هفتبرکه – راحله بهادر: در ماه محرم و صفر پرچمهای سیاه عزای یکدست و یا با خطوط مذهبی برگرفته از احادیث، مقاتیل، روضهها و زیارت عاشورا در جایجای شهر افراشته شده است. اکثر ما نیز اشعاری از روضهها و مداحیها در ذهن داریم و شاید از زبان پیرمردها و پیرزنهای فامیل، نامی به قدمت کتاب نوحهی جوهری و یا صدایی به صدای رسای شیخ علی اصغر رحمانی، روحانی و روضهخوان قدیم گراش، را شنیده باشیم.
کتابها بخشی از گنجینهی کتبی این آیینها و میراث دینی شیعه است. در این ایام، هفتبرکه به معرفی کتابهایی مرتبط با مضامین محرم و صفر میپردازد که به نویسندگی و یا گردآوری نویسندگان منطقهی جنوب است و بخشی از تاریخ کتبی این دو ماه عزا از لابهلای صفحات این کتابها ورق خواهد خورد.
خیمهگاه عشق، مجموعه نوحههای سینهزنی
گردآوری و تدوین عبدالرحمن پوررحمانی (۱۳۹۷)
این کتاب به کوشش عبدالرحمن پوررحمانی از سوی نشر همسایه برای اولین بار در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است. این کتاب در دو جلد تهیه شده است، یک جلد نوحههای سینهزنی و یکی نوحههای زنجیرزنی.
نویسنده در ابتدای کتاب فهرستی از نوحهخوانان قدیم و امروز گراش را آورده که در آن نامهای آشنایی همچون مرحوم قهرمانخان اقتداری و یعقوب مهرابی از نسل پیر و جوان به چشم میخورد. او سپس نوحهها را به تفکیک موضوعی فهرست کرده است و میتوان به آسانی با رجوع به فهرست، نوحهها را بر اساس موضوعبندی پیدا کرد، مثلا نوحههای حضرت علیاکبر (ع)، اربعین، حضرت ابوالفضل العباس (ع) و بسیاری نواحی دیگر. بخش اصلی کتاب نوحههای مربوط به محرم و صفر است اما نویسنده نواحی و اشعاری دربارهی پیامبر اکرم (ص) و دیگر امامان شیعه را نیز در کتابش آورده است.
پوررحمانی که خود را فرزند مرحوم حسینعلی عبدالرحمان کوتاه معرفی کرده، در بخشی از مقدمهی کتاب نوشته است: «از کودکی علاقهی زیادی به نوحهخوانی داشتم. تحت نظارت مرحوم عمویم عبدالمجید رحمانزاده که ایشان در طول عمرش نوحهخوان و روضهخوان سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) [بود] بودم. از همان سنین کودکی مشغول نوشتن نوحه شدم.» او از جوانی یکی از نوحهخوانان دستهی سینهزنی هیات برقروز، هیات زنجیرزنی حضرت ابالفضل العباس و همچنین حسینیهی گراشیهای بحرین بوده است. کتاب او شاید یک منبع مرجع برای بسیاری از مداحان جوان باشد که بسیاری از نوحههای معروف چهل سال اخیر مجالس عزا در گراش را یک جا آورده است.
از لابهلای صفحات کتاب همراه با خواندن اشعار، صدای سینهزنی، زنجیر، طبل، سنج و دستههای عزاداری مردان و همراهی جدای زنان در حسینیه و خیابان به وقت صبح و ظهر عاشورا را میتوان شنید. اشعاری که تصویر و صدا دارند، وقتی با یادآوری تصویر صبح عاشورا و مردان کاهبر سر و دستهی کتل و ذوالجناح میخوانیم «وقت شادی گذشت، نوبت غم رسید».
این کتاب در ۲۹۰ صفحه در دسترس علاقهمندان است.
آیین عزاداری سنتی لارستان
یعقوب (صمد) کامجو (۱۳۹۴)
مناطق و نواحی مختلف ایران شکل و رنگ بومی عزاداری خاص خود را دارند و از این رو در بسیاری از موارد میتوان در هر نوع عزاداری در ماه محرم و صفر به ریشههای بومی و زادگاه آن و مردمانی که آن را نسل به نسل منتقل کردهاند پی برد.
کتاب «آیین عزاداری سنتی لارستان» به کوشش یعقوب (صمد) کامجو گردآوری شده است و به بررسی آداب و رسوم، تاریخچه، مراسمهای آیینی، بزرگان، مداحان، شاعران و پیرغلامان حسینی در خطهی لارستان پرداخته است. این کتاب از سوی انتشارات پیروز در سال ۱۳۹۴ در ۵۱۰ صفحه با موضوع سوگواریهای اسلامی، ایران، لارستان منتشر شده است.
