گزارش تحلیلی هفت‌برکه: هنرمندان چرا نمایشگاه آثار می‌گذارند؟ این سوال را از چند تن از هنرمندان عکاس و هنرهای تجسمی از جمله نقاشی و خوشنویسی در گراش که در سال‌های اخیر اقدام به برگزاری نمایشگاه انفرادی و گروهی کرده‌اند پرسیدم. در میان اهداف مختلفی که ذکر می‌شد، یک هدف مشترک بود: «فروش آثار». و البته یک واقعیت هم پررنگ‌تر می‌شد: «فروش ناامیدکننده است.»

14011018 Namayeshgah Honari 01

 

نمایشگاه، بخشی از چرخه‌ی اقتصاد هنر

«خرید و فروش آثار هنری یکی از مسائل اصلی مورد توجه در اقتصاد هنر است و یکی از معدود راه‌های معاش هنرمندان.» این را سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش می‌گوید. او مروری هم بر شکل‌گیری این اقتصاد در ایران می‌کند: «در کشور ما، موضوع اهمیت دادن به اقتصاد هنر از دهه‌ی ۴۰ با فعالیت نگارخانه‌ها شکل گرفت و نگارخانه به عنوان محلی برای عرصه‌ی آثار هنری در اکثر شهرهای بزرگ تاسیس شد.»

اما آیا این چرخه‌ی اقتصادی در شهرهای کوچک هم شکل گرفته است؟ جواب به وضوح منفی است. محمد خواجه‌پور، از مدیران موسسه فرهنگی و هنری هفت‌برکه گراش، تنها موسسه چندمنظوره در جنوب فارس، معتقد است «در ایران کلا اقتصاد هنر فعال نیست.»

برگزاری یک نمایشگاه از آثار هنری، هم کار سختی است و هم کار پرخرجی؛ از یک طرف انتخاب آثار و آماده‌سازی و چیدمان آنها، از طرف دیگر انتخاب محل نمایشگاه و آماده‌سازی و مدیریت روزهای بازدید، و از طرف دیگر تبلیغات و روابط عمومی و … چند سالی است که در برگزاری نمایشگاه‌ها در گراش، نقش «نمایشگاه‌گردان» (یا کیورِیتور curator) نیز تعریف شده است تا بخشی از بار از دوش خود هنرمند برداشته شود. در واقع، اگر از منظری بالاتر به قضیه نگاه کنیم، برگزاری نمایشگاه در شهرهای بزرگ‌تری بخشی از صنعت بزرگتری است که حول هنرمندان و آثار هنری شکل می‌گیرد. مشخص است که این چرخه‌ی اقتصادی باید موتور محرکه‌ای داشته باشد، و آن چیزی نیست جز جز خرید و فروش خود آثار هنری.

در یک سال اخیر، هنرمندان گراشی آثارشان را در دست کم شش نمایشگاه هنری انفرادی و گروهی عرضه کرده‌اند. به گفته‌ی رییس اداره فرهنگ و ارشاد، شهرستان گراش از این نظر آمار خوبی به نسبت دیگر شهرستان‌های استان دارد. اما اگر هنرمندان نتوانند به بخشی از اهدافشان از برگزاری نمایشگاه دست پیدا کنند و از این کار دلسرد شوند، این پویایی هنری نیز دستخوش تغییر خواهد شد.

اسدالله آهنی، رییس انجمن هنرهای تجسمی، اهداف هنرمندان از برگزاری نمایشگاه را در سه جنبه خلاصه می‌کند: «اصل نمایشگاه به خاطر فروش است. در مرحله‌ی بعد، بحث دیدن و تجربه‌ی دیداری مردم از لحاظ هنری بالا می‌رود. در این میان، پیشنهادها و انتقادهایی که مطرح می‌شود، باعث بالا رفتن سطح هنری جامعه هم می‌شود. از طرفی دیگر، این صحبت‌ها باعث می‌شود هنرمندان به ایده‌های جدیدی هم برسند. و دلیل عمده‌ی سوم هم جذب هنرآموز و بحث کلاس‌های هنری است. یکی از دلایل نمایشگاه این است که شاگردان علاقه‌مند شوند و برای کلاس مراجعه کنند. بخشی از چرخه‌ی هنر و اقتصاد آن از این طریق شکل می‌گیرد.»

