هفت‌برکه: آیا با استفاده از چاه‌های آبفای گراش می‌توان از بحران‌های بی‌آبی عبور کرد؟ آیا احیای هیات امنای آب می‌تواند در مدیریت کردن این بحران‌ها مفید باشد؟ سید عبدالحسین زیارتی، کارمند بازنشسته‌ی اداره آبفا، معتقد است جواب این سوال‌ها مثبت است. حتی فرماندار گراش نیز گفته بود: «بخشی از مشکلات موجود با ساماندهی، بهسازی و فعال‌سازی چاه‌‌های آبفا قابل مدیریت است.» (+)

با سید عبدالحسین زیارتی در موسسه هفت‌برکه به گفتگو نشستیم تا در مورد تعداد چاه‌ها و وضعیت آنها؛ و همچنین تجربه‌ی استفاده از هیات امنا در شهرداری و آبفا در دهه ۶۰ و ۷۰ صحبت کنیم. صحبت‌های او را در ادامه می‌خوانید.

14041005 Ziarati Ab

آبفا ۱۸ چاه دارد: ۱۰ چاه آبرفتی و ۸ چاه آهکی

ما دو سفره زیرزمینی داریم. یکی آبرفتی است و یکی آهکی. چاه آبرفتی به این صورت است که مثلا ۲۵۰ متر چاه حفر می‌شود و آب‌های زیرزمین که روان است، به آن گودی حفر شده می‌آید و جمع می‌شود. چاه آهکی به این صورت است که آب در حفره‌های چاه‌مانندی زیر زمین وجود دارد و با حفر چاه، به آن دسترسی پیدا می‌شود.

چاه‌های آبرفتی ما از خیابان آبیاری به بالاست. ده تا چاه در این حوزه است. چاه شماره ۱ همان است که در زمان الله‌قلی‌خان حفر شده بود. الآن اطلاع دقیقی ندارم که چند تا از این چاه‌ها در حال استفاده است.

اما هشت چاه آهکی هم داریم، که از پشت پلیس راه شروع می‌شود و بعدی‌ها تا سد مشکال و بالای صحرای رهنورد، تا آخریش مقابل باغ حاج اسماعیل قاسمی است. این چاه‌ها زیر کوه است. آب خیلی باکیفیتی دارد و خیلی پر آب است و گمان نمی‌کنم خیلی پایین رفته است. هرچند عمق چاه‌های ما ۲۵۰ متر، ۲۷۵ یا ۳۰۰ متری است، اما پمپی که روی آن گذاشته‌ایم، در حدود ۱۸۰ متری قرار دارد و هد آن هم رو به بالا قرار داد.

در مخزن تنگ بادامی، دو مخزن ۱۰۰۰ و ۵۰۰۰ متری ساخته شده که مخزن ۱۰۰۰ متری به خاطر نشتی کنار گذاشته شد. زمان ما هر هشت چاه را روشن می‌کردیم و می‌ریختیم در آن مخزن پنج هزار لیتری. ولی آب را سطح بالا نگه می‌داشتیم و بعد شیر را باز می‌کردیم که همیشه آب ذخیره باشد.

یک خط هم کشیده شد برای محله برا یا پاقلعه که جدا از آن خط بود و به همین خاطر پاقلعه زودتر آب بهش می‌رسد.

از این ۱۸ چاه، فقط ۴ چاه روشن است

الان اداره آبفا مدعی است که از این تعداد چاه، ۴ چاه روشن است. من هنوز خودم نرفته‌ام و نمی‌دانم کدام چاه‌هاست، اما اگر همه‌ی چاه‌ها راه‌اندازی شده بودند، الآن اینقدر مشکل نداشتیم.

حفر چاه‌ها در دهه ۶۰ بوده است. به ندرت پیش می‌آید که آب چاه آهکی پایین برود. قبلا یک مخزن ثقلی که بالای همین چاه شماره ۱۲ که خود آقای رهنورد حفر کرده بود، درست کرده بودند و آب به آنجا می‌ریخت و به صورت ثقلی به ایستگاه پمپاژ منتقل می‌شد. اما وقتی چند چاه دیگر اضافه شد، این مخزن ظرفیت نداشت و مجبور شدیم آب را مستقیم به خط ایستگاه پمپاز وصل کنیم.

