بستن

چرا تمایل به پژوهش روزبه‌روز کمتر می‌شود؟

هفت‌برکه: امروز ۲۵ آذر روز پژوهش نامگذاری شده است. دکتر عبدالله خورشیدی، دکترای فیزیک هسته‌ای، در یادداشتی با ذکر مثال‌هایی از تجربیات تحقیقاتی خودش، به معضل عدم ارتباط بین دانشگاه و صنعت و فاصله‌ی زیاد بین طرح‌های تحقیقاتی و کاربردی شدن آنها پرداخته است.

 

دکتر عبدالله خورشیدی: جهت پاسداشت امور پژوهشی و ترویج تحقیقات علمی، در تقویم ایران از ۱۹ تا ۲۵ آذر هفته پژوهش و فناوری نامگذاری شده است. هرچند ارتباط صنعت و دانشگاه در جامعه ایرانی به درستی تعریف نشده است و خروجی دانشگاه‌ها نیز کمتر مرتبط با صنعت و بازار کار روز است، ولی پژوهشگران مستقلی نیز هستند که در علوم پایه و علوم انسانی به طور آزاد فعالیت دارند. حرفه پژوهشگری همچون حرفه حق‌التدریسی یا شراکت پیمانی در دانشگاه‌ها هرچند کلاس و وجهه خوبی در جامعه به نمایش می‌گذارد، ولی عدم حمایت کافی نهادهای دولتی و خصوصی، باعث تقلیل بروندادها می‌گردد. لذا پژوهشگران مستقل مجبور به واکنش‌های ایجابی و دچار کاهش تمایلات پژوهشی و نهایتا گرفتار به مساله روزمرگی می‌شوند.

همفکری و جمع شدن پژوهشگران علمی برای تعقیب هدف‌های کارآمد و به‌روز جامعه می‌تواند این نقیصه را کمی ترمیم کند. از تعریف یک طرح یا پروژه‌ی خاص تا رساندن آن به یک خروجی مناسب در همباشی‌های پژوهشی و اقتصادی می‌تواند راه خروج از معضلات امروز پژوهشگران باشد. یک مربی اقتصادی در کنار یک ایده‌ی خلاقانه و مورد نیاز جامعه قطعا راهگشای طرفین مشارکت خواهد بود، چه پروژه آزمایشی و نیمه‌صنعتی در شهرک‌های صنعتی و چه طرح‌های درمانی و حتی فرهنگی و اجتماعی. چنین مشارکتی می‌تواند هفته پژوهش را متناسب با نیاز روز بازار ایرانی مطلوب سازد.

به عنوان یک نمونه‌ی موردی، می‌توان به پژوهشی که اخیرا اینجانب در زمینه خوشه‌بندی تصاویر سی-تی اسکن ریه منتشر کردم (اینجا) اشاره کرد. این پژوهش می‌تواند کاربردهای آموزشی و کلینیکی داشته باشد. از آنجایی که تومورهای ریه در شرایط دینامیکی قرار دارند، مطالعه رشد تومور و تغییرات آن در تشخیص اولیه از اهمیت بالایی برخوردار است. در این الگوریتم پیشنهاد شده، تومورهای ریه در حالت دو و سه‌بعدی دسته‌بندی می‌شوند و تمایز آنها از دیواره قابل تفکیک می‌گردد. این الگوریتم رشد تومور از یک یا چند نقطه داخل تومور شروع می‌شود تا به سطح تومور برسد. بنابراین، تعیین ناحیه ریه به همراه آستانه‌گذاری خودکار ممکن است بتواند خطاهای انسانی را در تفسیر رادیولوژیست‌ها از مناطق توموری کاهش دهد. اما کاربردی شدن اینگونه پژوهش‌ها در زمینه‌های آموزشی و درمانی، پروسه‌ای طولانی دارد و در کشور ما سطح واصلی که این پژوهش‌ها را به کاربرد تبدیل کند به سختی پیدا می‌شود.