مولف کتاب را تقریبا به دو بخش جغرافیای فرهنگی تقسیم کرده است: نخست محلات قدیم و شهر جدید لار و دوم شهرهای اطراف مانند کورده، دهکویه و لطیفی. علاوه بر این، نویسنده با تحلیل اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی صفحات دیگری از کتابش را به موضوعات دیگری هم اختصاص داده است از جمله گروههای اجتماعی مانند بانوان و کودکان در محرم و موضوع پذیرایی و پخت.
در بخشی از پیشگفتار این کتاب به قلم نویسنده میخوانیم: «مجموعهی مدون و مکتوبشدهی حاضر… نتیجهی تلاش ۱۰ سالهای است که با گردآوری مطالب و جمعآوری عکسهای گذشته و حال و همچنین تحقیقات میدانی که از پیرغلامان و خادم الحسینهای هر کوی و برزن لارستان به عمل آمده است.» عکسهای سیاه و سفید کتاب خواندن آن را جذابتر میکند. برای مثال در صفحهی ۱۱ این کتاب به گفتهی نویسنده، قدیمیترین عکس بازمانده از سینهزنی سنتی لاری را که در ۳۰ اردیبهشت ۱۳۳۴ در مسجد جامع لار گرفته شده میتوان دید؛ مردانی که بدون پیراهن مشغول سینهزنی هستند.
در بخش نخست کتاب نویسنده به فلسفه و تاریخ عزاداری و نیز دو گروه مذهبی حیدری و نعمتی که از دوران صفویه رقبای مذهبی بودهاند پرداخته و از بسیاری منابع تاریخی مذهبی کمک گرفته است و از این رو به نظر میآید کتاب پشتیبانی مناسبی برای مباحث تاریخی و پیشینهی موضوعات خود دارد. هر بخش از کتاب دارای زیرگروههای موضوعی متعدد است و نویسنده با جزییات و در نثری ساده و روان هر موضوع را واکاوی کرده است. در بخش دیگری از کتاب، کامجو با شاعران معاصر گفتگو کرده است و نویسندگانی مانند خلیل روئینا، حمید منشی و معصومه تقیزادگان یادداشتهایی با محوریت موضوع آیینهای مذهبی لارستان نوشتهاند. در بخش مداحان نیز که به دو بخش مردان و زنان تقسیم شده، این کتاب اینفوگرافی گستردهای از مداحان قدیم و معاصر لارستان و شهرهای حوالی آن را ارائه داده است.
در بخشی از این کتاب با عنوان «شاخصههای سینهزنی سنتی لارستان» نویسنده مراسمی با نام «انداختن سر بیرق (علم)» را توضیح داده است و میخوانیم: «در شبهای دههی اول محرم سر بیرقها که به قبه معروف است روی بیرقها (لاریها به بیرق علم میگویند) نصب میباشد. در ظهر عاشورا بعد از اذان گفتن سر بیرقها انداخته میشود.» و در ادامه نویسنده دربارهی فلسفهی عمل این کار نوشته است: «انداختن سر بیرق» که مربوط به ظهر عاشورا است شاید برگرفته از همان نیمه افراشته کردن پرچمها به احترام درگذشت یکی از بزرگان باشد…این یک شاخصهی بسیار مهم است که در هیچ عزاداری دیده نمیشود و به اجرا در نمیآید. این عمل مخصوص عزاداری و سینهزنی سنتی لارستان میباشد.»
کتاب با گشت و گذار در محلات مختلف قدیم و جدید لار، زندگینامهنگاری چهرههای شاخص مذهبی، علما و مداحان لارستانی، مرور ریشههای گروههای دینی تاریخی سکونتیافته در لار و استفاده از دستنوشتهها و عکسهای قدیمی از افراد و مکانها، کتابی جامع در نوع خود و تاریخچهی عزداری آیینی لارستان است.