هر کدام از این چاه‌ها در حدود ۱۵ لیتر در ثانیه آب می‌دادند. وقتی چاه‌ها را روشن می‌کردیم که بیاید به ایستگاه پمپاژ، وقتی دبی می‌گرفتیم ۱۲۰ لیتر در ثانیه بود. اگر این ۱۲۰ لیتر را ضرب در ۳.۶ کنید، مشخص می‌شود چقدر آب است. می‌توان نصف شهر گراش را با این چاه‌ها سیراب کرد.

آبرفتی‌ها آب کم‌تری دارند، در حد ۴ تا ۸ لیتر. اما آهکی‌ها تا ۱۵ و ۱۶ لیتر هم می‌رسد. بسته به پمپی که روی چاه گذاشته‌اند.

خط انتقالش هم از پشت پلیس راه که چاه شماره ۱۵ است، تا ایستگاه پمپاژ ۵۵۰۰ متر طول دارد. از ایستگاه پمپاژ تا بالا، حدود ۳۰۰۰ متر. ما می‌ریختیم در ایستگاه پمپاژ و بعد از آنجا می‌رفت به مخزن ۵۰۰۰ متری و از آنجا وارد شبکه گراش می‌شد.

مشکل آب گراش با این چاه‌ها حل‌شدنی بود

اگر راه‌اندازی کرده بودند، مشکل گراش حل می‌شد. می‌توان شهر را دو یا سه قسمت کرد و هر قسمت برای یک شب باز گذاشت.

این چاه‌ها به نظر به خاطر هزینه‌ی بالا دوباره راه‌اندازی نشده است. الآن می‌توانند این راه‌اندازی مجدد را انجام بدهند و چاه‌ها را که من می‌دانم تجهیز نیست، تجهیز کنند.

اگر هم بگویند این چاه‌ها آب نمی‌دهد، الان پمپ در عمق ۱۸۵ متری است چون در آن زمان، در همین عمق به آب رسیدیم. اما ما تا ۲۵۰ متر هم جا داریم و می‌توانیم ۱۰ یا ۱۲ متر پایین‌تر برویم.

متاسفانه این مستلزم یک همت است که باید مسئول اداره یا مدیر عامل تقبل کند که این چاه‌ها دوباره راه‌اندازی شود و اگر پمپ ندارد یا لوله‌کشی خراب شده یا کابل ندارد، برطرف شود. البته مقصر این رییس نیست و به پیش از اینها برمی‌گردد.

ناهمسو بودن برق و نبودن هواکش هم مشکل دیگر است

ما یک مشکل هم در ایستگاه پمپاژ داریم که برق آن با چاه‌ها همسو نیست. مثلا برق ایستگاه پمپاژ از جایی می‌آید و برق چاه‌ها از جای دیگری. گاهی اوقات برق چاه‌ها خاموش می‌شود و ایستگاه پمپاژ آبش خالی می‌شود و پمپ می‌سوزد. یا برعکس، ایستگاه پمپاژ برق می‌رود و آبی که از چاه‌ها وارد آن می‌شود، از آن سرریز می‌کند و در بیابان هدر می‌رود. تا وقتی نگهبان بیاید و خاموش کند، کلی زمان هدر می‌رود. این برق‌ها باید همسو شود.

مشکل دیگر این است که خطی که از پشت پلیس راه می‌آید، مشکل هواکش دارد. اغلب خط‌ها در میانه راه پکیده است و هنوز هم آب در می‌رود. جایی که تعمیر می‌کنند، درست تعمیر نمی‌کنند و هوا وسط آب قرار می‌گیرد و لوله را می‌ترکاند. زمان ما، چون دیدیم این هوا اذیت می‌کند، سر هر چاه یک هواکش گذاشته بودیم. تا جایی که من مشاهده کرده‌ام، این را هم رعایت نمی‌کنند و همه هواکش را برداشته‌اند. شاید خراب شده و تعمیر نکرده‌اند چون هزینه بالا بوده است.

کار شرکت سهامی آبیاری درست و پاک بود

زمان الله‌قلی‌خان من بچه بودم. او یک مهندس از شیراز آورد که در حوزه آبرفتی، آخر خیابان آبیاری، چاه بزنند. شرکتی تاسیس کردند به نام شرکت سهامی آبیاری و به مردم سهم بر اساس شیر فروختند. هر کسی به مقدار وسعش، تعدادی شیر می‌خرید. هر شیر هزار تومان بود. هزینه که جور شد، چاه را زدند. بعد یک مخزن در دامنه کلات ساختند که هنوز آثارش هست. بعد لوله‌کشی کردند. کسانی مثل اصغر صفرپور و حاج محمدعلی زارعی در این زمینه فعال بودند.

