هفتبرکه: این بخش آخر (نتیجهگیری) از مقالهی «غرور و تعصب فارسی: حفظ هویت و محاسبهی سود در میان ایرانیان در امارات متحده عربی» است که دکتر جیمز وورال و دکتر عَلَم صالح، دو تن از اساتید روابط بینالملل و خاورمیانهشناسی در دانشگاههای لیدز انگلیس و دانشگاه ملی استرالیا، در نشریهی معتبر مرور مهاجرت بینالملل (دوره ۵۴) منتشر کردند. ترجمهی فارسی این مقاله با تلاش راحله بهادر و با ویراستاری مسعود غفوری، به شکل یک کتابچه در هفتبرکه منتشر شده است (از اینجا دریافت کنید). متن کامل به صورت هفتگی نیز در هفتبرکه بازنشر شده است.
نتیجهگیری
حقیقتی که به طور کلی (حداقل از سوی پاسخدهندگان) تصدیق شد این است که اثر متقابل سیاست، فرهنگ و تجارت در میان ایرانیان در امارات متحده عربی برای همهی افرادِ درگیر، مسالهساز و چالشبرانگیز بود. سطوح وابستگی درونی در حدی بود که کنشهای متعادلکنندهی دقیق و زیادی باید اتفاق میافتاد. دولت امارات میکوشد «ملیت ایرانی» را امنیتی جلوه دهد؛ به همین دلیل، ایرانیان با تلاش برای حفظ یک هویت فارسی-ایرانی که منفصل از حاکمیت تهران است، به این امر واکنش نشان میدهند. روشن است که ایرانیانِ حاضر در امارات از داشتن میراث فرهنگی و هویت ملیشان احساس غروری مثالزدنی میکردند و تلاش بسیاری در حفظ و ترویج این هویت، هم در درون اجتماع خودشان و هم در میان جمعیت وسیعتر داشتند. این احساس غرور تا حدودی به علت تعصبی بود که اجتماعشان با آن روبهرو بود. سیاستهای منطقهای و قرنها دشمنی بین ایرانیان و اعراب به این معنا بود که اجتماعات ایرانیان در امارات متحده عربی درجهای از خصومت را تجربه میکردند. این تعصب نه تنها فضای بیاعتمادی و ترس میآفرید، بلکه به احساس نیاز برای محاسبهی منافع و حفظ همان هویتی منجر میشد که در وهلهی نخست با تعصب روبهرو شده بود. طنز ماجرا آنجا بود که غرور ایرانیان نسبت به هویت ملی و فرهنگیشان، به طرف شکلهایی از تعصب یا خودبرتربینی نسبت به اماراتیها میرفت. ملیگرایی گستردهی نرم، در حالیکه به طور کلی از محرکهای مذهبی یا حمایت از دولت دوری میکرد، بسیار گسترده بود؛ تا جایی که میتوانست تعصبی را که اماراتیها نسبت به ایرانیان دارند، بهویژه با توجه به واقعیتهای تنشهای جغرافیایی-سیاسی، شدیدتر کند.
با اینحال، غرور و تعصبی که از دو سو احساس میشود به طور کلی به آرامی خود را نشان میدهد. ایرانیانِ حاضر در امارات از فرهنگ میزبان فاصله میگیرند، اما شکایت نسبتا کمی از سیاستهای اماراتیها دارند. دولت امارات متحده عربی نیز از تجارت، سرمایهگذاری و غنای فرهنگی ایرانی سود میبرد؛ در نتیجه، بیشتر بر سیاستهای تهران متمرکز میشود، در حالیکه اهرمهای فشاری را نیز بر ظرفیت عمل ایرانیان در این کشور، نگه میدارد. هویت، قطعیت آرامشبخشی دارد که در یک فضای بیثبات، مدام تقویت میشود. این امر در کنار امنیتیسازی روزافزونِ ملیت ایرانی در گسترهی خلیج فارس، ایرانیان در امارات را وادار میکند که بین تجارت، فرهنگ و سیاست به طور مداوم منافعشان را محاسبه و هویت خود را حفظ کنند. در بیشتر موارد، دولت امارات با حفظ درجهای از ناپایداریِ مدیریتشده، در کنار ایجاد فضا برای حفظ شکلهایی از هویت فرهنگی و ملیگرایی نرم، موقعیتی را خلق میکند که در آن غرور و تعصبِ هر دو طرف را به وسیلهی فاصله و تا حدودی بدگمانی متقابل، تقویت کند. به نظر میرسد از بسیاری جهات، علیرغم همهی تحریکها، اجتماع ایرانیان در امارات راههایی برای ایجاد تعادل بین منافع و هویت پیدا کرده است، در عین حال که دولت امارات نیز حس کنترل را حفظ میکند.