نمونه دیگری که جامعه با آن درگیر است، فشار خون بالا و افزایش بیماری‌های قلبی و عروقی است. من و همکارم در مقاله‌ای به این موضوع پرداخته‌ایم (اینجا). رگ‌های خونی اندازه‌های مختلف و ساختار هندسی متفاوتی دارند. اجزای تشکیل‌دهنده آنها جهت تبادل خون شریانی به بافت‌ها و برگشت خون وریدی به قلب نقش مهمی را ایفا می‌کند که می‌تواند پارامترهای فیزیولوژیکی قلب از قبیل فشار خون و ضربان را تحت تاثیر قرار دهد. فرآیندهای مختلف احتمالی می‌تواند ناشی از فشار وریدی و شریانی و همچنین مقاومت شارشی خون در خروج از بخش وریدی و همینطور شارش از طریق شبکه مویرگی باشد. علاوه بر آنها، حجم ضربه و نرخ شارش از قلب یا به عبارتی ضربان قلب نیز می‌تواند موثر باشد. بنابراین از طریق سیستم تصویربرداری تشدید مغناطیسی و مدلسازی معادلات پخش در بستر مویرگی می‌توان سازوکار سیستم قلبی عروقی را دقیق‌تر بررسی کرد. به اعتقاد ما چنانچه نتایج چنین پژوهش‌هایی به سطح کاربردی برسد، می‌تواند تاثیر زیادی در کاهش بیماری‌های قلبی و عروقی داشته باشد.

به طور کلی، پژوهش‌های انفرادی یا جمعی که در اختیار عموم جامعه قرار می‌گیرد، باعث ترغیب سطوح متفاوتی از لایه‌های اجتماع می‌شود، از دانش‌آموز گرفته تا شاغلان حرفه‌ای. پژوهش یک فرآیند و بدون شک یک نیروی محرک توسعه است که ورودی آن قوانین، نیروی انسانی، اطلاعات، تجهیزات و منابع مالی است و پیامدهای اجرای آن به عنوان عاملی تصمیم‌ساز هرچه از جامعیت، دقت و سرعت بیشتری برخوردار باشد، خروجی مناسبتری را به دنبال خواهد داشت.

توسعه پایدار و پیشرفت هر جامعه‌ای در گرو پرورش، حفظ و نگهداری سرمایه‌های علمی، پژوهشی و فناورانه آن کشور است. مهمترین چشم‌انداز پژوهش، ایجاد و احیاء این تفکر در ذهن تصمیم‌گیران و سیاستگذاران است چرا که تحقیقات و فناوری نقش پایه‌ای و مهمی در پیشرفت کشور دارد.

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

21 نظر

  1. از شواهد پیداست که هدف نگارنده این یادداشت یافتن راهی برای ارتقاء سطح پژوهش نیست بلکه قصد دارد مقالات خودش را معرفی کند. با این حال حتمی همان چند خط مقدمه و موخره نیز یک خورجین اشکال دارد. فارغ از اینکه همان چند پاراگراف نسبتا مستقل را هم خودش ننوشته است!.
    .
    کسی که دستکم دو خط «تاریخ علم» بداند خواهد فهمید که نویسنده عمیقا با مفهوم علم و کارویژه های آن ناآشناست. او تصور می‌کند صرف داشتن یک مشاور اقتصادی می‌تواند مسئله پژوهش را حل کند! حتی لحظه ای تصور نکرده است که چرا چنین مقوله ساده ای به ذهن این همه کارگزار فرهنگی و دانشگاهی نرسیده است. او نمی‌داند که به قول کتاب «گاه و بی‌گاه های دانشگاه در ایران» : «دانشگاه برای خود عالمی است و کلیتی است و منطق نهادینه و فلسفه ای دارد» و اساس بحران در نهاد آکادمی در ایران مسئله به مسئله عمیق‌تری به نام «فلسفه دانشگاه» باز می‌گردد. خواندن متن چندباره به آدم ثابت میکند که نویسنده اصولا دغدغه پژوهش ندارد بلکه متمایل است که پژوهش‌های قد و نیم قد خود را معرفی کند و به بهانه روز پژوش، کباده پژوهشگری بکشد. منتهی این «پژوهشگر» فیزیک که حالا پایش را کمترین آشنایی در کفش متافیزیک کرده است خود بزرگترین جرمی که یک دانشگاهی می‌تواند مرتکب شود را مرتکب شده است. او پاراگراف آخر یادداشت خود را عیناً و حرف به حرف از مقاله «توسعه علم و پژوهش در راستای تربیت» از محمدحسین جعفری کپی کرده و حتی حاضر نشده است از نگارنده صاحب اثر نام ببرد. به راستی چطور کسی که می‌خواهد برای دانش تعیین و پژوهش تعیین تکلیف کند، بدیهی ترین اصول اخلاق علمی را زیر پا گذاشته و در حد یک یادداشت رسانه‌ای دست به «راه زنی» علمی زده است؟؟؟

