بستن

چهار پرده از جام جهانی در قطر

هفت‌برکه: محسن افشار، کارشناس ارشد مدیریت ورزشی و رییس اداره ورزش و جوانان شهرستان گراش، در هفته‌های گذشته به قطر سفر کرد تا علاوه بر دیدن بازی‌های فوتبال جام جهانی ۲۰۲۲، گوشه‌های دیگری از این رویداد بزرگ را نیز از نزدیک مشاهده کند.

محسن افشار:

پرده‌ی اول: شرکت در کارگاه عملی مدیریت فوتبال

جام جهانی با تمام خاطره‌های تلخ و شیرینش و با تمام تجربیات ارزنده و آموزنده‌اش برای ما تمام شد.

از سال‌ها قبل که حداقل در فکر و خیال خود تصمیم به حضور در جام جهانی ۲۰۲۲ قطر داشتم، تا همین ماه گذشته که این فکر و خیال به واقعیت تبدیل شد، نگاهم به جام جهانی آنقدر که مدیریتی و جامعه‌شناسی بود، فنی نبود. دوست داشتم جام جهانی را با تمام جزئیاتش ببینم و لمس کنم. دوست داشتم هر چند کوتاه در این «دانشگاه بزرگ جام جهانی فوتبال» حضور داشته باشم و در این «کارگاه عملی مدیریت فوتبال» شرکت کنم.

بالاخره بیست‌ و دومین دوره جام جهانی فوتبال از ۲۰ نوامبر تا ۱۸ دسامبر ۲۰۲۲ در قطر آغاز شد تا اولین جام جهانی باشد که جهان عرب آن را میزبانی می‌کند. این جام جهانی پرهزینه‌ترین جام جهانی تاریخ است؛ تا آنجا که قطر را به رشوه و خرید جام جهانی نیز متهم کردند. قطر با آماده کردن هشت ورزشگاه زیبا در پنج شهر توانست بین رقبای خود در گرفتن میزبانی عرض اندام کند و قدرت مدیریت و امنیت خود را به رخ همگان بکشاند و میزبان خوبی برای ۳۲ تیم حاضر در جام جهانی باشد.

 

پرده‌ی دوم: ابعاد سیاسی ورزش فوتبال

اما شاید برای ما ایرانی‌ها، این یکی از سیاسی‌ترین دوره‌های جام جهانی بود که در آن حضور داشتیم. هم‌گروه شدن با تیم ملی آمریکا و انگلیس این حساسیت را بیشتر از قبل کرده بود. دشمن تمام توان خود را از ماه‌ها قبل برای حذف ایران از جام جهانی به کار بست، اما نتوانست. در جریان مسابقات نیز تلاش خود را برای فروپاشی درونی بازیکنان و هم‌سو شدن با دشمن انجام داد، اما باز هم نتوانست.

بعد از آنکه در بازی اول، بازیکنان سرود ملی را نخوانند و تماشاگران نیز سرود ملی را هوو کردند، جو سنگین و ملتهبی روی سکوها حکم‌فرما شد که بازی را تحت‌الشعاع قرار داد. اما در بازی دوم، اتحاد و وحدت مثال‌زدنی تماشاگران در ورزشگاه باعث شد غیرت بازیکنان که این بار سرود ملی را خوانده بودند، چند برابر شود و آن پیروزی به‌یادماندنی را رقم بزنند و تلخیِ باخت سنگین بازی اول را فراموش کنند.

دشمن خیلی تلاش کرد تا به خاطر جو داخلی ایران، شادی را از ملت ایران و تماشاگران حاضر در ورزشگاه بگیرد، اما باز هم شکست خورد. حضور در جام جهانی باعث شد ابعاد سیاسی این پروژه‌های دشمن‌ساز را از نزدیک مشاهده کنیم. شادی متفاوت ایرانی‌ها و ایرانی‌نماها بعد از بازی با ولز و بعد از بازی با آمریکا واقعیت‌های زیادی را بر ما نمایان کرد.

 

پرده‌ی سوم: جلوه‌های فرهنگ در حاشیه‌ی ورزش

از همان بدو ورود، عوامل و تمامی نیروهای انسانی و نیروهای داوطلب جام جهانی، با رفتار و برخورد مناسب، نویدبخشِ یک سفر خاطره‌انگیز برای ما شدند.