14011018 Namayeshgah Honari 03

قصد از نمایشگاه، فروش است

آهنی که در سال گذشته یک نمایشگاه گروهی نقاشی به همراه علی قنبرپور و داریوش آرمان‌مهر برگزار کرد، در ادامه می‌گوید: «معاش بسیاری از هنرمندان وابسته به همین فروش آثار هنریشان است. اگر کارشان فروش نرود، برای نمایشگاه بعدی دلگرم هم نمی‌شوند چون همه‌اش هزینه است.» او البته اشاره می‌کند که این قضیه در مورد همه‌ی هنرمندان صدق نمی‌کند، و بخصوص در میان هنرمندان زن و مرد هم تفاوت معناداری وجود دارد: هنرمندان زن کمتر به فروش آثارشان فکر می‌کنند.

از ملیکا بلبلی، نقاش جوانی که سال گذشته یک نمایشگاه نقاشی انفرادی در گالری اَ برگزار کرد می‌پرسم چقدر در نمایشگاهش فروش داشته است، و چقدر برای فروش برنامه‌ریزی کرده است. او هم می‌گوید که قصد هنرمندان از برگزاری نمایشگاه فقط نمایش آثار نیست و به فروش هم فکر می‌کنند، ولی تایید می‌کند که هدف اول خودش فروش نبوده است: «من قصدم از نمایشگاه فروش نبود. فقط وقتی بازدیدکنندگان قیمت می‌پرسیدند، به آنها قیمتی می‌گفتم. همین. از نمایشگاه من هم کسی اثری نخرید.»

علی افشار، عکاس جوانی که قبل از جام جهانی اولین نمایشگاه عکس انفرادی ورزشی را در گراش برگزار کرد، هم می‌گوید روی فروش آثار برنامه‌ریزی خاصی نکرده بود: «من به شخصه قصد فروش نداشتم. چون ژانری که من کار می‌کنم خیلی کمتر به فروش می‌رسد. خیلی از عکس‌های من اصولا بازیکن معروف و شاخصی نبود و کسی هم عکس ورزشی نمی‌خرد مگر این که عکس بازیکن معروفی باشد و طرف به او علاقه داشته باشد. در نمایشگاه من، یکی دو مورد که چنین اتفاقی افتاد، من آن عکس‌ها را هدیه دادم. ولی اگر بدانم عکس بازیکن‌های معروف و محبوب را در میان کارهایم دارم، قطعا می‌گذارم برای فروش. در ژانرهای دیگر عکاسی، مثل عکس‌های آسمان شب جواد آب‌افکن که عکس‌های خاص و جذاب است، احتمال خریدش از طرف مردم بیشتر است.»

جواد آب‌افکن، رییس انجمن فیلم و عکس گراش، نیز سال گذشته یک نمایشگاه انفرادی عکس آسمان شب برگزار کرد. او معتقد است: «هنرمندان هدف‌های متفاوتی برای برگزاری نمایشگاه دارند. هر هنرمندی با یک یا چند هدف سعی می‌کند هنرش را ارائه دهد. اما شکی نیست که فروش اثر باعث می‌شود هنرمند با انرژی و قدرت بیشتری ادامه بدهد.»