رسالت منبر در گامی فراتر
میرزا فرجالله خاکبیز فداغی (۱۳۷۶)
این کتاب به کوشش میرزا فرجالله خاکبیز فداغی گردآوری شده و نشر همسایه در سال ۱۳۷۶ آن را در ۲۲۴ صفحه منتشر کرده است. گروه هدف کتاب در خوانش اول خوانندگان تخصصی و از اهالی منبر، روضهخوانان، مداحان و علما هستند زیرا موضوعات آن در مباحث عرفانی و فلسفه و هستیشناسی اسلامی سیر و سلوک میکند. این کتاب گلچینی از دیدگاهها و نظریات مختلف نویسندگان متون اسلامی است که خاکبیز فداغی آن را برای بهرهگیری سایر واعظان و منبرداران در یک جا گردآوری کرده است. نویسنده که خود نیز یکی از صاحبان منبر و از واعظان قدیمی است، تسلط علمی و سطح اطلاعات خوبی از فلسفهی اسلامی و آیات و روایات شیعه دارد و از این بابت کتاب دارای منابع و مراجع بسیار زیادی از نویسندگان متعدد در شاخههای فقه، عرفان و فلسفهی اسلامی و شیعی و علوم وابسته به آن است.
کتاب از بخشی از میراث شعر فارسی نیز بهره برده و نویسنده در جای خود از کتاب مثنوی معنوی مولانا استفاده کرده است. فهرست مطالب کتاب دارای عناوین اصلی است که هر یک عناوین فرعی بسیاری دارد.
در بخشی از سخن ناشر در ابتدای کتاب آمده است: «استاد خاکبیز فداغی که خود مدتی در تبلیغ و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی تلاش میکند، حاصل سالها وعظ و منبر را با سود جستن از منابع اصیل اسلامی در این مجموعه جمع آورده است… وی در سخنرانیهای خود که همواره در ایام تبلیغی ایراد میشود، بر این نکته پای میفشارد که باید سطح فرهنگ عمومی جامعه را بیش از پیش اعتلا بخشید و تفسیری نو از این حدیث دارد که «کلم الناس علی قدر عقولهم» [با مردم به مقدار فهمشان صحبت کنید.]»
برای لذت بردن از خواندن مطالب کتاب، خواننده در واقع به پشتوانهی مطالعه در زمینهی علوم اسلامی و شیعه نیاز دارد زیرا موضوعات آن مملو از اصطلاحات و کلمات عربی از کتابها، آیات، روایات و احادیث است. در بخشی از این کتاب که به فلسفهی قیام عاشورا پرداخته، میخوانیم: «مردم آن عصر چون حاضر به مبارزه نشدند بعدا متنبه و پشیمان شده گروه توابین و سلیمان خزاعی و مختار قیام نمودند و امام حسین (ع) توانست در خاورمیانه حکومت امویان مقداری با سپردن سر به نیزهها و با اسارت اهل البیت ریشه این حکومت را قطع کند و تا داخل قصر یزید پیشروی کند و لشکریان بازمانده از جنگ وارد قصر یزید نماید و با سلاح فرهنگی به وسیلهی زینالعابدین (ع) و خطبهی حضرت زینب (ع) شام را ویران کند و برای همیشه دولت امویان را به زبالهدان تاریخ بیندازد و این پیروزی را هیچکس جز امام به دست نیاورد.» و در ادامه در تشویق مسلمانان به جنگ در صفحات بعدی مینویسد: «این که بگوییم خداوند خودش دین و قرآن را حفظ میکند و قیام نکنیم بزرگترین خیانت به خودمان و اسلام است. باید ما قیام کنیم و خدا هم ما را یاری میکند.»
زائر کوی دوست
یعقوب (صمد) کامجو (۱۴۰۱)
نوحهها راویان وقایع تاریخ مذهبی به خصوص در فرهنگ شیعه است که داغ مصیبت و عزا بر پیشانی آن ثبت است. اشعاری پر سوز و گداز که رنجها و مصائبی که بر اهل بیت رفته را نقل میکند. کتاب «زائر کوی دوست» گردآوری اشعار و نواحی از شاعران مختلف به کوشش یعقوب (صمد) کامجو است و انتشارات پیروز آن را در ۱۳۲ صفحه در سال ۱۴۰۱ منتشر کرده است.
کتاب از لحاظ محتوا برای خوانندگان تازگی دارد زیرا مانند نوحههای قدیمی پرتکرار نبودهاند. نوحهها موضوعبندی متنوعی دارد، نوحههایی در وصف ورود به کربلا، حربن یزید ریاحی، دو طفلان مسلم، امام حسن مجتبی (ع) و عصر تاسوعا و وصف عاشورای حسینی بخشی از این موضوعات است. در پیشگفتار این کتاب نویسنده سخنش را با اشاره به آیین سینهزنی سنتی لاری آغاز میکند و مینویسد: «یکی از قدیمیترین و باشکوهترین آیینهای عزاداری به سینهزنی سنتی لاری اختصاص دارد که دارای ویژگیهای منحصر به فردی است و این امر موجب ثبت آن به عنوان میراث معنوی کشور شده است.» و در ادامه به قلم نویسنده میخوانیم: «کتاب زائر کوی دوست، گلچینی از نوحههای مداح اهل بیت حاج نعمتالله زائر است که طی ۵۰ سال گذشته از کتابهای آیینی و شاعران برجسته کشور و لارستان جمعآوری و در مراسم سینهزنی لاری خوانده شده است.»
