هفتبرکه – سمیه کشوری: احمد اکبرپور نویسندهایست که وقتی دربارهاش میخوانی یا نوشتههایش را میخوانی، حس میکنی هنوز دلش مثل یک نوجوان میتپد. او از آن نویسندههاییست که میداند نوجوان بودن یعنی چه؛ یعنی پر از سوال بودن، پر از خیال، پر از دلنگرانیهایی که شاید خیلی از بزرگترها حتی نمیبینند.
احمد اکبرپور متولد شیراز است، شهری که خودش بارها گفته تأثیر زیادی روی نگاه و زبان نوشتنش داشته. او سالهاست که مینویسد، هم برای بچهها و هم برای نوجوانها. بعضی از داستانهایش حال و هوای فانتزی دارند، بعضی واقعگرایانهتر هستند، اما در همهشان یک چیز مشترک است: صداقت و احترامی که برای احساسات و دنیای ذهنی نوجوانها قائل است.
کتابهایش جوایز زیادی گرفتهاند و حتی بعضی از آنها به زبانهای دیگر هم ترجمه شدهاند. اما چیزی که او را خاصتر میکند، نه فقط جایزهها، که تواناییاش در این است که خودش را جای نوجوانها بگذارد و با نگاهی پر از همدلی و لطافت، برایشان قصه بنویسد.
خیال برای فهمیدن دنیا
«قطار آن شب» یکی از معروفترین آثار اوست که خیلیها آن را بهخاطر فضای شاعرانه و خیالانگیزش به یاد دارند. احمد اکبرپور در این داستان و خیلی از نوشتههای دیگرش، به ما یادآوری میکند که خیالپردازی نهتنها بد نیست، بلکه میتواند یک راه نجات باشد؛ راهی برای فهمیدن خودمان، آدمها، و دنیا.
اگر اهل خواندن داستانهایی هستی که عمیق، ساده و واقعیاند، خوب است اسم احمد اکبرپور را به خاطر بسپاری. چون او از آن نویسندههاییست که وقتی از دنیا مینویسد، انگار دقیقاً دارد از تو مینویسد.
معرفی کتاب قطار آن شب
گاهی وقتها فقط کافیست سوار یک قطار بشوی تا همهچیز تغییر کند. قطاری که تو را از دلتنگیهایت دور میکند، یا شاید هم نه، کمک میکند با احساساتت روبهرو شوی. این همانیست که در کتاب «قطار آن شب» میخوانیم.
بنفشه، دختر نوجوان قصهی ما، دلش پر از سوال، دلتنگی و حرفهای نگفته است. او مادرش را از دست داده و حالا با پدر و مادربزرگش زندگی میکند. توی یک سفر شبانه با قطار، با زنی جوان آشنا میشود؛ معلمی که نویسنده هم هست. دیدار آن شبِ کوتاه، در ذهن بنفشه تبدیل به نقطهی شروعی تازه میشود. چون بعد از آن، بنفشه با دنیای خیال وارد گفتوگو میشود. دنیایی که شاید واقعی نباشد، اما خیلی وقتها از واقعیت، راستگوتر است.
دنیای بنفشه
نویسنده با نثری ساده و شاعرانه، دنیای درونی یک نوجوان را خیلی خوب به تصویر کشیده. بنفشه فقط یک دختر غمگین نیست؛ او پر از فکر، رویا، کنجکاوی و سوال است. چیزهایی که خیلی از ما نوجوانها با آنها آشنا هستیم.
این کتاب دربارهی دلتنگیست، اما نه فقط برای آدمها؛ دربارهی دلتنگی برای حرف زدن، برای شنیده شدن، برای بودن در دنیایی که گاهی زیادی ساکت میشود. احمد اکبرپور با دقت و لطافت، خیال و واقعیت را به هم نزدیک کرده و نشان داده چطور حتی یک دیدار کوتاه میتواند زندگی کسی را تکان بدهد.
از تودرتو بودن کتاب نترسید
مسئلهای که ممکن است هنگام خواندن شما را گیج کند چندصدایی و عدم توالی زمانی اتفاقات کتاب است. اما کاری که باید بکنید این است که به خواندن ادامه دهید. کمکم دستتان میآید کدام صدا برای بنفشه است، کدام صدا برای معلم و کدام برای نویسنده است. نویسندهای که هم داستان را مینویسد، هم در داستان معلمی میکند، هم بنفشه را میشناسد.
«قطار آن شب» تا حالا به چند زبان مختلف ترجمه شده، جوایزی برده و حتی از روی آن فیلمی هم ساختهاند. این یعنی داستان بنفشه، نهتنها برای نوجوانهای ایرانی، که برای نوجوانهای زیادی در دنیا قابل درک و دوستداشتنی بوده.
پس اگر دنبال داستانی هستی که هم عمیق باشد، هم صمیمی، هم پر از احساسات آشنا، و در عین حال تو را به فکر فرو ببرد، قطار آن شب را از دست نده. چون گاهی یک سفر شبانه، میتواند آغاز راهی تازه باشد.