هفتبرکه: بعد از انتشار چند داستان کوتاه در مجموعههای مختلف، اولین رمان رییس انجمن داستاننویسی گراش با نام «از این شهر میروم…» منتشر شد.
به گزارش هفتبرکه، رمان ۱۲۲ صفحهای مجتبی بنیاسدی با نام « از این شهر میروم…» در نشر صاد منتشر شد. این رمان که رنگ و محتوایی بومی دارد، زندگی مردی به نام عبدالله را روایت میکند و با موضوعی اجتماعی، در گراش و با شخصیتهای تخیلی اتفاق میافتد.
مجتبی بنیاسدی نویسندهی کتاب در معرفی کوتاهی از خودش و سیر داستاننویسیاش میگوید: «مجتبی بنیاسدی، دبیر زیستشناسی و کارمند آموزش و پرورش هستم. چند روز پیش ۲۹ساله شدم. سال دوم دانشجویی بود که با رمان «نامیرا» به دنیای داستان و رمان علاقهمند شدم. تقریباً از ۲۱ سالگی نوشتن را کمکم شروع کردم. هیچ دوره یا کارگاهی از نویسندگی را نرفته بودم. فقط با داستانخوانی، داستاننویسی را شروع کردم.»
بنیاسدی نخستین تجربههای داستاننویسیاش را بیقیافه توصیف میکند و ادامه میدهد: «داستانهایم خیلی بیقیافه بود. بهواسطه دور بودنم از پایتخت و حتی مرکز استان، شیراز، کارگاههای مجازی را شروع کردم. با اساتیدی همچون محمدعلی رکنی، احسان رضایی، سیدعلی شجاعی داستاننویسی را با برنامهتر ادامه دادم. بعدتر با مکرمه شوشتری وارد دنیای روایتنویسی هم شدم. پایگاه نقد داستان خانه ادبیات هم نقش مهمی در خوشقیافه شدن داستانهایم داشت.»
او دربارهی نخستین اثر داستانیاش و طرح اولین رمانش هم میگوید: «اولین اثرم در مجموعه داستانک عاشورای «ده» چاپ شد. سه داستان کوتاه از من در صفحه فرهنگی روزنامه ایران منتشر شد. دو روایت چاپ شده هم دارم. روایت «قانونش همین است» در مجموعه روایت «از طرف فرزند کوچک شما» به کوشش مکرمه شوشتری و روایت اربعین بنده هم در کتاب «مرغان ابراهیم» در کنار روایت بزرگان ادبیات داستانی منتشر شد. اما نقطه عطف داستاننویسی بنده جشنواره خودنویس بود. طرح رمانی که به جشنواره خودنویس ارسال کردم برگزیده شد و زیر نظر استاد محمدمهدی رسولی طرح اولیه رمان را نوشتم و شد «از این شهر میروم…» اولین رمان بنده.»
بنیاسدی ترجیح داده است برای اولین رمانش سراغ فضای بومی برود که در آن زیسته و با آن آشنایی دارد. او دربارهی مسیر نوشتن این رمان میگوید: «یک دوره ۴ماهه برای نوشتن اولیه وقت برد. شش ماهی با استاد رسولی در کشوقوس ویرایش بودیم. البته یکسال و نیمی در نوبت چاپ بود. ایدهی اولیه هم از یکی از شخصیتهای واقعی شهر گرفته شده که البته فقط ایده اولیه بوده و تغییرات زیادی داده شده و بستر کلی داستان و اتفاقها بر تخیل است ولی تم جنوبی و گراشی دارد.»
در بخشی از این رمان میخوانیم: «ویزایم را دور از چشم بباجی ردیف کردم و آمادهی رفتن شدم. برای خداحافظی نزدیک نیامد. پشت سرم آب هم نریخت. فقط توی ایوان ایستاد و نگاه کرد. فقط نگاه. بدون قطرهای اشک و کلمهای برای خداحافظی. وقتی از سفر برگشتم هم در را به رویم باز نمیکرد. نمیدانست من نرفتهام ابوظبی. فکر میکرد من ابوظبی را انتخاب کردهام و او را گذاشتهام کنار. اما اینطور نبود…»
بنیاسدی میگوید فعلا رمان بلند دیگری در دست نگارش ندارد و در حال نوشتن داستان کوتاه و روایت است و به احتمال زیاد کتاب بعدیاش با تغییر فرم وارد حوزهی روایتنویسی میشود.
برای خرید نسخهی الکترونیکی و کاغذی کتاب میتوانید به این لینکها بروید.
خرید نسخه الکترونیکی کتاب از طاقچه با قیمت ۴۵ هزار تومان
خرید کتاب از نمایشگاه بینالمللی کتاب به صورت مجازی به قیمت ۱۱۰ هزار تومان
خرید نسخه الکترونیکی به قیمت ۴۵ هزار تومان و کاغذی به قیمت ۱۲۲ هزار تومان از نشر صاد: