هفتبرکه – سمیه کشوری: معرفی فیلم «مَنک» ساختهی دیوید فینچر و موسیقی کیان پورتراب و آلبوم «شبگرد»
مَنک: ادای دین به سینما
«مَنک» (Mank) یک فیلم بیوگرافی درام محصول سال ۲۰۲۰ آمریکا به کارگردانی دیوید فینچر است، نابغهای که با ساخت موزیکویدیو شروع کرد ولی در چند دههی اخیر، چند تا از محبوبترین فیلمهای تاریخ سینما را ساخته است، از جمله «هفت» (۱۹۹۵)، «باشگاه مشتزنی» (۱۹۹۹) [دو فیلمی که عنوان «فیلم کالت» برازندهشان است]، و «شبکه اجتماعی» (۲۰۱۰). سریالبازها هم دو سریال «خانهی پوشالی» و «عشق، مرگ و رباتها» را مدیون او هستند.
فیلم «مَنک» دربارهی نوشته شدن یک فیلمنامه است، آن هم فیلمنامهی «همشهری کین»، فیلمی که معمولا سرلیست مهمترینهای فیلمهای تاریخ سینماست. «منک» دربارهی مشکلات و چالشهایی است که «هرمان جی. مَنکویتس» ملقب به «منک» با بازی درخشان «گری اولدمن» هنگام نوشتن فیلمنامهای در هالیوود ۱۹۳۰ با آنها دست و پنجه نرم کرده است؛ بهخصوص چالشها و مشکلات متفاوت و گوناگونی که با کارگردان فیلم، اورسن وِلْز افسانهای و بزرگ داشته است.
به عبارت دیگر، منک فیلمی دربارهی سینماست. شاید سوالی پیش بیاید اینکه اصلاً چرا باید دربارهی مراحل نوشتن فیلمی، فیلم ساخته شود؟ جواب خودِ فیلمِ «همشهری کین» شاهکار اُورسن وِلْز است. این فیلم در بیشتر لیستهای سایتهای نقد فیلم، جزو ۱۰۰ فیلم برتر تاریخ سینما محسوب میشود. فیلم «همشهری کین» پر از ابتکارات تازه در تصویربرداری و صدابرداری بود. حتی گریم «ولز» که بهطور متقاعدکنندهای سنش را چندین دهه بیشتر نشان میداد، انقلابی محسوب میشد. ولز در نقش «چارلز فاستر کین» تهیهکنندگی و کارگردانی فیلم را نیز به عهده داشت. این فیلم کلاسیک برای نُه جایزهی اسکار نامزد شده بود که چهار تا از آنها به خود ولز ارتباط داشت: بهترین بازیگر، بهترین کارگردان، بهترین فیلمنامه و بهترین فیلم؛ اما تنها برندهی یک جایزهی اسکار برای بهترین فیلمنامهی غیر اقتباسی شد. نکتهی حائز اهمیت این است که اورسن ولز در هنگام ساخت همشهری کین تنها ۲۵ سال داشت. از طرف دیگر منک، نویسندهی اثر، فیلمنامهی «همشهری کین» را در ۶۰ روز نوشت.
فیلم «منکِ» دیوید فینچر به صورت سیاه و سفید ضبط شده است تا هم حال و هوای آن دهه را تداعی کند و هم احترام و ادای دِینی به فیلم «همشهری کین» باشد. فیلمنامهی این فیلم توسط جک فینچر (پدر دیوید فینچر) نوشته شده است. فیلم «منک» افتخارات بسیاری را به دست آورد و از بین ۱۰ نامزدی اسکار ۲۰۲۱، موفق به دریافت دو جایزهی بهترین فیلمبرداری و بهترین طراحی صحنه شد. همچنین میتوان به نامزدی دریافت شش جایزهی گلدنگلوب هم اشاره کرد.
شبگرد: تجربهای در راک ایرانی
کیان پورتراب فعالیتش را با آهنگسازی، خوانندگی و ترانهسرایی گروه موسیقی «کامنت» شروع کرد تا رسید به تولید آلبوم شخصیاش؛ آلبوم «شبگرد»؛ آلبومی که باعث شد بُعد جدیدی از خودش را کشف کند. در آلبومش هم گیتار الکتریک، هم گیتار آکوستیک و هم پیانو زده است. به گفتهی خودش از اول نوازندهی حرفهای و درگیر تکنیک نوازندگی نبوده و بیشتر برای آهنگسازی و پروداکشن سراغ سازها رفته است.
پورتراب درگیر جنس موسیقی الکترونیک بوده است، برای همین در آلبومش از همین گونه موسیقی استفاده کرده است. موسیقی الکترونیک گونهای از موسیقی است که در مراحل تهیهی آن از سازهای الکترونیک و فناوری موسیقی الکترونیک استفاده میشود یا در تولید صداها از ادوات آکوستیک استفاده نمیشود. بهطور کلّی، فرق عمدهی آن با انواع دیگر موسیقی در نوع صدای ساختهشده بهوسیلهی ابزار الکترونیکی است.
کیان پورتراب سعی کرده است در آلبوم جدیدش کمی «پاپیولار» عمل کند. موسیقی عامهپسند یا پاپیولار، همانطور که از نامش پیداست، سبکی از موسیقی است که در میان عموم مردم، معمولاً بیشتر از سایر سبکهای موسیقی مورد پسند واقع میشود و سبکی مدرنتر دارد.
کیان پورتراب را میتوان از گروهها و خوانندگان فعال راک ایرانی در دههی نود دانست. موسیقی راک ایرانی از «راک انگلیسی»، «راک آمریکایی» و سبکهای اروپایی تأثیر گرفته است. در این نوع موسیقی نیز همانند بیشتر سبکهای راک، گیتار الکتریک و گیتار بیس و درامز اصلیترین سازها هستند. در بعضی از گروهها، کیبورد نیز وظیفهی تنظیم ریتمها و سمپلها را بر عهده دارد. اما نکته قابل توجه این است که به دلیل ایرانی بودن اجراکنندگان این موسیقی، انواع سازها و ریتمها و لحنهای ایرانی در بعضی از آهنگهای تولیدی وجود دارد و در سبک راک است.
کیان پورتراب در مصاحبهاش در جواب سوال «مسئلهای که وجود دارد، لحن خواندنت است که انگار تلاش داری کلمههای فارسی را با لهجهی انگلیسی روی موسیقی راک پیاده کنی؟» میگوید: «من هم وقتی سمت این سبک رفتم، هیچ مرجعی نداشتم و شنیدههایم صد درصد انگلیسی بود. برای اینکه بتوانم ملودیهای نزدیک به موسیقی راک بسازم، با شعر فارسی، ناخودآگاه ذهن من به آن سمت میرفت. این طبیعی است، چون مرجعی وجود نداشت. منتها اگر از اول همدیگر را نکوبیم، من هم رشد میکردم».