هفتبرکه: لغزیان سالها از کامنتگذاران معظم سایت هفتبرکه بود که کمکم حجم، طول و عرض لغزهایش در فضای کامنتدانی حقیر هفتبرکه نگنجید. پس کمی مفصلتر نوشت و ایمیل کرد و شد نویسندهی ناپیوسته پایگاه خبری هفتبرکه.
در چهارمین لغز این بار او به گوشه و کنایه و صراحت لغزیاتی کوتاه بر سخنان علاءالدین بروجردی، نماینده مردم شهرستانهای جنوب فارس، در حضور معتمدین پنج شهرستان در روز جمعه ۱۶ آذر ۱۴۰۳ (خبر در هفتبرکه) نوشته است.
ناگفته پیداست که هر چه «لغزیان» بنویسید از زبان سرخ اوست و سر سبز ما سر بر باد رفتن ندارد به خاطر همین با قیچی به جان نوشتهاش افتادیم ولی باز هم بعید نیست گوشه سرخ زبانش به تریج قبایی بخورد که اگر لغز برخورنده نباشد، چه فرقی با ماست دارد؟
توجه، یادآوری و انتظار
حدود چهار ماه پیش یادداشتی از جناب لغزیان تحت عنوان «شهزادگان شترزاد» در هفتبرکه منتشر و بعد از مدتی حذف شد. در آن یادداشت به موضوعات مختلفی از جمله سرمایهگذاری شتری و فخرفروشی شیوخ قطر و میدانهای مشترک گازی ایران و قطر اشاراتی شده بود. این یادداشت پس از هفده ساعت با تذکر برخی مراجع امنیتی از سایت برداشته شد. یکی از شاکیان اصلی این یادداشت نماینده مردم در مجلس بود.
خوشبختانه امروز که صدای طشت ناروی این شیوخ به نیروهای مقاومت به گوش همه رسیده و سردار سپاه، معاون پیشین سردار سلیمانی، دروغ و فریب آنها را اعلان داشته، یادآوری میشود که کار مسئولین در جلوگیری از انتشار آن یادداشت، ناپختگی و عدم مطالعه یادداشت بوده است. انتظار میرود که این بار آقای بروجردی و احتمالا اطرافیان او کمی حوصله کنند و یادداشت را با دقت بخوانند.
ما نماینده میخواهیم، نه لیدر
روز جمعه ۱۶ آذر، ساعت نه ونیم صبح آقای بروجردی نماینده مجلس از پنج شهرستان جنوبی استان فارس -لارستان، خنج، گراش، اوز و جویم- در حسینیه اعظم شهر لار جمع دستچین شدهای را به نام معتمدین این شهرستانها به حضور پذیرفت و سخنانی نیز ایراد فرمود. به قول و سیاق مرحوم اللهقلیخان پسر مرحوم زادان خان گراشی، پس از به رخ کشیدن و تاکید بر بزرگی و منزلت خود و خانواده و تفهیم بر مرکزیت شهر لار بر کل منطقه، به آنها اجازه دادیم که درخواستهای و نیازمندیها خود را مختصراً عرض نمایند و ما هم در حین و حالی که مشغولیت ذهنی و فکری بیشمار خود را داشتیم، علی الخصوص به گرفتاریهای سرنگونی بشار اسد سوری فکر میکردیم (به گفتگوهای فراوان بروجردی با رسانههای مختلف کشور در سفرهای متعدد ایشان به سوریه و ملاقات با بشار اسد در قامت رییس کمیسیون امنیت و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی و در قامت معاون وزارت خارجه رجوع کنید) برای آبروداری به اجبار و منت سرمان را تکاندیم که نشانی از شنیدن ما به عرایض آنها باشد و دلخوش شوند.