در واپسین روزها قبل از شروع جام جهانی، خبر ممنوعیت مصرف مشروبات الکی در قطر، خیلی از تماشاگران و مردم کشورهای حاضر در جام را دچار عصبانیت و سردرگمی کرد، و از آن طرف، آرامش خوبی در کشور قطر حکم‌فرما شد. سختگیری و ممنوعیت پوشیدن لباس‌های نامناسب توسط بانوان نیز از دستورات روزهای منتهی به جام جهانی بود. حتی در مکان‌هایی، کیوسک‌ها و غرفه‌هایی جهت تذکر به این مورد وجود داشت.

در تمامی اماکن از جمله مراکز خرید، ایستگاه‌های مترو، ورزشگاه‌ها و… چه ورزشی و چه غیر ورزشی، نمازخانه و فضایی جهت اقامه نماز وجود داشت که قابل تحسین بود. دیدن جوانانی مثل آن دختر که در مرکز خرید و یا آن پسر که در مترو با گوشی‌اش در این شلوغی جام جهانی در حال خواندن قرآن بودند، حال آدم را خوب می‌کرد. یا آن جوان انگلیسیِ کناریِ ما در ورزشگاه، که بین دو نیمه رفت و نماز اول وقتش را خواند و برگشت.

از تجربیات دیگر این جام‌ جهانی می شود به مطالعه‌ی خبرنگار آلمانی در مترو اشاره کرد، در حالی که همه سرگرم گوشی‌های خود بودیم.

از دیگر حرکات فرهنگی و زیبا را از ژاپنی‌ها شاهد بودیم که در تمام مسابقات آشغال‌های اطراف خود را در ورزشگاه جمع و به بیرون از ورزشگاه منتقل می‌کردند. تماشاگران ایرانی نیز بعد از بازی با ولز چنین کردند. یک تماشاگر چینی که طرفدار تیم ملی ایران بود، پس از تعارف شکلاتش، پوستش را از من گرفت و در پلاستیکی در کوله‌پشتی‌اش گذاشت. به‌راستی که لحظه‌به‌لحظه‌ی جام ‌جهانی کلاس درسی است که می‌شود از آن الگوبرداری کرد.

 

پرده‌ی چهارم: تبلور نظم، قانون و احترام

قطعا یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های مسافرت، بحث اسکان است و از آنجا که جنوبی‌ها به مهمان‌نوازی مشهورند، جمعیت زیادی از همشهریان و دوستان همجوار در قطر حضور داشتند که مهمان این عزیزان بودند. جا دارد به عنوان متولی ورزش گراش، از تمامی همشهریان عزیز مقیم قطر بابت میزبانی و پذیرایی خوبشان تقدیر و تشکر کنم.

از همان لحظه‌ی ورود، حضور نیروهای راهنما و امنیتی با پوشش‌های یکدست در اماکن مختلف، نشان از مدیریت قوی این مسابقات را داشت. در بدو ورود، اولین خدمتی که دولت قطر به مسافران جام جهانی می‌داد، اهدای سیم کارت رایگان بود تا از همان ابتدا مشکل ارتباطی نداشته باشند. همچنین استفاده از مترو و اتوبوس شهری به صورت رایگان باعث می‌شد خیلی سریع بتوانید از یک طرف شهر به طرف دیگر برسید.

نکته‌ی قابل توجه دیگر که شاید در ایران کمتر شاهد آن باشیم این بود که در تمامی اماکن، چه ورزشگاه‌ها، چه ایستگاه‌های مترو، چه مراکز خرید، چه اماکن دیدنی، مکانی به عنوان مسجد و نمازخانه در بهترین جای ممکن وجود داشت که قابل تحسین بود.

استقبال مسافران جام جهانی از اماکن تاریخی و سنتی نظیر کتارا و سوق واقف بیشتر از جاهای دیگر بود. سوق واقف یکی از جاهایی است که برای گراشی‌ها نوستالژی خاص خود را دارد و محل تجمع هواداران تیم‌ها هر شب در همین مکان بود که شور و حال خاصی را ایجاد کرده بود.