14011018 Namayeshgah Honari 04

خرید آثار هنری هنوز رویه‌ی مردم گراش نیست

نمایشگاه «شب‌گرد» یک تجربه‌ی منحصربه‌فرد در گراش بود: تمام عکس‌های جواد آب‌افکن از آسمان شب و کهکشان‌ها در این نمایشگاه به فروش رفت! آب‌افکن می‌گوید: «تمام آثار در این نمایشگاه به فروش رفت. حتی سه یا چهار تا از آثار، دو یا سه بار به فروش رفت. اما نکته‌اش این است که دوستان نزدیک جهت حمایت این کار را کردند!»

جواب آب‌افکن خوش‌سعادت است که دوستانی اینچنین دست‌به‌جیب دارد، چون این اتفاق برای نمایشگاه هیچ هنرمند گراشی دیگری نیفتاده است. ملیکا بلبلی تجربه‌ی خودش را از قیمت دادن به بازدیدکنندگان اینطور بیان می‌کند: «در نمایشگاه خیلی زیاد قیمت می‌پرسیدند و وقتی قیمت را می‌گفتم، با تعجب می‌گفتند این نقاشی؟! انگار توقع قیمتش را نداشتند، با اینکه اصلا زیاد نبود. بیشتر توقع دارند قیمت کارهای هنری خیلی خیلی کم باشد.»

اسدالله آهنی می‌گوید: «من تجربه‌ی فروش به آن صورت نداشته‌ام. در نمایشگاه گروهی آخری که با استاد آرمان‌مهر و قنبرپور برگزار کردیم، چند تایی از آثار استاد قنبرپور به فروش رفت و فکر می‌کنم حداقل هزینه قاب در آمد.»

علی قنبرپور علاوه بر آن نمایشگاه گروهی نقاشی، امسال یک نمایشگاه انفرادی آثار خوشنویسی نیز در کارنامه دارد. او نیز فروش آثارش را موفق نمی‌داند: «چند تایی فروش داشته‌ام، ولی راضی نیستیم. فرض کنید اگر ده میلیون تومان خرج یک نمایشگاه می‌کنیم، برای قاب و مقوا و پاسپورت و …، ولی فقط ۶ میلیون تومان از فروش آثار برمی‌گردد. این وضعیت من است که همه مرا می‌شناسند و با همه کار کرده‌ام ولی باز هم با این معضل دست‌وپنجه نرم می‌کنم. بقیه‌ی هنرمندان که هیچ فروشی نداشته‌اند.»

استاد محمد تمیز را هم بسیاری از مردم به هنر خوشنویسی‌اش می‌شناسند. او هم صحبت استاد قنبرپور را تکرار می‌کند: «آثار کمی از من به فروش رفته است. در هر نمایشگاه یکی دو تا اثر. گاهی هم هیچ.»

حمیدرضا توکلی، مدیر آموزشگاه هنرهای تجسمی پالت و هنرمند نقاش، نیز در جواب این که آیا در نمایشگاه نقاشی اخیرش فروشی داشته است، می‌گوید: «والله نه. من همیشه تلاشم این بوده که چه خودم و چه کسان دیگر را درگیر این قضیه کنم، ولی بازخوردی نداشته‌ام.»

14011018 Namayeshgah Honari 06

چطور می‌توان مردم را تشویق به خرید آثار هنری کرد؟

توکلی که آموزشگاهش را با همراهی همسرش، نرگس دانشور، به تازگی راه‌اندازی کرده است، این عدم فروش آثار هنری را ناشی از چند مساله‌ی زیرساختی می‌داند: «اول از همه باید از آموزش و پرورش شروع کرد. باید هنرستان‌ها رشته‌های هنری مثل چهره و نقاشی و گرافیک می‌آوردند. چون این هنرها جایی ندارند که معرفی بشوند قطعا هیچ بازخوردی در جامعه ندارند. دوم، بحث معرفی و فرهنگ‌سازی است. این کار هم هیچگاه انجام نشده است. بعضی از افراد تابلوی پرینت‌شده را به قیمت یک میلیون تومان می‌گیرند، ولی با همین قیمت، کار دست را نمی‌خرند!»