آنچه این مورد را برای مطالعات گستردهترِ مهاجرتِ بینالمللی جذاب و بااهمیت میکند آن است که حتی در زمینهی بدگمانیِ عمیق و رقابتِ جغرافیایی-سیاسی، امکان دوام برای یک اجتماع مهاجر همچنان وجود دارد. آنچنانکه در این مطالعه نشان داده شد، جریان حفظ هویت که ایرانیان در امارات به آن متعهد هستند، هم به واسطهی لزوم آن و هم به خاطر تمایل نسبت به آن به پیش میرود. در هم تنیدگیِ ۱) غرورِ موجود نسبت به هویت ملی، ۲) زمینهی سیاسیِ بدگمانی و اختلافات فرهنگی- اجتماعی، و ۳) نیاز به محافظت از منافع و ایجاد راهکارها با توجه به تهدیدِ عدم تمدید ویزا (یعنی سهگانهی غرور، تعصب، تهدید)، یک رویکرد کاملا متفاوت نسبت به هویت ایجاد میکند. این رویکرد، متفاوت از رویکردهایی است که در مقصدهای مهاجرت سنتی ایرانیان در غرب دیده میشود، و در پیشنیهی تحقیق در مورد مذاکرهی هویت (برای مثال، پذیرش هر دو فرهنگ و هر دو هویت و نیاز به برقراری تعادل بین آن دو) (مدرسی ۲۰۰۱؛ تهرانیان ۲۰۰۵؛ اصغریفرد و زکیه حسین ۲۰۱۷) و پیشینهی تحقیق در مورد شبیهسازی (یونگ ۱۹۷۶؛ هایرونیمی ۲۰۰۵؛ بروون و بین ۲۰۰۶) منعکس شده است. از آنجا که هیچ انتظاری برای شبیهسازی نیست و فرصتهای بسیار محدودی در این زمینه وجود دارد، و همچنین با توجه به حضور در محیطی که حفظ هویت را تسهیل میکند و نیازمند نگهداری از آن است (مدنیکاف ۲۰۱۲)، فرایندهای حفظ هویت برای همهی ایرانیان به امری حیاتی تبدیل شده است.
یکی از جالبترین – و غیرمنتظرهترین- یافتهها در این تحقیق میدانی، شباهتها و تفاوتهای ایرانیانی بود که تنها تابعیت ایرانی داشتند و آنها که دو تابعیتی ایرانی-غربی بودند. بیتردید، بین این دو گروه تفاوتهایی از حیث انواع استخدام و سطوح تحصیلات و فاصلهی مکانیِ نسبیِ محل کار و برنامههای زندگیشان وجود داشت. با این حال، در بسیاری زمینههای دیگر، این مهاجران که دارای مشترکات زیادی از لحاظ تابعیت یکسان و هویت اولیه در یک کشور ثالث بودند، شباهتهای قابل توجهی در درک و واکنش به چالشها و تعصبی که با آن روبهرو بودند، نشان میدادند. اگرچه از دیدگاه نظری آنها به خاطر نوع ویزایشان، سطوح متفاوتی از مصونیت در برابر اخراج و سوءظن را تجربه میکردند؛ اما در واقع، آنها نیز بر اهمیت حفظ سرمایه، منافع و هویت تاکید داشتند. تفاوتهای اندکی در شیوههای دستیابی به این اهداف بر اساس منابع و راهکارهای موجود وجود داشت، اما اهداف نهایی و درک مساله و تهدید مشترک، درونمایههای مهمی بودند؛ حتی برای آن دسته از ایرانیان که گزینهی بازگشت به اروپا، استرالیا یا آمریکای شمالی را در اختیار داشتند. اگرچه مطالعات اندکی دربارهی چگونگی تطابق و تعاملِ دو تابعیتیها با هموطنانشان در کشور ثالث وجود دارد، این مقاله نوید آن را میدهد که مطالعهی این مهاجران دوتابعیتی در موقعیتهای مشابه بتواند حقایق زیادی را دربارهی موقعیت وسیعتر و روشهایی که در آن هویت ساخته میشود، به ما بگوید.
به طور خلاصه میتوان گفت، تحقیق دربارهی ایرانیان در امارات امکانات بسیاری برای مطالعهی مهاجرت بینالمللی فراهم میکند، و ابعاد تازهای از پدیدهی مهاجرتِ خلیج فارس را با استفاده از نمایش اختلافها و تفاوتهای بزرگتر در روایاتِ موجود روشن میکند. در عین حال، چنین تحقیقی با تحقیقات دربارهی تجربیات مهاجران ایرانی که به مذاکره در مورد هویتهای متفاوتشان در موقعیتهای شبیهساز غربی مشغولند، متفاوت است. همچنین این مطالعه لزوم ارزیابیِ مجددِ شرایطی را که در آن هویت تقویت میشود، نشان میدهد و حفظ هویت را ابزاری سودمند میداند که با استفاده از آن میتوان به راهبردهای کنار آمدن مهاجران با فضاهای غیر غربی را بهتر شناخت.
دریافت متن کامل مقاله به صورت کتابچه الکترونیکی
مطالعهی معرفی مقاله و بخشهای پیشین
abdbaba
۲ دی ۱۴۰۱
باعث خوشحالیه که نشریه ای در سطح شما داریم. موفق باشید.