزشکها و یا اتشنشانها و امدادها باید یاد بگیرند اینه که با بی احترامی خانواده های مرحوم از کوره در نرن و اونهارو ی ارامش دعوت کنن،خداوند به خانواده این مرحوم.صبر عطا کنه
آشنا
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
کدوم بی احترامی؟!! اینکه به اونها تذکر داده بشه که چرا با طناب بلند تر نیامدید با اینکه ما موقع تماس به شما گفتیم بچه در چاه عمیق سقوط کرده بی احترامی است؟ اینکه پدر سعید با اون حالش خواستار بیرون آوردن بچه خود بشه بی احترامی است؟ اینکه پدر بگه من خودم میرم و بچه خودمو بالا میارم بی احترامی است؟ انصاف داشته باشید وبیشتر از این قلب این خانواده داغدار رو آزرده نکنید، اصلا چرا ما بدون اطلاع از شاهدان عینی و تحقیق به خودمون اجازه میدیم در مورد هر مسئله ای نظر بدیم؟ ولا تقف ما لیس لک به علم
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
جناب آشنا پدر مرحوم بی احترامی نمیکرد مردم عادی کاسه داغتر از اش بودن و فحش میدادن خداییش اگه یه فحش اونجوری به من داده بود الان جنازش تو سرد خونه بود این نیرو های امدادی خیلی تحمل داشتن
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
جناب اشنا من از بچه های اتش نشانی و هلال احمر پرسیدم اخه تو اینجور مسایل خیلی حساسم و سختگیر .گفتن به ما گفتن افتاده توی چاه وبا توجه به اطلاعاتی که داشتیم عمیق ترین چاه اون منطقه ۶متر بیشتر عمق نداره اگه گزارش درست داده بودن و میگفتن قنات قطعا تجهیزات قنات و می اوردن.
آشنا
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
تو اون شرایط اضطراب حالا از کجا باید میدونستن حتما بگن قنات (مگه جغرافیدانه یا ژئوفورمولوژی خونده) شما باید میدونستید که اطراف پیر لاغر (فک کنم) فقطقنات وجود داره .
یه دوست
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
بنده هم نگفتم که هر کی توهین کرد بزنیم تو صورتش! و اینکه خوشبختانه بچه های امدادگرها هم هلال احمر و هم جاهای دیگه همیشه این امر رو میذارن به پای موقعیت طرف و همیشه سکوت میکنند..
گفتم که احیانا اگه خواستیم فرهنگ شهر بره بالاتر:
1- به افراد امدادگر احترام بذاریم
2- همیشه یاد بگیریم سر صحنه اتفاق که هستیم؛ بر خودمون مهندس و دکتر نشیم و در رابطه به مسئله ای که در موردش اطلاعات نداریم نظر ندیم تا اونایی که با این کار آشنایی دارن انجام بدن..
و…
نام شما...
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
انگار متوجه نیستی اینها هیچی همراه خود نداشتند مشکل ما این بود که به افراد با تجربه زنگ زدیم ولی آخرش هم مجبور شدیم خودمون جسد رو بیرون بیاریم عقلمون که بیشتر بشه انشاءالله فرهنگ هم بالا میره
عبوری
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
جناب بی نام
شمایی که زنگ ردین و گزارش دادین پس چرا گزارش صحیح ندادین آخه بچه های اتش نشانی میگفتن زنگ زدن گفتن یه نفر افتاده تو چاه نه قنات
اخه نیروهای امدادی میگفتن ما شناختی که از محل داریم چاه باعمق بیشتر از۶ متر اون اطراف نداریم
امداد گر
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
ببخشید اینها کیا هستن؟
شما که این همه اطلات داری اره افراد با تجربه همون نیروهای مردمیه؟
ان شا الله که عقل همه بیشتر شه تا یه طرفه قاضی نشیم.
ههههه الکی امد بالا بدون سه پایه یا طناب یا وسایلی که همراه امبلانس بود.
