گریشنا: بیستوچهارم تا سیام دی ماه هفتهی شوراهای آموزشوپرورش است، مسئولین ادارهی آموزش و پروررش به همین مناسبت جلسهای را در این اداره تشکیل دادند.
در سایت روابط عمومی ادارهی آموزش و پرورش آمده است که؛ روزشمار هفته و بیان شانزده مساله در مورد اهمیت شورا از جمله مباحثی بود که در جلسه مطرح شد.
از جمله نکات بیان شده در این جلسه میتوان به این موارد اشاره کرد که؛آموزش و پرورش با توجه به ماهیت فرهنگی، باید شوراها را به عنوان یک فرهنگ در درون برنامههای خود پیگیری کند چرا که تشکیل شوراها فرآیندی از خودآموزی اجتماعی و مدنی است.
فضای مدرسه محیط مناسبی برای خلاقیتها و تواناییهای دانشآموزان میباشد پس لازم است که مدارس، انواع فعالیتهای گروهی و مشورتی مفید و سازنده برای زندگی آینده دانشآموزان ارائه کند.
محیط خانواده عامل مهم دیگری برای ترویج فعالیتهای مختلف مشورتی و گروهی است، دانشآموزان علاوه بر محیط مدرسه به همکاری محیط خانواده نیز نیاز دارند تا بتوانند این فعالیتها را ادامه دهند.
افزایش امکانات در مدارس با توجه به تعداد دانشآموزان، تهیه دستورالعملهای ساده و قابل اجرا در زمینه امور مشورتی مانند مهارتهای ارتباطی، مهارتهای دوستیابی و پیشگیری از مشکلات روانی از قبیل اضطراب، افسردگی و آموزش نحوه تشکیل شوراها در امور گوناگون مدارس و آموزش مهارتهای اجتماعی از طرق مختلف.
فرهنگ مشورتی بر اساس حذف یکدیگر نیست بلکه بر تکمیل است و این موارد هم محتاج کوشش، برنامهریزی و مدیریت است. در فضای شورایی یک فرد باید بتواند آزادانه نظرات خود را بیان کند.
عدم تاکید صرف بر رشد قوای ذهنی دانشآموزان در دورههای مختلف تحصیلی و تلاش در جهت رشد متعادل جسمی، روانی، ذهنی و اجتماعی.
تدوین کتابها و جزواتی در مورد اهمیت شوراها در زمینههای مختلف.
روابط عمومی آموزش و پرورش شهرستان گراش از شهروندان خواست تا انتقادات و پیشنهادات خود را در مورد این اداره به سامانهی پیامکی ۱۰۰۰۷۸۲۲۲۲۸۴۰۳ ارسال کنند.
۲۳ دی ۱۳۹۲
با درود …
بشر ازحد خود چندان بدر رفت .. که ر نج جمله اجدادش هدر رفت .
به یمن عقل این میمون شد ادم .. به عر فان از فرشته پیشتر رفت .
سر کوه اوج پرواز عقاب است .. بشر تا ماه را بی بال و پر رفت .
غرور افسار اورا کرد پاره .. خرد سو ئی واو سو ی دگر رفت .
به خود زد همچو عقرب نیش در چاه .. به پای خود شتا بان همچو خر رفت .
چه شد کامل به صنعت زند گانیش .. نشست و هی به خو شبخیش ور رفت .
خطر کرد و بزرگی یافت انگاه .. تفنن کرد در کام خطر رفت .
نبو غش در هنر رنگ جنون یافت .. جنون در کار او ماند و هنر رفت .
برای منفعت در اختراعات .. طمعها کرد و در خط ضرر رفت .
شکم زد پشت پا بر تند رستیش .. به شهوت دست زد تا از کمر رفت .
پس از انسان شدن همنوع کش شد .. فرو تر در مقام از جا نور رفت .
بشکل خود خدائی ساخت در ذهن .. بزیر طا عت او کور و کر رفت .
بلا از خویشتن میدید و میگفت .. قضا ئی بود امد با قدر رفت .
در این صورت مشیت از خدا بود .. ستم از او وبر او گاه اگر رفت .
خدا از دست او چون دیگ صبرش .. به غلغل امد و کف کرد و سر رفت .
به بیزاری سپرد اورا به شیطان .. سبک از خا طرش یاد بشر رفت .
حکا یتها مفصل بود ز شکی .. از انها یک حدیث مختصر رفت .
شعر از شیخ مصلح الدین زشکی خرا سانی
در سا عت شش و سی دقیقه صبح روز دو شنبه ۳۰ مرداد ۱۳۴۸ سه نفر امریکا ئی بنا مهای . ار مسترانک . میکل کا لنگ . و الد رین . در ماه پیاده شدند و بشر ماه را تسخیر کرد در انمو قع انرا یاد داشت کردم