محمد تمیز هم نظرش به نظر توکلی نزدیک است: «در نمایشگاه آخر، وقتی قیمت می‌پرسیدند و جواب می‌دادیم، می‌گفتند گران است. شاید آشنایی با قیمت ندارند. خوشنویسی حجم و وزنی ندارد. فقط مقداری جوهر در سطح کاغذ می‌بینند و بس. ولی خیلی‌ها نمی‌دانند که حاصل کار خوب چطور است و ضعف و قوتش چیست. بعضی‌ها هم متوجه کیفیت هستند مثل هنرجویان خودمان، ولی پولی برای خرید ندارند.» او مخالف این است که هنرمند ارزش و کیفیت اثرش را خودش توضیح بدهد: «به نظرم خیلی جالب نیست. انگار خودنمایی است. ولی اگر کار پخته باشد، باید گفته شود. اگر دیگران اثر را معرفی کنند تا خوب و بد را بشناسیم و متوجه کیفیت بشویم، خوب است.»

تمیز می‌گوید راهکار کاهش قیمت را هم امتحان کرده‌اند: «ما در گراش، قیمت واقعی حتی در نسبت با شیراز نمی‌زنیم. اگر در شیراز یک اثر ۴ یا ۵ میلیون تومان قیمت‌گذاری می‌شود، اینجا ما می‌گوییم ۲ میلیون تومان. مخصوصا اگر بدانیم که خریدار قدر اثر را می‌داند. دوست داریم که آثار به دست مردم برسد. می‌گوییم حداقلش این است که خوب نگه‌داری می‌کند و افراد دیگری هم اثر را می‌بینند.»

شیوه‌های مختلفی برای اعلام قیمت آثار به بازدیدکنندگان وجود دارد، از تهیه‌ی کاتالوگ آثار گرفته، تا درج قیمت در کنار تابلوها، تا صحبت شفاهی با بازدیدکنندگان. جواد آب‌افکن که مدیریت نگارخانه‌ی اَ را نیز به عهده دارد، می‌گوید ما برای نمایشگاه‌ها همه‌ی این کارها را انجام می‌دهیم ولی تاثیر چندانی ندارد!

اسدالله آهنی اما اعتقاد دارد درج قیمت کنار آثار وجهه خوبی ندارد: «به جای آن، ما در نمایشگاه گروهی آخرمان، کنار بعضی آثار برچسب قرمز زدیم که یعنی فروش رفته است. لیست قیمت را هم آماده کردیم. تک‌وتوک افرادی که سوال کردند، لیست قیمت را نشان می‌دادیم. خواستیم آن را کنار میز ورودی بگذاریم، ولی دوستان گفتند نه، بگذاریم داخل.»

علی افشار، جوان عکاس، معتقد است بعضی از شاخه‌های هنر عکاسی نسبت به بقیه برای مردم جذاب‌تر است و احتمال خرید آثار را بالا می‌برد: «نمایشگاه عکس انفرادی را خیلی‌ها می‌توانند بزنند که جا بیفتد. مثلا مجید و هادی افشار می‌توانند نمایشگاه عکس خبری بگذارند؛ یا مسلم پورشمسی می‌تواند نمایشگاه عکس طبیعت بگذارد. اگر نمایشگاه نزنند و فروش نروند، جا هم نمی‌افتد. عکس خبری شاید کمتر بفروشد، ولی دیدیم که عکس شب جواد آب‌افکن بهتر فروش رفت، چون جالب و خاص است.»

اما علی قنبرپور، نقاش و خوشنویس پیشکسوت، نومیدانه‌تر برخورد می‌کند، که حتما به خاطر تجربه‌ی بیشترش در این زمینه است: «بحث مارکتینگ (بازاریابی) خیلی مهم است و اگر جریان اقتصادی هنرمند راه نیفتد، کار کردن سخت می‌شود. ولی فکر نمی‌کنم که این تلاش‌ها نتیجه بدهد. من هر کاری می‌کنم، مردم انگار حال نمی‌کنند و نمی‌خرند، در صورتی که بدون هنر، زندگی معنا ندارد.» او در آخر می‌گوید: «هنرش با ماست ولی بحث فروش و باب کردنش بین مردم با شماست.»