فعالیت‌های فرهنگی مختلفی در این مکان‌ها و در مسیر پیاده‌روی منتهی به آنها انجام می‌شد و غرفه‌های مختلفی جهت سنین و قشرهای مختلف وجود داشت. غرفه‌ی نقاشی کودکان، غرفه بازی‌های کودکان، نمایشگاه نقاشی و عکاسی، ماکت‌ها و المان‌های ورزشی و… از جمله این غرفه‌ها بود.

امکانات رفاهی خوبی در طول این سفر جهت همه‌ی مسافران به‌خصوص معلولین وجود داشت. به عنوان مثال، در ورزشگاه‌ها مکان خاصی ویژه‌ی معلولین مشخص شده بود؛ همچنین در فرودگاه در اتوبوس‌های شهری و مترو.

در پایان، جام جهانی را می‌توان در سه کلمه خلاصه کرد: نظم، قانون و احترام.

 

مطالبی و عکس‌هایی که خوانندگان گریشنا و نشریه افسانه ارسال کرده‌اند.

7 نظر

  1. سوال اینجاست که این دلنوشته یا عریضه سیاسی با عبارات دشمن دشمن، کجاش «مدیریتی و جامعه‌شناسی» بود؟
    بهتره قبلش مطالعه کنی آقای افشار و بدونی علم جامعه‌شناسی اساسا چی هست، بعد در موردش افاضه کنی

  2. پرده اول ” شرکت در گارگاه عملی مدیریت فوتبال” آ آ آ ..آی گراشینیها حاجی شهریار زنده وابُدن(وابُزن). اول که تیتر پرده اول این نوشته را دیدم هزار آفرین و یا بقول قطریها گراشی مواطن الف مرحبا به این گراشی کارشناس و یک کاره اداره ای در گراش گفتم. چون فکر کردم واقعاً ایشان در کارگاه عملی مدیریت فوتبال که در قطر با حضور رئیسهای فدراسیونهای فوتبال کشورهای مختلف جهان و بسرپرستی و مدیریت لژ اعظم فیفا جناب آقای جان اینفانتینو سویسی و معاونانش در چندین نوبت تشکیل شده شرکت کرده و با توشه و کوله باری از یادگیری علم مدیریت به گراش برگشته است. امّا همین که متن نوشته اش را خواندم صد رحمت به روان شاد روان حاجی شهریار فرستادم( بیوگرافی این یادگار خالی بندی و یا گِل گراشی را از استاد صلاحی بخواهید) بابا تو رفته ای قطر مهمان فامیل و طایفه هم شده ای گیرم هم دو سه مسابقه ایران هم دیده باشی کجا یک نیمه تماشاجی فوتبال که زبان خارجی اَکی هم بلد نباشد و از روی سکوی استادیوم مسابقاتی هم ببیند مثل شرکت کردن در کارگاه عملی مدیریت فوتبال است، لابد همین ادعا می خواهی در رزومه کاری خودت اضافه کنی برای آینده .داستان رفتن گارگاه عملی مدیریت فوتبال شما مثل کودکی شنا نا بلد می ماند که با کودکان دیگر بروند سر برکه برای شنا، کودکان شنا بلد حاجی پَنگی بپرند وسط برکه و کودک شنا نا بلد آفتاب به کله اش زده باشد و پلاسه از تنهای سر برکه نشستن و تماشای پریدن دوستانش به آب یهوی خیال کند که شنا کردن بلد شده چون دیده دیگر بچه ها چگونه در آب با دست و پا شنا می کنند و