  2. تاسف تاسف. گریشنا جان ب مسائل شهر بپرداز.چاپ مقاله یه نفر ک قبلا هم دیدم چندین بار براش تیتر زدی ب چه درد مردم شهر میخوره.چه مشکلی لز ما حل کرده؟اگر هم میخواهی راجع ب هفته پژوهش مطلب بذاری یه مطلب درست بذار

  3. اتفاقا تیتر خوبی است. پول به اعضای هیت علمی می رسد و دانشجو پولی ندارد. مقاله که هیچ دانشجو هم در آینده کاهش می یابد.‌

  4. سلام
    در کشور جهان سومی زندگی میکنیم که مردم دغدغه نان دارند نه علم. جند هفته پیش بعد از مدت ها فرصتی پیش امد که با اساتید ارشدم ملاقات کردم. به شدت تاکید داشتن از ایران برای ادامه دکترا برو و با حسرتی عمیق میگفتن ما اینجا وابستگیهایی داریم که پابندمون کرده و اینکه علم متاسفانه در میان مردم ما جایگاهی نداره….نویسنده مقاله از نظرات همشهریان عزیزمون ناراحت نشن چون مردم‌ هم درست میگن فعلا مساله اول زندگی افراد درامد و دغدغه اقتصادی هست. امیدوارم روزی به ارزش علم پی برده بشه.

  5. فارغ از تعصب جناب دکتر خورشیدی رزومه‌ی پژوهشی بسیار خوبی دارند و به نظرم لازمه که مقالات و حوزه‌ی پژوهشی ایشون اینجا معرفی بشه. از طرفی چاپ مقاله‌ی ISI ارزشمنده و بسیاری از ژورنال‌های معتبر بدون غرض ورزی، داوری‌های خوبی انجام می‌دن و شکی در کیفیت بسیاری از مقالات نیست.
    امیدوارم جناب دکتر مثل همیشه با انگیزه این حوزه رو دنبال کنند.

  6. اتفاقا مقوله مهم و به روزی هست چون علاوه بر پژوهش مقوله فناوری هم هست‌ چرا باید دانشگاه های ایران کلی دانشجو رو ترغیب کنند بیان دانشگاه ولی زمینه شغلی برای فارغ التحصیلان وجود نداشته باشه و دانشجو سرخورده بشه؟ اتفاقا پژوهش های دانشگاه باید به مرحله عملیاتی برسه هرچند می‌دونم دانشگاه ها خیلی کم حمایت مالی میکنند. اقتصاد پژوهش در ایران کمتر حامی داره

  7. من هم بچم دانشجوی تازه فارغ التحصیل از پیام نور در رشته پایه هست ولی هیچ کاری مناسب رشته اش وجود نداره یا همش آشنا بازی هست و کار دیگه غیرمرتبط می‌کنه. من با این خبر موافقم که چرا وقتی کنکور قبول میشن حمایت و تعریف میکنن ولی هیچ انجمن درستی از فارغ التحصیلان در گراش نیست که بتونه افراد فعال رو گردهم جمع کنه تا بچها گراش همش نرن دبی و گطر

  8. اقتصاد هنر مثل اقتصاد پژوهش در ایران جا درست نیافتاده و هرکس باید شخصا از عهده خرجش بربیاد. من سابقه ایشون در اینترنت سرچ کردم و دیدم سابقه زیادی دارن و طبق نظر مطروحه حمایت خیرین از فارغ التحصیلان گراش و هنرمندان نیاز به توجه بیشتر داره. چون الان خبری دیدم از معاونان دانشگاه آزاد در گراش که باید بنظرم رشته‌های پردرآمد که نیاز جوانان هست روش کار کنند تا الکی عمر طرف تلف نشه و بعدش به هدایت تحصیلی نادرست لعن بفرسته. الان فارغ التحصیلان دقیقا همین مشکل دارند‌. اکثر کارهای گراش هم خیرین بعهده گرفتن از بیمارستان و دانشگاه پزشکی بگیر تا مساجد و حوزه و کانونهای مختلف دیگه. پژوهش تا فناوری تبدیل نشه نمیشه درآمدزایی کرد و بنظرم خیرین گراش رو باید علاقه مند کرد و آگاه. چون بازار کار خیلی خرابه نمیشه بدون حمایت مالی و تبلیغ کار بزرگ کرد

  9. خطاب به بی طرف

    شما که انقدر به رزومه ایشون اشراف دارید زحمت بکشید به ایشون بگید که کپی کردن کار درستی نیست. اگر بلند نیستند بنویسند بهتر است قلم را زمین بگذارند نه اینکه متن کسی رو به اسم خودشون منتشر کنن.