حالا امکان دارد که بعضی از شیفتگان لاریِ سید بروجردی به جناب لغزیان ایراد بگیرند که چرا اینگونه به یکی از نوادگان سید لاری که اخیراً بر همه ما و شما منت گذاشته و برای خدمت کردن به شهر لار و سرزمین اجدادی خود برگشته و در این سن و سال بالا، به جای استراحت و بازنشستگی از سر بزرگواری و محبت به لار زحمت نمایندگی مجلس شورای اسلامی را برای ما و شما به جان خریده، لغزیات مینویسی؟ چرا باید شما برای یک نشست ایشان با عدهای از معتمدان ما در شهرستانهای تابعه در گذشته لار که از روی محبت و بزرگواری بوده، با نوشتن طنز و لغز برخورد کنی؟ عوض تشکر و قدردانی شماست؟ این رسمش است جناب لغزیان؟
در جواب این عتابکنندگان باید بگویم ایشان بهتر بود کمی به خودش زحمت میداد و به تکتک این شهرستانها جداجدا میرفت و با مردم هر شهرستان جداگانه به گفتگو مینشست و اگر حرفی برای گفتن و یا نیتی و عزمی برای دنبال کردن درخواستهای به حق این شهرستانها داشت، راست و خدایی با مردم و به ویژه رسانههای هر شهرستان مینشست و گفتگو می کرد. آمدن و تقلید ناصواب و نابجا از بزرگان کردن و گروهی را به حضور طلبیدن یعنی چه؟ عدهای خاص را به حسینیه اعظم لار آوردن و یکطرفه از بالا فرمایش کردن با چه هدفی بوده؟ مگر میخواهد به مردم محترم، معتقد و خیّر این شهرستانها بزرگی و سروری خود را نشان دهد و مقامش را به آنها یادآوری کند؟ و یا میخواهد ادعای لیدر بودن برای مردم منطقه جنوب فارس را به پایتختنشینان کشور بفروشد و به آنها نشان دهد، به امید این که شاید بار دیگر در آن بالابالاها مثل گذشته تحویل گرفته شود و دوباره کبکش خروس بخواند؟
مردم و معتمدین شهر لار خود دانند که ایشان را لیدر بدانند یا نه، ولی دیگر شهرستانها نماینده میخواهند نه رهبر؛ و آن هم نمایندهای که برایشان خالصانه کار کند و زحمت بکشد و نگاهی یکسان به همهی شهرستانها در منطقه داشته باشد.
البته ناگفته نماند ایشان قول دادهاند که در آینده به شهرستانهای دیگر نیز سری بزند! و حداقل در اوز یم گفتگوی جدی شکل گرفته است. انشاء الله، آمین یا رب العالمین سفرهای جنابشان به شهرستانهای حوزه انتخابیه بیشتر و گفتگوهایشان مردمیتر باد.
و اما اصل لغزیات
و اما مختصر لغزیات جناب لغزیان به فرمایشات داهیانه سید بروجردی:
بروجردی: سیاست من در کارهای منطقه، موتور روشن و چراغ خاموش است.
لغزیان: خب، بندهی خدا، اگر کشور را همواره روز و روشن ببینی، بخواهی در نور و روشنایی روز حرکت کنی که احتیاج به روشن بودن چراغ نیست؛ ولی اگر کشور را شب تصور کرده باشی و در شب چراغت خاموش است بدا به حالت و به قول بنیهندلیهای گاراژهای قدیمی لار «شاو ماشینُت چراغ اُش نِ بِ، اَ درّه اَچُش پُسِ». شاید منظورتان این بوده که به حاضرینِ به خدمت رسیده برسانی که برای جلوگیری از احتمال مانعتراشیها و اعمال نفوذها و شاید هم سنگاندازیهای نیروهای توانمندتر و بانفوذتر بیشتر شهرستانهای مجاور و مثلا رقیب لار، چراغ را خاموش کردهای که آنها متوجه کارهای بزرگی که دارید انجام میدهید نشوند و آن کارها را نبینند و یا باخبر نشوند. جلّل المخلوق،
جناب لغزیان بر این باور است که حریفان خیالی شهر لار سالهاست که دست شما را خواندهاند و میدانند که توانایی، کارکرد و نفوذ شما چقدر است و چه در چنته دارید. زمانی که شما به لار و منطقه جنوب پشت کرده بودید و کاری نداشتید، در ریاست بودید و دلتان خوش بود به سفرهای رسمی و غیر رسمی خارجی و مصاحبه و گفتگو کردن در صدا و سیما، بانفوذان و دلسوزان شهرستانهای مجاور و رقیبان خیالی لار کار خودشان را خوب انجام میدادند و ما و شما غافل و خوشخیال بودیم. آنها در آن زمانها توانستند ده و روستای پدری خود را تبدیل کنند به چندین شهرستان آباد و رو به رشد و شهرهای خود را برسانند به قطب صنعتی و پر رونق کشور. از به وجود آوردن انواع و اقسام صنایع بزرگ مثل آلومینیوم، گاز، پتروشیمی و غیره گرفته تا داشتن انواع و اقسام هلدینگهای مختلف در اداره و تاسیسات شرکتهای صنعتی و تولیدی گوناگون؛ از داشتن برق و جادههای مختلف و تلاش برای دسترسی به آبهای خلیج فارس گرفته تا استفاده و آبرسانی مکفی به شهر و روستا و صنایع مختلف خود از آبشیرینکنهای کنار دریا. اخیراً هم حتی برای ساختن و ایجاد نیروگاه ۷۶۰ تا ۱۲۰۰ مگاواتی سیکل ترکیبی در خنج خیز برداشتهاند و مجوز ایجاد و ساخت نیروگاه و همچنین هکتارها زمین به نام نیروگاه نیز در خنج صاحب شدهاند، آن هم به صفت «بخش سرمایهگذاری خصوصی»!
