هفتبرکه: حیدرقلیخان بذرافشان ستارهی مجلسی بود که به بزرگداشت یاد و قلمش در آستانهی هفتهی کتاب و کتابخوانی برگزار میشد. او اسفند ۱۳۹۹ چشم از دنیا بست و چاپ شدن کتاب خاطراتش، «یادی از گذشتههای ولایتم»، را ندید. در مراسم رونمایی از این کتاب، دخترش نادیا گفت اگر او این روز را به چشم میدید، بسیار ذوقزده و خوشحال میشد. عبدالعلی صلاحی که کار چاپ این کتاب را به سرانجام رسانده بود نیز گفت: «کتاب با زحمات زیاد خود آقای بذرافشان شکل گرفت اما نتوانستیم در زمان حیات خودش به چاپ برسانیم؛ وگرنه شادی مضاعفی داشت.»
مراسم رونمایی از کتاب «یادی از گذشتههای ولایتم» با همکاری اداره کتابخانههای عمومی شهرستان گراش و بنیاد کهن پارسیان جنوب، صبح شنبه ۲۱ آبانماه ۱۴۰۱ در سالن اجتماعات آبشار اندیشه گراش برگزار شد. جمعی از فرهنگدوستان از شهرستانهای گراش و لارستان و اوز به همراه دختر مرحوم بذرافشان و همراهانش و تنی چند از مسئولان گراش از جمله محمود طاهرزاده، فرماندار؛ و علی بیضایی، عضو شورای شهر، در این مراسم به معرفی سه تن از سخنرانان این مراسم گوش فرا دادند و در نهایت از کتاب رونمایی کردند. عبدالعلی صلاحی، پژوهشگر و مدیر انتشارات اناالحق؛ محمد زارع، فرهنگی بازنشستهی لار و مدیر سابق بنیاد لارشناسی؛ و مسعود غفوری، دکترای ادبیات انگلیسی در مورد جنبههای مختلف این کتاب دقایقی صحبت کردند.
مراسم رونمایی با سخنان کوتاه برزین، رییس نهاد کتابخانههای عمومی شهرستان، شروع شد. او ضمن خوشآمد به مهمانان، فرا رسیدن هفتهی کتاب و کتابخوانی را تبریک گفت.
صلاحی: اطلاعات آقای بذرافشان موثق بود
عبدالعلی صلاحی، سخنران بعدی مراسم، با اشاره به روزهای تلخ ایران و تالم قلبیاش از این روزها شروع کرد. او اعلام کرد: «هزینهی چاپ این کتاب را دکتر ابوطالب میرزاده، یکی از خیرین فرهنگدوست گراشی ساکن دبی، پرداخت کردهاند. ایشان از سال ۱۳۷۹ حامی ما بودهاند و هزینه چند کتاب دیگر را هم پرداخت کردهاند.»
صلاحی در مورد روند شکلگیری کتاب «یادی از گذشتههای ولایتم» گفت: «مجموعه مقالات آقای بذرافشان که در مطبوعات گراش و لار منتشر شده، کمتر از ۱۰۰ صفحه بود. برای تبدیل به کتاب شدن، ایشان خاطرات دیگری را هم اضافه کردند که به کتابی با بیش از ۳۰۰ صفحه رسید. ما در زمان حیات ایشان، در حوزههای مختلف از دانش ایشان استفاده کردیم ولی در اواخر سال ۱۳۹۹ ایشان را از دست دادیم. آقای بذرافشان شخصی خیلی آرام، متین و البته زودرنج و حساس بود. اطلاعاتشان در بیشتر موارد موثق بود و البته ادبیات قوی داشتند و بیش از پنج هزار بیت را در حافظه داشت.»
زارع: کتابی مملو از اندوه و زیبایی
محمد زارع در سخنانش به بررسی کتاب از جنبهی تاریخی و اجتماعی پرداخت. او گفت: «این کتاب ۳۴۰ صفحهای پر از صمیمت و صفاست. این صفا ویژگی مردم جنوب است.»
به اعتقاد زارع، این کتاب را میتوان به نوعی تاریخ لار نوین در نظر گرفت: «احداث باغ ملی و خیابان همت، بخشی از این فرایند است. یکی از زیباییهای کتاب، معرفی جناب مجتهدی به عنوان پدر مدارس نوین است که ۳۴ سال در مدرسه تدریس کردند و اولین بازنشستهی فرهنگی لار بودهاند.»