  10. ارزش پژوهشگر به پژوهشه نه به نام و عنوان. اینکه در روز پژوهش یه پژوهشگر بیاد خودش رو معرفی کنه و از پروژه های تحقیقاتیش بگه منفیه یا مثبت؟ هر مقاله و پژوهشی از مجموعه داده های بدست آمده از تحقیقات و مقالات دیگران به اضافه یافته های شخص پژوهشگر بوجود میاد. پس اگه بخشی از متن مشابه مقاله دیگه ای باشه کاملا طبیعیه. اگه این متن قراربود در یک ژورنال علمی منتشر بشه حتما نویسنده به منبع اون اشاره می کرد.
    قرار نیست همه پژوهش ها مشکلات روزانه ما رو حل کنه. پژوهش سطوح مختلفی داره، پژوهش هایی که در مرز علوم کار می کنند به دنبال حل مشکلات یا بهبود روشها در آینده اند.
    تا جایی که ایشون رو می شناسم مقالات مختلفی در ژورنالهای معتبر بین المللی مرتبط با رشته خودشون دارند و الان جز ۱۰ داور برتر برخی از این ها هستند. قدر داشته هامون رو بدونیم.

  11. معمولا برای پایان نامه که دانشگاه مقاله میخواهد اونم ژورنالهای معتبر که چندین بار داوری و تجدیدنظر میخوره ممکنه یک تا دو سال طول بکشه و ژورنالهای آی اس آی داوری خیلی سختگیرانه دارند و اگر کپی برداری باشه بازگشت میخوره. دانشگاه ها عموما روی مقالات با ضریب بالا نمرات بالاتری کسب میکنند ولی دانشجو باید توی همون راه کمک بشه ادامه بده تا بجایی برسه و بتونه در بازار هم گلیم خودشو از آب بکشه ولی از بس تعداد دانشگاه و دانشجو زیاد شده و شغل مناسب براش تعریف نشده کلا فارغ التحصیلان افسرده میشن و کارهای غیر از رشته خودشون معمولا انجام میدن. هرچند همایش فارغ التحصیلان در منطقه ندیدم ولی محل تحصیلم دیدم که به بازار کار یا سرمایه گذار معرفی میکنند یا شرکت های دانش بنیان با کمک چند نفر و کمک مالی افراد یا موسسات، تاسیس میکنند. مثلا همین لار برج فناوری داره و چند مدته شروع کرده برای کارهای پژوهشی و مناسب بازار کار شهر و اطراف

  12. آقای دکتر «ناشناس» چرا خودت رو به اون راه میزنی؟
    متن ایشون شبیه نیست. بلکه دقیقا «کپی» از یک مقاله دیگه است. در ضمن کی گفته فقط باید در ژورنال های علمی منبع ذکر بشه؟ اتفاقا کاری که خورشیدی کرده چون بعد مطبوعاتی داره ذیل مقوله سرقت ادبی قرار میگیره. حتی اگر آن رو در یک «…» قرار داده بود حرف شما قابل قبول بود. سوای از این یادداشت ایشون هیچ نکته ای جز معرفی دو مقاله خود نویسنده نداره، لذا تقاضا دارم از لاپوشانی و دفاع دست بردارید و نقد صحیح درباره کپی کاری در یادداشت را بپذیرید.

  13. توی کل ایران بازار کار خرابه و فعلا درس خواندن زیاد کارساز نیست که حالا کار اقتصادی بشه. بنظرم اول کار گیر آوردن در ادارات و بعدش درس خوندن بهتره چون ضریب حقوق میگیره و کمی حقوق می‌ره بالا. و نکته دیگه کپی یا مشابهت در مقالات معتبر بین المللی باعث رِترَکْت میشه مثلا الزویر نگاه کنید کلی مقالات رترکت شده همراه نویسندگانش هست از دولتی تا آزاد حتی دیدم اسم مسولان علوم پزشکی گراش هم هست. کلا مقالات اگر داخلی سازی بشه خوبه که حمایت نمیشه یا خیلی قوانین سختی دارند. ادارات معمولا حمایت اقتصادی پژوهشی خیلی خیلی کمی دارند یا اصلا نمیکنن بخاطر همین اقتصادزا بودن پژوهش مهمه که کاربردی باشه یا بشه جامعه فارغ التحصیلان تشکیل داد تا ایده ها رو پیگیری و بروزرسانی کنه