و در نهایت، سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد گراش، از مبحثی زیربنایی‌تر حرف می‌زند: «برای پیشبرد اهداف اقتصاد هنر، مهم‌تر از امکانات سخت‌افزاری مثل تاسیس نگارخانه، وجود آموزش‌هایی است که مردم را به کار هنری علاقه‌مند کند. این سیاست فرهنگی در کشور ما هنوز تدوین نشده است. توان خرید خانواده‌ی ایرانی در عرصه هنر بسیار پایین است و می‌بایست کودکی که به دنیا می‌آید از همان ابتدا هنر را ببیند و با هنر بزرگ شود تا فرهنگ خرید آثار هنری در آینده بخشی از زندگی‌اش باشد. به نظر من در حال حاضر مساله‌ی اصلی این است که حتی خیلی از مسئولین گراشی، استاد محمدرضا درویشی را نمی‌شناسند؛ یا عموم مردم درکی از جلوه‌های زیباشناسی خط استاد محمد تمیز، و اطلاعی از نبوغ هنری استاد علی قنبرپور ندارند. برنامه‌ریزان اقتصاد هنر در سطح کلان می‌بایست بدانند چطور مردم را با این موضوعات آشنا کنند تا هنر بتواند از دیوار نگارخانه به خانه‌ی مردم راه پیدا کند.»

14011018 Namayeshgah Honari 07

نقش ادارات و نهادها در چرخه‌ی اقتصادی هنر

اولین اداره‌ای که با هنرمندان مرتبط است و می‌تواند نقش حمایتی ایفا کند، اداره فرهنگ و ارشاد است. فتحی در مورد حمایت‌های اداره گراش از هنرمندان برای راه‌اندازی نمایشگاه‌ها می‌گوید: «متاسفانه منابعی که در اختیار اداره فرهنگ و ارشاد است محدود است، در حد آماده کردن امکانات اولیه‌ی سخت‌افزاری مثل فضای نگارخانه و تابلو و سه‌پایه به هنرمندان متقاضی برگزاری ارائه خدمات می‌دهیم.» بدین ترتیب، مشخص است که اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان، منابع مالی خاصی برای خرید آثار هنری ندارد.

اما بقیه ادارات و نهادها، از شهرداری و فرمانداری گرفته تا بانک‌ها و موسسات عمومی، که منابع مالیِ به نسبت بالاتری در اختیار دارند چه؟ این نکته‌ای است که خود هنرمندان هم بر آن دست می‌گذارند. محمد تمیز می‌گوید: «مطمئنا بسیاری از ادارات می‌توانند. من یادم است که در بعضی از استان‌ها در دهه هشتاد، فرمانداری‌ها به ادارات پیشنهاد می‌دادند که آثاری را انتخاب و برای دلگرمی هنرجویان خریداری کنند. این آثار را هم می‌توانند به عنوان صنایع دستی و هنری به مهمانان هدیه بدهند، و هم می‌توانند به دیوار بزنند. این کار حتما می‌تواند تاثیرگذار باشد.»

حمیدرضا توکلی هم معتقد به تاثیرگذاری این روش است: «می‌توان با روابط عمومی ارگان‌های مختلف و خبرگزاری‌ها صحبت کرد تا دست به دست هم بدهند تا این قضیه جا بیفتد. ما بارها با شهرداری و فرمانداری و ارشاد صحبت کرده‌ایم، ولی زیرساخت‌ها وجود ندارد و معرفی نشده است.»