زارع گفت: «مرحوم بذرافشان به خوبی درهمتنیدگی ولایتهای لار و گراش را نشان میدهد. اندوهی که آدم احساس میکند، در خود کتاب نیست؛ بلکه ناشی از این است که میبینیم اجداد ما برای عمران و آبادی زحمت کشیدهاند ولی ما در نگهداری آن کوتاهی کردهایم.»
غفوری: آنجا که تاریخ رسمی تمام میشود، خاطرهنویسی شروع میشود
مسعود غفوری نیز در صحبتش در مورد جنبههای ادبی کتاب «یادی از گذشتههای ولایتم»، به سه محور اصلی بسنده کرد. غفوری گفت: «حیدرقلیخان از نسل اول بوروکراتهای دوره پهلوی بود، همچون عباسخان حسنزاده (معاون اللهقلیخان)، آقای افتخار که به مجلس هم رفت و حتی احمدخان اقتداری. این افراد به علت جایگاه اجتماعی و مهمتر از آن، به خاطر امکان دستیابی به سواد، به کار اداری وارد شدند و بعد از دورهی خدمت اداری هم سعی کردند آن راه خدمت را به شکل دیگری از جمله نوشتن و بازگویی وقایع و مسائل ادامه بدهند. به همین خاطر، در این کتاب میبینیم که زبان آقای بذرافشان، زبانی اداری و در عین حال پالوده و سخته است. دقت در ثبت و ضبط وقایع و احوال افراد، توجه به پسزمینهی آنها، و دایرهی واژگانی بسیار گسترده، و استفاده از قالبهای شناختهشده و گزارشمانند برای معرفی افراد و وقایع، از جمله نشانههای زبان اداری است.»
غفوری به اهمیت زاویهی دید نویسنده نیز پرداخت: «زاویه دید در اینجا عینی نیست، بلکه کاملا ذهنی است. نویسنده از بازگویی صرف وقایع خودداری میکند و آنها را از صافی ذهن عبور میدهد. آیا این باعث میشود که قابلیت اطمینان به متن از دست برود؟ خیر، چون نویسنده هم در این روند خاطرهگویی، شخصیتپردازی میشود و ما با او همراه میشویم و به او اعتماد میکنیم.»
بخش سوم صحبت غفوری در مورد رابطه خاطرهنویسی و تاریخ بود. غفوری گفت: «خاطرهنویسی نوعی از ادبیات است. رابطهی ادبیات و تاریخ همیشه پیچیده است. به گونهای که کتابهای تاریخی قدیمی همگی بخشی از ادبیات بودهاند که با حضور تاریخنگاری علمی این فاصله بیشتر است. شاید بتوان گفت جایی که تاریخ رسمی متوقف میشود، روایتهای شخصی شروع میشود. و این خود ادبیات است. زمان بیرحمترین دیکتاتورهاست. خاطرهنویسی علیه فراموشی و علیه دیکتاتوری زمان حرکت میکند.»
رونمایی از کتاب
طاهرزاده، فرماندار و رییس انجمن کتابخانههای شهرستان گراش، از جلسهی این انجمن به مراسم رونمایی آمده بود. او نیز پیش از رونمایی از کتاب، سخنرانی کوتاهی کرد و گفت: «امیدوارم دوستانی باشند که باز هم این مفاخر را معرفی کنند.»
پس از این، با حضور فرماندار؛ برزین، رییس نهاد کتابخانههای عمومی؛ بیضایی، عضو شورای شهر؛ محبی، پژوهشگر؛ نادیا بذرافشان، دختر مرحوم حیدرقلیخان، و عبدالعلی صلاحی از کتاب رونمایی شد. پس از این که محبی در مورد سلیقه و توان موسیقایی مرحوم بذرافشان صحبت کوتاهی کرد، از طرف نهاد کتابخانههای عمومی، هدیه و تندیس کتابخوانی به سخنرانان و نیکوکار گراشی اهدا شد. اهدای کتاب «یادی از گذشتههای ولایتم» به مهمانان برنامه، پایانبخش این مراسم بود.
دربارهی زندگی و فوت حیدرقلیخان بذرافشان در هفتبرکه بخوانید (اینجا).