ناگهان بپرّد وسط برکه حال بچه ها هی بدوند بزرگترها را خبر کنند تا پِنچول بیارند. همشهری گراشی سعی نکن با تماشا و دیدن کارهای بزرگ دیگران امر یادگیری و علم و تجربه بر خود مشتبه کنی و الا میشوی مثل رئیس جمهوری اسلامی ایران آقای رئیسی و یک یهوی درهم را می رسانی به یازده هزار تومان ایشان هم مثل شما فکر می کرده که با دیدن مهاتما محمد مالزی و یا شیخ محمد دبی می تواند اقتصاد و صنعت کشور را رشد دهد و اوضاع اقتصادی کشور را درست کند. و گِله زیادی همین و درهم یازده هزار تومانی امروز. شما همشهری نگاه به رفتار مدیران بالای خود نکن و خیال باف نباش.
    –جناب محسنی تو دیگر چرا داری شاخ توی جیب این بنده خدا می گذاری کجا خلاصه و مفید طرف حتی نتوانسته خوب ببیند که مدیریت و رهبری این رویداد جهانی ورزشی در اصل و پشت پرده دست چه کسانی و چه غولهای از مدیران قدر مدیریت است همه اش یک جا به حساب دیکوریها این رویداد یعنی قطر گذاشته. همشهری قطریها دیکور ماجرا و بانک پول و هزینه این جام جهانی هستند مدیریت و اداره دست کسانی دیگر. نمی دانم کی همشهریهای گراشی می خواهند ته خوان شوند. خرج ۲۲۰ میلیارد دلاری این تورنمنت کجا و هزینه جام سال ۲۰۰۸ امریکا و یا ۱۳ میلیاری چهار سال قبل روسیه کجا فراموش نشود تمامی هزینه های دیگر ساخت و ساز بغیر از استادیومها قطر به حساب بلدیه قطر آورده شده. دوست داشته باشید منبع و رفرنسها برایتان می آورم.
    — آقای میلاد به نکته خوبی اشاره کرده اید کمی صبر کن در پرده ها دیگر به زودی به حسابش می رسم که دیگر یاد بگیرد چه بگوید و چه بنویسد. این برای پرده اولش است سه پرده دیگر منتظر باشد.
    این سه آدرس از گزارشها مالی و اقتصادی از سه منبع مورد اعتماد اقتصاد و پولی جهان برای آقای محسنی که بداند آقای افشار قدرت و توان درک درست دیدن ماجرا را نداشته، شرطه ها قطر و یا راهنماهای قطری دیده فکر کرده قطر اصل ماجرا مدیریت و اداره این جام جهانی در دست دارد. همچنین این آدرسها برای همشهریانی آورده ام که حواسشان به حساب و کتاب است و می دانند چه خبر است
    https://www.brinknews.com/quick-take/qatar-hosts-the-most-expensive-world-cup-ever/#:~:text=The%202022%20World%20Cup%20in,airports%2C%20and%20a%20metro%20system.
    https://www.forbes.com/sites/mattcraig/2022/11/19/the-money-behind-the-most-expensive-world-cup-in-history-qatar-2022-by-the-numbers/?sh=2c9e5f9bbff5
    https://www.bloomberg.com/graphics/2022-what-qatar-built-for-the-world-cup/