خب، حالا بفرمایید و ما را خوشحال کنید که شما هماکنون کدام یک از کمیسیونهای بدردبخور و تصمیمساز مجلس را در دست دارید و یا اداره می کنید و یا صاحب نفوذ در کدام بخش از تصمیمگیریهای وزارتی و کشوری هستید که بتوانید با موتور روشن و چراغ خاموش کارهایی برای این پنچ شهرستان را کلید بزنید؟ شما که با داشتن این همه سابقه در چهار دوره نماینده بودن و در راس کمیسیون مهمی قرار داشتن، در این دوره مجلس فقط عنوان یک عضو معمولی کمیسیون تشریف دارید که توان رساندن خیر مستقیم به منطقه را ندارد. حتی در انتخابات مجمع نمایندگان استان فارس باز هم شما با این همه سابقه، جایگاهی به دست نیاوردهاید. شاید هم مورد مشورت قرار نگرفتهاید. و شاید به همین دلیل باشد که در مورد شیرین کردن آب دریا گفتهاید گران است و نمیارزد، چون همین مجمع نمایندگان این پروژه را دنبال میکند و ظاهرا شما سهمی در آن ندارید.
بنابراین اگر شما برنامهای و یا پروژهای با چراغ خاموش داشته باشید، مطمئن باشید دیگرانی که در مجلس جایگاه رسمی بالاتری دارند و یا در دولت معاون رئیس جمهور شدهاند و نفرات خود را در بالاترین سوراخسمبههای حکومتی و وزارتخانهها کاشتهاند، دارند با دوربین دید در شب، موتور روشن شما را رصد میکنند! حال شما چه با چراغ خاموش باشید و چه با چراغ روشن برایشان فرقی ندارد.
گزارهی فرمودهی شما فقط شاید برای حواریون لاریتان دارای رمز خاصی باشد، بدین معنی که موتور شما برای لار روشن است و چراغ را بر روی دیگر شهرستانها خاموش کردید که آنها نبینید و دیده نشوند! خوش به حال آنهایی که این فرمایش شما را قبول و باور کردهاند.
بروجردی: شش ماه از فعالیت من میگذرد. در هنگام انتخابات ۵۰ طرح را قول دادهام، حال ۵۰ درصد آن انجام شده یا در حال انجام است.
لغزیان: آهای معتمدین شهرستانهای گراش، خنج، اوز و جویم! خدا وکیلی اگر در شهرستانهای شما با کوشش آقای بروجردی از قول انتخاباتی ایشان طرحی انجام شده و یا در حال انجام است، رسما با صدای بلند اعلان کنید و تایید نمایید. بر خلاف چراغ خاموش و موتور روشن ایشان، شما نورافکنهای خود را روشن کنید و به طرحهای انجام شده ایشان در شهرستانهای خود نور بتابانید تا دیده شود و بیجهت کفران زحمت ایشان نشود.
بروجردی: منطقه ویژه اقتصادی با یک هزار هکتار زمین… تا دو ماه دیگر شاهد آمدن دستگاهها هستیم.
لغزیان: چشم همه ما روشن. اصلا تا دو سال دیگر هم منتظر آمدن دستگاهها خواهیم بود. به هر حال خبر خوبی برای تیولداران این منطقه ویژه خواهد بود زیرا تجربه و شناخت و کار با مناطق آزاد و ویژهی اقتصادی مختلف کشور، حکایت از تیولداران متنفذی است که کارهای ورودی و خروجی آن مناطق را در کنترل دارند. بالاخره لار هم باید در این وسط صاحب تیول نون و آبداری بشود. چشم حسود کور. «مُشّال، بداو که نوبت خومُوئه که اَ بندر و جزیره نِچَم.»
