گریشنا: «مردان حقیقت» عنوان مراسم بزرگداشتی است که در آن از روحانیون و زندهیادانی که در عرصهی مذهبی و علمی شهر فعال بودهاند از طرف موسسهی فرهنگی، هنری هفت برکه و کانون فرهنگی، مذهبی روایت آفتاب و کانونهای فرهنگی مساجد گراش تقدیر خواهد شد.
محمد علی شامحمدی، دبیر اجرایی این مراسم گفت: اولین مراسم بزرگداشت به پاس خدمات سیسالهی علمی و مذهبی شیخ علیاصغر رحمانی به ایشان اختصاص دارد، این برنامه پنچشنبه بیستویکم آذر ماه از ساعت هیجده تا بیست در حسینیهی ولیعصر(عج) برگزار خواهد شد و حجتالسلاموالمسلمین سید عباس معصومی از روحانیون همدورهی ایشان، دکتر مهرزاد رحمانیان جراح قلب و عروق از تهران، صادق رحمانی شاعر و مدیر فرهنگی کشوری، حاج مصطفی گراشی مداح اهلبیت از بوشهر در این برنامه حضور خواهند داشت و مجتبی زارعی مجری شبکهی خبر از شیراز نیز این مراسم را اجرا میکند.
بر اساس یادداشتی که در ویژهنامهی هیمه منتشر شده است؛«حجتالاسلام شیخ علیاصغر رحمانی، فرزند ملا علینقی، در سال ۱۳۰۲ در شهرستان جهرم متولد شد و پس از فراگیری علوم حوزههای علمیه در شیراز و جهرم به موطن اصلی خود جویم میرود، او به دعوت مردم و معتمدین گراش به گراش میآید و علاوه بر ارشاد و تبلیغ امور مذهبی به رتق و فتق امور مذهبی مردم نیز میپردازد.
مرحوم رحمانی از اعضای هیات امنا شرکت آبیاری گراش و هیات امنا حمام برقروز بوده و در راهاندازی اماکن عمومی و عامالمنفعه کوششهای فراوانی انجام داده است، او در سال ۱۳۲۱ در گراش ازدواج کرد که حاصل آن دو پسر و هفت دختر شد. رحمانی پیش از انقلاب اسلامی نقش زیادی در تغذیهی فکری جوانان انقلاب داشت و در صحنهی اجتماع نقش فعال و متعهدانهای ایفا کرده است.
در وعظ و خطابه زبانزد عام و خاص بود و علاوه بر ایران در بحرین و قطر نیز منبر سخنرانی داشت. او از سال ۱۳۴۲ همگام با انقلاب با سخنرانیهای آتشین خود به روشنگری پرداخت. در سال ۱۳۵۸ مسئولیت هماهنگی رفراندوم عمومی در گراش را برعهده داشت و پس از ۵۷ سال زندگی در دی ماه ۱۳۵۸ به علت بیماری دیابت از دنیا رفت. مزار او در مقبرهی پیر پنهان، رو به روی مسجد صاحب الزمان( عج ) قرار دارد.
از مرحوم رحمانی یک دیوان شعر با عنوان اصلی دُره الاهلیه که به نام “سرود آفتاب” منتشر شده است به یادگار مانده است و چندین نوار سخنرانی و مرثیهخوانی او هنوز گرمیبخش محفل عاشقان اهلبیت(ع) است.»بخشی از هزینههای این مراسم را که به نام دیوان شعر او «سرود آفتاب» نامگذاری شده است. خانواده مرحوم رحمانی تامین خواهد کرد.
محمد علی شامحمدی، در پایان گفت: قرار بر این است که برنامهی«مردان حقیقت» برای بزرگداشت روحانیون، در شهرستان گراش هر هشت ماه یک بار برگزار شود.
کمی بیشتر:
درنگی در زندگی شیخ علی اصغر رحمانی
۱۳۰۲-۱۳۵۸
- ۱. زندگی
علی اصغر رحمانی، در سال ۱۳۰۲ ، در شهرستان جهرم و در خانواده ای اهل علم و مبارزه به دنیا آمد. و در دی ماه ۱۳۵۸ در گراش بدرود حیات گفت. پدر ایشان مرحوم ملا علینقی، در دوران مبارزات ضد استعماری و ضد استبدادی اواخر قاجاریه در کنار روحانیون آن روزگار قرار گرفت. علی اصغر دوران طفولیت و دبستان را با ممتازی گذراند.
۲- تحصیلات کلاسیک و حوزوی :
او پس از کسب تحصیلات مقدماتی، دروس دینی و طلبگی را شروع و ادامه داد. پس از آن عازم شیراز که در آن زمان به دارالعلم مشهور بود عزیمت و در مدرسه خان، نزد اساتید معروف، دروس فقه ، اصول ، معانی بیان ، منطق و …. را فرا گرفت. مکاسب ، وسائل و کفایه الاصول و سائر کتب فقهی و اصولی و نیز کلام و حکمت را در محضر اساتید معروف حوزه علمیه شیراز و قم تلمّذ نموده و سطح را به پایان برد.
