هفتبرکه: «چَش وَ تَش» نوشتهی امیرحسین نوبهار، مصطفی ملتفت و شایان تدین، سه کنشگر اجتماعی-فرهنگی منطقه، منتشر شد. این کتاب حاوی پانزده جستار مستقل درباره فرهنگ، زبان و مردم جنوب مرکزی ایران و کرانهها و پسکرانههای خلیج فارس است و توسط نشر سنجاق منتشر شده است. نسخه الکترونیکی کتاب در نرمافزار طاقچه قابل تهیه است. نسخهی چاپی آن نیز در هفتههای آینده، بعد از رونمایی کتاب در گراش و شهرهای دیگر منطقه، عرضه خواهد شد.
سه دوست نویسنده
امیرحسین نوبهار اهل گراش، دانشآموخته علوم سیاسی از دانشگاه شیراز و دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه سیاسی در دانشگاه علامه طباطبایی است. پیش از این یادداشتها و تحلیلهایی از او درباره مسائل ایران در روزنامههای شرق، فرهیختگان و فرهنگ سدید منتشر شده است. شایان تدین اهل شهر لمزان بندر لنگه و دانشآموخته مطالعات هنرهای بصری از دانشگاه بولونیا ایتالیا است. نوشتههای او در سالهای گذشته اغلب حول محور سینما، بهخصوص سینمای جنوب ایران بوده است. مصطفی ملتفت، معلم، مدرس دورههای روانشناسی و فلسفه و دانشآموخته روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد شیراز است. او سالها در مطبوعات محلی اوز به عنوان نویسنده و مصاحبهگر حضور داشته است.
کتاب «چش و تش» (نگاه بر آتش) شامل چهار بخش و پانزده مقاله از این سه نویسندهی جوان است. در فصل اول کتاب، چهار مقاله شامل بحثهای دربارهی نامگذاری زبان محلی منطقه چاپ شده است. فصل دوم مقالاتی را درباره مردم، جامعه و تاریخ جنوب مرکزی ایران در بر میگیرد. در فصل سوم این کتاب، مقالههایی پیرامون ادبیات منطقه جنوب مرکزی ایران؛ و در فصل پایانی، مسائلی درباره نسبت فرهنگ ملی و فرهنگهای بومی مطرح شده است. طراحی جلد اثر با امین نوبهار بوده است.
اولین رونمایی در شیراز
کتاب «چش و تش» بعد از ظهر جمعه ۲۸ مهرماه در گالری سروناز شیراز رونمایی شد. در این اولین آیین رونمایی از کتاب، نویسندگان ضمن معرفی کتاب، درباره فرآیند شکلگیری این اثر و درونمایهی روایتهای موجود در کتاب گفتگو کردند.
نیما شمس، یکی از برگزارکنندگان این رونمایی، در آغاز برنامه توضیحاتی پیرامون محتوای اثر و شیوه روایی مطالب کتاب ارایه کرد و گفت: «یکی از نکات مثبت این کتاب، تعدد نویسندگان و انجام یک پروژه فرهنگی به صورت گروهی است. اتفاقی که در فضای ادبی ایران دیر به دیر رخ میدهد.»
امیرحسین نوبهار، از نویسندگان این کتاب، درباره وضعیت مطالعات خلیج فارس و سنتهای خلیج فارسنویسی توضیحاتی ارایه کرد و سپس به سراغ ایده «چش و تش» رفت. او سابقه آشنایی خود با دو نویسنده دیگر این کتاب را توضیح داد و گفت: «ایده اولیه این کتاب در سال ۹۸ شکل گرفت. ما سه نفر در سفری که به شهرهای مختلف منطقه داشتیم، تصمیم گرفتیم یک مطالعه شخصی و مبتنی بر روایتها را آغاز کنیم. در آن زمان به نظرمان میرسید که چنین کاری با توجه به شفاهی بودن اغلب مولفههای فرهنگی در منطقه، ضروری است.»
امیرحسین نوبهار گفت: «در مجموع این کتاب را میتوان تلاش نویسندگان برای احیای یک سنت مطالعه فرهنگ ایران و فرهنگ خلیج فارس دانست.»
مصطفی ملتفت، دیگر نویسنده این کتاب، درباره دغدغههای خود در این کتاب توضیح داد و گفت: «بخش اول کتاب، یادداشتی بود پیرامون نام زبان مادری که در سال ۹۸ منتشر شد و دامنه این مسئله در فضای رسانهای جنوب فارس و غرب هرمزگان گسترش پیدا کرد. بخش دوم به تجربه مهاجرت و تجارت مردم این خطه، از دو سده دادوستد با هند و آفریقا، و در دوران معاصر با دول جنوبی خلیج فارس و دیگر کشورها پرداختم. اینکه چه تاثیر متقابلی بر هم داشتهاند؟ و مهاجرت چه خطرات و فوایدی برای مردم، فرهنگ و اقتصاد جنوب داشته است؟ اما در فصل چهارم با عنوان «چرا ایران مهم است؟» به چرایی مهم بودن ایران نزد خودم پرداختهام، اینکه این مسئله همراستا است با پرسش «من کیستم؟».
این نویسنده گفت: «طبعا من متخصص حوزه تاریخ یا اندیشه سیاسی نیستم، اما حس کردم به عنوان یک شهروند میتوانم و میبایست به این سوالها بیاندیشم و دیگران را هم دعوت کنم به اندیشیدن در باب این موضوع. چه بهتر که آن را مکتوب کنم؛ چون سرنوشت من به سرنوشت جغرافیای سیاسی ایران وابسته است.»
شایان تدین، نویسنده دیگر کتاب، صحبت خود را از دشواری حرف زدن دربارهی کتاب با توجه با فاصلهی زمانی اتمام کار تا انتشار آن آغاز کرد. او درباره محتوای کتاب گفت: «این کتاب سعی دارد یک میدان فرهنگی و اجتماعی را در هر دو سوی خلیج فارس ببیند و و نسبتهای تاریخی آن را تعریف کند.»
او به نقل از یکی از پژوهشگران حوزه خلیج فارس، از این منطقه به عنوان منطقهای متمایز و نه منفک از خاورمیانه یاد کرد: «موانع جغرافیایی با مرکز ایران و دیرینگی بازرگانی در آن بهخصوص در گذشته منجر شده بود تا شهرها و روستاهای خلیج فارس بیشتر با نواحی روستایی و شهری از طریق دریا با یکدیگر در ارتباط باشند تا شهرهای مرکزی ایران. مثلا اگر شما در نظر بگیرید تا دویست سال پیش، قافلهای اگر میخواست از بستک به شیراز بیاید، شاید حدود دو ماه زمان میبُرد؛ اما هر هفته کشتیهایی از بمبئی وارد بندر لنگه میشد.»
او اضافه کرد: «کتاب را باید در زمینه خلیج فارسشناسی و بازنگری مردم و فرهنگ و تاریخ جنوب مرکزی ایران از چشماندازی دریایی دید و خواند.»