فکرش کن بعد بگو اون دنیا باید جواب بدی
ممنون
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام ممنون از نظر شما
فکر میکنی من این کارو نکردم
خدایش نمیخواستم نظر بدم ولی خب ادم صبری داره بعضی ها بجای خسته نباشید پنجول به ادم بزنن. ولی خدا وکیلی اگه ذره ای ما نارحت بشیم چون شرایط انها رو درک میکنیم.
آشنا
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
من هم اول تشکر کردم بعد به عنوان گلایه گفتم خیلی از وسایل اساسی رو هم نداشتید نمیدونم چه بوده که ای با موتور مجبور بودن ذره ذره وسایلتونو بیارن و…
نه میخواستی اونا رو هم نیاریو کارانجام نداده برگردی
امدادگر
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
لازمه یه چیزهای برای شما روشن کنم جناب آشنا
اولا گروه امداد هلال احمر با اتش نشانی دو گروه جداست
ثانیا شما ها با ما تماس نگرفتید بلکه بچه های اتش نشانی تماس گرفتن و گفتن چون مسیرش بده و امبلانس نمیره بالا با موتور بیاید. که لازمه اینجا این نکته هم اضافه کنم که یه موتور بیشتر از یک نفر که نمیتونه جابجا کنه حالا اگه شما انجا بودی بایستی متوجه شده باشی که ما دو تا کیف امدادی دو بسته طناب ۵۰متری یه جعبه کمک های اولیه. یه کپسول اکسیزن با پنج نفر امدادگر بایستی چه جوری میومدیم. بالا؟
نکته بعد در سر این جور مواردی صبر و کار دقیق شرط اول موفقیته که با جو اونجا نمیشود کاری انجام داد.
البته ما ها درک میکنیم.اصلا هم ناراحت نشدیم و نمیشیم.
ما ها اگه نمیخواستیم کاری انجام ندیم سر صحنه نمیومدیم. راحت میتونستیم بگیم نیمایم ولی وجدان کاری اجازه نمیده برادر
نه اینکه با دو تا امبلانس و یه موتور سیکلت بیایم بالا
ودر اخر منم از شما تشکر میکنم که گله کردی تا چند نکته ی برای بعضی ها روشن بشه از جمله خود من.
یا علی
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام بی نام من خودم شاهد بودم اگه از کوره در میرفتن که الان او فردی که فحش میداد کتک خورده بود
یه آشنا
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
سلام لطف کنید خبرتونو درست کنید و با تحقیق بیشتر مطالب به این مهمی رو تو سایته پر بازدیدتون قرار بدید …چنتا از دوستان نکته ها رو گفتن و کذب ها رو اعلام کردند …مثلا سر شب نبوده و ساعت ۱۰بوده و چنتا نوجوون هم نبودن و با پدر و خانواده و اقوام اونجا بودن و…
يك شاهد
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
باسلام ضمن تسلیت خدمت خانواده محترم بهزادی،وخسه نباشی خدمت نیروهای اورژانس و آتشنشانی و هلال احمر و آقای حبیب بهار که به نظرمن کار اصلی رو ایشون کرد که بارفتن به درون قنات بچه رو آورد بالا
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
منون از شما اره بهترین راه در اون لحظه بود. فکر کنم تنها کسیه که حالا حال ماهارو میفهمه البته بعد از بیرون امدن از چاه.
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام جناب شاهد نظر شما مهم نیست از خودش بپرس ببینم وقتی تو قنات بود و نفس کم اورده بود چه حالی داشتن اگه از حال میرفتن کار نیروهای امدادی سخت تر میشد و وقتی اون بچه رو می اوردن بالا اگه از دستش رها شده بود نمیگفتن فلانی ازدستش افتاد و کشتش؟
یعقوب
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
باسلام اولا خدا رحمتش کنه ولی یک گلایه داشتم از دست اندر کاران گریشنا متا سفانه اطلاعاتی که شما بدست می آورید درست نیست اول این که حادثه ساعت ۱۰شب اتفاق افتاده دوما اول از همه بچه های ًزحمت کش اورژانس به محل رسیدن پشت سر انهااتش نشانی رسید که بنده خداها با توجه به تعداد نفرات کمی که داشتن وسایل های خود را روی دهانه چاه بر روی هم سوار کردن بعد ۴۵پنج دقیقه هلال احمر رسید جا داره از تمامی بچه های اتش نشانی تشکر و قدر دانی کرد خدا خیرشون بده
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام تا جای که من خبر دارم و اطرافیان میگفتن و از روی ساعتی که سقوط کرده این اطلاعات زده میشه.در اون لحظه که هیچ یک سر صحنه اماده نبودی.