  3. پرده دوم: ” ابعاد سیاسی ورزش فوتبال” یا تیتر درست برای نوشته خود انتخاب نکرده ای و یا با روش نوشتن درست و بکار گیری مفهوم و معنای بجا کلمات کم تجربه هستی. من و اکثر خوانندگان نوشته شما انتظار داشتیم در باره ابعاد سیاسی ورزش فوتبال مطالبی جدید بخوانیم. از شاکله های سیاسی انتخاب کشورهای محل دوره های مختلف جام جهانی، یا بعد سیاسی فوتبال در اشل جهانی و کشورهای مختلف، چگونگی بکارگیری فوتبال در حل و فصل سیاستهای داخلی کشورهای مختلف و تاثیر آن بر سیاستمداران آن کشورها، ورود فوتبالیستهای معروف در کشورهای مختلف به سیاست که مثلا هم اکنون رهبران اول چند کشور در دنیا از ستاره های قدیمی فوتبالشان هستند. یا ورود فوتبالیستهای طراز اول جهان در سیاست کشورهای خودشان و تشکیل حزبی جدید مثل مرحوم دکتر سقراطس و یا روماریو در برزیل و امثال آنها که در سیاست کشورهای مختلف زیادند، خرید سیاسی باشگاه های طراز اول فوتبال جهان در کشورهای اروپا و امریکا در ارتباط با سیاستهای آن کشورها مثل خرید باشگاههای فوتبال لیگ برتر انگلیس و فرانسه توسط کشورهای امارات، قطر و سعودی برای بدست آوردن لابیهای سیاسی بیشتر در آن کشورها و الا مشائ الله موضوعات مختلف دیگر سیاسی در ارتباط با فوتبال که آخرینش اخراج تیم روسیه از جام جهانی قطر بدلیل حمله تجاوزگرانه این کشور به کشور همسایه اش اوکرین می باشد. شما به اصل نقش سیاست در فوتبال وارد نشده اید بلکه به قول آقای میلاد در کامنت نوشته ایشان یک دل نوشته و بیانیه سیاسی نوشته اید. مثل دشمن شناسی روزنامه کیهان. و امّا ایرادات بیانیه دشمن دشمن شمادر این سایت:
    – این بیانیه و منفیست دشمن دشمن که شما نوشته اید اگر نقدینگی و یا امتیازی برای خودت دارد و یا خیرش به گراش می رسد شاید بتوانی کمی درستش کنی ولی اگر چیزی در بر ندارد، مفت سخن بیهوده و نا صواب نوشته اید. زیرا:
    — این گفته شما درست است که برای ما ایرانیان این یکی از سیاسیترین جام جهانی بود. درستی آن نه در اصالت ورزش و مسابقات فوتبال جام جهانی است، سیاسی به این دلیل است که حکومت جمهوری اسلامی جایگاه همه چیز در جهان عوضی می بیند و همه چیز را سیاسی می کند و به یک کلیت ناروشنی بنام دشمن ربط می دهد. هر جا پول و معروفیت و نفوذ است می خواهد دست خودیها خودش باشد یعنی حق و حقوقی برای جامعه مدنی و سازمانهای غیر حکومتی در کشور به رسمیت نمی شناسد برای همین است که فیفا سالهاست که بر سر مدیریت و اساسنامه فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی در گیر است. بدین سان است که فوتبال ایران در دست نیروهای سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی ایران است. شما اگر خودت فوتبالی هستی این موضوع را بهتر از هر گراشی دیگر خبر دارید، از تاج رئیس فدارسیون بگیر برو جلو تا تمام تصمیم گیران دیگر درفوتبال مملکت و مدیریتهای تمامی باشگاه های لیگ برتر و خردتر اگر تمامًا از سرداران سپاه و یا امنیتی ها نباشند یقیناً اکثریتی هستند. کافر همه را به کیش خویش پندارد فوتبال سیاسی امنیتی کرده ایم خیال می کنیم دیگران هم همان گونه هستند.
    —آیا می توانی بگویید کدام کشور دشمن تمام قدرت خود را از چند ماه قبل بکار گرفت که ایران را از جام جهانی حذف کند و مثل روسیه از مسابقات محروم کند. حکومتیان اگر دروغ بگویند شغلشان است. شما چرا سخن نابجا و ناصحیح آنها تکرار و شاخ و دمش داده اید. جان اینفانتینو رئیس فیفا یک بار و سخن گوی فیفا چندین بار رسما اعلان کرده که هیچ فدراسیونی فوتبالی در جهان و هیچ نهاد سیاسی سازمان ملل متحد و هیچ کشوری در رابط با حذف ایران در خواستی به فیفا نداده. می توانی به سایت رسمی فیفا رجوع کنی وقتی که همه چیز شفاف در اختیار همه است چرا دروغ. شما درخواست و تبلیغ چند ورزشکار ملی ایران