در کتاب میخوانیم که حاج نعمتالله زائر یکی از مداحان بنام لاری و متولد ۱۳۳۷ است و اتاقی را در خانهی خود به مراسم مذهبی اختصاص داده و کتابخانهای با بیش از ۳۰۰ جلد کتاب از اشعار آیینی در وصف ائمه و اهل بیت نیز دارد. نوحههای گردآوری شده در کتاب دارای زبان روان فارسی است و عبارات عربی کمی دارد. در بخش آغازین کتاب نوحهای از استاد محمد زارع آورده شده و به نظر میرسد اشارهای به نام کتاب کامجو نیز است: «زائرم من زائر کوی حسین / عاشق سرگشته روی حسین / نوحه خوانم سالها بر درگهش / نوحه خوان طاق ابروی حسین».
اشعار شاعران مشهوری همچون کمال خجندی، خلیل روئینا، نیر تبریزی و آقاسی در میان صفحات کتاب است اما بسیاری از اشعار ذکر منبع و شاعر ندارد و کامجو ترجیح داده اسامی را یک جا در صفحهی آخر کتاب به عنوان منابع بیاورد. یکی از دو بخش پایانی کتاب «عکسها» نام دارد که نویسنده تنها به عکس و نام صاحب آن اکتفا کرده است و به نظر میرسد عکسهای مداحان لاری باشد.
کربلا زخمیترین جای زمین
خلیل روئینا (۱۳۹۵)
خلیل روئینا شاعر نامآشنای لاری که در دوم اسفند ۱۴۰۰ درگذشت، یکی از نویسندگان و شاعران بومی منطقهی جنوب است که شعرهای آیینی و نوحههای او در بین خوانندگان شناخته شده است. این کتاب را انتشارات آرامدل در سال ۱۳۹۵ در ۵۲۸ صفحه منتشر کرده است و به گفتهی شاعر نام آن برگرفته از اولین مصرع از اولین شعر عاشورایی است که او سالها قبل سروده است. در مقدمهی کتاب به قلم مولف میخوانیم: «کتاب پیش رو حاصل تلاشی است چندین ساله، تلاشی که شاعر را به خلوت و تنهایی برد تا تنها به تو فکر کند و تنها از تو بنویسد.»
این کتاب یادگار سالها همکاری خلیل روئینا و سیدعلی هاشمیان، نوحهخوان مشهور لاری و شامل نوحههایی است که از سال ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۴ برای نوحهخوانی این مداح در شبهای محرم و صفر در حسینیهی حاج تقی لار سروده است. مداحی که روئینا در وصف او در مقدمهی کتابش نوشته است: «استاد سیدعلی هاشمیان در کنار همهی انگیزههای دیگر، با نوحهخوانیاش قلم جان و روح مرا طراوت بخشید تا قطرهای باشم در اقیانوس بینهایت شعر.»
موضوعبندی اشعار کتاب، نوحههایی در وصف شخصیتهای اصلی واقعهی کربلا و اشعار گوناگون عاشورایی است. در یکی از نوحههای کتاب در وصف حضرت زینب میخوانیم: «زینب داغدیدهام، من به خدا رسیدهام / خواهرم اشک غم مریز، پای سر بریدهام / بال و پر شکستهات، قلب غمین و خستهات / میزند آتش به دلم، چشم به خون نشستهات / مقتل خون مقابلت، داغ حسین حاصلت / رحم نما به حال خود، تیر مزن تو بر دلت».
تاریخچهی حسینیه گراشیها در بحرین
سیداسدالله خلیلی (۱۳۸۸)
همانطور که از عنوان کتاب پیداست، این کتاب تاریخچهی ساخت، ترمیم و بازسازی حسینیه گراشیها در کشور بحرین را روایت میکند. کتاب را نشر همسایه در سال ۱۳۸۸ در ۷۳ صفحه منتشر کرده و حاج مطلب شمسی و حاج علیاصغر خوشخو دو راوی این کتاب هستند که نویسنده از زبان آنها تاریخچهی این حسینیه را در ۴۴ صفحه نوشته است. مولف همچنین به تاریخچهای از اسناد و مدارک موجود در ادارهی اوقاف جعفری بحرین اشاره کرده است تا علاوه بر استفاده از منابع شفاهی و تحقیق میدانی، برخی منابع کتبی نیز پشتوانهی اطلاعات موجود در کتاب باشد.