  14. اتفاقا استاد من هم بهم گفته مدرک زبان بگیر و برای ادامه تحصیل برم خارج از کشور، ولی متاسفانه این نوع اساتید یا دانشگاه ها به فکر شغل دانشجویانی که میخواهند در کشور بمانند نیستند. حالا طبق گفته امیرحسین که از لحنش پیداست مسوولیتی هم داره ما دانشجویان بشینم در مورد فلسفه وجودی دانشگاه در ایران صحبت کنیم یا کارویژه های خاصی مرور کنیم برای ما امکانپذیر نیست چون وسط گرداب هستیم یا دانشگاه ها اکثرا تعطیل کنید دربش ببندید یا رشته های تحصیلی مناسب جامعه تبلیغ کنید یا اینقدر دانشجو نگیرید که دغدغه کار متناسب با رشته داشته باشند یا اینکه تعریف دانشگاه عوض کنید که والدین متوجه بشن مدرک گرفتن لزوما شغل داشتن و پول درآوردن نیست. بهرحال کسانی که مثل ما خانواده تشکیل دادند نمی‌توانند برای ادامه تحصیل خارج اقدام کنند یا هزینه ها بالاست. بخاطر همین مسایل اکثر جوانان منطقه، کار بازار آزاد و کار در کشورهای خلیج رو بهتر میدونند تا اینکه بشینند مطالب تئوری دانشگاهی که بازار کاری هم آنچنان ندارند در دانشگاه بخونند‌.

  15. با نظر دانشجوها موافقم چون الان مدیرانی که از متن جامعه دور میشن کمتر به نسل جوان توجه میکنند و مدام در این مراکز بحث از نظریه ذرات بنیادین هست تا فلسفه وجود کیهان گرفته تا فلسفه وجود دانشگاه در جمهوری اسلامی و کلی مباحث تئوریک، نه مرکزی مثل سرن میزنن که فارغ التحصیلان برن سر کار و نه کارخونه ای که جوانان ایرانی بیکار رو جذب کنه و نه شهرک صنعتی مجهز و قابل سرمایه گذاری. حمایت ها هم ناچیزه، از خیری بگیر که ازش مالیات میگیرن تا دانشجویی دکتری که بعنوان شاغل به تحصیل قلمداد میشه ولی حقوقی نمیدن‌. بازار کار خراب و مدام بر طبل روش پژوهشی تئوری کوبیدن و مدام از طرز پژوهش گفتن بدون ساخت مراکز کاربردی و صنعتی با استفاده از همین ظرفیت تحصیل کرده ها عملی نشه آینده شرایط بدتری برای بچه هامون خواهیم داشت. هزاران بار در ایران آسیب شناسی و نظریه پردازی شده ولی همیشه یه جای کار میلنگه و کمتر به مرحله عمل و ساخت و تولید میرسه

  16. با نظر دکتر خورشیدی موافقم. در منطقه بخصوص در گراش دو فکر متضاد وجود داره: عده ای که پیشبرد رو صرفا در کمک مالی خیرین میدونند و عده ای مثل امیرحسین که نه فقط حمایت مالی رو کافی نمیدونه بلکه گویا حمایت های دیگه هم رو لازم میشمره! لذا این یادداشت کوتاه بنظرم تمرکز روی خلاقیت و پژوهش جوانان و اتکا به خود تاکید کرده که از نظر استقلال طلبی در دریافت کمک بدون هدف و تاکید بر قابلیت های فردی و رساندن آن به گروه های جمعی بسیار مهم هست. بطور خلاصه یعنی علم رو به ثروت تبدیل کردن نه اینکه مدام علم رو از ثروت گدایی کردن!