و چند خبرنگار که با حکومت جمهوری اسلامی مسئله داشتند حذف ایران را در چند بنگاه رسانه فارسی زبان خارج کشور مطرح کردند آین همه دشمن دشمن کرده ای و خیال می بافی آخه همشهری اینها حتی نتوانستن به یک جمعبندی برسند که تیم ملت ایران بنامند و یا تیم جمهوری اسلامی. شاید هم فردی درخواستی شخصی و یا چند نفری به فیفا هم فرستاده باشند ولی سازکار و سیاست کاری فیفا توجهی به آنها نکرده همچنانکه هزاران درخواست شخصی برای تیمهای مختلف به فیفا رسیده است( صد ها درخواست و تقاضا در ارتباط با مجبور کردن فرانسه در بکار گیری افریقا تبارها به فیفا رسیده). برعکس نوشته شما حتی فدراسیون فوتبال انگلیس و امریکا بارها علاقمندی و خرسندی خود در هم گروه شدن با ایران را اعلان داشته اند و با احترام هم صحبت کرده اند. جهت اطلاع شما فدراسیون فوتبال آنها اصلا توجهی به سیاستمدارانشان ندارند و کاملا مستقل هستند. بلکه سیاستمداران هستند که خودشان به زور به فوتبال می چسپانند، نمونه اش حضور سرکوزی رئیس جمهوری فرانسه است که به قطر آمده بود و بی توجهی بازیکنان فرانسه به ایشان.
    — شش تایی شدن درمسابقه اول ربطی به تماشاچیان سکوها که چه داد و فریادی می کنند و یا سرود خوانده اند یا نه ندارد و الا باید همواره تیمهای در زمین حریف بازنده باشند. کیروش مربی ده بیست روزه این دوره منتخب تاج برنامه ای و استراتژی بازی نداشت و دوگلی هم که در بازی اول زدند خود انگلیس بازی را ول کرده بودند چون می دانستند تیم حریف نمی تواند خطری داشته باشد . کیروش هم مثل خود مدیران فوتبال ایران سیاسی حرف می زد و توجیه گر ناتوانی خود و خواست امنیتیهای دور تیم شده بود برایش پول و در جام جهانی بودن مهم بود نه فوتبال.
    —- نخواندن بازیکنان سرود جمهوری اسلامی ربطی به سرود ملی ایران ندارد اصولاً بقول رهبر اول انقلاب اسلامی و یا جمهوری اسلامی ملی گرایی قبول ندارد تا چه رسد سرود ملی ایران درست کند. سرودی بنام جمهوری اسلامی است و در مراسم اجرا میشود بنابراین این طبیعی است عده ای از تماشاچیان و بازکنان که با سیاستهای جمهوری اسلامی زاویه دارند این سرود را در بازی اول نخوانند. در بازی دوم جمهوری اسلامی توانست بازیکنان تیم را به دلیلهای مختلف که نوشتن آنها طولانی میشود توجیه کند که سرود جمهوری اسلامی بخوانند. و بردشان هم از ولز روی غیرت و تلاش آبرو خریدن برای خود بازیکنان بود نه مدیریت و مربی تیم. البته همکاری و کمک قطریها و نیروهای امنیتی و انتظامی آنها و آوردن تماشاگران امنیتی و نظامی و لباس شخصی ها فراوان از ایران و بخرج دولت و هزینه کردن در خود قطر در آوردن کارگران فقیر خارجی با پرچم ایران توانست تا حدودی فضای استادیوم از دست مخالفان جمهوری اسلامی به در آورد و به نفع خود تغییر دهد. در اصل این باج دهی قطریها بود به جمهوری اسلامی در عوض تاراج گاز ایران از میدان مشترک ایران و قطر است که هوای جمهوری اسلامی در خیلی جاها را دارد. اصولا در آنجا دشمنی برای ایران نبود یک عده تماشاچی مخالف جمهوری اسلامی بودند با پرچم شیر وخورشید در مقابل عده ای زیادی مامور و ایادی آورده شده از ایران و مقداری هم تماشاگر خاکستری، این همه دشمن دشمن کردن برای کی و چه کسی دشمن برای ایران نبود و همه ایران را دوست داشتن و دارند و عاشق کشورشان هستند. بدلیل اینکه حکومتهای و سلسله ها حکومت دار می آیند و می روند و آن آب و خاک کشوری بنام ایران است که می ماند دشمن خواندن هم وطن نانی که اختلاف دیدگاه در قبول و یا رد یک حکومت دارند درست نیست می توانستی بگویی مخالفان جمهوری اسلامی . متاسقانه بابت سیاسی کاری و امنیتی کردت فوتبال در جمهوری اسلامی سبب شد بخشی از مردم ایران در شکست تیم از امریکا در درون شهرهای مختلف ایران شادی کنند این نشان خوبی برای یک سرزمین و ملت نیست.

