هفتبرکه – راضیه سیاح: معمولا وقتی برای اولین بار خودم را معرفی میکنم و شنونده میخواهد نامخانوادگی مرا بنویسد، نمینویسد! قبل از نوشتن، یکی از این دو سوال را میپرسد: «با کدام س مینویسند؟» و یا «سیاح یا سیار؟» اگر هم راهنمایی نخواست و بدون پرسیدنِ این دو سوال، سیاح را نوشت، معمولا اشتباه مینویسد!
البته این موضوع بیشتر به دلیل نزدیک بودن کلمه سیاح با کلمات مشابه آوایی اتفاق میافتد. ما قرار نبود سیاح باشیم. پدربزرگم میخواست که صیاد باشیم. جد پدری ما، «کوچکخان»، میرشکار بوده و وقتی برای دریافت شناسنامه به ثبت احوال میرود، «صیاد» را به عنوان نام خانوادگیاش انتخاب میکند. اما مامور ثبت احوال کلمه را به درستی نمیشنود یا نمینویسد و از آن روز به بعد پدربزرگم سیاح میشود! البته سیاحی که تا آن روز سیاحتی نداشته است.
سیاحهای گراش خیلی کم هستند. دلیل اصلی آن هم این موضوع است که جد پدریام فقط دو پسر داشته که بعد از فوت پدر و مادر، یکی از پسرها به شیراز میرود و فقط یکی از پسرها در گراش میماند و میشود جد ما سیاحهای گراشی. پدربزرگ سه دختر هم داشته که دیگر هیچ کدامشان در قید حیات نیستند.
عموزادههای ما به گراش برنمیگردند و در شیراز میمانند. به همین دلیل است که تعداد اعضای خانواده سیاح در گراش به بیست نفر هم نمیرسد و ما یکی از کمجمعیتترین و ناشناختهترین خانوادههای شهر هستیم؛ تا جایی که بعضی از همشهریها حتی این فامیل را تاکنون نشنیدهاند.
هفتبرکه: در پروندهی ثبت احوال، تاکنون قصهی چند فامیلی از جمله بلبل و نوبهار را منتشر کردهایم و اکنون هم سیاح برایمان نوشته است. این پرونده را با هشتگ #فامیلینیا در این صفحه ببینید.
شما هم اگر قصهی نام خانوادگیتان را شنیدهاید، برای هفتبرکه بنویسید.