  17. تا جایی که می‌دونم دکتر خورشیدی عضو هیئت علمی دانشکده علوم پزشکی گراش نیستند ولی مقالاتی که نوشتند به اسم گراش هست و قبلا دیدم کارهای علمی تخصصی شون به خیرین اهدا کردند یا تشکر کردند. دانشگاه دولتی برای ثبت یک مقاله ISI کلی ما رو می‌دوانه و سخت گیری می‌کنه ولی اینکه مجانی برای جایی کار کردن معلومه خودش نوعی کار خیر هست. مثلا برای مقاله ارشدم اساتید کمک آنچنانی نمی‌کردند و هرچند آزمایشگاه در اختیار داشتیم ولی برخی هزینه های تحمیلی کار رو سنگین میکرد‌. اگر بشه کارهای پژوهشی رو به سطح جامعه آورد و با تعریف یک هدف منطبق با نیاز جامعه از طریق گروهی به اون رسید اتفاقا خیلی هم کار مبارکیه. و اگر بشه کار پژوهشی رو به کاربردی یا نرم‌افزاری و سخت افزاری تبدیل کرد میشه درامدزایی داشت مثلا طراحی نرم افزار همین کاری که ذکر شده اتفاقا میشه انجام داد یعنی رصد آنلاین فشار خون یا گسترش نرم افزارهای دستگاه های پزشکی

  18. مگه چه اشکال داره یه نفر ضمن معرفی خودش و کارهای پژوهشی خودش، برای گراش هم مفت و مجانی و بدون توقعی مقاله معتبر ISI بین المللی بده و بگه باید کارهای پژوهشی با کمک اقتصادی دولتی یا خیرین به مرحله عمل برسه و تبدیل به فناوری در جامعه و بازار بشه؟ پس طبق نظر مدیرمسوول و استاد محترم امیرحسین ناشناس باید قصاب محل یا فوتبالیست منطقه بیاد کارهای پژوهشی آکادمیک رو با پیشنهاد دادن به ثروت تبدیل کنه؟ (ضمن عذرخواهی از کسبه محترم) یا هنوز از مردم انتظار دارید بشینند تئوریزه کردن فلسفه وجودی دانشگاه در ایران رو بازخوانی کنند وقتی نتونستید کشور رو صنعتی بکنید؟ و شغل مناسب برای جوانان تحصیل کرده درست کنید؟ تعجبم از اون استادی که وقتش رو با کامنت گذاشتن در اینجا بیشتر «تلف تر» کرده و بهتره بره آشغالها رو بذاره دم درب پژوهشگاهش! پیداست صفت حسادت این فرد احیانا پژوهشگر باعث متعالی شدنش نمیشه. حداقل مثل امیرحسین کامنت منطقی و تاریخچه ای بذار!

    من در مورد کارهای پژوهشی دکتر خورشیدی در اینترنت جستجو کردم و گویا در انتهای مقاله پژوهشی اولیش از دانشگاه گراش و جناب آقای دکتری عبداللهی هم در انتها تشکر کردند. اونجوری که من جستجو کردم گویا خود دکتر خورشیدی هم امسال جز پنج داور برتر موسسه فیزیک انگلستان انتخاب شدند http://drkhorshidi.blogfa.com/post/3007 که از وبلاگش گرفتم
    publishingsupport.iopscience.iop.org/questions/biomedical-physics-and-engineering-express-2022-outstanding-reviewer-awards/
    هرچند بدلیل تحریم آی-پی ایران باید با فیلترشکن وارد سایتش شد و روابط عمومی دانشگاه گراش هم واکنشی نداشتند چون ثبت کارهای پژوهشی بصورت بین المللی در ژورنالهای معتبر ISI که داوری بسیار سخت گیرانه ای دارند و از لحاظ مشابهت یابی هم بشدت کنترل میکنند (وگرنه بازگشت میخوره Retract) کار بسیار وقت گیر و طولانی و طاقت فرسایی هست و هرکسی هم مجانی اینکارو نمیکنه کسی که عضو هیات علمی اونجا هم نباشه! و تعجبم از دانشگاه گراش هست واکنشی نداشته چون به اسم دانشگاه گراش اون Award ثبت شده. حالا نمیدانم با بخش پژوهش دانشگاه قرارداد داشته یا نه ولی در سایت علم سنجی sciexplore.ir/Affilitions/Affilition?AffID=60106689 نویسندگان گراش مقایسه شده اند که نام دکتر خورشیدی اگر عضو هیات علمی گراش نیست بازهم اول هستش اونم با اختلاف بسیار زیاد!! نسبت به دیگر اعضای هیات علمیش!
    فعلا فقط بایست منتظر لغزنویسی لغزیان بود!!!

  19. چناب کارشناس ارشد، ممنون از محبت و انتظار شما باید به اطلاع شما و دیگر دانشگاهیان محترم برسانم که جناب لغزیان در حال نگارش مقاله با تیتر ” اندر حکایات ارشدهای جُوالی و دکترای تیلَکی” هستند امید است که سایت گریشنا هم همکاری کند در نشر آن، منتظر باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

21 نظر
scroll to top