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام جناب اقای یعقوب من پشت سر ماشین اتش نشانی بودم و رسیدم اونجا بعد از اینکه نیروهای اتش نشانی رسیدن و رفتن بالای دهانه قنات متوجه شدن کسی خبر هلال احمر نداده که بنده خدا اقای م .آ با بدبختی تونست شماره هلال احمر رو بگیره و گزارش حادثه بده چون موبایل انتن نمیداد.
Ghaedi
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
سلام ضمن تشکر از نیروهای زحمت کش اورژانس و آتشنشانی که واقعا مسولیئت سنگینی رو برعهده دارن و انشاءالله دیگه همچنین موردی رخ نده
و به خانواده محروم بهزادی هم تسلیت عرض میکنم.
گراش من...
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
باعرض تشکر از نیرویهای زحمتکش هلال احمر و آتشنشانی محترم…
عرض تسلیت به خانواده ی محترم….
سایه
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
البته این خبر نصفش دروغه این که چهار نوجوان نبودن و بیشتر بودن که البته پدر و اقوام هم باهاش بودن و نیروی هلال احمر هم فقط نظاره گر بودن و چون جرعت رفتن توی چاه نداشتن یکی از اقوام داوطلبانه میره تو چاه حداقل خبر مینویسین درست بنویسین
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
خانم یااقای سایه.
درسته هر کسی رو بهر کاری ساختن ماهها هم سلسله کارهی باید انجام بدیم ولی وقتی اجازه نمیدن یا فرصت نمیدن ماها باید چکار میکردی. بعضی میرن پاین شیرن امد بالا با خداه انشا الله تجربه نکنی اگه بکنی حال مارو میفهمی.از همون اقوام که میگی برو سوال کن وبگو خدای بگه.
شما هم کمی تحقیق کن بعد چون اگه ناحق باشه من شخصه ازت نمیگذرم.
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
سلام آقا یا خانم سایه این نیروها نظاره گر نبودن منتظر بودن تجهیزات تخصصی شون برسه ولی اون اقوامی که شما میگین جوگیر شده بود و میخواست خودی نشون بده ولی بعد که رفت تا وسط چاه رسید فهمید چه کار اشتباهی کرده
آشنا
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
چرا دروغ میگی اون از اقوام نبودن نیروی خودتون بود که گویا ناراحتی قلبی داشت و برگشت (عجبا مگه فرد بیماررو برای امدادگری میبرید شما؟) ولی اون اقوام یعنی عقیل بهزادی رفته پایین و با آقای بهار جسد رو بالا آوردن و اون اقوام دوساعت در پایین بدون نور و… موند و احتمال هر خطری داشت بدون کلاه و… به قول نیروی خودتون با نبود کپسول اکسیژن و.. انصاف داشته باشید.
امدادگر
۲۵ بهمن ۱۳۹۳
جناب اشنا
همه چیزرو کاتی کردی ها
بچه های اتش نشانی نمیدونم ولی میگفتن نردبانشون نرسیده
ولی بچه های هلال اصلا پاین نرفتن.
ول کنید دیگه این بحث ها اصلا خوب نیست وکر بایستی کرد تا دفعه دیگه اتفاق نیوفته. من امروز اونجا رفتم تقریبا هفتاد حلقه قنات بود البته خودم بیشتر از بیست تا نشمردم ولی یکی اونجا بود که میگفت تقریبا هفتاد تا وجود داره.
جالب اینجا بود که بعضی هاشو با تنه درخت نخل سرشو گرفته بودن ولی له شده بود که با هر لگتی میرفت پایین متاسفانه.