محمد خواجه‌پور، مدیر موسسه فرهنگی هنری هفت‌برکه گراش، در مورد حمایت‌های این موسسه از نمایشگاه‌ها می‌گوید: «ما سعی می‌کنیم که از تمام نمایشگاه‌های هنری و فرهنگی حمایت رسانه‌ای بکنیم و خبرهای نمایشگاه‌ها را کامل پوشش می‌دهیم. اگر خرید عمده‌ای هم انجام شود، خوشحال می‌شویم که آن را جداگانه هم پوشش بدهیم تا به رویه تبدیل شود.»

خواجه‌پور از تمایل این موسسه به حمایت از نمایشگاه‌ها با خرید آثار هنری هم صحبت می‌کند: «ما سعی می‌کنیم در هر نمایشگاهی که موسسه در آن همکاری دارد، یک یا چند تا از تابلوها را خریداری کنیم و بعدا این تابلوها را هدیه می‌دهیم و یا در مراسم دیگری از این آثار هنری استفاده می‌کنیم. به این صورت، هم حمایت از هنرمندان انجام می‌شود و هم این فرهنگ که از آثار هنری همشهری‌ها استفاده شود، ترویج می‌شود. فکر می‌کنم ادارات دیگر هم می‌تواند به همین شکل، بخشی از بودجه‌ی جاری را صرف حمایت از نمایشگاه‌ها کنند. اشخاص و خیرین هم به جای کمک مالی صرف، می‌توانند به شکل خرید آثار از هنرمندان حمایت کنند، تا خودِ آثار هم وارد چرخه‌ی اقتصادی شود. بعدا می‌توانند این آثار هنری را در دفترشان نصب کنند یا هدیه بدهند تا بقیه هم بدانند که می‌شود به این شکل، در ارتقای سطح هنر و فرهنگ شهر تاثیرگذار بود.»

14011018 Namayeshgah Honari 05

 

حمایت ۳۰ میلیونی شورای شهر از هنرمندان

شورای اسلامی شهر گراش در مردادماه ۱۴۰۱ در دیدار با هنرمندان گراش، وعده‌ی خرید آثار هنری هنرمندان را مطرح کرد (خبر در هفت‌برکه). اسدالله آهنی، رییس انجمن هنرهای تجسمی، می‌گوید بحث خرید چند اثر هنری از هنرمندان گراشی تا سقف ۳۰ میلیون تومان از طرف شورای شهر در حال نهایی شدن است: «شورای شهر از اسفندماه سال گذشته و در نمایشگاه گروهی نقاشی، پیشنهاد خرید آثار هنری را مطرح کرد. این موضوع دوباره نیز مطرح شد که تعدادی از آثار به پیشنهاد خود هنرمندان و اداره ارشاد و تا سقف قیمت ۳۰ میلیون تومان به شورا ارائه شود. ما موضوع را پیگیری کرده‌ایم و امیدواریم به زودی این اتفاق نهایی شود.»

رییس اداره فرهنگ و ارشاد هم با تایید این خبر می‌گوید: «جا دارد از حمایت‌های شورای اسلامی شهر گراش که با خرید تعدادی آثار از اساتید هنری شهر حمایت کردند، تشکر ویژه‌ای بکنم. انشالله حمایت‌های شورا از اهالی فرهنگ و هنر استمرار داشته باشد.»

علیرضا دانشور، رییس شورای شهر، اقدام به خرید آثار هنری را بخشی از سهم شورا برای حمایت از هنر و هنرمندان می‌داند: «در گراش متاسفانه این فرهنگ جا نیفتاده است. و باید به شکل‌های مختلف نهادینه شود. درست است که بخشی از کار هنرمند به خاطر دل خودش است که خط می‌نویسد و نقاشی می‌کند، ولی اگر نمایشگاه زده است یکی از اهدافش این است که اثرش را در معرض دید و فروش بگذارد. اینقدر طبع هنرمندان بالا است که اصلا این بحث را پیش نمی‌کشند. در صورتی که یک قاب که از نمایشگاه خریداری شود، باعث دلگرمی است. شاید از لحاظ هزینه‌ای هم خیلی کمکی به هنرمندان نکند و گرهی باز نکند، ولی باعث دلگرمی است. علاوه بر این، خوشحال می‌شوند که کارشان دیده می‌شود و جاهای دیگری می‌رود (یک خانه یا یک اداره ….) و افراد دیگری هم آن را می‌بینند و این برای هنرمند ارزشمند است.»

