بستن

به یاد پدرم و برادر شهیدم

هفت برکه: محمود جعفری، خیر گراشی یک سالن چند منظوره مذهبی – اجتماعی به یاد پدرش حاج حسین و به نام برادرش شهید غلامعباس جعفری، ساخت.

به گزارش هفت برکه: سالن چند منظوره شهید غلامعباس جعفری در انتهای بولوار شهید بندی، در روز میلاد حضرت زینب(س) افتتاح شد. این سالن زیر نظر مسجد خدیجه کبری اداره می‌شود.

علی‌اکبر فتحی، مسئول هیات امنای مسجد خدیجه کبری می‌گوید: «این سالن در زمینی به متراژ ۳۰۰ مترمربع ساخته شده است. و دارای یک آبدارخانه، انباری و چند سرویس بهداشتی است.»

او با اشاره به هدف از ساخت این بنا گفت:«با توجه به نیاز محله به یک سالن برای اجرای فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی از آقای جعفری تقاضا کردیم هزینه‌ی ساخت این سالن را متقبل شوند و ایشان نیز قبول زحمت کردند. قرار است از این سالن برای برگزاری کلاس قرآن، احکام، روضه‌خوانی مراسم‌های ملی و مذهبی و همچنین پذیرایی مراسم‌های کوچک استفاده شود.»

فتحی ادامه داد: «تا این جای کار خواهران بسیجی تقاضای فعالیت داده‌اند و میلاد حضرت زینب(س) و فاطمیه اول نیز از این سالن استفاده شده است.»

جعفری، خیر گراشی با بیان این که این سالن ظرف مدت دو سال و نیم ساخته شده است می‌گوید: «برای شادی روح پدرم و برادرم شهید غلامعباس جعفری درخواست اهالی این محل را برای ساخت این سالن پذیرفتم.»

 

 

خبرنگار ارشد پایگاه خبری هفت‌برکه آغاز فعالیت روزنامه‌نگاری از سال ۱۳۸۸

13 نظر

  1. احسنت بر شما
    این حرکت ها میتونه خیلی موثر باشه جهت خنثی کردن اقدامات ضد فرهنگی بعضی از افرادی که به گراش مهاجرت کردن و قصد دارن فساد و فحشا رو در منطقه ترویج کنن.

  2. به مرجان : لطفا حرف مفت نزن. مردم گراش مردمی مؤمن و انقلابی بودن و هنوزم هستن و این وصله ها به ما نمی چسبه . مهاجرها از همه جا اومدن و فرهنگشون خراب کردن. مطمئنم خودتم گراشی نیستی

  3. همشهری سعیدی اینکه بنده خدایی درگراش بنایه ای برای هر کار عموم و عام المنفعه به هر دلیل برای خیر پدر و کس و کارش بسازد جای تقدیر و سپاس دارد که شما ” احسنت بر شما ” را گفته ای تا اینجا کامنت نوشته ات درست و معقول ولی بقیه گزارههای کامنت شما از بیخ و بن اشتباه و غیر لازم است. جناب لغزیان گمانش از شما بر عدم درک مسائل و موارد اجتماعی و تغییر فرهنگ در یک جامعه پویا و زنده است .زیرا
    — روضه خوانی و مولودی و کلاسهای احکام به خودی خود نمی تواند خنثی کنند اقدامات ضد فرهنگ باشد زیرا اگر چنین بود در حکومت اسلامی این همه اختلاسگر، دزد و ارتشاء در سطح کلان حکومتی بوجود نمی آمد حالا کشش داده نمی شود خود حدیث دیگری است. باید ته خوان باشی تا بدانی در سطح کلان چه می گذرد( همین سطور بین خبرها و مقالات منتشر شده رسمی کشور کافی است)
    — شما اگر یقین دارید افرادی به گراش مهاجرت کرده اند و قصد داران فساد و فحشا در منطقه ترویج کنند وظیفه شرعی و قانونی شما بنام یک شرع وند گراشی است که فوری به دادگاه، نیروی انتظامی و سپاه و بسیج خبر دهید که جلو توطئه لانه های فساد و فحشا را بگیرند، اینها برگ چغندر که نیستند پول بیت المال می گیرند و قدرت حکومتی و تفنگ هم دارند باید کار کنند و شما هم ناظرشان باشید تا از کار در نروند.
    — ولی اگر یقین ندارید که این مهاجرین به این قصد در گراش هستند و یا اینکه نیروهای جکومتی حرف و خبر شما پیگیری نمی کنند،شما خیلی بیخود می کنید که به فرد مهاجر غیر گراشی که شکل گفتار و کردارش و پوشش و یا نشانه های دیگر زندگیش با شما فرق دارد تهمت اشاعه فساد و فحشا می زنید. در شرع بشما حد شرعی واجب میشود
    — حرف از روی شکم و هوا بزنی مرجان خانمی هم پیدا میشود می گوید همینها خودت و کس و کارت هستند( گراش خودش پر از….) همین معنی دارد. اکو صدای خودت است
    — این محمد حرف نیمه درستی می زند. گراشیها مردمانی معتقد به اصول اخلاق، پاک دامن و پرهیزگاری بوده اند و هنوز هم هستند و به درستی و پاکی در منطقه و کشورهای محل کارشان مورد احترام بوده اند ولی انقلابی نبوده اند بلکه بسیار روحیه محتاط و محافطه کاری دا شته اند، بقول از ما بزرگترها انقلابی و این حرفها از چهل سال قبل رسم شده و یک عده محدود خودرا در گراش انقلابی می دانند نه همه مردم گراش و انقلابی بودن در گراش هم تعریفش با دیگر شهرهای ایران کمی متفاوت است.