۳- فعالیت در شروع نهضت اسلامی :
شیخ علی اصغر رحمانی، در سال های خفقان، از نظر فکری و عملی به امام خمینی نزدیک بود. در سال ۴۲ با پیروی از حضرت امام(ره) و در راستای ترویج نهضت ایشان، نوارها و اعلامیه های آن ابرمرد تاریخ اسلام، سختی ها و رنج های فراوانی برد. او در سخنرانی هایی که در گراش داشت، مورد تهدید قرار می گرفت و ایشان را متهم می کردند که چرا بر منبر، برای سلامتی شاه دعا نمی کنید. او در طول سخنرانی خود بر خلاف واعظان دیگر،هیچگاه در تعریف و تمجید محمدرضاشاه سخنی نگفت. در یکی از نامه هایی که به یکی از بستگان خود نوشته است از رژیم پهلوی، به شدت انتقاد می کند و اصلاحات ارضی و طرح های رژیم شاه را به باد انتقاد می گیرد و تشکیل حکومت اسلامی را تنها راه رهایی مردم ایران از دست مدرنیت جدید می داند.
۴- فعالیتهای انقلابی و مذهبی :
ایشان در راه ترویج مبانی اسلام و مذهب تشیع، چندین بار در سال های ۱۳۲۰ و ۱۳۲۱ هجری قمری، به حسینیه گراشی ها در بحرین دعوت شد و در آن جا شیفتگان خاندان عصمت و طهارت را با معارف تشیع آشنا می کرد. سخنرانی ها و مصیبت خوانی های گرم و صمیمانه او از جمله ویژگی های او بود که همه را به پای منبر وعظ او می کشاند. ایشان در ماه های محرم و صفر که مبلغان از جانب آیت الله مکارم شیرازی از قم به گراش می آمدند به گرمی می پذیرفت و به روستاهای اطراف گراش اعزام می کرد.
او در اوایل انقلاب اسلامی در راهپیمایی ها شرکت می کرد و در چند سخنرانی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی از امام خمینی و نهضت او تجلیل می کند. سخنرانی او در زمان نخست وزیری شاپور بختیار، در مدرسه علمیه گراش، یکی از سخنرانی های به یادماندنی ایشان است. او همگام با روحانیت منطقه اعلامیه هایی را علیه رژیم پهلوی منتشر می کرد.
۵. دیوان شعر
او به دلیل علاقه به ادبیات فارسی و عربی، حافظه ای بسیار قوی داشت و اشعار فراوان فارسی و عربی را در حافظه داشت و آن را در سخنرانی هایش استفاده می کرد. به دلیل طبع شعری که داشت یک دیوان شعر از او به یادگار مانده است با عنوان ” سرود آفتاب” که در سال ۱۳۸۲ در نشر همسایه به چاپ رسیده است. این دیوان شامل غزل، دوبیتی، رباعی، قصیده و مثنوی است. یک بخش از این دیوان مراثی اهل بیت است که بخشی از آن را در سخنرانی ها و منابر خود قرائت می کرد. سخنرانی ها و روضه خوانی های او همواره در یادها مانده است و میان سالان و معمران گراش نوارهای آن را حفظ کرده اند.
او پس از ۵۷ سال زندگی ، بر اثر بیماری دیابت در بیمارستان اوز جان به جان آفرین تسلیم کرد. و در میان اندوه بی سابقه مردم خداجو و مومن گراش در تاریخ بیست و هفتم دی ماه ۱۳۵۸ در بقعه پیر پنهان به خاک سپرده شد.
نام شما...
۱۸ آذر ۱۳۹۲
مدتی اقای علی نفی فرزند ارشد ایشان در لار مغازه داشت . ادم بسیار می باشد . این خانواده قابل احترام می باشد . لاریهای که با نامبرده در ارتباط بودند همیشه یاد نیکی ها ی او را زنده نگه می دارند .
گراشی منصف
۱۹ آذر ۱۳۹۲
باسلام
بزرگذاشت حجت الاسلام شیخ علی اصغر رحمانی کار بسیار ارزنده و خوب است که نام بزرگان شهر به نیکی یاد میشود.
ما در شهر گراش بزرگان زیادی داشته ایم که خدمت به این شهر کرده اند.
امیدوارم که مسوولین شهر من از باب ادب و معرفت یادی از این عزیزان مردم بکنند تا برای نسلهای سالهای آینده الگو شود.
با تشکر از زحمتات شما
سعيد رايگان
۱۸ آذر ۱۳۹۲
چقدر شبیه صادقه
محمدرضا
۱۸ آذر ۱۳۹۲
نام نیک گر بماند زآدمی به کزوماند سرای زرنگار
روحش شاد ویادش گرامی
مهدی
۶ آذر ۱۳۹۲
خدا رحمتش کند بسیار با تواضع و دوست داشتنی و خیر خواه بود همچنین فرزندان ایشان بسیار انفلابی و بزرگوار هستند
همولایتی
۶ آذر ۱۳۹۲
چرا اینقدر دیر؟
من
۵ آذر ۱۳۹۲
ایشون شخصیت بزرگی بودن و شایسته ی تقدیر. دست شما درد نکنه
چرا ۸ ماه یکبار؟ دلیل خاصی داره ۸ ماه؟
نرگس
۵ آذر ۱۳۹۲
. خیلی مرد آقا و مهربانی بود. من در کودکی که خانه بابابزرگم میامد خیلی خیلی دوستش داشتم.خدا رحمتش کند.