بروجردی: طبیعت مردم لارستان، خنج، گراش، اوز و جویم با تجارت است.
لغزیان: سید جان، گل گفتی! بر منکرش پیش باد. ولی در دبی، نه در جمهوری صلی علی خودمان. هر وقتی سیستم اقتصادی، بازرگانی، بانکی، ارزی و بقیه کارهای مربوطه تجارت را توانستی سر و سامان بدهی، هندونهات را تحویل خواهیم گرفت. درست است طبیعت ما با تجارت است، ولی در سرزمین مناسب که رانت و خودی و نخودی نباشد و ارز و مجوز مثلا چای یا زردچوبه به یک تاجر و یا گروه ندهند.
بروجردی: راه اندازی بندر خشک پیگیری میشود.
لغزیان: «گاگُلَک گَئه اُش پَرَه وا، دومُش سخت شَواکه». فارسیاش میشود «کولییَکی خشتکش پاره بود اما کمربندش را محکم می کرد.» البته در این اوضاع و احوال کشور، رندانی صاحب رانت و نفوذ میتوانند از چنین بندری تیولی بسازند نان و آبدار.
بروجردی: شهرستان خنج با داشتن ۴۰ حلقه چاه فاقد پالایشگاه است، این یعنی ظلم به خنج.
لغزیان: سید جان، پس شما چکاره هستید؟ نفر قبل از شما که از قضای روزگار همشهری جناب لغزیان بود و مهندس و کارمند شرکت گاز و نفت و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس نیز همین فرمایش را میکرد ولی چهار سالش به سر آمد و پالایشگاهی که همان هفته اول کلنگ زد، هنوز به جایی نرسیده است. البته برای رفع ظلم از خنجیهای همزبان و همفرهنگ ما همسایه بغلیمان مجوز ساخت نیروگاه ترکیبی گرفت که علاوه بر استفاده از گازهای چهل چاه گاز خنج، از آب سد سلمان هم برای نیروگاهش استفاده کند و برق ببرد برای تولید آلومینیوم!
بروجردی: در بحث صنایع سیاست ما حفظ محیط زیست است.
لغزیان: سید جان، شما هر صنایعی که بتوانید بیاورید لطفا؛ غصه آلودگیاش را نداشته باشید. برج فناوری لار و شرکتهای دانشبنیانش کمک میکنند و با انواع و اقسام فیلتر و تصفیه، آلایندهها را تحویل صنایع میدهند. شما ناراحت نباش. الکی نگو ترش است.
بروجردی: نیروگاه برق ایجاد و نیروگاه ۴۰۰ مگاواتی خورشیدی در لار ساخته میشود.
لغزیان: سیدجان، بگو کِی، کجا، با چه سرمایهای و چه صاحب سرمایهای؟ تا یادم نرفته، بالاغیرتاً به شرکت برق بگویید که پول خرید برق از نیروگاههای خورشیدی محلی را که خریده، زودتر بدهند. بندگان خدا گرفتار هستند. درست نیست دولت بعد از این همه تبلیغات، برق را از این بیچارهها بگیرد و پولش را سر موقع نپردازد!
بروجردی: تاسیس لار ایر با سرعت پیش میرود و به زودی پنج فروند هواپیما در این خط پرواز میکنند. هر شهرستانی سرمایهگذاری کرد، ایرلاین به نام آن شهرستان ثبت میشود.
لغزیان: یک بار گفتم سیدجان، که شما ما را کچل فرض کردهاید اما خیلیها باورشان نشد! حال خودتان بگویید اگر به زودی با پنج فروند هواپیما این خط کار میکند، یعنی سرمایهای بوده که پنج هواپیما به زودی در آن کار کنند! این دیگر چه صیغهای است که به شهرستانهای دیگر التماس میکنید که سرمایه بیاورند تا به اسم آن شهرستان ثبت کنید! نکند میخواهید روی دست طیران امارات بلند شوید!
فرمایشات دیگر سید بروجردی که روشن و مبرهن است و نیازی به لغزخوانی ندارد.