رییس شورا می‌گوید این آثار را بعدا می‌توانند به بهترین شکل استفاده کنند: «قصد ما این بود که یک سری آثار را خریداری کنیم و در مناسبت‌ها و دیدارها به عنوان هدیه به ادارات و انجمن‌ها و افراد اهدا کنیم. ما در شورا روزانه این مساله را داریم. می‌توانیم با این کار، به آثار هنرمندان شهرمان هم ارزش بدهیم.»

دانشور می‌گوید در نهایت مبلغ ۳۰ میلیون تومان برای خرید آثار هنری تصویب شده است: «در نشستی که چند ماه پیش با آقای فتحی داشتیم، مطرح کردیم که تا سقف ۲۰ میلیون تومان، از هر کدام از هنرمندان یک اثر را به انتخاب خودتان بفرستید برای ما. در نمایشگاه آقای قنبرپور هم دوباره این مساله را مطرح کردیم و ۱۰ میلیون هم اضافه کردیم و قرار شد تا سقف ۳۰ میلیون هزینه کنیم.»

رییس شورا برای برگزاری نمایشگاه‌های هنری، دو کمک عمده‌ی دیگر را نیز وعده می‌دهد: «دوستان گفتند که فرهنگسرای شهرداری در بوستان یاران یک سری استانداردها را ندارد که باید درست شود. قول دیگری که دادیم این بود که تا آخر امسال، ما این فضای فیزیکی را مهیا می‌کنیم که حداقل یک فضای درخور شان برای ارائه‌ی آثار در اختیار داشته باشند؛ چه از بودجه اعتبارات شهرداری که واقعا محدودیت داریم، و چه از طریق خیرین. علاوه بر این، در مورد جانمایی دو تابلو در مسیر فرهنگسرا برای تبلیغات مختص نمایشگاه‌ها هم با شهردار رایزنی کرده‌ایم.»

14011018 Namayeshgah Honari 10

توقع یا توجه به صنعت فرهنگی؟

نکته‌ای جالب در بین صحبت‌های هنرمندانی که در این گزارش گفتگو کردند (و احتمالا بقیه‌ی هنرمندان شهر) این است که به وضعیت دشوار اقتصادی و ناتوانی بسیاری از بازدیدکنندگان از نمایشگاه‌ها برای قرار دادن آثار هنری در سبد خریدشان آگاهند و کمتر توقعی در این زمینه دارند. ملیکا بلبلی به واضح‌ترین شکل این نکته را بیان می‌کند: «نظر شخصی من این است که الان وضع اقتصادی مردم به چیزهای اولیه هم شاید نرسد، چه برسد به خرید کارهای هنری. یعنی اولویت اولشان نیست.»

اما از سوی دیگر، نمی‌توان انکار کرد که خرید و فروش آثار هنری نه تنها یک واقعیت جاافتاده و جهان‌شمول، بلکه یک صنعت فرهنگی پرحرارت و پرسود است. وارد شدن هر اثر هنری، چه یک تابلوی نقاشی یا خوشنویسی باشد و چه یک نمایش روی صحنه، به چرخه‌ی اقتصادی باعث می‌شود هم خود هنرمند و هم بخش زیادی از جامعه (و بهتر است بگوییم کل جامعه) سود مادی و معنوی ببرند. تا جایی که می‌شود آرزو کرد روزی در آینده، آثار هنری به بخشی از تمایلات (و حتی تجملات) در زندگی روزمره تبدیل شود.

14011018 Namayeshgah Honari 09