هفتبرکه – سمیه کشوری: با شروع تابستان، هر هفته سهشنبهها با هشتگ #کمدکودک به معرفی یکی از کتابهای کودک و نوجوان میپردازیم. از بزرگترها دعوت میکنیم که این ستون را به صورت هفتگی برای کودکان و نوجوانان بخوانند و در صورتی که دوست داشتند، کتابها را برایشان تهیه کنند. اینجا این هشتگ را معرفی کردهایم.
🌱 اسم کتاب چیه؟
«عشقی که جوانه زد» یک کتاب قشنگ و شاعرانه است دربارهی عشق مامانها به بچههاشون. اما نه یه عشق معمولی… یه عشق جادویی! هر چی بچهها بیشتر میشن، اون عشق هم بزرگتر و گرمتر میشه!
👩👧👦 دربارهی چی حرف میزنه؟
این کتاب رو یه مامان تعریف میکنه. اون اول فکر میکرد دلش فقط برای یه کوچولو جا داره. ولی وقتی بچهی اولش به دنیا میاد، یه چیزی توی دلش سبز میشه، مثل یه جوانهی ناز. بعد که بچهی دوم و سوم و بعدیها میان، اون جوانه بزرگتر و بزرگتر میشه! مامانه میفهمه که دلش جا داره برای همهی بچههاش، اونم با یک عالمه عشق اضافه!
💖 عشق چطوریه توی این کتاب؟
تو این داستان، عشق مامانه مثل چیزای مختلف توصیف شده: مثل حبابهای دیگ جادوگرها که قلقل میزنن و بزرگ میشن، گرمتر از کاسهی سوپ، نرم و بامزه مثل پاستیل مار، شیرین مثل شکلات، حلقهی هولاهوپ که دور بچهها میچرخه، یا یک گل که با هر بچه، غنچهی تازه روش در میاد.
خیلی قشنگه نه؟ انگار عشق یه چیز جادویی و زنده است که خودش رشد میکنه!
🖼 نقاشیهاش چه شکلیان؟
تصویرهاش خیلی دوستداشتنیان! نقاشیهاش نرم و صمیمیان، با رنگای گرم مثل صورتی، نارنجی، کرم و آبی روشن. آدم با دیدنشون احساس آرامش میکنه، مثل وقتی مامان بغلت میکنه و میگه «دوستت دارم». طراحیهاش یک جورایی شبیه نقاشیهای بچههاس، ساده و مهربون. روی جلدش رو دیدی؟
👶 این کتاب به درد کی میخوره؟
اگه تو قراره خواهر یا برادر کوچولو داشته باشی و نگران هستی که عشق مامان و بابا بینتون تقسیم میشه؛ یا میخوای بدونی مامانت چقدر دوستت داره؛ یا دوست داری داستان قشنگی دربارهی مامانها و بچهها بخونی… حتماً این کتاب رو بخون!
این کتاب بهت نشون میده که عشق مامان هیچوقت کم نمیشه. تازه، بیشتر و بیشتر هم میشه! چون عشق، مثل ساقهی لوبیای سحرآمیز جَکه؛ میره بالا بالا بالا و هیچکس نمیتونه تهشو پیدا کنه!
✨ جملهای از دلِ کتاب که خیلی دوستش دارم:
«این عشق با هر کدام از شما بزرگ و بزرگتر شد؛ مثل حبابهای دیگ اکسیرِ جادوگرها… عشقی که مثل حلقهی هولاهوپ دور شما بچهها میچرخد.»
👩🏫 نویسندهی کتاب کیه؟
سارا ایوب اسم نویسندهی این کتابه. یک خانوم مهربونه که هم نویسنده است، هم روزنامهنگار! یعنی هم قصه مینویسه، هم توی روزنامه و مجله دربارهی اتفاقهای دنیا مطلب مینویسه.
سارا توی کشور استرالیا زندگی میکنه و توی دانشگاه سیدنی به دانشجوها روزنامهنگاری یاد میده. ولی در کنار همهی این کارا، عاشق نوشتن برای بچهها هم هست!
سارا دلش میخواد با کتابهاش به بچهها یاد بده که چقدر دوستداشتنیان، چقدر مهمن و اینکه عشق واقعی هیچوقت تموم نمیشه، فقط بزرگتر و قشنگتر میشه.
کتاب «عشقی که جوانه زد» یکی از اون کتاباست که از دلش اومده، برای دل کوچولوی ما!