اولین انشعاب را به حاج محمدعلی کشتکاران دادند و دومی حاج اسد اسدلاری در خیابان آبیاری، چون سهم بیشتری خریده بودند.

کار اعضای این شرکت اینقدر درست و پاک بود که اطراف چاه، باغ پرتقال کاشتند. وقتی درخت‌ها ثمر می‌داد، پرتقال‌ها را می‌شمردند و بر اساس لیست سهم‌های مردم، آنها را در پلاستیک می‌ریختند و دم در خانه‌هایشان می‌بردند.

بعدتر که کمبود آب پیش آمد، هنوز من وارد بخش آب نشده بودم. شهردار حاج غلامرضا شاکری بود. با آقا عباس معصومی جلسه گرفتند و گفتند حالا که شرکت سهامی نمی‌تواند کار کند، کار را از دست آنها برداریم و به شهرداری بسپاریم. لیست سهامداران را تحویل گرفتند و به تک‌تک آنها سر زدیم و گفتیم یا بیایید سهمتان را واگذار کنید یا بفروشید و پولتان را بگیرید. دفترش هم در شهرداری بالای ساختمان قایدی بود. تعدادی بخشیدند، تعدادی پول گرفتند و تعدادی هم نه بخشیدند و نه پول گرفتند. به هر حال اصولی زیر نظر شهرداری آمد. آن زمان یک انشعاب با کنتور می‌دادیم به قیمت ۵۰۰ تومان.

هیات امنای آب در شهرداری خیلی فعال بود

هیات امنای شهرداری از همان اول تشکیل شد. حدود سال ۱۳۵۹. من ۳۸ سال در اداره آب خدمت کرده‌ام و سال ۱۳۸۰ بازنشسته شده‌ام. در این مدت، هیات امنای فعالی داشتیم که شامل کسانی بود مثل حاج زینل خواجه‌زاده، شیخ محمدعلی زاهدی، آقای اسماعیل‌نژاد که شهردار هم بود. هر چیزی که لازم بود، کاری به شهرداری نداشتیم. دست به دامان این افراد می‌شدیم و مرتفع می‌شد.

در دهه ۶۰، هنوز اداره آبفا وجود نداشت و شهرداری آب‌رسانی را به عهده داشت و مسئول آب من بودم. خدا رحمتش کند، غفور پورغفور و پسرش احمد هم کمک می‌کردند. همه کارها از آپارات کردن تا برق چاه و تعمیر لوله‌ها را خودم انجام می‌دادم.

اداره آبفا در سال ۱۳۷۰ تاسیس شد و آب از شهرداری جدا شد. از این هیات امنا تا مدتی هم استفاده می‌کردیم، و ایستگاه پمپاژ راه‌اندازی کردیم و خط اتصال را کشیدیم و ۵۵۰۰ متر لوله‌کشی کردیم تا مخزن تنگ بادامی. ولی برخورد مسئولان استانی با هیات امنا خوب نبود و سر آخر منحل شد.

تا زمانی که ما بودیم، اجازه ندادیم حریم چاه‌ها را بگیرند. الآن که تا نزدیک چاه را گرفته‌اند.

چاه‌ها زیر نظر هیات امنا حفر شد

بعد شروع کردیم به حفر چاه‌ها. چاه شماره ۵ را در حوزه آبرفتی، بعد از خیابان آبیاری، سازمان برنامه و بودجه زد. بعدتر هم دو چاه دیگر زد. چاه شماره ۳ را به ما داد و یکی هم به لار داد، چون لار آب شیرین نداشت و از اینجا با ماشین می‌بردند و با پیت به مردم می‌فروختند.

بعد که دیدیم حوزه آبرفتی خیلی غنی نیست، یک مهندس از شیراز آوردیم و گفت اگر در حوزه آهکی بزنید، سفره‌ی خوبی است.

چاه‌ها را خود مردم به عنوان کار خیر زدند و پمپ و لوله‌گذاری هم کردند و تحویل شهرداری دادند. تا جایی که یادم است، حاج عوض استوار (میرشکار)، حاج غلامعلی رهنورد، حاج غلامرضا زمانی، حاج عباس جعفری، حاج حسین کامروا، شیخ محمدعلی زاهدی چاه‌ها را زدند.