یک شهروند
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
خیلی سخته جوون ازدست دادن ولیخانوادش کمی مقصرند که بچه کم سن و سال بدون بزرگتر اجازه دادن بره خارج شهر بهرحال خدا به خانواده اش صبر عظیم عنایت فرماید
همشهری
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
خدا به خانواده اش صبر بده
محمد
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
خبر دردناکی بود و انشالله خداوند به خانواده مرحوم صبر بده.
اما یک سوال ، چرا سر این چاه ها درست و حسابی بسته نشده که باعث بشه چنین اتفاق دردناکی پیش بیاد؟؟؟!!!
رسیدگی به چاه ها و پلمپ کردن آنها بر عهده چه ارگانی است؟؟؟
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
از قول یکی از عزیزان میگفتن قبلا بسته بوده ولی نمیدونم چرا بازش کردن.
مسلم
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
خداش بیامرزه خداوند به خانوادش صبر بده
یه دوست
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
ضمن عرض خسته نباشید خدمت نیروهای پر توان هلال احمر و همچنین اورژانس و آتش نشانی..
بنده یه گلایه ای داشتم، اونم اینه که تو کل جهان وقتی یه نیرویی مثل هلال احمر میره واسه کمک؛ همه بهش احترام میذارن و تشکر می کنند و حتی کمکشون هم میدن ولی متاسفانه دیشب فقط توهین میشنیدم که این خیلی باعث تاسفه..
بیاین سعی کنیم تا به همدیگه احترام بذاریم..
و اینکه روح اون مرحوم هم شاد و یادش گرامی..
امدادگر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
ممنون عزیز
به خدا ما ناراحت نشدیم از قول بچه ها یه چیزی دارن بهمون میدن ازمون که نمیگیرن.
در کل ماه ها برای رضای خدا و کمک به بنده هاب خدا این کارهارو انجام میدیم و همه چیزو به جان دل میخریم. همه چیز
رهگزر
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
احترام جای خود ولی اینو بایدبدونین اگه جرات ندارین میترسین جون خودتون براتون عزیزتره چرامیاین جایی که وظیفتون ازخود گذشتگیه من داییمو خوب میشناسم به کسی توهین نمیکنه اگرم چیزی گفته تو شرایط خوبی نبوده اگه شماهم یه دونه پسرت جلوت پرپر میشد چکارمیکردین؟؟؟؟
عبوری
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
آقا یا خانم رهگزر.سلام
من همون شب اونجا بودم پدر مرحوم هیچ بی احترامی نکردن ول متاسفانه مردم عادی فحش میدادن من که هیچ کاره بودم خیلی زورم اومد
امدادکر
۲۴ بهمن ۱۳۹۳
سلام منم به نوبه خودم به خدمت شما و خانواده محترمشون تسلیت می کنم.
من نگفتم پدر مرحوم بعضی از نفرات اصلان هم به دل نمیگیرم
درباره دل و جرات :اره خود من تا که دیدم اشناست و تجربه کافی ندارم در برابر اشنا کم اوردم. و لازمه بگم که اگه عجله نمیکردن اگه اونجا بودی متوجه شدی که بعضی از امداد گران اماده میشدن. ولی شرایظ جوری بود که بایستی از تیروی عادی که میگفت اشنا هستم استفاده میکردیم در ثانی این کارها شوخی بردار نیست اخه بجز مرحوم یه نفر دیگه هم پاین بود باید فکر ایشون هم میکردیم.
بله برای من به شخصه بجز شرمندگی جیزی نبود ولی انتظار داریم که توقع موجزه هم از ما نداشته باشن اخه دل ما که از سنگ نیست.
یا علی
گراشی
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
پسر کی بوده؟
رويا
۲۲ بهمن ۱۳۹۳
چرا خانواده هاشون اجازه دادن چهار بچه ی کم سن و سال به صحرا برن ؟ خدا به پدر و مادر و خانواده اش صبر بده…
آشنا
۲۳ بهمن ۱۳۹۳
نه به این تسلیت دادنت و نه از اون مقصر دونستنت!! آخه تو از کجا میدونی که پدر و مادرش به اون تذکرندادن و مانع این بچه نشدند؟