هفتبرکه – مسعود غفوری: بزرگترین موفقیت محمداسماعیل بلندگرامی و گروه تئاتر رخ در نمایش «اکسپوز» این است که از یک نمایشنامهی نهچندان خوب، یک نمایش قابل ارائه بیرون کشیدهاند. در واقع بخش زیادی از توانایی و تمرکز گروه صرف پوشاندن خطاها و جبران کمبودهای نمایشنامه شده است.
نمایشنامه مونا زارع باید به جای دو ساعت، یک ساعت بود تا جسارتی که در مضمون داستانها هست، دقیقتر و بهتر به خواننده ضربه وارد میکرد. نمایشنامهنویس در طرح آسیبهای اجتماعی موفق عمل کرده است و موضوعاتی همچون دروغ، دورویی، و خیانت را در موقعیتهای داستانیِ حساسی در دل جامعهی شهریِ مدرن جا داده است. اما در پرورش دادن این موضوعات و موقعیتها، نسبتا ضعیفتر عمل کرده و با دیالوگهای طولانی و غیر ضروری، ضربهی داستانها را گرفته است. همین گرفتار شدنِ طرح داستانی در هزارتوی دیالوگها، باعث شده است در شخصیتپردازی و منطق داستانی نیز ضعفهای بیشتری به وجود بیاید. من جهتگیری سیاسی و اجتماعی داستانها را هم (که در استعارهی بتن اکسپوز نمایان است) تا حدی بر خلاف روند جامعهی معاصر دیدم، اما این بحثی کاملا جداگانه است.
اما این مهمترین ضعف نمایشنامه نیست. سوالی که ذهن را در هنگام دیدن نمایش قلقلک میدهد این است که اگر چشممان را ببندیم و فقط به دیالوگها گوش کنیم، چقدر از داستان را از دست میدهیم؟ در واقع، وقتی یک نمایشنامه به داستان صوتی نزدیک میشود، معنیاش این است که از امکانات خاص هنر تئاتر به اندازه کافی استفاده نکرده است. نمایشنامهی مونا زارع بسیار ایستا و دیالوگمحور است و به داستان کوتاه نزدیک میشود.
و اینجاست که موتور خلاقیت گروه تئاتر رخ روشن میشود تا نمایشنامه را از این ایستایی و پادکستگونه بودن نجات دهد. اولین هنرنمایی گروه، برگ برندهی نمایش است: طراحی صحنهی خلاقانه و جسورانه که نمونهاش را دست کم در تئاتر منطقه کمتر دیدهایم. احتمالا خود بلندگرامی به عنوان کارگردان میدانسته که نمایشنامه اجازه نمیدهد که از تمام فضای دکور به خوبی استفاده شود، اما جلوهی بصری این صحنهپردازی که با نورپردازی دقیق و گیرا همراه شده است، تماشاگر را از بستن چشمانش منع میکند.
و نقطهی اتکای بعدی گروه رخ، تنوع و توانایی بازیگرانش است. چیزی که نمایش را از رخوت و گرداب دیالوگها نجات میدهد، نه دکور و نورپردازی و صداپردازی، که در نهایت، هنر بازیگران است که شخصیتهای مختلف را، جدی یا طنز، قوی یا ضعیف، مصمم یا شکننده، بر صحنه زنده میکنند. هرچند به شخصه از استفاده از میکروفون برای بازیگران جا خوردم چون توانایی بازیگران را در نمایشهای قبل دیدهام و اعتقاد دارم این ابزار، بر خلاف انتظار، بین بازیگر و تماشاگر فاصله میاندازد.
گروه تئاتر رخ در نمایش «اکسپوز» دست به تجربهی ریسکآمیزی زده و در نهایت سربلند بیرون آمده است چون علاوه بر این که بر اساس شواهد، در هدف نهایی یعنی جذب تماشاگران و تاثیر بر آنها موفق عمل کرده است، یک بار دیگر این نکتهی مهم را هم یادآوری کرده که هنر تئاتر با ریسکپذیری و تجربههای جدید گره خورده است.
نمایش «اکسپوز» تا ۲۵ آبانماه ۱۴۰۴ ساعت ۲۰ در سالن پلاتو علیشیری لار روی صحنه است.