حاج مطلب شمسی از زبان پدرش، روایت دقیق و باحوصلهای را با شرح سابقهی حضور اولین گراشیها در بحرین شروع میکند و میگوید: «سالیان پیش که اصل گراشیها پایشان به بحرین باز شد تاریخ چنین نشان میدهد که ۱۵۰ سال قبل گراشیها در قریهای است در شهر محرق به نام (حِد) زندگی میکردند و برای امرار معاش قسمتی مغازه را و عدهای نانوا و بعضیها به رفتن دریا و غواصی امرار معاش و زندگی خود را تامین میکردند.» و روایت دوم از زبان حاج علیاصغر خوشخو که او نیز داستانش شنیدههایی از زبان یک گراشی قدیمیتر، حاج احمد است و دربارهی نخستین جرقهی برپایی عزاداری علنی برای سیدالشهدا (ع) در بحرین میگوید: «آن مرحوم [حاج شیخ علینقی رحمانی] در عین سخنرانی شب تاسوعا رو به گراشیها کرد که چرا دستهی عزاداری و سینهزنی بیرون نمیروید، ایشان بالای منبر خیلی اصرار کردند. پس از اینکه از منبر پایین آمدند، ما گفتیم این جا رسمیت ندارد و در ثانی اجازه نداریم و توکل نمیکنیم که از حسینیه بیرون برویم، ولی با اصرار و تشویق ایشان همان شب تاسوعا تا نزدیکترین حسینیه به حسینیه گراشیها که به نام (ماتم بنانین) بود رفتند.»
کتاب در بخشهای بعد به چگونگی ساخت حسینیه، نیکوکارانی که در آن نقش داشتهاند، آشپزخانه، خرید خانهی قسمت جنوبی حسینیه و اسامی کسانی که بلاعوض برای این حسینیه کمک کردهاند، میپردازد. بخش دوم کتاب ترجمهی عربی بخش اول است و در قسمت بعد چند سوره از قرآن برای قرائت و گرامیداشت یاد نامهایی که در این کتاب از آنها نام برده شده و از دنیا رفتهاند، آورده شده است. صفحات پایانی کتاب نیز عکسهایی رنگی از حسینیه و گراشیهایی است که در این مکان مشغول به خدمت در ایام سوگواری و عزای شیعیان هستند.
اشک خدا، نوحههای سینهزنی گراشی بوشهری
مصطفی خورشیدی (۱۳۸۴)
کتاب اشعار شاعر گراشی، مصطفی خورشیدی را نشر پیام دبیر در سال ۱۳۸۴ در ۷۷ صفحه منتشر کرده است. خورشیدی که تجربیات شاعری با مضامین بومی، مذهبی و فرهنگ عزاداری شیعی در گویش گراشی را دارد، این بار هم به سراغ مرثیهسرایی در قالب نظم به زبان فارسی و گویش مادری رفته است. در پیشگفتار کتاب، شاعر با بزرگداشت یاد یک عزیز، کتابش را به خواهرزادهاش مهدی کشتکاران تقدیم کرده که در بحرین مداح بوده و بر اثر بیماری تالاسمی در ۲۱سالگی از دنیا رفته است. تصویر پشت جلد کتاب نیز یک نقاشی از خواهرزادهی او است و ثبت لحظهی دیدار حضرت زینب (س) با ذوالجناح، بدون امام حسین(ع) است.
اولین شعر کتاب همنام با عنوان آن «اشک خدا» نام دارد و در اولین بیت آن میخوانیم: «اشک از چشم خدا میبارد / در غم کربُ و بلا میبارد». نوحهها و مرثیههای کتاب در موضوعات مختلف و ذکر مصائب اهل بیت(ع) و با تمرکز بر شخصیتهای قیام عاشورا است. در فهرست، نام چند شعر به گویش گراشی نیز به چشم میخورد. مثلا در شعر «غریبی ارث حیدرِن» میخوانیم: «بر تِه دلُم خَرگِ تَشِن / یاد تِه با خَرسِ چَشِن» اشعار گراشی کتاب با ترجمهی فارسی آن آورده شده است تا خوانندهی غیربومی هم از آن بهره ببرد.