  4. به لغزیان
    مردم گراش انقلابی هم نباشن هرچی باشن اینجا وطنشونه و نباید اجازه بدن غریبه همینجوری بیاد

  5. آقای لغزیان اولا شما اول برو سواد املا و نگارش و جمله بندی یاد بگیر بعد مطلب بنویس.
    ثانیا ورود مهاجر با فرهنگ متفاوت به هر شهری، باعث تغییر ترکیب جمعیتی به ضرر مردم بومی خواهد شد حالا این مهاجرین هر رفتاری داشته باشند فرقی نمی کند.

  6. جوابهای کوتاه، خلاصه و مفید از آخر به اول به کامنت نویسان این یادداشت:
    —جناب حسین، ثانیاً شما تا اندازه ای درست است بستگی به پویایی و قدرت فرهنگ بومی و یا مهاجرین دارد. اگر شهر میزبان دارای فرهنگی پویاتر، خلّاقتر، پیشرو تر، انسانیتر و بالاتری نسبت به فرهنگ مهاجرین باشد یقیناً بزودی اکثریتی از مهاجرین در فرهنگ شهر میزبان حل خواهند شد و همرنگ جماعت آن شهر میشوند و همچنین بر عکس آنهم صادق است ولی با مقاومت و ایستادگی بیشتر از طرف مردم میزبان و آنهم البته بدلیل عرف و رابطه ها و شناخت همشهریان از یکدیگر است که یکی یکی و کم کم تغییر می کنند و تا در نهایت فرهنگ شهر میزبان کم و پیش همرنگ فرهنگ مهاجرین شود.
    در باره گزاره اول شما،چشم من حتماً کوشش خواهم کرد سواد املا و نگارش و جمله بندی را بهتر یاد بگیرم ولی اگر مطلی را ننویسم از کجا بپیشرفت یادگیری خود را امتحان کنم. بنابراین بهتر است بنویسم و کم کم ضعفهای نوشتاری خودرا بر طرف نمایم. برای خوانندگان کامنتهای جناب لغزیان باید بگویم این نوع نوشتن یک سبکی است که بخشی از گزاره و جمله بندی را به اشاراتی و یا درک خوانندگان وا می گذارد و یا کلمه ای به عمد و به منظور درک موضوعی دیگر با املا دیگری می نویسم. مثل کلمه “شهروند” که برای بعضی از افراد “شرع وند” می نویسم که کاملاً به دو منظور است. امکان دارد هم کلمه و یا لغتی بکارگیرم که برای خوانندگانی که با مکانها گراش و یا اصطلاحات زبان گراشی نا آشنا و یا کم آشنا هستند کمتر قابل درک باشد. مثلا پیر دختر در گلستو که در واقع پیر کوچکی در دشت زیر گراش بوده. فراموش نشود که جناب لغزیان سریع و در پایان کار روزانه می نویسد خودتان به دشواری سریع نوشتن با کی برد موبیل در حال خواب و استراحت واقف هستید بخشیدن از خوانندگان پوزش از جناب لغزیان.
    —- این سعید هم خوب دنبال نفس کش میگردد، کور خوندی لوطی جناب لغزیان گردنش از مو هم باریکتر است و قاچاقی نفسی می کشد صد سال اگر بتونه از پشت شما ردشه تا چه رسد خودش را با شما روبرو کند، پهلوون بی دلیل فحش و تهمت فساد و فحشاء به عده ای از مهاجرین به گراش داده ای مرجان خانمی هم دهنت سیروس کرد. جناب لغزیان فقط برایت صلوات فرستاد شاید بیدار شی، پیش از این دیگه جناب لغزیان نیست و خودش درگیر دعوا نمی کند.
    —– جناب محمد این گوی و این میدان تو با مردم وطنی گراش کاری نداشته باش که اجازه بدن و یا ندن غریبه اینجوری و یا انجوری به گراش بیاید. نا گراشی باشی اگر تو اجازه دهی غریبه ای همینجوری بیاد گراش برو دسته راه بنداز ببین چندتا پشتت راه می آن.حرکت کن جونم تا غریبه ها همینجوری به گراش نیامدن و اعصاب تو و سعید به هم نریختن.

  7. کی گفته انقلابی نبودن ۱۲۰ شهید دادیم
    شما آقای لغزیان خیلی لغزیدی همه چیو به مسخره گرفتی
    البته ارزش نداشت من جوابتون بدم ولی دیگه نوشتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 نظر
scroll to top