  4. پرده سوم: ” جلوه های فرهنگ در حاشیه ورزش ” یقیناً جناب افشار درست می گوید این سفر از بدو ورود برای ایشان سفر خاطره انگیزی بوده و قطعا تا پایان سفرش نیز چنین بوده است. و من بسیار خوشحالم که یک گراشی جوان که کارشناس و مدیر ورزش گراش است توانسته سفری داشته باشد که حدالاقل فرهنگ معمولی و ابتدایی جهان در قرن بیست و یکم را از نزدیک ببیند و لمس کند و مشاهده نماید تا بداند و باور کند جهان فرهنگی عمومی و اجتماعی به مراتب پویاتر و انسانی تر از فرهنگ تحمیلی و ارشادی درون کشور دارد که نه ایرانی است و نه اسلامی. آنچه جناب ایشان در پرده چهارم نوشته ابتدایی ترین رفتار انسانها و فرهنگ غالب اجتماعات بشری است. نمی دانم ایشان در ایران با چه اشخاصی و مردمانی سر و کار دارد که دیدن یک رفتار عادی و معمولی انسانهای دیگر جهان برایش خاطره انگیز میشود. و اشاراتی که ایشان در پرده سوم دارد و مورد توجه ایشان بوده که شاید تحت تاثیر القائیات فرهنگ حکومتی ایران بوده والا به بدیهیات و نرم معمول یک فرهنگ بشری اشاره نمی کردند.
    — در مورد اشاره ایشان به مشروبات الکلی و پوشش بانوان فقط یک فیک نیوز ( خبر دروغ و ساختی) بوده وبس و طبق برنامه فیفا هم در هتلها و هم در مکان مسابقه نوشیدنیهای الکلی هم در اختیار علاقمندانشان بوده است و کسی در این مورد حرفی نداشته ( تبلیغ مشروبات الکلی در استادیومها برای شرکت امریکایی بدوزیر در کناره زمین بازی فراوان به چشم می آمد و یکی از اسپانسرهای اصلی و معروف این جام جهانی بود حتی در مراسم رسمی و پشت سر بهترینهای این جام جهانی) فقظ ایشان و همفکران ایشان بدانند که این موضوع مهمی برای دنیا نیست و ضرر و زیان این نوع نوشیدنی بمراتب کمتر از مواد مخدر است که درایران بسیار رواج دارد. و در باره لباس هم تماشاگران کشورهای مختلف همچنان همان لباسی داشته اند که در کشور خودشان استفاده می کرده اند. محدودیتی در لباس نبوده مگر اینکه ایشان خیال می کرده در دنیا غیر از ایران در استادیوم و خیابان مردم لخت و پتی و یا با لباس شنا حضور خواهند داشت تدکر ماموران قطری بیشتر در موارد دیگری بوده نه لباس تماشاچیان.
    — در مورد نماز خانه و نماز خواندن بعضی از افراد سر وقت هم ایشان کمی کم اطلاع هستند که در دنیا عرب و مسلمانان عرب سنی . اسلام را علاوه بر دین میراث فرهنگی اجدادی خود می دانند و در همه اماکن از سنترها و استادیومها و بازارها و حتی اتوبانها مسجد و نماز خانه از ضروریات فرهنگشان است و نماز خوانان نیز در هر کجا باشند فارغ از مکان نماز خود را می خوانند. فرقش با ایران این است که کسی در گزینش شغل و کار به این مسئله نگاه نمی کند و امتیازی برای شخص نمازگزار نیست. یک عبات شخصی است و بدیگران ربطی ندارد. و اصولاً کسی وارد بحث نماز خوان و یا بی نماز نمی شود.شاید برای مدیری ایدولوژی زده جمهوری اسلامی مورد توجه باشد. در تمامی کشورهای مسلمان و نیمه مسلمان همین روال است که ایشان در قطر دیده حتی در پرواز هواپیما ها آنها، هم وقت نماز به افق رمینی محل هواپیما و جهت قبله را به مسافران یادآوری می کنند و جالب است که در همین وقت هم اگر مسافری هوس یک قوطی آبجو تگری کرده باشد برایش می آورند.
    —در مورد گوش کردن جوانی به قرائت قران با هدفون نمی دانم ایشان چگونه متوجه شده که در هدفون این جوان صوت قران است. این یک مسئله شخصی است هر کسی به چیزی علاقه دارد. امتیازی در میان نیست و یا مطالعه کردن یک المانی در قطر جزیی از فرهنگ غرب است که در زمان بیکاری در هر کجا که هستند مطالعه کنند و اخیرا هم اگثر مطالعه کتاب و یا مقاله با تلفن همرا انچام می دهند یک فرهنگ معمول و معمولی است. تمیز کاری و تمیز نگهداشتن مکان حضور دیر زمانی است که حل شده است و همشهریان ما که دبی کار می کنند بارها برای من تعریف کرده اند که به سبب آشغال جلو مغازه جریمه شده اند و حال یادگرفته اند که چگونه رفتار کنند. نوشته آقای افشار که مدیر و کارشناس است در این مورد جالب است که چرا توجه ایشان به یک سری رفتار و فرهنگ معمول و جهان شمول جلب شده است، نمی دانم مگر در محیط زیست ایشان چه خبر است که رفتارهای معمولی برایش جالب بوده است.

