هفت‌برکه – سمیه کشوری: یکی دیگر از کتاب‌های کودک و نوجوان را با هشتگ #کمدکودک معرفی می‌کنیم. از بزرگ‌ترها دعوت می‌کنیم که این ستون را برای کودکان و نوجوانان بخوانند و در صورتی که دوست داشتند، کتاب‌ها را برایشان تهیه کنند.

Komod 138 Yek Asb

چی شد که کتاب را خواندم؟

«یک اسب توی فنجانتان افتاده است»! فکر کنید چنین اسمِ کنجکاوی‌برانگیزی روی کتاب حک شده باشد؛ خب، کاملاً مشخص است که اسمِ کتاب باعث شد کتاب را از قفسه بیرون بیاورم. وقتی کتاب را باز کردم و مشغول خواندن شدم، دیدم چه کتاب باحالی است! پس گفتم چه بهتر که به دوستانم، حتی دوستان نادیده‌ام، هم معرفی کنم. همین باعث شد بروم و نویسنده‌ی کتاب را در اینترنت جست‌وجو کنم.

برویم با نویسنده آشنا شویم

مژگان بابامرندی یکی از نویسنده‌های فعال و خلاق در حوزه‌ی ادبیات کودک و نوجوان است. او در رشته‌ی ادبیات فارسی و ادبیات نمایشی تحصیل کرده و از سال‌ها پیش وارد دنیای نویسندگی شده است.

اولین داستانش با نام «مجسمه» در سال ۱۳۷۴ در مجله‌ی «کیهان بچه‌ها» منتشر شد و از آن زمان تا حالا، بیش از بیست کتاب نوشته است. بعضی از این کتاب‌ها جایزه هم گرفته‌اند. مثلاً کتاب «فقط بابا می‌تواند مرا از خواب بیدار کند» در جشنواره‌ی «کام یوسف» برگزیده شد و کتاب «پدربزرگ سلام» هم در چند جشنواره مورد تقدیر قرار گرفت.

و اما کتاب…

کتاب «یک اسب توی فنجانتان افتاده است» یکی از آثار جالب و متفاوتی است که توسط انتشارات سروش منتشر شده و برای نوجوان‌ها نوشته شده است. این کتاب چهار داستان کوتاه دارد که هر کدام درباره‌ی دختری نوجوان است که با دغدغه‌ها و شرایط خاص خودش دست‌وپنجه نرم می‌کند. موضوع‌های گوناگونی دارد، اما همه به زندگی واقعی نزدیکند و به مسائل مهمی از دنیای نوجوان‌ها پرداخته‌اند.

این چهار داستان اینهاست: یک اسب توی فنجانتان افتاده است، I’m not a snail، out of service، شیشه‌ی عمر مادربزرگ شکست.

داستان‌ها چه موضوعاتی دارن؟

یک اسب توی فنجانتان افتاده است: یک دختر نوجوان با لحن بامزه و خنده‌داری داستانش را برای ما تعریف می‌کند. دختری که با مادر شاغلش زندگی می‌کند و یک روز با چالش‌های جدیدی روبرو می‌شود. چالش جدید این است که به جای مادرش سرِ کار حاضر شود.

من حلزون نیستم! این داستان درباره‌ی دختری است که توی زندگی پرمشغله‌ش غرق شده و تنها جایی که کمی از فشارها دور می‌شود، کلاس زبان است. ولی این کلاس هم با معلم سختگیرش به چالش بزرگی تبدیل شده. از طرفی، تنهایی پدرش هم باعث می‌شود فشار بیشتری تحمل کند و همین داستان را خاص‌تر می‌کند.

نویسنده در مصاحبه‌ای درباره‌ی این داستان می‌گوید: «یکی از مشکلات تحصیلی کودک و نوجوان امروز ما فراگیری زبان دوم است. زبان دومی که نه در آموزش و پرورش ما و نه در کلاس‌های خصوصی و نیمه‌خصوصی درست آموزش داده می‌شود. اصلا یادگیری زبان دوم پروسه خاصی می‌طلبد که در سیستم رسمی ما و نه در غیر رسمی‌اش جاری نیست. در این داستان نوجوان در این بین دچار استرس پرسش و پاسخ معلم سختگیر کلاس غیررسمی‌اش هم هست که تنهایی پدر و ماجراهایی که پیش می‌آید مزید بر علت می‌شود.»

خراب است Out of service: اینجا با دختری روبه‌رو هستیم که بین دو تا بخش از خودش گیر کرده است: یک بخش تنبل و یک بخش درس‌خوان. این کشمکش درونی خیلی آشناست و خیلی از ما تجربه‌اش کرده‌ایم.

شیشه‌ی عمر مادربزرگ شکست: این داستان کمی تلخ و غم‌انگیز است. درباره‌ی دختری است که با پدرش که مشکل اعتیاد دارد زندگی می‌کند. دختر مجبور می‌شود برای او مواد مخدر تهیه کند. ممکن است اولش داستان کمی پیچیده به نظر بیاید. چون روایت داستان با زمان بازی می‌کند و کمی گیج‌کننده است، اما وقتی ترتیب اتفاق‌ها را بفهمید، تأثیرش بیشتر می‌شود.

حرف آخر از زبان نویسنده

مژگان بابامرندی درباره‌ی پیام این چهار داستان می‌گوید: «هیچ داستانی از قبل قرار نیست پیامی به خودی خود داشته باشد. داستان‌های من هم خب قرار نیست که پیامی داشته باشند. اما از آن جا که من هفده سال مربی کودک و نوجوان بوده‌ام و بسیار کارم و مخاطبینم را دوست داشتم، با مشکلات و دغدغه‌های آن‌ها زندگی کرده‌ام. تمام این داستان‌ها را از زندگی آن‌ها برگرفته‌ام و فکر کردم شاید نوجوان بتواند جایی دغدغه‌های خودش را بخواند و ببیند. نوجوانانی که امروزه با هزار و یک مشکل روبه‌رو هستند. نوجوانانی که درگیر تنهایی خودشان، مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده از جمله تنهایی والدینشان هستند. نوجوانانی که آن‌قدر بزرگ شده‌اند تا نقص شخصیت والدینشان را ببینند اما کاری نمی‌توانند بکنند.»