دکتر علیاصغر خالقی، پزشک متخصص اورژانس: در گیر و دارِ کار اورژانس، به کرات صدایم میکنند: «دکتر، دکتر، تصادفی داریم!»
بر بالین بیمار که حاضر میشوم، کودکی غرق در خون و پریشاناحوال میبینم که در حین موتورسواری واژگون شده یا به مانعی برخورد کرده و یا با خودرویی تصادف کرده است.
بدتر آن که گاهی دو سه نفر راکب هستند و هر چند نفر را میآورند. صدای ریز آنها حکایت از آن دارد که هنوز کودکند و مرد موتورسوار نشدهاند.
ولی چرا؟ راستی چه سری و چه اصراری هست که ما دلبندانمان را با دست خود به مسلخ میفرستیم؟
پدر و مادر گرامی، میدانم که برخی از شما میگویید زورمان به درخواست فرزندمان نمیرسد و تاب مقاومت در برابر او را نداریم؛ ولی آیا مقاومت در برابر خواست نابجای کودک و توجیه عزیزانمان، به از دست دادن و یا ناقص شدن او نمیارزد؟
نکنید. والله نکنید، که بعدا هرگز جبرانی نخواهد بود.