  5. پرده چهارم: ” تبلور نظم، قانون و احترام ” در اینکه مردمان اچمی زبانی که در قطر و دیگر کشورهای جنوبی خلیج فارس مقیم و یا مواطن آن کشورها هستند بسیار خونگرم، با محبت و مهماننواز هستند شکی نیست و گفته آقای افشار در باره آنها و سپاسگزاری ایشان بسیار بجا و قابل تقدیر است و جناب لغزیان نیز همانند آقای افشار سپاسگزار و قدر دان محبت آنها می باشد بخصوص دوستان و عزیزانی که روزانه عکس، فیلم و اطلاعاتی مفیدی در ارتباط با قطر و جام جهانی مستقیم و یا در گروه های واتس اپی ارسال می داشتند. جناب آفشار در پرده چهارمش موضوع خاصی که قابل نقد و بررسی باشد ندارد. و فکر می کنم این بدیهیات که در این پرده آورده است برای ایشان تازگی داشته است و برایش جالب بوده و نوشته دستش درد نکند. کاش همشهریان گراشی دیگر نیز اگر به سفری می روند و یا موضوعی برایشان جالب است برای گریشنا بنویسند که ما هم بخوانیم و یاد بگیریم تا فرهنگ گراش رشد بیشتری داشته باشد.
    — در ارتباط به اشاره ایشان به مسجد که در پرده سوم اشاراتی کرده بودم.-
    — در باره سیم کارت و راهنمایان برای کمک. این یک رسم در کشورهای توریست پذیر است که هم سیم کارت در بدو ورود به مسافران با مقداری دیتا و شارژ مجانی بدهند و تیم راهنما در جاهای مختلف مستقر نمایند. این نوع کارها از دوستان که در دبی هستند بسیار شنیده ام و در زمان بر پایی نمایشگاه ها و یا برنامه های بین المللی دیگر در اغلب کشورها در چند مدتی که نمایشگاهها دایر است اتوبوس و مترو مجانی می کنند این رسم به گفته گراشیها اروبا رو که درنمایشگاههای تجاری شرکت می کنند بارها شنیده ام. امیدوارم که روزی هم مملکت خودمان همانند دیگر کشورها، مملکتی آزاد و آباد و پر نعمت و پر فعالیت اقتصادی شود و این کارهای خوبی که آقای افشار اشاره کرده اند به روال کاری مملکت اضافه شود.
    —- در پرده پنجم که به نوشته آقای افشار بی ارتباط خواهد بود در باره جام جهانی فوتبال در قطر بصورت خلاصه در باره بودجه، اقتصاد، چگونگی انتخاب قطر برای این جام، برنده های اصلی اقتصادی و بازرگانی در میان کشورهای منطقه و بی دست پا بودن ایران در این مسائل جام چهانی خواهد بود. نمی دانم آیا بایستی در نوشته ای جدا و یادداشتی برای سایت گریشنا بفرستم و یا بصورت کامنت نویسی. خوشحال میشوم مدیران گریشنا راهنمایی کنند. و اصلا بگویند بحث و سخن در باره پول و اقتصاد و سیاست جام جهانی قطر مورد توجه خوانندگان همشهری و سایت گریشنا خواهد بود و یا بهتر است فراموش کنم و برم سر کامنت نویسی طنز و جدی جناب لغزیان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

7 نظر
scroll to top