از تشکیل هیات امنا جواب گرفتیم

هیات امنا اینطور کار می‌کرد و جواب هم گرفتیم. پمپ اگر می‌سوخت یا کابل نیاز داشتیم، یک نفر در شیراز بود به نام آقای دشتی؛ همین که زنگ می‌زدم، می‌فرستاد و فاکتورش را می‌دادم آقای اسماعیل‌نژاد. دیگر منتظر نمی‌شدم که نامه‌نگاری شود و تایید استان بیاید و اینها.

گاهی تعمیرات تا ۵ صبح طول می‌کشید. نمی‌گذاشتم کارگرها بروند. ناهار و شام و میوه و هر چیزی لازم بود می‌آوردم که کار را تمام کنند. اما آقای صفرپوری تعریف می‌کرد که چند سال پیش، پشت بیمارستان لوله خراب شده بود و رفتیم برای کمک. همین که ساعت ۲ ظهر شد، رییس سابق اداره آمد و گفت تعطیل کنید. گفتیم مگر نباید بمانیم که کار تمام شود؟ گفت نه، ساعت ۲ شده و بقیه‌اش برای فردا!

نقش ستاد عمران در شبکه‌ی آب

بعد از انقلاب ستاد عمران راه‌اندازی کردیم. بلوار سرداران را ساختیم و زمین‌های اطراف را به قطعات ۴۵۰ متری تقسیم کردیم و آنها را به قیمت هر قطعه یک میلیون تومان فروختیم. در کل ۶۰ میلیون از این زمین‌ها حاصل شد و ۴ میلیون هم کمک مردمی شده بود. با این پول، پاسگاه را ساختیم؛ مینی‌بوس برای آموزش و پرورش خریدیم؛ ۱۰ تا ماشین لندکروز برای جبهه خریدیم و مقدار زیادی پول برای جبهه فرستادیم.

از این پول ۳۶ کیلومتر در گراش لوله‌کشی هم کردیم، از جمله در شهرک شهید دستغیب و شهید بهشتی. علاوه بر این، همان لوله‌هایی که از اولین چاه تا ایستگاه پمپاژ کُناردو کشیده شده، مربوط به آن زمان است. یک مخزن هزار متری هم در تنگ بادامی با همین پول ساخته شد که البته بعدها از رده خارج شد.

وصل کردن دو منبع ممکن است

مخزن تنگ بادامی و مخزن ۱۰هزار اصلی به همدیگر مرتبط است. یک شیر در کنار قبرستان جعفرآباد تعبیه کرده‌ایم که بین دو منبع است. هم آب از این طرف می‌رود آن‌طرف، و هم برعکس. نمی‌دانم هنوز هم این شیر هست، و یا اصلا خبر دارند یا نه. ولی هر وقت لازم داشتیم، این شیر را باز می‌کردیم. البته این خط هشت اینچی بود و الآن باید عوضش کنند و مثلا ۱۲ اینچی بگذارند.

اگر بخواهند مخزن‌ها را مستقیم به هم وصل کنند، یا باید ایرانیت کلاس دی بکشند یا لوله فولادی یا چدن. این اتفاق برای خط لوله سد سلمان هم افتاد. زمانی که لوله می‌کشیدند برای بازدید رفتیم. گفتیم این لوله‌ای که استفاده می‌کنید به درد اینجا نمی‌خورد. کف رودخانه کار می‌کردند. گفتیم اگر کمی آب زیاد بشود، لوله می‌شکند. اینها پیچ و مهره‌ای نیست، بلکه واشر است. گریس می‌کشند و توی هم چفت می‌کنند. اگر فشار زیادی وارد شود یا اگر واشر خراب شود، لوله از هم باز می‌شود.

چرا یک گراشی را رییس آبفا نمی‌کنند؟

اما با این شیوه که اداره پیش می‌رود، اگر چاه‌ها بخوابد، واویلاست. به آب سد سلمان که در طول سال ده بیست بار این اتفاقات می‌افتد نمی‌شود اطمینان کرد. آیا باید مردم زجر بکشند؟

اگر اداره آب بودجه‌اش کم است، باید دست به دامن شیراز شود. اگر استان قبول نکرد، باید بروند وزارت نیرو. کسی باید باشد که برود و بودجه بگیرد.

الآن این سوال است برای من: چرا یک گراشی را رییس آبفا نمی‌کنند؟